سوره سینما – ما از کِی مملو از مفهوم و شعار شدیم! امروز وقتی آثارمان را داوری می کنند می بینیم چقدر از موضوعی که به ما سپرده بودند دور افتاده ایم. برای مایی که خیلی وقت ها شعار حمایت از کالای ایرانی سر می دهیم بد نیست بدانیم کارنامه درخشانی نداریم چون روی پله شعار توقف کرده ایم. این مسئله از لابلای بعضی آثار دیداری- شنیداری ارسالی به دومین جشنواره «ایران ساخت» توی چشم می زند.
از گفته های مریم جلالی؛ داور بخش رادیویی این جشنواره پیداست که از تولیدکنندگان آثار شنیداری بیش از اینها انتظار داشته. با این حال حرف هایش درباره جشنواره دوم تلخ نیست؛ که حتی با پیشنهاد برگزاری نشست های تخصصی برای تولیدکنندگان آثار دیداری- شنیداری شیرین هم می شود.
آدم می شنود و در دلش جوانه های کوچکی برق می زنند برای آنکه جشنواره حمایت از کالای ایرانی می تواند با چنین روشنایی، قدم بزرگی بردارد:
– اگر قرار باشد طی تعریفی، مخاطب را با آثار بخش رادیویی جشنواره «ایران ساخت» آشنا کنید، آن تعریف چه می تواند باشد؟
به خاطر ارسال تعداد زیادی از آثار رادیویی به جشنواره، که بازه زمانی متفاوتی هم داشتند ما با تنوع ساختار محصولات شنیداری و تنوع موضوع مواجه بودیم. بیش از سیصد اثر در بخش رادیویی به جشنواره ارسال شد که از آثار آنونس وار سی ثانیه ای شروع می شدند و به آثاری با مدت زمان یک ساعت هم می رسیدند. در مورد آثار ارائه شده – به صورت اعم، کل تولیدات و به صورت اخص، آثار رادیویی – ای کاش از چنبره مفاهیم فراتر می رفتیم. ای کاش آثار مصداقی تر و هنرمندانه تری ارائه می کردیم. ما پُر از مفهوم و شعار شده ایم و در عوض، مصادیق و راهکارهای موثر را فراموش کرده ایم. البته که برگزاری جشنواره «ایران ساخت» برای جانمایی حمایت از کالای ایرانی در تولید محتوای رسانه ای گام ارزشمندی است اما ما نیازمند برپایی نشست های تخصصی و کارگاه های آموزشی هستیم تا به استراتژی رسانه ای گوناگونی دست پیدا کنیم. در این صورت است که می توانیم عمق پیام را به مخاطب منتقل کنیم و به فرهنگسازی برای ذهن او بپردازیم.
– تغییری که مدنظر شماست به چه نحوی باید اعمال شود؟
بهتر است محتواهای یکسان، روایت های متعدد داشته باشند و از مناظر گوناگون به آنها توجه شود. می توان یک مسئله را به زیرشاخه های متعدد تقسیم کرد تا دربرگیری مخاطبان افزایش یابد و تعداد کثیری از مخاطبان با آثار ارتباط برقرار کنند. باید بگویم که در تولید آثار این حوزه، نیازمند گسترش یک دید جامع هستیم؛ حضور تولیدکنندگانی که به دانش زبان شناسی، جامعه شناسی، روانشناسی و شناخت رسانه مجهز باشند.
– خللی که در نبود این نگاه جامع ایجاد می شود چیست؟
در برخی از آثار جشنواره، سوژه های عالی انتخاب شده بود که متوسط پسندی و کاهلی باعث شده بود تا به پدیده دیداری و شنیداری تبدیل نشوند. راهکار، ترویج رفتار کوششی یک برنامه ساز در تولید اثر است. این خصوصیت باید از درون او بجوشد تا به دل مخاطب هم بنشیند؛ تا به اندیشه، برنامه و تولید رسانه ای تبدیل شود و یک کالای فرهنگی نام بگیرد.
– یعنی سطح آثار این جشنواره در بخش رادیویی مطلوب نیست؟
اینطور نیست. چون ما در این جشنواره با آثار خوب، متوسط و شعاری مواجه بودیم. بنابراین در هر سطحی، اثر برای جشنواره ارسال شده بود. اما آنچه در میان آثار به چشم می خورد بیشتر «تعدد» است تا «تنوع». این گوناگونی، تفاوت منظر و روایت است که می تواند یک شبکه مفهومی ارائه دهد و ما را بلندپرواز کند تا بگوییم ای کاش بهتر از این به سوژه ها پرداخته می شد.
– آیا تولیدکنندگان این آثار، خوراک فرهنگی مناسبی از برنامه های رادیویی صدا و سیما دریافت کرده اند؟ برنامه هایی که با همان دید جامع مدنظر شما تولید شده باشند؟
در برنامه های «مانا» چنین دانشی وجود دارد. یک برنامه ساز در حوزه دیداری و شنیداری، دارای غریزه ای است که او را به سمت تولید هدایت می کند. اگر این غریزه به تجربه و دانش اکتسابی مجهز شود پایه ای ایجاد می کند تا او را به هدف اش نزدیک تر کند. مثلا اگر دید جامع روانشناختی از مخاطب و موضوع نداشته باشی نمی توانی موضوع را به درستی انتخاب کنی همینطور اگر جامعه ات را نشناسی این مهم محقق نمی شود…
– اتفاقی که می تواند حوزه دیداری و شنیداری جشنواره «ایران ساخت» را در مسیر تخصصی تر قرار دهد چیست؟
ما در این جشنواره با مفاهیم ویژه ای مواجه هستیم. پدیده هایی همچون اقتصاد غیرنفتی، کارآفرینی، کالای ایرانی، اقتصاد دانش بنیان…
در برخی از آثار ارسالی، تولیدکننده به سراغ کارآفرینان برتر ایران رفته بود. به نظر من این سوژه ها باید طوری پخت و پز شوند که از مرز معرفی فراتر بروند و بتوانند بر نگرش و بینش مخاطب تاثیر بگذارند. به طوری که مخاطب بعد از دیدن یا شنیدن برنامه با خودش بگوید « من هم می توانم این کار را انجام دهم.» رسانه می تواند فقط یک بلندگو باشد اما قادر است به یک همراه تبدیل شده و به درون مخاطب نفوذ کند. با این اوصاف، جشنواره های موضوع محور باید به فکر فرهنگسازی باشند.
– در مورد برگزاری نشست های تخصصی که پیشنهاد شما بود به نتیجه خوبی رسیده اید؟
پیشنهاد من مورد استقبال مسئولان معاونت علمی- فناوری نهاد ریاست جمهوری و برگزارکنندگان دومین جشنواره «ایران ساخت» قرار گرفت. من در جلسه مشترکی که با این مسئولان داشتم تاکید کردم که این جشنواره ها باید بتوانند مفاهیمی را تبیین کنند چون در حال حاضر مفاهمه ای در مورد «ایران ساخت» وجود ندارد. این موضوع در آثار ارسالی مشخص است؛ تولیدکننده آثار نمی داند هدف از «ایران ساخت» تنها اندیشه ایرانی است، سرمایه ایرانی است یا فقط کالای ایرانی. در آثار ارسالی به تمام این موارد پرداخته شده است. بنابراین برگزاری نشست های پیش تولید و کارشناسی لازمه تولید آثار در حوزه دیداری و شنیداری است تا اهالی رسانه را به دانش موردنیاز برای تولید چنین آثاری تجهیز کند.
– در انتخاب آثار به عنوان داور دشواری هم دیدید؟
بله؛ عدم یکدستی برنامه های ارسالی یکی از سختی های کار بود. به طور مثال داوران باید ساختارهای مختلف در آثار ارسالی را با یکدیگر می سنجیدند و این کار دشواری بود. هرچند برای انتخاب برگزیدگان، دقت کافی به خرج دادیم. علاوه بر این کم بودن تعداد برگزیدگان و جوایز، کار انتخاب را سخت تر کرد. شاخص اصلی داوران محقق شدن اهداف و مفاهیمی بود که در حوزه «ایران ساخت» قرار گرفته باشد.