راهجویان حقیقت و ارادتمندان به یافتن نگاه «آوینی» و هنرمندان کاروان عشق را هرکدام منزل ها باید پیمودن تا به معرفت شهود قلبی دست یابند و هنر می تواند زیباترین و ناب ترین لحظه وصل آدمی به جان حقیقت باشد و این همان مسیری است که آوینی طی کرد.
هفته هنر انقلاب اسلامی را هر سال میزانی قرار دهیم تا مسیر حرکت و جایگاه هنر و سینما را در کشور آسیب شناسی و افق یابی نمائیم.
ساخت فیلمهایی مثل «ماجرای نیمروز» یک غنیمت است چون اساساً، دست گذاشتن روی چنین موضوعات و سوژههایی نوعی موهبت است چه رسد که محصول اثری محکم، جاندار، قوی و تاثیرگذارهم شده باشد.
در راستای فرهنگسازی برای نهضت اقتصاد مقاومتی، نیازمند نوعی جهاد فرهنگی به صورت عام و جهاد سینمایی به صورت ویژهتر هستیم.
محمدحسین مهدویان با کارگردانی فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» ثابت کرد موفقیت فیلم اولش اتفاقی نبوده است.
اگر گروه بازیگران «ماجرای نیمروز» را انگشتری بدانیم که به فیلم جلوه و جلال خاصی بخشیدهاند، هادی حجازیفر بدون شک نگین آن انگشتر است. حجازیفر با تنها دو فیلم ثابت کرده جواهری است که کمی دیر کشف شده است.
«ماجرای نیمروز» به نوعی یک وسترن مدرن است که پاداش سطح بالایی از وسواس در جزئیات این اثر، خلق یکی از بهترین فیلم های تاریخی درباره دهه شصت ایران بوده است.
سیروس مقدم برای ساخت سریال «علی البدل»، این بار راهی روستاهای همدان شده است. قصه ای بکر، روایتی خاص و کارگردانی متفاوت با هر آنچه تا امروز از این کارگردان دیده ایم.
آرزو میکنیم چراغ سینماهای سراسر کشور روشن باشد، سالنی تعطیل نشود و شهری بدون سینما باقی نماند. آرزو میکنیم و بر سر سفره بهار مینشینیم: «حول حالنا الی احسن الحال»
فیلمِ خوب و روان «ماجرای نیمروز» تا حدود زیادی از عهده بازگویی بخشی از اتفاقات چند سال اول پیروزی انقلاب برآمد و از این بابت رضایت بخش بود.
استقبال گسترده مخاطبان تلویزیون از مجموعه مستند «در برابر طوفان» نشان می دهد که هر گاه رسانه ملی اقدام به پخش اثری با پشتوانه های فرهنگی و پژوهشی و فارغ از حجم و حباب شعار کرده با اقبال مخاطب خاص و عام قرار گرفته است.
عدم تنوع موضوعات و ژانرها، حضور کمرنگ فیلم هایی با مضامین انقلابی و دفاع مقدس و حتی ملی و نمایش پرحجم فیلم های بی رمق و با ساختار ضعیف، خلاصه ای از آن چیزی است که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر رخ داد.
مرتضی اگر شهروندی بود که طبقه اجتماعی اش کمی مرفهتر بود، اگر عزت و استعدادش به بیمارش مادرش و مرگ ناگهانی پدرش پیوند نمیخورد، در جهان روایی فیلم «بیست و یک روز بعد» میتوانست استعدادهای خود را در فیلمسازی و اعجاز متوقف کردن قطار، به رخ بکشد.
«در برابر طوفان» مستندی است که بدون غرضورزی دروغهای مستندهای خارجی را برملا میکند و تاریخ را آنگونه که هست، روایت میکند.
اینکه تو بیایی و در درامت یک قهرمان بسازی و از آن بالاتر قهرمانت را یک نوجوان قرار بدهی، امری است که اگر در فیلمت هیچ کار دیگری هم نکرده باشی، تو را شایسته قدردانی فراوان میکند.