سوره سینما : اقبال به آثار کمدی در سینمای ایران در سالهای اخیر به حدی بالا بوده که این فیلم ها هر سال در صدر لیست پرفروشترین های سینما قرار دارند و تهیه کنندگان حاضرند برای استفاده از بازیگران شناخته شدهی این گونه سینمایی دستمزدهای هنگفتی پرداخت کنند. بنظر میرسد ژانر کمدی در حال حاضر تنها گونه سینمای سودآور در سینماست و همین موضوع اشتیاق کارگردانان و تهیه کنندگان را برای ساخت این آثار بالا برده است. اما دلیل اقبال مردم به فیلمهای کمدی چیست؟ چرا حتی فیلم های بسیار ضعیف این ژانر در گیشه موفق عمل میکنند در حالی که برخی آثار فاخر در ژانرهای دیگر توفیق چندانی در فروش و جذب مخاطب به دست نمی آورند؟ در همین زمینه گفتگویی داشته ایم با دکتر سیما فردوسی روانشناس که در ادامه میخوانید.
خانم فردوسی از بُعد رونشناسی دلیل اقبال مردم کشورمان به فیلم های کمدی چیست؟
بحث خندیدن و شاد بودن از نظر روانشناسی بسیار مهم است. وقتی انسان میخندد در روحش انبساط خاطر ایجاد شده و هورمونهای نشاط آور در مغز ترشح میشوند. دلیل علاقه مردم به تماشای فیلم های کمدی دقیقا همین است، اینکه برایشان مهم است ساعاتی شاد باشند و پس از خروج از سینما هم با به یاد آوردن و صحبت در باره دیالوگ ها و صحنه های با مزه یک فیلم با دیگران لحظات نشاط آور و شیرینی داشته باشند.
طبعا یکی از دلایل استقبال مردم از آثار کمدی همین نیاز آنها به شاد بودن است. تماشای فیلم کمدی برای مردم جامعه ما یک فرصت است تا ساعاتی بتوانند ریلکس بوده و بخندند و از مشکلات زندگی دور شوند. فیلم های کمدی این قابلیت را دارند تا چنین فضایی را برای مردم مهیا کنند. من معتقدم باید در باره این موضوع بیشتر تحقیق و نیازسنجی شود. یعنی با مطالعات دقیق بتوانیم نتیجهگیری کنیم که آیا جو جامعه افسرده است و نیاز مردم به تماشای فیلم کمدی از این موضوع نشأت گرفته یا خیر.
آنچه در ظاهر به نظر میرسد اینگونه است. شما اگر امروز با مردم صحت کنید خواهید دید که مشکلات معیشتی و گرانی ها آنها را ناراحت و آستانه طاقت شان را پایین آورده. وقتی آدمهای یک جامعه در برآورده کردن نیازهای اولیه زندگی شان دچار مشکل شوند طبعا جو این جامعه نمیتواند شاد باشد. در چنین جامعه ای مردم برای شاد بودن و یا فرار از غصه و ناراحتی ولو برای ساعاتی کوتاه ممکن است تماشای فیلم کمدی را انتخاب کنند. فیلم های کمدی در چنین حالتی حکم مسکن را دارد تا مردم تنها برای مدتی کوتاه درد اصلی را فراموش کنند.
سوال دیگری که پیش میاید این است که آیا خانواده ها و جوانان ما به فیلم های کمدی علاقمند هستند یا از سر ناچاری و نبود تفریح های سالم دیگر تماشای آثار کمدی را انتخاب میکنند؟ و آیا در صورت وجود تفریح های دیگر باز هم به سالن های سینما جذب خواهند شد یا نه؟
من فکر میکنم باز هم به تماشای فیلم های کمدی اقبال نشان خواهند داد چراکه تماشای آثار کمدی جزو تفریحات کم خرج و نشاط آور است و همه جای دنیا مردم این فیلم ها را تماشا میکنند و دوست دارند. در واقع مردم خندیدن را دوست دارند و بخصوص ایرانی ها بسیار علاقمند به سینما و تئاتر هستند و در هر شرایطی باز هم دوست دارند به تماشای این آثار بروند.
شاید یکی از دلایل استقبال از آثار کمدی در علاقه ما ایرانی ها به شوخی های کلامی و لطیفه ریشه داشته باشد. حتی این اقبال را میتوان در شبکه های اجتماعی هم دید. معمولا کانال هایی که چاشنی طنز را با اخبار همراه میکنند بسیار پرمخاطب هستند.
بله همینطور است. ما ایرانی ها بسیار بذلهگو و شوخ طبع هستیم و حتی مشکلات مان را نیز با زبان طنز بیان میکنیم. البته این نکته را هم یادآور میشوم که در کل خنداندن ایرانی ها سخت است و در واقع باید برای خنداندن شان بسیار مستعد بود. اگر ایرانی ها در سالن سینما یا به متن و تصویری در شبکه های مجازی میخندند بخاطر هنرمندی خالقان این آثار است.
چرا کارگردان های ما اینقدر علاقمند به استفاده از شوخی های جنسی در آثار کمدی هستند و با این نوع تابو شکنی سعی در جذب مخاطب دارند؟
متاسفانه برخی تصور میکنند در طنز باید حتما از شوخی های هنجار شکن استفاده کرد. این تصور که کمدی و طنز با رد شدن از خط قرمزها و تابوها شکل میگیرد اشتباه است. ضمن اینکه کار طنز صرفا وابسته به کلام نیست و اگر اینطور شود دیگر در آن خلاقیت چندانی نمیتوان دید. هنرمندان بسیار برجسته ای در طول تاریخ سینما بوده اند که توانسته اند بدون کلام و با استفاده از کمدی موقعیت آثار بسیار خوبی خلق کنند.
طنز جنبه های مختلفی دارد اما شاید چون چندان در کشور ما روی آن کار نشده، هنرمندان مان صرفا به طنز کلامی میپردازند و بعضا از واژه ها و جملاتی استفاده میکنند که در روال معمول جامعه استفاده از آنها چندان اخلاقی بنظر نمیرسد. مردم هم وقتی می بینند در این آثار از شوخی هایی استفاده میشود که در سایر آثار وجود ندارد و در گفتمان کلی جامعه رایج نیست به آنها میخندند.
در کل من فکر میکنم نیاز است سطح کمدی و طنز در کشور بالا برود و هنرمندان و فیلمسازان ما تصور نکنند که تنها راه خنداندن مردم بازی با کلمات یا رد شدن از خط قرمزها و توسل به شوخی های جنسی است.
در صحبت هایتان اشاره کردید مردم ما سینمادوست هستند. اما سینمای اجتماعی ما مملو از آثار ناامید کننده و با مضامین بسیار تلخ است که به مخاطب را پس میزند. شاید این موضوع نیز یکی دیگر از دلایلی باشد که مردم با اینکه به سینما علاقمند هستند به سینمای اجتماعی اقبال نشان نمیدهند اما سالن های نمایش دهنده فیلم های کمدی پر میشوند.
مطلبی که مطرح کردید صحیح است. بهرحال وقتی مخاطب مدام با آثار تلخ مواجه شود دیگر به آن نوع سینما تمایل چندانی نخواهد داشت اما فراموش نکنیم که ژانر اجتماعی ما برگرفته از جامعه است و هنرمند آنچه را در پیرامون خود میبیند بازتاب میدهد. بهرحال هنرمند از جامعه تاثیر میگیرد و آنچه در جامعه می بیند در فیلم خود به مخاطب ارائه میکند. هنر کارگردانهای فیلم های کمدی این است که میتوانند مشکلات جامعه را نیز با زبان کمیک ارائه کنند و به اصطلاح از زهر آن بکاهند. من فکر می کنم یکی دیگر از دلایل استقبال مردم از سینمای کمدی همین است. امیدوارم کارگردانان کمدی ساز از اقبال مخاطبان به آثارشان بهره برده و فیلم هایی با مضامین بهتر و داستانهای عمیقتر خلق کنند. آنها می توانند حرفهای مردم، مشکلات جامعه و معضلات اجتماعی را با زبان کمدی مطرح کرده و به این ترتیب هم هشدار دهنده و کارآمد باشند و هم باعث نشاط بیشتر در جامعه مان که بخصوص در این روزها نیازمند امید و شادی است شوند.