سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۹ شهریور ۱۳۹۷ در ۱۰:۳۰ ق.ظ چاپ مطلب
حمید متقی به سوره سینما گفت:

متاسفانه مردم بسیاری از موضوع خون‌های آلوده بی‌خبر هستند/ ضرورت توجه هنر به معضلات ناشناخته

hamid-motaghi1

بازیگر فیلم سینمایی «پشت دیوار سکوت» بیان کرد موضوع خون‌های آلوده که به ۱۴-۱۵ سال قبل باز می‌گردد، برای دانشجویان و هنرمندان جوان امروز ناآشناست.

سوره سینما: یکی از حلقه های مفقود زنجیره ارتباطی هنر و جامعه، کم توجهی به موضوعات و معضلات مهم و اولویت دار اجتماعی است. این مهم در تئاتر به واسطه نگاه خاص به ارتباطات اجتماعی و نیز نوع مخاطبان، به عنوان یک رسانه تصمیم ساز، از اهمیت بیشتری برخوردار است اما چرا این حوزه کمتر به سراغ موضوعات خاص و پرابهام جامعه می رود و همواره این موضوعات، همچون تابویی، تابلوی ورود ممنوع در مسیر خود می بیند. چرا هنرمندانی که به این سمت و سو حرکت می کنند آنگونه که باید مورد توجه قرار نمی گیرند؟ چرا اینگونه آثار هنری و نمایش ها با آنکه انگشت اشاره بر یکی از حساس ترین مسائل روز می گذراند، حتی در حوزه ارائه وجذب مخاطب نیز با مشکل روبرو می شوند؟

اکران فیلم «پشت دیوار سکوت» ساخته مسعود جعفری جوزانی این نواقص را بار دیگر یادآوری کرد. این فیلم بر یکی از تلخ ترین حوادث پزشکی کشور یعنی تزریق خون های آلوده که خانواده های زیادی را درگیر کرده و حتی با وجود صدمات جبران ناپذیر و شکایات متعدد هرگز پرده از زوایای آن برداشته نشد متمرکز شده است. تا قبل از نمایش عمومی پیشگویی ها نوید استقبال از آن می داد اما در طول ۲ هفته اکران در ۳۱ سالن سینمایی فقط ۸۵ میلیون تومان فروش داشت! چرا؟ آیا عواملی دخیل هستند تا چنین ایده هایی که هر چند سال یکبار فرصت بروز پیدا می کنند متضرر شوند؟ آیا قرار است موانع به حدی باشد که هنرمندان به سمت اینگونه آثار گرایش پیدا نکنند؟

با حمید متقی که در کسوت بازیگر در این فیلم ایفای نقش کرده است گفت و گو کرده ایم. حمید متقی کارشناس ارشد بازیگری تئاتراست. او در نمایش هایی همچون «دیوار چین»، «خورشید دریا»، «اتوبوسی به نام هوس» و نیز فیلمهایی همچون «دوردست»، «امپراتور جهنم» و «بازگشت» ایفای نقش نموده است. شرح این مصاحبه را در ادامه می خوانید:

* «پشت دیوار سکوت» حوادث تلخی را نشانه گرفته است. تلنگری به معمای خون های آلوده می زند، تابوی ایدز را درهم می شکند و از دردهایی که در پس ناآگاهی های اجتماعی سنگر گرفته اند، پرده بر می دارد؛  وقتی فیلمنامه را خواندید و این آسیب ها برایتان کالبدشکافی شد، چه حسی داشتید؟

– من از زمانیکه نام ایدز به گوشم خورد، همواره از این بیماری وحشت داشتم. اچ.آی.وی یک حقیقت مجهول در ذهن من بود و سالهاست که با این نگاه درگیرم. واقعا در این خصوص اطلاعات جامعی نداشتم چون آنگونه که باید متولیان امر در این خصوص چیزی برای عموم ارائه نداده اند. همیشه اعتقاد دارم به هر موضوعی که فکر کنیم؛ اتفاق می افتد و خدا را شکر این موضوع با یک فیلم برایم اتفاق افتاد. وقتی فیلمنامه را خواندم به ویژه زمانیکه با شخصیت سعید، بیماری که من تا حدودی نقش او را در فیلم بازی کردم آشنا شدم دریچه جدیدی از این بیماری و واقعیت های اطراف آن برایم باز شد. فردی منزوی و گوشه گیر که جامعه او را فقط به خاطر ناآگاهی از نحوه برخورد با بیماران مبتلا به اچ.آی.وی، طرد کرده بود. سعید در پس یک بداقبالی و در موج اول ویروسی که خون های آلوده فرانسوی در اوایل دهه ۸۰ به ایران آمده بود و همچنان متهم آن مشخص نیست و حتی فرانسه زیربار مسئولیت آن نمی رود، به این بیماری مبتلا شد.

من وارد آن قضیه اسفناک نمی شوم، اما می خواهم از نحوه ارتباط مردم با سعید بگویم. این فرد خیلی تنهاست. آنقدر تنها که به خاطر آن CD4 خونش به حد زیادی پایین آمده و در حسرت یک همنشین است. مردم به واسطه ناآگاهی و کم کاری متولیان امر در این ارتباط، علاقه ای به حضور در کنار او ندارند. به او کار نمی دهند و حتی مراکز پزشکی حاضر به معاینه او نیستند. جالب تر اینکه هر روز بر تعداد آنها اضافه می شود. آماری که در رابطه با ایدز سال ۹۶ شنیدم ابتلای بیش از ۳۶ هزار نفر در کشور بود که نسبت به سالهای ۹۳-۹۴ پیشرفت زیادی داشته و جالبتر اینکه هیچ آموزش پیشگیرانه ای هم وجود ندارد. من نمی خواهم کسی را متهم کنم اما واقعا این موضوعات حاد نیاز به آموزش دارند.

در حال حاضر بیشترین آمار ایدز  مربوط به سنین ۲۱ تا ۳۵ سال است و متاسفانه مطرح شدن آن در جامعه تابوست. واقعا نیاز است تا از صور مختلف مثل آموزش در مدارس، بهره گیری از رسانه ها، تئاتر، سینما و … بدان توجه کرد.

hamid-motaghi2

* موضوع بحث ما دقیقا گرفتن پاسخ همین سوال است. شما سال هاست در تئاتر و سینما فعال هستید و به صورت آکادمیک نیز در تئاتر تحصیل کرده اید. آیا تئاتر و سینما می توانند در این گونه مباحث گره از مشکلات جامعه بردارند؟

– صددرصد. تئاتر یک مدرسه است. کسانیکه به عنوان مخاطب حضور می یابند به واسطه ارتباط رودر رو و مستقیم خیلی سریعتر از کانال های دیگر موضوعات را درک می کنند. به نظر من برای اینگونه مسائل تئاتر از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

* چرا در هنرهای نمایشی کمتر به آن پرداخت می شود؟

– برخی موضوعات در تئاتر مغفول نیستند. مثلا در خصوص ایدز آقای مسعود رایگان نمایشی با عنوان «دو مرد در یک اتاق» را در دانشگاه های علوم پزشکی روی صحنه برد و در تهران و بسیاری از شهرستان ها اجرا داشت. یا در جشنواره «روبان قرمز» نمایش هایی با موضوع ایدز روی صحنه می روند اما در سطح کلان متاسفانه اینها خیلی گذرا همچون نسیمی می آیند و می روند و برای من هم سوال است که چرا در تئاتر آنگونه که باید به این موضوعات مهم اشاره نمی شود. من تاکنون یک نمایش ساختارمند و استخوان دار که به موضوعاتی همچون ایدز (که در جهان یک روز خاص به نامش نامگذاری شده است)  بپردازد، ندیدم؛ چه برسد به ماجراهایی مثل خون های آلوده که انگارگذر این زمان اندک آن را کمرنگ کرده است.

*دلیلش را کجا باید جستجو کرد؟

– واقعا این موضوع برای من هم سوال است. نمی دانم با نیرویی فراتر از تصمیم گیری کلان در کشور مواجه ایم؟ جریانی پرنفوذ می خواهد برخی موضوعات را از نگاه مردم پنهان کند؟ من واقعا دست آقای جوزانی را می بوسم که ریسک کرد و به این موضوع خاص توجه نشان داد.

* برخی معتقدند نبود مخاطب نقش بسزایی در این خصوص دارد و کارگردانان عمدتا به سمت نمایش هایی می روند که مخاطب را جذب کند، چقدر این موضوع دربی توجهی هنرمندان تئاتر به مقولات مهم جامعه تاثیرگذار است؟

– نمی توان این موضوع را دلیل دانست. به هرحال وظیفه یک فعال حوزه نمایشی این است که ابتدا مخاطب شناسی کند و در هدف گذاری ایده های خود علایق مخاطب را در نظر بگیرد. مخاطب امروز به کارهای موزیکال، طنز و … علاقه مندتر است خوب چه ایرادی دارد که هم حرف خود را بزنیم و هم به سلایق مخاطب احترام بگذاریم. سال گذشته نمایش «شلتر» دوسه بار در سالن های مختلف اجرا شد. نمایشی که به یک موضوع خاص اجتماعی مثل کارتن خواب ها می پردازد و در یکی از بخش هایش موضوع ایدز را نیز مطرح می کند. این نمایش مخاطبان زیادی داشت و تماشاگر با اشتیاق نمایش را تماشا می کرد. جالب تر اینکه ما در «شلتر» بازیگر مطرح نمی دیدیم اما کار آنقدر قوی روی صحنه آمد که مخاطب برای تماشا صف کشید. پس به نظر من علایق مخاطب اگرچه تاثیرگذار است اما مخاطب علاقه مند به تماشای کار خوب است و اگر با این ایده ها نیز نمایش خوبی ساخته شود بی شک استقبال خواهد شد.

به نظر من باید بررسی شود که چرا یک هنرمند راجع به موضوعی که به اوایل قرن ۱۹ در فرانسه رخ داده تئاتر کار می کند اما راجع به مسئله به این مهمی کار نمی کند؟! شاید باور نکنید اما از نظر من برخی اصلا در این خصوص اطلاعاتی ندارند. ما در قرن ۲۱ زندگی می کنیم اما خیلی از مردم حتی چند جمله نمی توانند در خصوص موضوعاتی مثل ایدز که یک خطر بالقوه است، صحبت کنند. یکی از دلایل آن به دانشگاه ها بر می گردد. برخی اساتید هنوز یک موضوع خاص را بدون توجه به گذر زمان درس می دهند. دانشجویان سالیان متوالی یک موضوع تکراری را می آموزند و طوری تربیت نمی شوند که در خصوص این موضوعات خاص فکر کنند. شاید با یک تلنگر بتوان به تازه کاران به راحتی جهت داد. مثلا موضوع خون های آلوده که به ۱۴-۱۵ سال قبل باز می گردد، برای دانشجویان و هنرمندان جوان ناآشناست. شاید یک سرنخ بتواند باعث جرقه ای شود و کارهای خوبی را به ثمر نشاند اما حلقه گمشده همان کسی است که باید تلنگر بزند و نمی زند.

از سوی دیگر به نظرم برخی موضوعات برای مردم تابوی ذهنی است. انگار یک ترس حاصل از ناآگاهی مانع از حرکت به سمت آن می شود. این ترس، این نگرانی ازیک موضوع مجهول، عدم تحقیق، دنبال کارهای آماده رفتن و … بی شک تاثیرگذار است.

* به عنوان یک هنرمند تئاتر، راه برون رفت از اینگونه خط قرمزها که شاید برای عموم به شکل تابو شده است، چیست؟ ممکن است برخی ذی نفوذان علاقه ای به بازکردن آن نداشتند باشند؟

– این موضوعات از یکسو نیاز به تحقیق زیاد و از سوی دیگر نیاز به دقت دارند. هنرمندان برای ورود به اینگونه موضوعات باید با دست پر وارد شوند. شاید یکی از دلایل بی رغبتی همین نیاز به تحقیق باشد. جامعه را باید به دقت رصد کرد و از دل آن به دنبال سوژه گشت. اینها ممارست می خواهد و به نظرم هرکسی حوصله آن را ندارد. به همین دلیل است که گاهی کاری که هیچ ارتباطی با فرهنگ و جامعه ندارد، چندین بار روی صحنه می رود و اینگونه موضوعات فراموش می شوند.

دومین موضوع، مقابله با تحریف و دستکاری است. به عقیده من بهترین راه ورود به این موضوعات، تولید تئاتر مستند است که بدون کوچکترین دخالت، تغییر یا تحریفی برای مخاطب موضوعات را باز کند.

و مسئله دیگر گسترش محدوده اجرا از سالن های نمایش به میان مردم است. چرا نمایشی که آقای رایگان به زیبایی برای صحنه آماده کرد فقط به دانشگاه های علوم پزشکی اختصاص یافت. چرا در سایر دانشگاه ها، مدارس و حتی در سالن های نمایش روی صحنه نیامدند. بهترین راه برای اطلاع رسانی این چنین موضوعاتی حضور در بین مردم است. در نهایت همه اینها نیازمند برنامه ریزی در سطح کلان فرهنگی وحمایت مسئولان است.