به گزارش سوره سینما ، صدوبیستودومین برنامه سینما روایت که سومین قسمت از فصل جدید این برنامه نیز بود، به نقد و بررسی مستند «فروشنده ۲» با حضور مصطفی خوشچشم کارشناس بینالملل، آرش فهیم (منتقد)، محسن حاجکرمی (تهیهکننده) و محمدمهدی شیخصراف (مجری – کارشناس) اختصاص داشت.
چرا فروشنده دنبالهدار شد؟
در ابتدای این نشست محسن حاج کرمی تهیهکننده مستند «فروشنده ۲» با اشاره به محتوای اثر و دلیل ساخت فروشنده ۲ به عنوان دنبالهای بر «فروشنده ۱» که در ارتباط با توافق هستهای و برجام بود، گفت: آرزوی تیم تولید ما پیش از ساخت این اثر آن بود که ایکاش آنچه که در این مستند میگوییم به حقیقت تبدیل نشود! اما هر چه جلوتر رفتیم متاسفانه دیدیم که همان اتفاقی که در ماجرای برجام برای کشور ما پیش آمد، دقیقا در حال تکرار شدن در موضوعات دیگر از جمله صنعت موشکی است.
وی افزود: باور این موضوع سخت است که ما در عرض چند سال دو بار دقیقا یک اشتباه را تکرار کنیم و در این شرایط به نظرم میآید که نقش نخبگان کشورمان در این اوضاع بسیار مهمتر است و تاریخ در آینده از عملکرد امروز آنها سوال میپرسد؛ آنچنان که ما امروز نسبت به این که چگونه ممکن است در برههای از تاریخ عهدنامههایی همچون ترکمنچای امضای شود، متعجب میشویم و درباره آن سوال میپرسیم. شاید ما هم در آینده مورد شماتت قرار بگیریم که چرا در آن زمان نسبت به این موضوع بیتفاوت بودیم و حرفی درباره آن نزدیم.
مشکلاتی که مانع دیده شدن «فروشنده ۲» توسط مخاطبان شد
حاج کرمی همچنین در ارتباط با مشکلاتی که در مسیر ساخت و نمایش عمومی این اثر برای تیم سازنده اثر ایجاد شد، گفت: ما بعد از «فروشنده ۱» تحقیقات را برای ساخت نسخه دوم این مستند شروع کردیم و در مسیر ساخت آن چند بار سناریو اثر را به دلایل مختلف عوض کردیم. به ویژه آن که از یک سو هم محدودیتهای زیادی در این حوزه برای بیان حرفهایمان داشتیم و از سوی دیگر سرعت اتفاقاتی که در حال وقوع بود، بسیار بیشتر از دفعه قبلی بود و تقریبا همه چیز در سکوت خبری در حال پیشروی بود.
وی افزود: به همین خاطر هم بود که ما سعی کردیم مستند را در اسفند ماه رونمایی کنیم و دلیل برخی از ایرادات فرمی موجود در اثر هم همین زمان کم ما برای نمایش عمومی اثر بود اما اصولا کشور ما از اواسط اسفند تا اواخر فروردین به لحاظ خبری تعطیل میشود و دقیقا این بازه برای کسانی که میخواهند کارهایی را در پشت پرده انجام دهند، زمان مناسبی است. با این همه، ما پس از اکران عمومی اثر در اسفند سال گذشته با آغاز سال جدید به دنبال اکرانهای دانشگاهی آن رفتیم البته که بسیاری از دانشگاهها به دلایل مختلفی مانع اکران این اثر شدند و متاسفانه حق این مستند در زمینه تبلیغات و دیده شدن توسط مخاطبان آنگونه که باید ادا نشد.
فضای رسانهای کشور هنوز باور نکرده که نتیجه اعتماد به غرب هیچ است
حاجکرمی با گلایه از رسانه ملی درباره نمایش چهره حقیقی برجام به مردم و بیحاصل بودن این توافق گفت: به نظرم وظیفه رسانه ملی در این ماجرا این بود که به مردم نشان دهد که آن وعدهای که گروهی در ارتباط با تاثیر مثبت مذاکره با آمریکا میدادند، پوچ بوده و در عمل هیچ فایدهای برای کشور نداشته است.
این مستندساز کشورمان خاطرنشان کرد: ما انتظار نداشتیم آثاری همچون فروشنده در صداوسیما نمایش داده شود ولی میشد نمونههایی مشابه آن را در ارتباط با این موضوع تولید کرد و به مردم نشان داد. به نظر من اگر فروشنده ۲ دیده نشد به دلیل کمکاری ما نیست بلکه به این خاطر است که هنوز فضای رسانهای کشور باور نکرده که نتیجه اعتماد به غرب هیچ است و در این زمینه هم صداوسیما و هم دولت مقصر هستند.
راهبرد آمریکاییها مهار قدرت ایران از طریق مذاکره است
مصطفی خوشچشم کارشناس حوزه بینالملل در ارتباط با سیاستهای آمریکاییها در مواجهه با ایران که در این مستند به بخشی از آن پرداخته شده، اظهار کرد: اصولا آمریکاییها بر خلاف ما یک ساختار منسجم تصمیمسازی دارند و براساس آن کار میکنند. تا سال ۲۰۰۶ آنها انواع روشها را از جمله انقلاب مخملی، کودتا و محاصره اقتصادی را درباره ایران امتحان کردند؛ ولی وقتی متوجه شدند که نمیتوانند «رژیم چنج» را انجام دهند، تلاش کردند تا ایدئولوژی جمهوری اسلامی را حداقل در منطقه محدود کنند.
وی افزود: برای این کار تا سال ۲۰۰۹ اندیشکدههای مختلف آمریکا بر روی این موضوع کار کردند و به این نتیجه رسیدند که راهکار «تعامل» یا «درگیر کردن در گفتگو» با استفاده از ابزار فشار اقتصادی و تهدید به اقدام نظامی وارد این موضوع شدند؛ یعنی از یک سو فشار اقتصادی میآورند و از سوی دیگر پیشنهاد مذاکره میدهند.
خوشچشم ادامه داد: آمریکاییها برای این موضوع دست بر نقاطی گذاشتند که بیشترین تضاد را با منافع آنها داشت که به ترتیب شامل قدرت منطقهای، قدرت موشکی و قدرت هستهای میشود. منتهی قدرت هستهای بهانهی بهتری برای شروع این کار بود. وقتی گام اول این کار را با توافق «برجام» برداشتند، مشخص بود که به دنبال انجام گامهای بعدی این استراتژی با برجامهای دیگر هستند. اول تصور میشد برجامهای ۲و۳ داریم در حالی که بعد از آن مشخص شد که قرار است همه این اتفاقات در قالب یک معامله کلی صورت بگیرد. به همین خاطر اینکه چه کسی رئیسجمهور آمریکا میشد تفاوتی نداشت و همه در چارچوب همان راهبرد اصلی یعنی مهار قدرت جمهوری اسلامی ایران از طریق مذاکره عمل میکردند.
دلیل اصرار آمریکاییها به حفظ ساختار تحریمها علیه ایران
خوشچشم در ادامه با اشاره به دلیل اصرار آمریکاییها بر استفاده از حربه تحریمها برای مهار قدرت جمهوری اسلامی گفت: اصولا هر کسی که رئیسجمهور آمریکا بود، این ساختاری که در حال حاضر برای تحریمها ایجاد شده است را از دست نمیداد چرا که ساختار کلی این تحریمها در طی چند دهه ساخته شده است؛ منتهی کسی میتوانست ادامه این استراتژی را در ارتباط با سایر امور از جمله قدرت موشکی و منطقهای را ادامه دهد که همچون ترامپ در چارچوب تئوری «مرد دیوانه» یا فردی که قابل پیشبینی نیست، حرکت کند.
وی افزود: آنها این مسیر را از دو طریق دنبال میکنند؛ یا جمهوری اسلامی با آمریکا وارد مذاکره میشود و یا اینکه جمهوری اسلامی بر سر بخشی از آنچه که آمریکاییها میخواهند را وادار به مذاکره با اروپاییها کنند. آنچه که آمریکاییها به دنبال آن هستند، یکی بحث کم کردن برد موشکهای ایران است و دیگری ایجاد فشار از طریق اروپاییها برای پیوستن جمهوری اسلامی به یک سری معاهده بینالمللی در ارتباط با بحثهای موشکی است. معاهدههایی که بخشی از آن در مستند «فروشنده ۲» به آن اشاره میشود و نکته موجود در آن این است که بسیاری از بخشهای این معاهده برای کشورهای دیگر الزامآور نیست ولی برای ایران به شکل کامل اجرا میشود.
هر کشوری از موضع ضعف وارد مذاکره شود، نتیجه نمیگیرد
خوشچشم حرفهای خود را اینگونه ادامه داد: حالا شما تصور کنید، ایران عضو یک قرارداد بینالمللی موشکی بشود که هیچکدام از کشورهای همسایهاش هم حاضر به امضای آن نشدهاند و در بخشی از آن آمده است که شما باید ثابت کنید که صنایع موشکی بالستیک کشور ربطی به بحث هوافضا ندارد. این اتفاق در شرایطی رقم میخورد که ناظر بینالمللی همه نقشههای مربوط به این موشکها را ببیند و هیچکس حاضر نیست چنین چیزی را قبول کند.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه نباید از موضع ضعف وارد مذاکرات شد، گفت: شما هر جای دنیا ببینید کشوری از موضع ضعف وارد مذاکرات شده، نتیجه نمیگیرد. تا زمانی که جو روانی جامعه تحت تاثیر مذاکره با آمریکا باشد، طرف مقابل از آن استفاده خواهد کرد.
جای خالی سوژههایی همچون فروشنده ۲ در سینما و تلویزیون
آرش فهیم منتقد سینما نیز در این برنامه با اشاره به محتوای این اثر گفت: من با دیدن این فیلم هم خوشحال شدم و هم به ناراحت! خوشحال از اینکه عرصه مستندسازی کشورمان تا این حد به پویایی رسیده و مستندسازهایی که در حال کار در حوزههای اجتماعی و سیاسی هستند، به نگاهی عمیقی نسبت به لایههای مختلف جامعه رسیدهاند و از سوی دیگر ناراحت شدم به این دلیل که چرا مطالب مهمی که در مستندهایی همچون «فروشنده ۲» مطرح میشود، هیچوقت در آثار سینمایی و یا سریالهای تلویزیونی دیده نمیشود.
وی افزود: مستند فروشنده ۲ رویکردی افشاگرانه و جسورانه دارد و از این نظر که نیمهپنهان خیلی از مسائل را بیان میکند، اثر قابل توجه و ارزشمندی است. این مستند علاوه بر اینکه توانسته سرنخهایی را در برخی از موضوعات مهم به مخاطبان خود بدهد، قابلیت آن را دارد که به عنوان یک سند برای نسلهای آینده مورد استفاده قرار بگیرد که این خود نشاندهنده قوت پژوهش اثر است.
غلبه فضای گزارشی بر مولفههای مستندسازی در «فروشنده ۲»
فهیم در ادامه با اشاره به رویکرد صریح سازندگان «فروشنده ۲» به سوژهای که قصد پرداخت آن را داشتند، گفت: این نگاه بدون تعارف و بدون محافظهکاری سازندگان این اثر قابل تحسین و ارزشمند است ولی یک مسئله مهم در زمینه مستندسازی بحث اقناع است. آن که مخاطبی که پای چنین اثری مینشیند آیا میتواند همان پیامی که سازندگان مستند به دنبال بیان آن بودند را دریافت کند؟
وی افزود: نکته دیگر این است که مسئله توان موشکی در بخش ابتدایی کار در حاشیه مسائل هستهای قرار گرفته و شاید اگر من جای سازندگان این اثر بودم، شروع کار را به بحث اهمیت صنایع موشکی اختصاص میدادم. البته فیلم بعد از یک سوم ابتدایی خود وارد این حوزه میشود ولی اگر این اتفاق در ابتدای فیلم میافتاد، اهمیت این موضوع در ذهن مخاطب تثبیت میشد و حرفها و پیامهایی که در ادامه به مخاطب ارائه میشد، راحتتر توسط مخاطب پذیرفته میشد.
این منتقد سینما در پایان خاطرنشان کرد: یکی دیگر از نکاتی که در ارتباط با مستندسازی وجود دارد این است که اساسا مستند باید به سمتی حرکت کند که فضای دراماتیکتر و داستانگوتری را نسبت به گزارشهای خبری و تلویزیونی ایجاد کنند تا مخاطب را با خود همراه کنند. این مستند هم در مقاطعی توانسته این فضای دراماتیک را ایجاد کند ولی به طور کلی فضای گزارشی در این مستند غلبه دارد.