سوره سینما – محیا رضایی : ستار اورکی که امسال با فیلم سینمایی «ماهورا» ساخته حمید زرگرنژاد و انیمیشن «فیلشاه» به کارگردانی هادی محمدیان در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد و توانسته است دو اثر متفاوت از خود را در معرض رقابت قرار دهد از طرفی او با ساخت موسیقی «ماهورا» اتفاقی در جنگ تحمیلی را با داستانی عاشقانه پیوند می زند به این معنی که با بدعتی بجا و مناسب، از نمونههای مشابه و معمول موسیقی این گونه فیلمها فرار می کند.
ستار اورکی که خود اهل جنوب کشور است با بهره گیری از نواهای جنوب، شعر فولک عربی و المانهایی از طبیعت مثل صدای باد و برخورد نیها در تالاب، حس دلهره، اندوه، طنازی و خشم را به خوبی منتقل کرده و در کنار صحنه های بکر و بی نظیر فیلم، مجموعه ای محلی و در خور حال و هوای داستان ارائه می کند.
از طرف دیگر برای اولین بار تجربه آهنگسازی یک انیمیشن خلاقانه پر جنب و جوش کودکانه را با نود دقیقه ارکستر بزرگ چنان گوشنواز می کند که می تواند مخاطب را در فضای فانتزی کودکانه همراه کند. به این بهانه و البته برای مسائلی جدی تر سراغ این آهنگساز مجرب سینمایی رفتیم تا نظر او را درباره مسایلی چون جشنواره و جوانان عرصه موسیقی جویا شویم.
* در سال های اخیر با وجود علاقه ای که جوانان به بخش های مختلف صدا، تصویر، تدوین و … در سینما پیدا کرده اند رقابت به حدی زیاد شده که کم کاری برخی سینماگران پیشکسوت را رقم زده است اما به نظر می رسد در عرصه موسیقی روند کندی طی می کنیم و هجمه استقبال جوانان در این بخش کمتر به چشم میخورد چه دلایلی باعث می شود تا بخش آهنگسازی برای فیلم های سینمایی کمتر از دیگر بخش ها شاهد حضور جوانان هنرمند باشد؟
– خاصیت رشته های دیگر به گونه ای است که جنبه آموزشی داشته و نیاز کمتری به خلاقیت در آن حس می شود. در واقع ابزاری است که به دست جوانترها می رسد و آنها حین کار کردن می توانند یاد بگیرند اما رشته موسیقی فیلم تماما حاصل خلاقیت فردی یک انسان است که برای شکوفا شدن با نبوغ همراه می شود تا به عنوان آهنگساز اول خودش را مطرح کرده و بعد تجاربش را به فیلم تزریق کند. این روند نیاز به طی یک زمان طولانی سخت و طاقت فرسا دارد. یک آهنگساز بعد از درک و تسلط بر موسیقی اول باید تصویر را خوب بشناسد و سپس مقوله موسیقی فیلم را تحلیل کند. چرا که نیاز دارد کنش و واکنش تصویر را خوب درک و پردازش کرده تا زبان دوم فیلم یعنی موسیقی را جاری کند.
اینکه چرا جوانان به کندی وارد این عرصه می شوند یک بحث کاملا تخصصی است و برای رسیدن به پاسخ آن لازم است تا چندین ورکشاپ گذاشته و آسیب شناسی شود. من فکر می کنم یکی از دلایل آن نوگرایی و دگرگونی سینما در مقطع فعلی باشد که باعث شده کارگردان هنوز تکلیفش را با نسل جدید نداند. جوانان ایده هایی دارند که برای نسل قبل تر از خود قابل درک نیستند و چون این باورپذیری اتفاق نیفتاده آنها احساس می کنند برای اعتماد کردن به جوانان زود است. از طرفی در کنار موارد بسیاری که نشان داده جوانترها در سینما خوب عمل کرده اند اما در کنارش موردهایی بوده که به دلایل مختلفی چون عدم پشتکار، خلاقیت و یا حتی درک متفاوت و … از عهده کار برنیامدند و این نیاز به صبوری و بررسی بیشتر دارد.
جوانان هم برای اینکه زودتر خود را به این چرخه برسانند باید به جایی برسند تا پتانسیلی به موسیقی فیلم اضافه کنند و به جایی برسند که حتی پیشکسوتان هم از آنها یاد بگیرند. همان اندازه که یک جوان بعد از ورود به عرصه هنر از نسل های قبل از خود می آموزد خودش هم باید خلاقیت و نبوغ را به کارگرفته و با وارد کردن اندیشه های نو روند موسیقی فیلم را به گونه دیگری که فیلم های ما نیاز دارد دنبال کند.
* امسال با انیمیشن «فیلشاه» در جشنواره فجر حضور دارید. تجربه ساخت موسیقی برای یک انیمیشن سینمایی چطور بود؟
– من هیچ تجربه ای در زمینه انیمیشین نداشتم و خوشحالم در این حوزه کاری به من سپرده شده که نه تنها به نظر من بلکه با اتکا به نظر کارشناسان بسیار قابل اعتناست و همه اذعان دارند در اشل جهانی ساخته شده است . این کار یک چالشی برای من به وجود آورد و یکسال من را درگیر کرد چون نیاز به تحقیق داشتم و موجب شد تا انیمیشن های معروف را دنبال کنم و با هادی محمدیان که دومین تجربه تولید انیمیشن را پشت سر گذرانده و می دانستم تجربه بسیاری در انیمیشن دارد بیشتر به گفتگو بنشینم تا به یک راهکاری برسیم. همانطور که می دانیم بخش زیادی از انیمیشن با موسیقی ادغام می شود و به همین منظور نود دقیقه ارکستر بزرگ برای این کار نوشتم. حل کردن موسیقی در فضای پر تحرک انیمیشن دشوار بود ولی با تمام سختی ها و خلاقیت کار تیمی به نتیجه مطلوبی رسیدیم. در این پروسه با کارگردان، تدوینگر، صداگذار و تهیه کننده مدام در تعامل بودم و مشاوره می گرفتم و خوشحالم حاصل تجربیاتم در موسیقی فیلم باعث شد از نتیجه کار در «فیلشاه» همه راضی باشیم.
* تفاوت تاثیر موسیقی بر کار انیمیشن به نسبت تاثیر شنیداری آن بر یک فیلم رئال را چطور ارزیابی می کنید؟ ( انیمیشن) به دلیل آنکه کاراکترهای واقعی ندارد چقدر گوش مخاطب را به سمت صدا تیزتر می کند؟
– یک فیلم سینمایی رئال چون در روزمرگی شما قابل لمس است باید اصواتی به کار برده شود تا بخشی از رنگ فیلم باشد و مخاطب با فضای فیلم همذات پنداری کند. این اتفاق باید زیرمتن قرار بگیرد اتفاقا نباید عجیب و غریب دیده شود برعکس انیمیشن که شما باید با تلفیقی که در کنش و واکنش به وجود می آورید موسیقی را بر تصویر نشانده و یک فضای باورپذیر را به گوش مخاطبان برسانید. موسیقی زبان دوم فیلم است در یک کار انیمیشن که تخیل و فانتزی اولویت دارد شما هم باید با تولید صدایی شیرین و گوشنواز مخاطب کودک را در دنیای خودش غرق کنید چون مخاطبان شما هنوز طعم زندگی واقعی را درک نکرده و در عالم شیرینی های زندگی کودکانه هستند.
* علاوه بر این اثر فیلم سینمایی «ماهورا» دومین حضور شما در این جشنواره را رقم زده است. اساسا موسیقی چقدر می تواند در انتخاب یک فیلم برای جشنواره موثر باشد؟
– کارگردان، فیلمنامه و موسیقی ارکان اصلی یک فیلم محسوب می شوند. آهنگساز یک مولف است و برای برای فیلم هایی که به موسیقی متکی هستند می تواند تاثیرگذار باشند.
* به نظر شما در سال های اخیر چه نکاتی از چشم داوران پنهان مانده که باعث می شود سیمرغ ها (خاصه در بخش موسیقی) روی دوش کسانی می نشیند که از منظر دیگران حق شان نیست؟
– داستان جشنواره همه جای دنیا کم و زیاد دارد و بدون تعارف می توان گفت یک سری بده بستان های سیاسی و فرهنگی در جشنواره ها وجود دارد که باعث می شود یک عده به حق جایزه بگیرند و یک عده هم به حق شان نرسند. این ناراحت نکردن ها و دل بدست آوردن ها در جایزه دادن همیشه بوده و خواهد بود. بضاعت جشنواره یک امر نسبی است از طرفی اثر فیلمسازان بزرگی چون فرهادی، کیمیایی، مهرجویی و … را قرار می دهد تا با نام شان اعتبار بگیرد و می داند این اسامی انقدر بزرگتر از اشل جشنواره هستند که از واژه پذیرفته شدن حذر می کند و از طرفی دیگر اثر چند فیلمساز جوان را می پذیرد و به آنها اعتبار می بخشد و این پارادوکس را هرساله تکرار می کند همه ما با وضعیت جایزه دادن ها آشناییم و خویشتنداری می کنیم.