سوره سینما – محیا رضایی کلانتری : فیلم سینمایی «دایان» روایتگر زندگی اهالی روستایی است که هنوز با زخم کهنه جنگ سی سال پیش کنار نیامده امروز با نبرد ظالمانه دیگری روزگار می گذرانند. این فیلم زبان بی صدای مردمانی است که با معمولی ترین دلخوشی کیلومترها فاصله دارند و بی آنکه بدانند جنگ به نفع چه کسی به پایان می رسد؛ مصائبش را به دوش می کشند. شاید دقیق ترین توصیفی که به هنگام تماشای فیلم پی ببرید این باشد که کارگردان عذاب آورترین موقعیت ها را به لذتبخش ترین شکل سینمایی به تصویر آورده است.
بهروز نورانی پور کارگردان؛ پیش از این با نمایش مستند «A157» مخاطب را با زندگی ۳ دختر کرد سوری همراه کرد تا با شرایط اردوگاه آوارگان سوری در مرز ترکیه بیشتر آشنا شود اما این بار به مدد اعجاز سینمای داستانی سیری در جغرافیای «دایان» داشته تا حکایتی فراتر از تبعات این حمله وحشیانه را به تصویر بکشد. در نتیجه ۴۵ جلسه فیلمبرداری در سرمای سخت و طاقت فرسای مناطق مرزی، امروز اثری خلق شد که جشنواره ملی فیلم فجر هیچگاه از نادیده گرفتنش خود را نخواهد بخشید.
در آخرین برنامه «سینما پاتوق» سال ۹۶ تعدادی از اهالی رسانه به تماشای این فیلم نشستند و اتفاقا از کارگردان گلایه داشتند که چرا نمایش این اثر قبل از جشنواره ملی میسر نشد. به اعتقاد یکی از قلمزنان حوزه رسانه؛ «دایان» فیلم خوش ساخت، نفس گیر و سختی بود که دست کم یک سر و گردن از برخی آثار حاضر در جشنواره وجاهت بیشتری داشت. در واکنش به این نظریه کارگردان نیز بیان کرد: برای من هم جای سوال است چرا «دایان» مبتلا شد به اینکه در جشنواره ملی فجر نباشد و دقایق آخر ترجیح دهند حذفش کنند. در صورتی که اگر به نمایش درمی آمد فرصت خوبی بود تا با بهره مندی از سبک گفتمانی اهالی رسانه؛ این اثر در اکران عمومی راه خود را پیدا می کرد. متاسفانه برای بار دوم فیلم من در خارج از ایران سیگنال های مثبت بسیاری دریافت کرد و هضم این مساله برای من سخت است.
دیگر مبحثی که تماشاگران فیلم اشاره کردند ریتم فیلم بود. به عقیده برخی از آنها جای گرفتن دغدغه های سیبان( شخصیت اول قصه) در یک ریتم کشدار عرصه را بر مخاطب تنگ می کند اما نورانی پور در این باره توضیح داد: شخصیت های قصه «دایان» در دنیای بزرگتری به نام زندگی هستند و با نگاهی به کاراکترها متوجه خواهید شد ذات این آدم ها کند است و شاید به همین خاطر رفتارشان برای ما آزاردهنده به نظر برسد. آنها پاسخ سفت و سختی به زندگی و روزگار هستند. در واقع بهترین توصیف از روزگارشان این است که هیچ ریتمی برای زندگی خود ندارند و فقط می توانند به فردایی فکر کنند که اصلا معلوم نیست ببینند یا نه. ریتم فیلم عامدانه کندتر از آنچیزی است که غالبا در دیگر آثار مشاهده خواهید کرد.
پس از توضیحات کارگردان این سوال پیش آمد که چه عامل انگیزه ساخت این فیلم را رقم زد و او از حاضران پرسید: به نظر شما طی ۷۰ سال اخیر در خاور میانه چند ساعت بدون جنگ و گلوله سپری کردیم؟ اینکه چرا سراغ این داستان رفتم چون به نظر من قصه ای است که فردای خاورمیانه را به تصویر می کشد و اساسا بد نیست در خلال روزمرگی های مان ببینیم بغل گوش ما چه اتفاق هایی در حال رخ دادن است. «دایان» در باره آدم هایی است که ذاتا نادیده گرفته شده اند. فکر می کنید واژه ای به نام حلال گیری اجباری که زن های آن منطقه با این مشکل دائم روبه رو هستند را چند نفر شنیده اند؟ من پیش از این هم آثاری چون «جنایت در سکوت» و «A157» را ساختم که بی ارتباط با خط موضوعی کار جدیدم نیست چون فکر می کنم باید لایه های دیگری از جنگ و تبعات بعد از آن را هم به تصویر کشید.
نورانی پور اشاره کرد: این فیلم مستند نیست اما استنادهای واقعی فراوانی در دل خود دارد. سیبان قهرمان قصه هر قدم که بر می دارد جهت بهتر شدن اوضاع خود و خانواده است در حالیکه جبر او را به سمت دیگری سوق می دهد. مثلا برخی کاراکترها در اواسط داستان رها می شوند چون شما اگر در زندگی این افراد ورود کنید متوجه خواهید شد که شرایط، آنها را به سمتی می برد که از جایی به بعد دیگر نمی توانند از هم خبری داشته باشند. نقش اصلی قصه که با عنوان سیبان او را می شناسیم اگرچه عقبه شناسنامه دار و موفقی دارد اما در برخی موقعیت ها خام دستی می کند و آن زمان هایی است که جبر برای او چاره ای نمی گذارد. به اعتقاد من در دل بحران تصمیم گرفتن هنر است و او چاره ای نداشت جز اینکه فقط تصمیم بگیرد بخشی از زندگی را بدهد تا بخش بزرگ تری را به دست آورد.
در ادامه این گفتگو ناصر باباییان که در نقش سیبان همه را شگفت زده کرده بود، بیان کرد: زمانی که کارگردان از ما دعوت به کار کرد چند نمونه فیلم از شرایط جغرافیایی و رویدادهای غیر انسانی که در آن منطقه رخ می دهد به ما نشان داد و تاکید کرد که کار خیلی سختی پیش رو خواهیم داشت. اگر چه پیش از این تجربه کار نمایشی داشتم اما هیچکدام به اندازه این پروژه دشوار نبودند و اگر شخصیتی چون بهروز نورانی پور نبود ما هم نمی توانستیم مصائب کار را بپذیریم و توانایی خودمان را بروز دهیم. به نظرم این پروژه برای همه یک چالش بود و بعد از این اگر کارگردان کار پیچیده تر از این هم پیشنهاد دهد با کمال میل قبول خواهم کرد.
با اشاره یکی از حاضران جلسه به تاثیرگذاری نماهای بصری زمستان بر ذهن مخاطب و در پاسخ به اینکه آیا سرمای منطقه واقعا همینقدر ظالمانه بوده یا جلوه های ویژه به کمک فیلم آمده است؟ نورانی پور بیان کرد: ما راحت از کار کردن در سرما صحبت می کنیم و شاید همه ما تجربه ای دو سه روزه را از سردترین حالتی که در آن قرار داشتیم به یاد بیاوریم. نمی دانم در اکران چقدر موفق خواهیم بود تلاش مان را نشان دهیم اما این گروه ۵۳ روز در سرمای منفی بیست درجه مقاومت کردند و با تمام انرژی و انگیزه سعی داشتند همه آنچه داشتند را در القای مفهوم به خدمت بگیرند.
در تکمیل این بخش حسین فتاحی دستیار کارگردان در پاسخ به این سوال که چند بار به خاطر شرایط سخت سرما کار را تعطیل کردید، اشاره کرد: ما تحت هر شرایطی کار می کردیم و هیچگاه از برنامه ریزی عقب نمی ماندیم. حتی یک شب چنان برف سنگینی بارید که من مطمئن بودم فردا کار نخواهیم کرد اما تنها اتفاقی که افتاد تاخیر نیم ساعته در شروع کار بود.
بهروز نورانیپور نیز در ادامه اشاره کرد: من تک تک پلان ها را شب قبل با بچه های گروه کارگردانی، بازیگران و زنده یاد علیرضا آرایش طراح صحنه چک می کردم. تمام عکس هایی که از «A157» در شرایط اردوگاه های جنگی و بستن انسان ها به قاطر داشتم را نشان شان می دادم و بعد درباره اجرایی شدن شان تصمیم می گرفتیم. علاوه بر بحث سرما لوکیشن های ما ویژگی های منحصر به فردی داشتند و چگونگی درآوردن سکانس ها در مناطق صعب العبور از جمله مواردی بود که باید بیشتر به آن توجه نشان می دادیم. من هم با گروه درگیر بودم هم با طبیعت چون لحظاتی بود که شرایط به هیچکدام ما رحم نمی کرد و همه در استیصال فرو می رفتیم. در سکانسی که سیبان باید با پاهای برهنه در فضای کوهستانی برفی قدم برمیداشت هر چه دیدید وجود داشت و ما نیازی به استفاده از جلوه های ویژه نداشتیم. از این تکنیک فقط زمانی استفاده کردیم که به دلیل تغییر دامنه بارش؛ لازم بود نماها از نظر بصری فیلم یکدست شود. ضمن اینکه ناصر باباییان سابقه بیماری قلبی داشت و در این صحنه متاسفانه شرایط نگران کننده ای برایش پیش آمد.
نورانی پور در پایان این گفتگوی صمیمانه و جمع بندی نکات مطرح شده گفت: «دایان» روایت تصویر در شرایط بحران است و موضوعی دارد که ویترین سینما باید به خزانه خود اضافه کند. این قبیل آثار تجاری نیستند و برای رونق گیشه ساخته نمی شوند اما ذات سینما به آن نیازمند است. باید کمک کنیم علاوه بر سینمای تجاری، سایر بخش های سینمایی که اتفاقا وظیفه آگاهی دهی دارند، جان بگیرند تا مخاطب را با واقعیت های عمیق تری در لایه های زیرین زندگی آشنا کنیم.