سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲ دی ۱۳۹۷ در ۱۱:۳۰ ق.ظ چاپ مطلب
مرتضی پورصمدی به سوره سینما گفت:

نباید در برابر ابزار جدید مقاومت کرد/ اقتصاد سینما سست و شکننده است

poorsamadi1

مرتضی پورصمدی گفت: همواره نظرم این بوده که سبک قدیم را باید فراموش کنیم و نباید در برابر ابزار جدید مقاومت کنیم. باید قبول کنیم با ورود تکنولوژی در این عرصه، کار راحت‌تر و جذاب‌تر شده است.

سوره سینما – مرتضی پورصمدی از جمله حرفه‌ایهای عرصه فیلمبرداری ایران است که کارش را با فیلمبرداری مستند و آن هم در تلویزیون آغاز کرده است. او فارغ التحصیل مدرسه عالی رادیو و تلویزیون است و کارش را نیز در صداوسیمای کرمانشاه آغاز کرد اما دیری نگذشت که قابلیتهای خود را نشان داد، به تهران منتقل شد و طی بیش از سه دهه به یکی از قابل اعتناترین فیلمبرداران سینما و تلویزیون بدل شد.

آنها که مخاطب تلویزیون هستند حتما سریال «مزد ترس» را به یاد دارند؛ سریالی با مایه های جنایی به کارگردانی حمید تمجیدی که نه فقط در زمان تولید که سالها بعد نیز همچنان به عنوان یکی از قابل اعتناترین محصولات ژانر جنایی تلویزیون نگریسته میشود. مرتضی پورصمدی که فیلمبردار «مزد ترس» بود کوشید با گرفتن قابهایی تیره و تار که ناشی از نورپردازی دقیقش بود تصاویری را بیافریند که تا مدتها در ذهن مخاطبان باقی ماند.

پورصمدی در سینما کارش را با ابراهیم حاتمی کیا آغاز کرد؛ حاتمی کیای جوان وقتی میخواست اولین فیلم خود با نام «هویت» را بسازد گروه جوانی را گرد خود آورد؛ گروهی که مدیر تولیدش کمال تبریزی جوان و مدیر فیلمبرداریش پورصمدی جوان بود و دیری نگذشت که هر کدام از اعضای این گروه خود به مهره ای ارزنده در سینمای ایران بدل شدند.

نگاهی کوتاه به کارنامه سینمایی پورصمدی حکایت دارد از کارنامه ای به شدت هنری؛ پورصمدی هم «آتش سبز» را در کارنامه دارد که تفسیری نمادین بود از زندگی یکی از عارفان بنام ایرانی و هم «شبانه» و «شبانه روز» که در شمار فرمالیستی ترین آثار سینمای ایران هستند. «ساکن طبقه وسط» که بلحاظ تنوع لوکیشن یکی از پیشروترین آثار سینمایی ماست، «گیلانه»، «دایره زنگی»، «آشوب» و «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» از دیگر آثار کارنامه پورصمدی هستند.

با مرتضی پورصمدی درباره نسبتش با دیجیتالیسم، اوضاع و احوال پیشکسوتان و جایگاه جوانان در پشت صحنه گفتگو کرده‌ایم.

*شما جزو معدود فیلمبرداران پیشکسوت سینما هستید که هم سینمای آنالوگ و فیلمهای ۳۵میلیمتری را تجربه کرده اید و هم در سینمای دیجیتال تجربیات ساختارشکنانه ای داشته اید. آیا در ابتدای ورود دوربینهای دیجیتال جزو مقاومان در برابر آن بودید یا با روی باز به سراغ استفاده از آن رفتید؟

همواره نظرم این بوده که سبک قدیم را باید فراموش کنیم و نباید در برابر ابزارجدید مقاومت کنیم. باید قبول کنیم با ورود تکنولوژی دراین عرصه، کار راحت تر و جذاب تر شده است. دیجیتال، سرعت را بالا برده و کارها را به‌روزتر کرده است، در ضمن کیفیت کارهم بسیار بیشتر شده است اما دانش کار و تسلط به این ابزارها و چگونگی استفاده بهینه از آنها هم بسیار واجب است. استفاده از این ابزارها و نتیجه خوب گرفتن از آن نیاز به حضور گروهی است که همه اعضایش از تخصص لازم برخوردار باشند تا نتیجه کار در سطح استاندارد شود. من از همان ابتدای ورود دیجیتال کوشیدم درباره اش بدانم و بخوانم و یاد بگیرم و رفته رفته به جایی رسیدم که توانستم پیوندی ایجاد کنم میان آموزه‌های سینمای آنالوگ با سینمای دیجیتال و صدالبته که تجربه گرایی فیلمسازانی که همراهشان بودم در این مسیر کمک حالم شد.

*به لحاظ ابزار دیجیتال در حیطه تخصصی خودتان اوضاع را چطور می‌بینید؟ آیا توانسته‌ایم همپای افزایش کمّی آمار تولید بلحاظ ارتقای ابزار هم رشد داشته باشیم.

ابزارهای تولیدمان اوضاع خوبی دارد اما متأسفانه ما در ایران ابزار استاندارد نمایش نداریم، بخصوص ابزارنمایش در سینماها که همچنان نتوانسته ایم به‌روز باشیم. هرچقدر از لحاظ فیلمبرداری وتدوین وغیره سعی بر کیفیت بالا انجام شود وقتی که سیستم نمایش ما کیفیت نداشته باشد این امرباعث افت کیفیت می‌شود و متأسفم که باید بگویم بیشترسینماهای ما فاقد سیستم استاندارد نمایش هستند.

*…یعنی با وجود همه تلاشهایی که سازمانهای مختلف انجام داده اند و راه اندازی پردیسهای مختلف همچنان خلأ سالن باکیفیت وجود دارد؟

اگر بخواهیم در کل بسنجیم همچنان کمبود داریم و برخی سالنهای ما فاقد کیفیت هستند. من به جرأت میتوانم بگویم اندک سینماهایی داریم که از کیفیت بالایی برخوردارند و سیستمهای نمایشی سایر سینماهای ما استاندارد نیست و باز تکرار می کنم که هر چقدرکار باکیفیت انجام شود، وقتی سالن های نمایش ما استاندارد نباشد نتیجه کار خوب نخواهد بود. متأسفانه در این دوران هنوز ما سینماهایی داریم که نه صفحه نمایش خوبی دارند و نه سیستم صوتی مناسبی و از آن بدتر حتی فاقد صندلی های سالم و استاندارد هستند. وقتی ما نتوانیم برای مخاطب یک نشیمن‌گاه راحت و آسوده فراهم کنیم چطور انتظار داریم او قید سینما را نزند؟؟ ما وظیفه داریم که به بیننده احترام بگذاریم. مردم وقتی به سینما می آیند توقع دارند در سالنهایی بنشینند که از همه لحاظ کیفیت داشته و به خصوص وقتی فیلم می بینند سیستم نمایشی و صوتی از کیفیت بالا برخوردار باشد و وقتی این کیفیت وجود نداشته باشد بدیهی است که مخاطب به تدریج از سینما زده شده و به سمت سرگرمی های دیگر میرود.

*این سالها مدام گلایه های پیشکسوتان سینما از اوضاع معیشتی شان و عدم استفاده از ایشان را شاهد بوده ایم. به نظرتان آیا میتوان بیکاری و کم کاری بزرگان سینما را ناشی از بالا بودن دستمزدشان دانست؟

این حرفها دستاویزی شده برای توجیه عدم استفاده از پیشکسوتان و نمیتواند واقعیت داشته باشد آن هم با شرایط امروز ما که گاهی می بینیم دستمزدهای کلان به نورسانی داده میشود که ارتباطات خاص داشته‌اند. از آن گذشته کل چرخه اقتصادی سینما جایی در اقتصاد کلان ما ندارد و نباید گول ظاهر سینما و بریز و بپاشهایش را خورد.

*…اما مدام گزارش مدیران سینمایی درباره رکوردشکنیهای فروش در ماههای مختلف را شاهدیم؟

مدیران باید آمار دهند تا از حوزه مدیریتی شان دفاع کنند اما هر مخاطب آگاهی میداند که همه ساله به جز چند فیلم بقیه فیلمهای سینمایی فروش قابل توجهی ندارند و تازه همان چند فیلم پرفروش هم بعید است سود ناشی از گیشه شان به ۵میلیارد برسد!! این ۵میلیارد را بگذارید کنار صدها میلیارد و هزاران میلیاردی که در بیزنسهای دیگر مشاهده میشوید تا دریابید اقتصاد سینما چقدر سست و شکننده است.

*…شکننده اما همچنان جذاب برای ورود سرمایه گذاران؟

این ذات هنر است که از دیرباز برای همگان بخصوص سرمایه داران جذاب بوده است. در همه جای دنیا هم همین است و کم نیستند ثروتمندانی که پول خود را پای هنر و هنرمند مطلوب خویش ریخته اند. در سینمای ایران هم چنین روندی را داشته ایم که سرمایه گذارانی از حیطه های مختلف به سمت سینما آمده‌اند برای جذابیتهای این هنر.

poorsamadi2

*این جذابیت ورود برای جوانان هم وجود داشته. جوانانی که دلشان خواسته وارد شوند بلکه از جاذبه‌های این هنر به طور مستقیم بهره گیرند.

اگر عشق و علاقه جوانان نباشد که سینما کلا تعطیل می‌شود اما جوانان یادشان باشد فقط تحصیل کافی نیست و کار به صورت عملی هم لازم و واجب است و از همه بالاتر عشق به کار و حس جاه طلبی نسبت به آن است که بسیار موثراست و اگر این دو نباشد هرچقد هم که تحصیل یا تجربه داشته باشند فایده ای ندارد و کمی آن طرفتر از نقطه صفر ایستاده اند. البته به عنوان کسی که در پشت صحنه با جوانان ارتباط دارم باید بگویم خوشبختانه ما جوانان بسیار مستعد و باهوشی داریم که می توان به خوبی در آینده سینما را به آنها سپرد، چه از لحاظ تکنیکی  و چه هنری، و این هم وظیفه ماست که به آنها اطمینان کنیم. شکی نیست که جوانان خلاق، باهوش و دارای نوآوری هستند و این ویژگیها را به سختی بتوان در کهنسالان پیدا کرد.

* با حضور این جوانان، آینده سینما را چطور می بینید؟

واقعیت مطلق این است که ما در دوران گذار هستیم و باید آرام آرام کارها را تحویل نسل جوان بدهیم وامیدوارم که نسلی که در آینده این امور را به دست می گیرد، احترام و ارزش پیشکسوتان را بداند. همانطور که قبلا گفتم ما جوانانی محترم، مودب و با استعدادی داریم و اطمینان دارم که از پس همه کارها به خوبی برمی آیند.

*به عنوان یک سینماگر باسابقه اوضاع حمایت از سینماگران پیشکسوت را چطور می‌بینید؟

از گذشته تا به امروز سینما دچار تغییرات تکنیکی وهنری زیادی شده که تاثیر بسزایی در کیفیت و جذب مخاطب داشته است و باید گفت که بقای سینمای ایران با آن همه کاستیها و ناملایمتها را مدیون پیشکسوتانی هستیم که با تمام سختیها و فقط با تکیه بر عشق این حوزه را حفظ و در پویایی آن زحمت کشیده اند و کارنامه بسیاردرخشانی را شکل داده‌اند.

هنرمندان سینمای ما بسیار آبرومند و باحیا هستند ولی متأسفانه زیاد بهشان توجه نشده و نمی‌شود. واجب است که مکانیزم نظارتی و صندوق حمایتی وجود داشته باشد تا سینماگران را زیر پوشش خود گیرد. فرهنگ یک جامعه است که می‌تواند جامعه ای پویا و شاد و خلاق بسازد و این افراد هستند که این بار مسئولیت را به دوش می‌کشند پس هر گونه حمایت دولتی از آنان لازم است.

*…به خصوص که خانه سینما هم نتوانسته در این سالها چنان که باید به سینماگران توجه کند…

خانه سینما یعنی من، یعنی شما، یعنی همه وهمه سینماگران. خانه سینما در ابعادی خوب کار کرده و در بُعدی به دلایلی خاص و شاید نبود قوانین لازم نتوانسته اقدام موثری داشته باشد. کاری هم از دستش برنمی‌آید و آن هم به خاطر این است که قدرت اجرایی ندارد!! به خانه سینما قدرت اجرایی دهند بلکه بتواند بخشی از مشکلات معیشتی را حل کند.

*با این چشم انداز نومیدکننده از زندگی پیشکسوتان آیا حضور در سینما مأیوستان نمی‌کند؟

ما پوست کلفت شده ایم چون جنون داریم، عشق داریم و همینطور از لحاظ علمی و هنری عاشق این کار هستیم و با تمام سختی هایی که دارد با آن میسازیم. سینما آن قدر خشن است که  بر زندگی شخصی هم تأثیر می گذارد اما چه کنیم که عاشق این کار و هنرهستیم و تحمل می کنیم و ادامه می دهیم.