به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی جایزه پژوهش سینمایی، در ابتدا دکتر احمد ضابطی جهرمی دبیر جایزه گفت: ضرورت و اهمیت نظریه پردازی در سینمای ایران بحثی بنیادی است. امیدواریم با برگزاری این نشستهای تخصصی بین پژوهش های دانشگاهی مرتبط با سینما پیوندی با سینما ایجاد شود.
وی ادامه داد: به نظر میرسد ایرانیها در جستجوی سرنخهایی برای تئوریهای بومی هستند و نظریهپردازی امروز دغدغه بسیاری از پژوهشگران سینمایی است. هدف جایزه پژوهش سینمایی ارتقاء دانش سینما و بحث عمیق درباره سینمای کشور است.
در ادامه علی روحانی عضوهیات علمی دانشگاه هنر تهران نیز گفت : از قدمت نظریه فیلم صد سال میگذرد و نظریه فیلم تلاش دارد به هستی سینما و ماهیت فیلم بپردازد. اگرچه در ابتدای تاریخ سینما نظریهپردازی جایگاهی نداشت اما به تدریج هنرمندان و سازندگان بسیاری متوجه شدند که برای ارتقای کار خود به نظریه پردازی نیاز دارند. رویکردی که هنرمندان هنرهای تجسمی مدتها پیش به آن رسیده بودند.
روحانی با اشاره به سینمای آیزنشتاین به عنوان سینمایی برخاسته از نظریه فیلم افزود: او به نظریه سینما میاندیشید و آن را در حوزه عمل به کار میبست. هر چه قدر گفتمان صنعتی در سینما بیشتر حاکم میشود، رویکرد هنری کمرنگتر شده و نیاز به نظریه کمتر احساس میشود.
وی با بیان این که هنر بدون نظریه معنایی ندارد، گفت: حتی بسیاری از پژوهندگان سینمای عامه پسند نیز معتقدند که سینمای بدنه ایران نیز همواره از نبود نظریه مشکل داشته است. وی با تحلیل تاریخی سینمای چند کشور اشاره کرد : در ۱۰۰ سال گذشته حتی کشورهای صاحب سینما هم با ریزش شدید مخاطب مواجه شدند، به گونهای که در کشورهای خودشان هم آمار فروش فیلم هایشان نسبت به تولیدات خارجی پایین است و تراز اقتصادی منفی را تجربه می کنند. وقتی که به تاریخ سینمای این کشورها نگاه میکنیم ملاحظه میشود که در تمام مقاطعی که این کشورها توانستند تولیدشان را فراملی عرضه کنند و حرفی جهانی داشته باشند که در مورد سینما و ماهیت آن نظریه داشتند.
روحانی با بیان این که نظریه به تنهایی نمیتواند جریانهای خاص در سینما را بوجود آورد گفت: ما هم در دراز مدت گریزی نداریم که به هستی سینما بیاندیشیم زیرا تولید فیلم مانند هر صنعتی آدمهای درگیر تولید را به روزمرهگی دچار میکند و این وظیفه نظریه پردازان است که افقهای جدیدی را پدید آورند. برای نمونه امروز شاهدیم که سینمای کره جنوبی که بر پایه سینماگران اندیشمند و آشنا با نظریه استوار است در سطح جهانی کاملا موفق است. فیلمسازان کرهای تلاش میکنند با نظریه پردازی بین سینمای بومیشان و سینمای جهان ارتباط برقرار کنند و ضعفهایشان را جبران کنند.
روحانی افزود: خطری که امروز سینمای ایران را تهدید میکند سرمایه سالاریِ بدون تخصص است. این که صرف وجود سرمایه نقدی امکان ساخت فیلم را برای هرکسی فراهم میکند و فیلمسازی پدیده سادهای به نظر میآید.
روحانی خاطرنشان کرد: تا زمانی که در سینمای ایران هر فردی فارغ از داشتن تخصص لازم فیلم میسازد، رشدی نخواهیم داشت و این درحالی است که نظریه پردازی درباره هنر امکان رشد را فراهم میکند.اگر سینما را به دید هنر نگاه کنیم به شدت نیازمند نظریه خواهیم بود و باید توجه داشته باشیم که بدون نظریه پردازی هنر معنایی ندارد.
روحانی همچنین گفت: حاکمیت سرمایه آنقدر گسترده شده که فیلم هنری تحت تاثیر آن قرار گرفته است. سینمای هنری هم امروز با بحران جهانی روبروست و هرچقدر بحث تکثرگرایی زیاد شود حاکمیت آمریکا در سینما هم بیشتر می شود. درحال حاضر در آمریکایی ترین دوره سینمای ایران به سر می بریم تا آنجا که سیستم فیلمسازی مورد تایید ما شیوه آمریکایی است.
روحانی همچنین گفت: جریان مهمی در نظریه فیلم ایران وجود دارد که فیلمسازانی است که تلاش دارد زیباییشناسی ایرانی و شرقی را در آثارش جای دهد. با این حال تکنولوژی در سینما دائما درحال تغییر است و کار برای بومیسازی دشوار میشود.
وی ادامه داد: ایران کشوری صاحب فرهنگ است بنابراین این که بتوانیم به جایی برسیم تا بتوانیم فیلمهای بیشتری با زیباییشناسی ایرانی بسازیم. علی حاتمی از جمله افرادی بود که توانست به این نوع فیلمسازی برسد.
در ادامه عماد حسینی پژوهشگر سینما نیز رهیافت جدیدی با عنوان غربی زدایی در مطالعات نظری سینما را تشریح کرد. وی خاطر نشان کرد : این نگرش پدیده جدیدی است که تفاوتهای اصولی با رهیافتهای ماقبل دارد.
او پس از تشریح شاخصهای مطالعات غیر غربی تاکید کرد: زمانی که درباره نظریه پردازی در سینمای ایران صحبت میکنیم، درواقع درباره صورتی از نظریه پردازی غیرغربی صحبت میکنیم و زمانی که درباره سینمای ملی صحبت میکنیم یک پژوهشگر در واقع درباره ماهیت سینما در یک مجموعه جغرافیا یا درباره تولید و نمایش فیلم صحبت میکند.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: در نظریه پردازی ها این که یک فیلم چگونه می تواند مخاطب جهانی داشته باشد مهم است و نمونه بارز آن آثار کیارستمی است که مولفه های ایرانی در آثار او به چشم می خورد و در کنار آن به جهانی شدن نیز توجه دارد.
حسینی در ادامه گفت: برخی معتقدند که سینمای امروز رنگ باخته است و مخاطب بیشتر وقت خود را برای دیدن ویدئو می گذارد. فیلم به معنای ویدئو را میتوان فرم به معنای جهانی تلقی کرد و فیلمها امروز در جهان بیشتر توسط ویدئو ارائه میشوند به همین دلیل هم جهانی شده است. به طور قطع می توان گفت اگر سینما جهان شمول بود در این حالت همه آدم ها کارشناس فیلم می شدند اما عملا چنین چیزی وجود ندارد.
وی ادامه داد: فیلم ها تاثیرات مختلفی را در ما برمی انگیزند بر همین اساس میتوان گفت سینماها با هم متفاوت هستند به همین دلیل هم الگوهای پیچیده تری برای درک سینماهای غیرغربی وجود دارد. سینماهای غیرغربی به شکل رادیکال هستند به همین دلیل هم یک حس دگرگونی در فیلمهای غیرغربی وجود دارد.
وی با تشریح مفهوم تدوین تداومی خاطر نشان کرد :ه آزمایشات تجربی این باور غربی را که تدوین تداومی بهترین راه برای روایت تصویری است رد کرده و آن را تنها شیوه تدوینی غربی میدانند در حالیکه بدیلهای تدوینی که در سینمای غیر غربی مشاهده شده امکانات بیانی بهتری را در اختیار فیلمسازان قرار میدهند و مخاطبان سراسر جهان نیز آنها به خوبی را درک میکنند.
حسینی یادآور شد: در حالیکه برخی منتقدین درباره سینمای کیارستمی معتقدند که آثار او تکنیک های پست مدرنیستی دارد یا سینمای او از توانایی تولید استاندارد برخوردار نیست، در رهیافت غیر غربی به سینما میتوان به این اندیشید که تکنیک های کیارستمی ریشه در فرهنگ و هنر ایرانی داشت و برای نمونه او از زیباییشناسی تعزیه در روایت و میزانسن خود بهره میگرفت و میتوان آنرا از زاویه مطالعات سینمایی غیر غربی مورد بررسی و تحلیل قرار دارد. او نظریه غیر غربی سینما را پدیدهای جدید و نوپا دانست که میکوشد با گسترش پروژه خود مطالعات سینمای هنری را گسترش دهد.
دومین دوره جایزه پژوهش سینمایی سال به دبیری احمد ضابطی جهرمی در آذرماه همزمان با هفته پژوهش برگزار می شود.