سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۹ فروردین ۱۳۹۷ در ۱۲:۴۵ ب.ظ چاپ مطلب

مُهر ملی بودن بر پیشانی سینمای ایران

cinemaye-melli

محتوای فیلم‌های سینمای ایران باید بر مبنایِ ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی سرزمینِ ما باشد تا مُهر ملی بودن را در پیشانیِ خود حک کند.

 سوره سینما حامد منیری : حمایت از تولیداتِ داخلی و ملی همواره موضوعی مورد بحث و شایانِ توجه بوده است. اما زمانی که از مفهومِ ملی سخن به میان می آید عناصرِ گوناگونی را شامل می شود که هر کدام به نحوی این مفهوم را به سمت و سویی می کشانند.

البته این نکته که مفهومِ ملی بودن اساسا به چه معناست و چه تعاریفی را به دنبال دارد موضوعِ این نوشتار نیست اما در این میدان بسیاری داعیه تولیداتِ ملی دارند و در عمل چنین نمی بینیم، در این میان در حوزه تولیداتِ تصویری که مهم ترین نمودِ آن سینماست، ادعایِ ساخت و تولید آثار ملی ـ میهنی به ویژه در سال های اخیر زیاد شنیده شده، اما باید دید که بر اساس کدام ملاک و معیار، ملی بودنِ یک اثر سینمایی قابل سنجش است. آیا صرفِ اینکه دست اندرکاران و متولیانِ تولیدِ یک فیلم ایرانی باشند برای اثباتِ ملی بودنِ آن اثر کفایت می کند؟ آیا سرمایه گذاریِ نهادهای دولتی برایِ تولیدِ آثاری با محوریتِ موضوعی خاص، حتی اگر با هدفِ تولیدِ اثری ملی باشد می تواند ایرانی بودنِ تولیدات سینمایی کشور را تضمین کند؟

پر واضح است که عرصه فیلمسازی نیز به مانند سایر حوزه های تولیدی درکشور، مستلزم خودکفایی و بهره مندی از سرمایه های داخلی است، اما بهتر نیست در موردِ این مهم، مبنایِ تمرکز بیشتر بر پرداختِ قصه و شیوه روایت آن باشد؟ آیا ملی بودن و به تبعِ آن ارشمند بودنِ یک اثر سینمایی بیش از همه به محتوایِ موضوعی آن برنمی گردد؟ خوشبختانه در بن مایه فرهنگی ـ اجتماعی ایران، مفاهیم بسیاری وجود دارد که بهره گیری از هر کدام از آنها، شاکله داستانی یک فیلم را می تواند به سمت و سویِ خلقِ اثری به واقع ملی و هم راستا با این مهم سوق دهد. سینمایِ ایران که امروز بیشتر از همیشه در عرصه های بین المللی مطرح شده و در عین حال در بُعد داخلی نیز به پیشرفت های عمده ای چه در زمینه تکنیک های فیلم سازی و چه در بحثِ شیوه روایت، ساخت و اجرا دست یافته قاعدتا پتانسیل این را دارد که با الویت قرار دادنِ حمایتِ از آثارِ ملی تحولِ وسیعی در این زمینه را تجربه کند.

در این سال ها شاهد تولید فیلم هایی بوده ایم که به رغمِ بهره گیری از حمایت های مادی و معنوی و اتفاقا با داعیه خلق اثری مطابق با ارزش های ملی، نه تنها در این زمینه موفق عمل نکرده اند بلکه آثاری را به رویِ پرده و پیشِ روی چشم مخاطب گذاشته اند که هیچ رنگ و بویی از ایرانی بودن در آنها نبوده است. از سویِ دیگر به جهت اهمیت بُعد اقتصادی هنر هفتم و زنده ماندنِ سینما، برخی از فیلمسازان و البته سرمایه گذاران ناگزیر روی آورده اند به تولید آثار کمدی که صرفا گیشه شلوغ کن هستند و با فروش های میلیاردی شان می توانند چرخ اقتصادِ سینما را پر رونق تر بچرخانند.

در این میان به نظر می رسد تولید آثار ملیِ با کیفیت به دست فراموشی سپرده شده است. این تولیدِ محتوا اما نباید تصنعی باشد؛ پیش از این سخن رفت که ملی بودنِ یک اثر سینمایی به وطنی بودنِ سرمایه گذار و کارگردان و فیلمبردارِ آن فیلم نیست، ملی بودن تعریف دارد، معیار دارد. در حقیقت این محتواست که حرفِ اول را در این میدان می زند. محتوا باید بر مبنایِ ارزش های فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی سرزمینِ ما باشد تا مهر ملی بودنِ را در پیشانیِ خود حک کند. این پله اول بود که اگر روی آن ایستادیم بستری برای تمرکز بر کیفیتِ تکنیکی و فنی اثر فراهم خواهد کرد. اینجاست که باید دست از شعار برداشت و حمایت از تولیدات ملی را به واقع عملی کرد؛ بستری مناسب ایجاد کرد از فرهنگ و اقتصاد که مقصودش ترویج ارزش های ملی باشد و ارائه کالایی با کیفیت که هر ایرانی آن را با افتخار در سبد کالای خود داشته باشد.

حمایت از تولیدات داخلی، ابتدایِ امر یعنی تکیه بر نیروهای خلاقِ درون مرزها، ارزش های فرهنگی یک جامعه حفط نمی شوند مگر به همتِ همین نیروهای خلاق که بخشی از آنها سینماگرانی هستند که دغدغه شان تولید آثار با کیفیتِ داخلی است به این امید که مردم با میلِ درونی دست به انتخاب تولیدات مملکتشان بزنند؛ تولیداتی که ممکن است صفر تا صد تولیدکنندگانِ آن ایرانی نباشند اما بن مایه و شاکله آن تماما ایرانی باشد و نشان از ارزش های فرهنگی ـ اجتماعی این مرز و بوم.