یک منتقد سینما و تلویزیون درباره اینکه چرا علی رغم تولیدات مناسبتی هرساله؛ مجموعه هایی چون «مختارنامه» و «شب دهم» همچنان مورد توجه مردم قرار می گیرد و هرسال بازپخش می شود به خبرنگار سوره سینما گفت: دلیلش این است که تلویزیون امروز مقبولیت فراگیری که قبلا داشته را ندارد. در حال حاضر فرامتن هایش کم شده و اگرچه قرار بود با تغییر مدیریت درون سازمان چابک سازی و کوچک سازی نسبی اتفاق بیفتد اما این مهم رخ نداد. به نظر می رسد برای آنتن تلویزیون فرقی نمی کند که برنامه عادی تاک شو با تولیدکنندگان متوسط بسازد یا برنامه ای تاثیرگذار که طیف های دیگری را هم دربر بگیرد. ساختن سریالی در حد و اندازه «مختارنامه» کار ساده ای نبود و هزینه و عمر بسیاری صرف آن شد. هنرمندانی که در راس ماجرای این پروژه بودند آنها هم غیر قابل تکرارند. اینها در گذشته بود اما الان گویا خیلی برایش فرق نمی کند میرباقری کارگردان باشد یا شخص دیگر. به همین خاطر بحث کیفیت در تقابل با کمی گرایی مغلوب شد چون کیفی سازی هزینه بالا با آدم های درجه یک می خواهد.
درستکار اشاره کرد: آدم های درجه یک هم احترام و آزادی عمل می خواهند که تلویزیون ایران تقریبا در عمل این مهم را از دستور کار خارج کرده است. همه این حلقه ها به هم وابسته است. اگر مقدمات لازم و آرامش برای تولید فراهم نشود؛ نقدینگی نباشد و احترام از بین برود نتیجه اش همین می شود که سلبریتی ها و برنامه های بی ارزش و مجریان بی سواد و وله های سطحی را زیاد می بینیم. احتمالا نقدینگی در اختیار سازمان هست که با آن هزینه چند سریال را تامین می کند اما تدبیر در تلویزیون جایی ندارد. رسانه ملی فراگیر است و به دلیل طیف گسترده و متنوع مخاطبان از زبان، اقوام، خرده فرهنگ های مختلف و … باید بتواند اثرگذاری وسیعی داشته باشد و به تولید در تمام فرمت های نمایشی از قبیل فیلم، سریال، جُنگ و … فکر کند تا سبدش کامل شود. ولی تلویزیون همه این تنوعات را در حد نازل بدون مدیریت فرهنگی نگه داشته و در نتیجه کسی رغبتی به دیدن کارها و سریال های جدید ندارد.
رضا درستکار با بیان اینکه کار مناسبتی برای محرم لزومان اشک و آه نیست؛ ادامه داد: سریال مناسبتی محرم به معنی تولید آثاری سراسر غم و اندوه نیست بلکه فضایی است تا به این بهانه تلویزیون رسالت خود را در زمینه آگاهی بخشی و اثرگذاری انجام دهد اما رسانه فکر می کند باید همه چیز توام با اشک و آه باشد. مردم هنگام محرم در تکیه و هیات ها هستند و به عزعداری شان مشغولند و نیازی به اینکه دائم و یک بعدی چنین صحنه هایی ببینند، ندارند. تلویزیون باید رسالتش را درست انجام بدهد اما چون مرجعیت خود را از دست داده در نتیجه قدرت اقناعش هم از بین رفته است و نمیتواند مخاطبش را راضی کند.
وی در پاسخ به اینکه چه دلیلی برای این دور شدن ها می توان پیدا کرد، گفت: رسانه ملی به صاحب نظران اعتماد نمی کند و فقط به دنبال کسانی می گردد که پیرو خودش باشند. کسی که کار فرهنگی می کند نمی تواند پیرو دیگری باشد اما رسانه این مهم را نمی پذیرد. به همین خاطر بخش قابل توجهی از سازندگان فکر و فرهنگ را از دست داده است چون تمچید را بیشتر می پسندد در صورتی که نقد گاهی تاثیر چندین برابری نسبت به مدح دارد. برنامه هایی که روی ظرفیت های فرهنگی تولید نشود تاریخ مصرفش زود تمام می شود. استقبال مردم از آثاری چون «هزار دستان»، «شب دهم» و حتی «مختارنامه» هم همین است. متاسفانه این رسانه به آورده های خودش هم بی اعتنا است چون همه چیز را بر مصلحت امروز پیش می برد در حالیکه شرایط کشور ما امروز حساس است و تلویزیون باید بتواند وحدت و اقناع عمومی بوجود بیاورد.
درستکار در پایان اشاره کرد: قدرت جادویی رسانه ملی را در جمع شدن روضه های خانگی و توجه همه شان به سخنرانی عالمان بزرگ دینی از تلویزیون دیدیم اما متاسفانه این قدرت روز به روز کمرنگتر شد. تلویزیون اوایل انقلاب در فرهنگ سازی موفق عمل کرد اما نتوانست برای شخصیت ها و برنامه های خوب که سالهای پیش پخش می شد جایگزین پیدا کند. البته امید به شرایط بهتر همیشه هست. یا مدیران تغییر اندیشه می دهند و بیدار می شوند یا مردم آنها را تحت فشار می گذارند و باعث شتاب و روند تغییر می شوند. مردم ما همیشه از رسانه ها جلوتر بودند و نباید از قدرت شان غافل شد.