سوره سینما – گزارش های منتشر شده از آمار فروش فیلم های سینمایی در فروردین ماه بویژه، در سینماهای حوزه هنری نشان از رشد مخاطب و استقبال خانواده ها دارد. با این حال همچنان، یکی از دغدغه ها و نگرانی ها درحوزه سینما بی رغبتی خانواده ها به سینماهاست.
سینمای ایران در سال ۹۶ با اکران بیش از ۷۵ فیلم توانست مبلغی حدود ۱۷۵ میلیارد تومان آورده داشته باشد. این در حالی است که سینماها در سال ۹۵ برای حدود ۶۰ فیلم اکران شده، فروشی نزدیک به ۱۲۰ میلیارد تومان داشتند و در سال ۹۴ هم کمتر از ۶۰ فیلم اکران شدند و جمعا ۷۰ میلیارد تومان فروش داشتند. افزایش قیمت بلیت یکی از دلایل افزایش رقم فروش فیلمها، در فاصله سالهای ۹۴ تا ۹۶ است؛ موضوعی که در نوروز امسال هم کاملا مشهود بود. درست است که سینمادارها از افزایش فروش نسبت به سال گذشته خبر میدهند ولی ناگفته نماند که با تاکتیک افزایش قیمت بلیت، به این افزایش فروش رسیدند ولی تعداد مخاطبان کم شده و همین کاهش مخاطب هشداری است برای اینکه سینما در حال تبدیل شدن به یک کالای فرهنگی لوکس است. براساس آمار اعلام شده، از بازه زمانی ۲۵ اسفند ۹۶ تا ۱۳ فروردین ۹۷ با در نظر گرفتن متوسط قیمت بلیت حدود ۱۳ هزار و ۵۰۰ تومان،سینما مجموعا ۱۸ میلیارد و ۹۸۰ میلیون تومان فروش داشته و یک میلیون و ۳۹۲ هزار مخاطب در نوروز ۹۷ به سینماها رفتند. این در حالی است که در همین بازه زمانی برای سال قبل، با در نظر گرفتن متوسط قیمت بلیت کمی بیش از ۶ هزار تومان، با رقم فروش ۱۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، در مجموع یک میلیون و ۷۷۰ هزار مخاطب در نوروز۹۶ به سینماها رفتند. پرواضح است که این کاهش ۲۷ درصدی مخاطبان، بیارتباط با افزایش ۱۰ درصدی قیمت بلیتهای سینمایی نیست. البته شورای صنفی نمایش در توجیه این افزایش قیمت متذکر شده است که نرخ بلیت سینماهای اصلی و مجهز افزایش یافته و برای همه سالنهای سینمایی کشور نیست. اما با نگاهی به حجم فروش سالانه فیلمها، سینماهایی همچون پردیس سینمایی کورش، آزادی، چارسو و هویزه مشهد که حالا بلیتهایشان گران هم شدهاست، بیشترین میزان حضور مخاطبان سینما را داشتهاند.
ارزیابی و تحلیل درست و هدفمند مفاهیم و محتواهای سینمایی برای جذب مخاطب یکی از نیازهای اساسی سینمای ایران است. فارغ از انتشار آمارهای ریز و درشت در زمینه افزایش یا ریزش مخاطبان سینما این واقعیت مسلم را نمی توان نادیده گرفت که بیش از ۸۰ درصد خانواده ها و مردم با سالن های سینما قهر هستند.
این چالش و وضعیت بحرانی نیازمند کارشناسی، تحلیل، نظرسنجی، بررسی علمی و ارزیابی واقع بینانه و دقیق است. قایم کردن واقعیت ها پشت دیوار قطور کلمات و ارقام به هیچ وجه صحیح نیست.
در این باره، یک کارشناس خبره در تحلیلی عنوان کرده است: «۸۰ درصد ظرفیت سینماهای کشور خالی است، ۳۸ میلیون سینما نرو داریم». آمار به نسبت جمعیت فعال در حرکت های مدنی و اجتماعی جامعه شاید، خیلی بیش از این باشد ولی، متاسفانه، برغم مسجل بودن این واقعیت، از سوی متولیان سینمایی کشور یک کار درست و حسابی و علمی برای احصاء ریشه ها و دلایل این چالش و بحران صورت نمی گیرد.
به نظر می رسد بیش از هر کاری نیازمند یک «سیر مطالعاتی دقیق و جامع» با مشارکت صاحب نظران و متخصصان در این زمینه باشیم. حرکتی که به فرایند مطلوب و مطمئن برای ترسیم وضعیت واقعی و چشم اندازهای پیش رو منجر گردد.
با «غوطه خوردن در روزمرگی»، «آمار و عددسازی» و «نداشتن شهامت انجام کارهای پرخطر و خلاق» و « فقدان تصمیمات مبتکرانه» اتفاقی در این سینما نخواهد افتاد. همچنان؛ و تا سال ها، با این روند و رویکرد، همه ساله ۵۰- ۶۰ فیلم تولید می شود و از آن میان، چند اثر به تعداد انگشتان دست می فروشند و بقیه با ورشکستگی و بن بست گیشه به مرگ تدریجی سینما کمک می کنند.
عاجلا محتاج این هستیم که بی اعتمادی مردم بویژه، خانواده ها نسبت به سینما بررسی، کارشناسی و مسئله شناسی شود.