سوره سینما – عباس بلوندی فارغالتحصیل تدوین، از فعالان حیطه طراحی صحنه و لباس است. بلوندی از آن طراحانی است که تجربه گرایی برایش در الویت قرار دارد و همین تجربه گرایی است که باعث شده در نزدیک به دو دهه فعالیت حرفه ای در سینمای ایران فرصت همکاری با کارگردانانی از نحلههای فکری مختلف را داشته باشد؛ از محمدعلی آهنگر و سعید سهیلی تا حسن برزیده و شهرام اسدی و ابوالقاسم طالبی کارگردانانی هستند که در شماری از آثار متفاوت کارنامه خویش، هنر عباس بلوندی را به عنوان طراح صحنه و لباس داشته اند.
بلوندی از جمله سینماگران باتجربه ایرانی است که اهل دیالوگ و تعامل است و برای همین است که در کارنامه اش هم فیلمهایی در ژانر دفاع مقدس با نام «ملکه» و «سرو زیر آب» را می بینیم هم یک درام سیاسی-تاریخی نظیر «یتیم خانه ایران». بلوندی در آثاری موسوم به آوانگارد مانند «ژآنی گه ل» و «چشم» نیز همکاری داشته است.
بهانه گفتگو با بلوندی تأثیرات دیجیتالیسم بر سینمای ایران بود و دیری نگذشت که مصاحبه به سمت کمبودهای پشت صحنه سینمای ایران و نیاز بدنه سینمای ایران به حمایتهای درجه اول صنفی رسید.
*به عنوان یکی از فعالترین طراحان صحنه و لباس سینمای ایران که تجربه پروژههای موسوم به بیگ پروداکشن را هم داشتهاید غلبه دیجیتال بر صنعت سینمای ایران را چطور میبینید؟
قطعا کارها به واسطه این تکنیکهای دیجیتال راحتترشده نسبت به زمانی که همه چیز به صورت آنالوگ و دستی انجام می شد. رنگ پذیری بهتر و زمانبری کمتر از مزایای ارتقای سینمای ایران به دیجیتال است که به لذت بصری بیشتر مخاطب منجر میشود ولی یادتان باشد که در مقوله ای مانند طراحی صحنه حتی با وجود کمک گرفتن از ابزار دیجیتال، اگر بخواهیم به بهترین نتیجه برسیم نیاز داریم به داشتن یک گروه قوی، صبور، خلاق و مطمئن چون فردگرایی باعث ندیدن کامل نقصانها میشود.
*این گروه گرایی در کارهای خودتان هم ارجحیت دارد؟
خودم شخصا به گروهگرایی معتقدم و در اغلب کارها از همان آغاز کار سعی میکنیم همه چیز را از کانال گروه و بررسی پیشنهادات همکاران پیش ببریم. روال کاری من این طور است که ابتدا با کارگردان و مدیر فیلمبرداری مشورت می کنم سپس شروع به اتود زدن درباره نماهای مختلف می کنیم و در نهایت میکوشیم یک کار بی نقص ارائه دهیم.
*با این همه اگر مقایسه ای ضمنی میان سینمای ایران و سینمای صنعتی هالیوود انجام دهید، طراحی صحنه و لباس را قابل رقابت میبینید؟
کیفیت کار فعالان طراحی صحنه و لباس در ایران قابل اعتناست اما تفاوت در همان صنعتی نگریستن به سینماست. در کشورهای با سینمای پیشرفته از هالیوود گرفته تا همین سینمای هند وقتی یک فیلم تاریخی یا بیگ پروداکشن میسازند که نیازمند دکور و لباس و فضاسازی خاص است، یک مدیرهنری دارند که بخشهای مختلف کار را به شرکتها و کمپانی های مجرب سفارش می دهند و قطعا این امر در سرعت بخشیدن به تولید بسیار تأثیردارد اما متأسفانه در ایران این گونه نیست و در این صنف از صفر تا صد را خودمان باید انجام دهیم!
سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس برای فیلم «سرو زیر آب» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر
*…در این بین باید سیاستگزاران سینمایی هم کمک حال باشند. این طور نیست؟
الان روال این طور است که باید خودمان کارگاه راه بندازیم و کلیه امور مربوطه را دست بگیریم در شرایطی که میتوان با استفاده از مشاورههای متخصصان، نیروهایی حرفه ای و فضاهایی برای تربیت و به کارگیری این نیروها ایجاد کرد. سیاستگزاران فرهنگی باید امکانات مختلف از جمله جا و مکان و ابزارات لازم را برای تولید محصول و تربیت نیروهای متخصص مهیا سازند. حداقل کاری که میتوانند انجام دهند این است که در روند استفاده از امکانات موجود ما را یاری دهند.
*یعنی همچنان دراختیارگرفتن امکانات برای پروژههای فاخر نیازمند نامه نگاری و درگیری در بوروکراسی است؟
تقریبا همین طور است. مثالی برایتان میزنم؛ بنده سریالی برای شبکه افق، در رابطه با حمله آمریکا به عراق ساختم و حین تولید نیاز به ادوات جنگی منجمله ابزارهای جنگی که آمریکا در آنجا به کار برده بود داشتم؛ ابزاری نظیر کامیون، نفربر و جیپ هامر. این پروسه دراختیارگیری ابزار به واسطه کاغذبازی و نامه نگاری بسیار زمانبر بود و در نهایت خودم مجبور شدم که ظاهر جیپهای معمولی را تغییر داده و به شکل جیپ هامر در بیاورم!!! در حالی که میتوان مکانی برای تأمین و نگهداری اینگونه ابزار و ماشین آلات فراهم کرد که در صورت لزوم دسترسی سینماگران به این ابزارها سریعترباشد.
*در این مسیر صنفی مانند خانه سینما چقدر میتواند کمک حال باشد؟
خانه سینما باید برای همه صنوف بودجه بگذارد. فارغ از امور صنفی-معیشتی که باید به آنها رسیدگی شود باید برای بهروز کردن فعالان حیطه های مختلف به آنها امکانات داد و به غیر از برگزاری دورههای داخلی، شرایط مسافرت آنها به خارج و آموزش دیدن در آن سوی مرزها را برایشان فراهم کرد. این اتفاق اگر بیفتد یک سرمایه گزاری خوب و ارزنده برای سینمای ایران خواهد بود.
*یکی از آسیبهایی که سینمای ایران در سالهای اخیر دیده است کمکاری یا بیکاری بزرگانش است که گلایه های مختلفی را موجب شده. آیا میتوان این کمکاری را ناشی از اختلاف سطح دستمزد پیشکسوتان با نیروهای تازه کار دانست؟
خیر! اصلا این مقایسه درباره پشت صحنه سینمای ایران درست نیست؛ به هیچ وجه دستمزد عوامل پشت دوربین بالا نیست. برخی از بازیگران دستمزد نامتعارف میگیرند وهمچنین درطول سال، کارهای زیادی به آنها پیشنهاد میشود در حالی که عوامل پشت صحنه ممکن است فقط سالی دو یا نهایتا سه بار پیشنهاد کار داشته باشند پس چنین می توان گفت که اغلب فعالان پشت صحنه نسبت به برخی- البته تکرار می کنم نسبت به برخی- از بازیگران دستمزد کمتری میگیرند به خصوص با آن حساسیت و ظرافت کار.
*اوضاع معیشت پیشکسوتان سینمایی و بخصوص فعالان پشت صحنه هم که تعریف زیادی ندارد.
متاسفانه معیشت بسیاری از همکاران سخت است. باید رک بگویم افرادی هستند که برای فرهنگ این مملکت زحمت زیادی کشیده اند و فراموش شده اند و یا خیلی ها هستند که در خانه مریضند و رها شده اند و یا بیکار هستند و کسی از حال و روز آنها خبر ندارد؛ این برای جامعهای با این فرهنگ غنی بسیار ناخوشایند است. جامعه هنری مخصوصا سینماگران ارتباط تنگاتنگی با مردم، بخصوص جوانان دارد و تاثیرگذاری این صنف بر جامعه بسیار است و مسلما جوانان ما الگوبرداری میکنند. در این صنف احساسات، عواطف و روحیات حساسی وجود دارد. این قشر زحمت زیادی برای کمک به فرهنگ کشیده و سیلی عظیم از آدمها را به طرف سینما و سرمایه کشانده اند لذا لایق قدردانی و حمایت هستند بخصوص از طرف معاونت سینمایی و ارشاد. باید هر چه زودتر برای آنان چیزی مانند کانون بازنشستگی و کلینیکهای درمانی ایجاد کرد و یا حتی کمک های نقدی وغیر نقدی بهشان تخصیص داد. رها شدن سینماگران و قدرناشناسی، حق این ازخودگذشتگان نیست.
*خودتان اگر کمکار یا بیکار باشید و آماتورانی را بر سرکار ببینید که با رابطه و رانت کار پیدا کرده اند، ناراحت نمی شوید؟
حساسیتی ندارم! در مورد آماتورها باید بگویم که باید شروع به کار کنند و به تدریج بیاموزند. مسلما این آماتورها هستند که باید آن قدر تجربه کنند که در آینده کارها را بدست بگیرند. این را هم باید بیفزایم که هر کاری آدم خاص خود را می طلبد و با اطمینان این را می گویم آنهایی که با رانت و سفارش به سرکارآمده اند هرگز ماندگار نیستند. همانطور که قبلا گفتم این کارعشق و تجربه و استقامت می خواهد که هر کسی آن را ندارد.
*ارتباطتان با جوانان علاقمند به طراحی صحنه و به خصوص دانشکده های هنری چطور است؟
بنده تجربه کار را با دانشجویان را دارم و به جرأت میتوانم بگویم جوانان ما خوشبختانه بسیار مستعد هستند اما در کارهای هنری، مدرک آکادمیک داشتن کافی نیست. در وهله اول عشق میخواهد و سپس تجربه و باید بگویم تجربه موقعی بدست می آید که ریاضت بکشیم! چون ممکن است برای تهیه یک فیلم مجبور باشید ماهها دور از خانواده در شهر دیگری باشید و تمام مدت شبانه روز را مجبور به کار کردن باشید؛ پس کار بسیار سختی است و باید صاحب ایده و شکیبا باشید که دوام آورید. باز هم میگویم در این حیطه گرفتن مدرک کافی نیست. افرادی بودند که مدرک داشتند ولی همین که به سختی های کار برخورد کردند کم آوردند و نیمه راه، کار را رها کردند. این کار، عشق، خلاقیت، صبرو تجربه میخواهد.
* علیرغم همه کمبودها، سینما را خشن تر دیده اید یا زندگی شخصی؟
زندگی شخصی ام که مال خودم است و جایگاه خاص خودش را دارد اما سینما را خودم انتخاب کردم که در آن خشونت هست، نامهربانیها وجود دارد و بسیاری از دلخوریها شکل می گیرد اما تمام سعی من این است که این دو مقوله را با هم قاطی نکنم و خانواده خودم را در جای امن قرار دهم و هرگز مسایل و مشکلات کاری را به خانه نمیبرم و مطرح نمی کنم زیرا این کاررا خودم انتخاب کردم ومشکلاتش و نابسامانیهای آن هم مربوط به خودم می باشد. خانواده باید در جای امن و دور از این دغدغهها قرارگیرد.