به گزارش سوره سینما؛ محمدعلی باشهآهنگر کارگردان فیلم «سرو زیر آب» در دومین روز جشنواره جشنواره فیلم مقاومت در لبنان در سخنانی بیان کرد: برای من سخت است که در این جمع صحبت کنم چرا که من فیلمسازم و به خصوص در حضور خانواده عزیز شهدا چیزی برای گفتن ندارم. من درباره دفاع مقدس و شهدا فیلم می سازم و معمولا اسمم به واسطه آنها روی پرده می افتد. این موضوع هم افتخار است و شاید هم ریا.
وی افزود: آنچه بین من و شما پیوند ایجاد می کند مقاومت در مقابل دشمن است. ۴۰ سال پیش اتفاقی در ایران افتاد به نام انقلاب اسلامی، دو سال گذشته بود که جنگ آغاز شد. آن زمان من در آبادان زندگی می کردم که بخشی از مردمش عرب زبان بودند اما من بی استعداد بودم که عربی یاد نگرفتم. پدرم در آبادان مسجد، حسینه و حتی کنیسه و مساجد سنیها را می ساخت.
باشه آهنگر ادامه داد: یک دیوار خیلی معروف در آبادان هست که بین مسجد و کلیسا مشترک است. کلیسا زودتر از مسجد بنا شده بود و پدر روحانی کلیسا کمک کرد که مسجد ساخته شود و آب مسجد را کلیسا تامین می کرد. در محله ما هم کلیمی ها بودند هم مسیحی و هم مسلمانان شیعه و سنی و من در چنین منطقه ای بزرگ شدم.
کارگردان «سرو زیر آب» ادامه داد: این فیلم را به دقت تماشا کنید چون درباره وحدت ادیان و قومیت هاست. آنچه در لبنان هست در ایران هم هست و در همه جای دنیا وجود دارد. همه ادیان، ادیان الهی اند اگر ظاهرا جنگی بین شان رخ می دهد جنگ دین ها نیست چون که خدا را از آن منها کردند.
وی اظهار کرد: همه ادیان برای اخلاق و حفظ کرامت انسانی آمده اند اگر اتفاقی می افتد الهی نیست. در این ۳۸ سال ما مجبور به مقاومت بودیم ۸ سال جنگ مستقیم داشتیم و ۳۲ سال جنگ غیر مستقیم. ما الان اجازه اینکه دارو وارد کشور کنیم یا قطعه هواپیما بخریم را نداریم و بعد محکوم می شویم که حقوق بشر رعایت نمی کنیم. برای ما چاره ای جز مقاومت نیست همانطور که برای شما هم چاره ای جز مقاومت نمانده است.
باشه آهنگر گفت: اوایل انقلاب شعری خوانده می شد که درد شما را به ما انتقال می داد. من این شعر را با صدای فرج الله سلحشور شنیده ام که می گفت اندوه لبنان کشت ما را بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را… ما با این فجایع برای تان گریستیم. برای شهدایی که در این سال ها تقدیم کردید گریستیم و هر وقت پرچم تان را افراشتید از ته دل خندیدیم.
کارگردان فیلم «ملکه» افزود: من دوست نداشتم به لبنان بیایم و آخرین نفری بودم که برایم بلیت گرفتند. گرفتار بودم و از نظر روحی آمادگی نداشتم. اما الان فکر می کنم مزدم این بود که در مقابل مقاومان و پدر و مادر شهدا بایستم و نتوانم خوشحالی ام را پنهان کنم. اگرچه موهایم سفید است و نباید هیجان زده شوم اما اعتراف می کنم هیجان زده شدم و خوشحالم.
وی گفت: قرار است درباره ادیان فیلمی ببینید پس خواهش می کنم به دقت نگاه کنید چون داستان پیچیده ای دارد. همه عوامل به دنبال پیکر شهیدند. این اثر پر از نمادها و نشانه هاست و شاید با برخی جاها ارتباط نگیرید. من همه تلاشم را کردم فیلم جهانی باشد. هرچه زیبایی هست مربوط به همکارانی است که کمکم کردند و هرچه ضعف و کمبود می بینید برای من است. از همه التماس دعا دارم. دعا کنید رستگار شویم.