سوره سینما – الناز نعمتی : سینمای ایران همواره در عرصه های بین المللی موفق ظاهر شده است و بخصوص در سال های اخیر تعداد جوایز سینمایی ایران از جشنواره های معتبر سینمایی افزایش داشته است. در کشور ما سالانه، تقریبا، بیش از صد فیلم تولید می شود که آماری حتی بیش از تولید فیلم در بسیاری از کشورهای اروپایی است. همچنین در کشورمان جشنواره ای برگزار می شود که قدمتی سی و شش ساله دارد. همه ساله تعداد بسیاری دانشجو در رشته های مختلف مرتبط با سینما از دانشگاه های معتبر کشور فارغ التحصیل می شوند و تعداد کلاس های آزاد سینمایی روز به روز در حال افزایش است. با این اوصاف و با یک حساب سرانگشتی باید به این نتیجه برسیم که مردم ایران بالقوه، بسیار سینمارو و سینما دوست هستند و فیلم های اکران شده مانند کشور هند با استقبال کم نظیری مواجه می شوند و این صنعت بسیار پویا و درآمدزاست. اما متاسفانه آمار و ارقام خلاف این ادعاست و نشان از ریزش مخاطب در سینمای ایران دارد. یکی از بهترین زمانهای اکران در سینمای ایران ایام تعطیلات نوروز است و معمولا تهیه کننده ها از ماه ها پیش از آغاز نوروز شروع به رایزنی برای اکران فیلم های شان می کنند ولی امسال حتی در روزهای تعطیلات عید هم با ریزش مخاطب به نسبت همان زمان در سال گذشته مواجه بودیم.
نوروز ۹۷ یک فیلم به تعداد فیلم های اکران نوروز اضافه شد سالن های بیشتری هم به سینماها اضافه شدند. اما از بازه زمانی ۲۵ اسفند ۹۶ تا ۱۳ فروردین ۹۷ هفت فیلم «مصادره»، «لاتاری» ، «به وقت شام»، «فراری»، «لونه زنبور»، «فیلشاه» و «خرگیوش» مجموعا یک میلیون و سیصد و نود و دو هزار مخاطب و هجده میلیارد و نهصد و هشتاد میلیون تومان فروش داشته اند. نتیجه افت بیست و یک درصدی مخاطبان اکران نوروزی طی یک سال و ادامه افت مخاطبان اکران نوروز در دومین سال متوالی است. در مقایسه فیلم به فیلم هم، «مصادره» به عنوان پرفروش ترین فیلم نوروز امسال دربازه زمانی مذکور ۵۳۸٫۵۰۰ مخاطب داشته که مخاطبانش از دو فیلم پرفروش پارسال در همین بازه زمانی یعنی «گشت ۲» با ۷۹۱ هزار مخاطب و «خوب بد جلف» با ۵۹۶ هزار مخاطب کمتر است. این درحالی است که به گفته سخنگوی شورای صنفی نمایش در نوروز سال ۹۶ نیز به نسبت نوروز سال قبل با بیست درصد ریزش مخاطب روبرو بوده ایم. اما دلیل یا دلایل قهر مخاطب با سینما که هر سال بیشترمی شود چیست؟ بنظر می رسد یکی از دلایل اصلی عدم استقبال مخاطبان از فیلم های سینمایی فضای غم زده و مایوس کننده آنهاست. در سال های اخیر و با رشد تولید فیلم های اجتماعی با مضامین تلخ و ناامید کننده و البته تکراری مخاطبان دیگر به این آثار روی خوشی نشان نمی دهند. درواقع تولید آثار اجتماعی شبیه به هم که اغلب از ضعف فیلمنامه رنج می برند مخاطب را از سینمای اجتماعی تا حدی دلزده کرده. در کنار اینها باید به ضعف کلی فیلم های تولید شده در سال های اخیر اشاره کرد. متاسفانه هراندازه به رشد کمی و برگزاری جشنواره های رنگارنگ در سینما اهمیت داده میشود نسبت به تولید آثار با کیفیت بی توجهی می شود. مخاطب سینمارو ثابت کرده است فصل بد اکران وجود ندارد و هربار فیلمی جذاب(در هر ژانر) در سینما اکران شود از آن استقبال خواهد کرد. پس منصفانه نیست مانند برخی ازسینماگران دلیل ریزش مخاطب را کم لطفی مردم، بالا رفتن قیمت بلیت و یا رقبایی مانند شبکه نمایش خانگی بدانیم.
از دیگر دلایل قهر مخاطب با سینما تولید آثاری است که در آنها به مخاطب سینما اهمیتی داده نمی شود و سازندگان بیشتر به فکر ساخت آثار دلی و شخصی هستند تا فیلم هایی که برای مخاطب دارای جذابیت باشند. در این نوع سینما مرتب بین مخاطبان سینما مرزبندی می شود و سازندگان چنین آثاری معتقدند فیلم هایشان صرفا برای مخاطب خاص ساخته شده و طبیعی است که مخاطب سینماروی عام به آنها اقبال نشان ندهد! چنین سینماگرانی بعضا خام دستی هایشان در تولید آثار جذاب را با فرافکنی بر گردن بی سوادی مخاطبان انداخته و از آثار کم فروش شان به این شکل دفاع می کنند. درحالی که تجربه نشان داده آثار حرفه ای که در سینمای هنر و تجربه اکران شده اند با اقبال همان مخاطبانی روبرو شده اند که سازندگان آثار به اصطلاح هنری آنها را مخاطب عام خطاب می کنند.
روند ریزش مخاطب در سینمای ایران به مرحله ای رسیده است که باید برای حل آن به چاره جویی افتاد. تولید انبوهی از آثار ضعیف سینمایی با وام های حمایتی بعضا، مخاطبی ندارند و در عین حال، تضعیف بخش خصوصی سینما می تواند به نابودی صنعت ورشکسته سینما در ایران منتهی شود.