به گزارش سوره سینما، دکتر پارسا در تعریفی از مختصات پست مدرنیسم گفت: پست مدرنیسم یک جریان فکری، فرهنگی بود که در دهه ۶۰ در فرانسه شکل گرفت و خیلی زود به یکی از جریان های فکری فلسفی جهان تبدیل شد. کتاب «وضعیت پست مدرن» بحث می کند که در مقابل کلان روایت های مدرنیته، در جهان پست مدرن خرده روایت ها را داریم.
پست مدرنیسم ،گسستی از خودِ عقلانی و منطقی دکارتی
برای ورود به بحث پست مدرنیسم به ۳ محور می توان اشاره کرد. یک محور نظریه سوژه انسانی است. محور بعدی مسئله زبان و محور سوم نظریه حقیقت یا واقعیت است. در محور اول پست مدرنیسم گسستی بود از خودِ عقلانی و منطقی دکارتی. سوژه پست مدرن علاوه بر اینکه تابع چیزهای مختلف است، بُعد مهمی به نام نا خودآگاه دارد. اگر برای پست مدرنیسم دو مبنای اصلی در نظر بگیریم، یکی از آنها روانکاوی فرویدی و لکانی است و تصویری از سوژه ی چند پاره است و دیگری زبان شناسی است.
وی ادامه داد: سوژه به واسطه استفاده از زبان هویت پیدا می کند و تعریف می شود. در محورزبان، گذری ازساختارگراییِ سوسور داریم که می توان آن را پساساختار گرایی نامید. در جمعبندی بحث سوژه و نظریه زبان باید به این نکته اشاره کرد که بر خلاف دوره مدرن که ما با متن مواجهیم، در دوره پست مدرن ما با مفهومی به نام بینا متنیت مواجهیم. متن ترکیبی از متن های دیگر است. در محور سوم ،واقعیت، ما با وجود رسانه ها با ناپدیدی آن مواجهیم.
تفکر پست مدرن ، تفکری متکثر
وی در مورد بحث انقلاب در پست مدرنیسم گفت: کریستاوا از کسانی است که در برابر ایده انقلاب از سرپیچی حرف می زند. یعنی می شود گفت انقلاب دچار تناقض درونی است، یک موضع یا ایدئولوژی را از بین می برد و ارزش های جدیدی را خلق می کند اما دچار رکود می شود. مسئله بر سر جایگاه است نه ایدئولوژی. در مقابل ایده سرپیچی را داریم که می تواند از اتفاقات کوچک و حتی درونی باشد. همینی که بپذیریم دیگری به نام ناخودآگاه در ما وجود دارد شکلی از سرپیجی کردن است. سرپیچی نوعی پرسشگری است.تفکر پست مدرن ، تفکر متکثری است و راه های مختلفی را برای وارد شدن به اندیشیدن انتخاب می کند.
در سینمای پست مدرن بیننده هم به بخشی از اثر تبدیل می شود
پارسا در ورود به بحث سینمای پست مدرن توضیح داد: سینمای پست مدرن را باید در گسستی که از سینمای مدرن و کلاسیک دارد فهم کرد. از ویژگی های سینمای مدرن که در سینمای پست مدرن تفاوت پیدا کرده روایت است. اگر در سینمای کلاسیک ما روایت را به صورت اوبجکتیو و عینی داریم ، در سینمای مدرن تا حد زیادی وضعیت سوبجکتیو و ذهنی می شود اما در سینمای پست مدرن هیچ محوری نداریم که بخواهیم بگوییم این اوبجکتیو یا سوبجکتیو است، روایت از هم گسسته است مثل فیلم ۲۱ گرم . مسئله دیگر بحث زمان است که در سینمای مدرن برخلاف کلاسیک وجه خطی ندارد و وجه روانشناختی پیدا می کند و در پست مدرن تبدیل به زمان یاد واره ای و دورانی می شود مانند فیلم بازمانده که در پایان فیلم گویا به ابتدای آن برگشته ایم. ویژگی دیگر بحث پایان بندی است که در سینمای کلاسیک قطعی و مشخص است اما در سینمای مدرن پایان بندی ها کارکرد خود را از دست می دهند. از دیگر ویژگی ها می توان به موضوعات اشاره کرد که داستان از مسائل روزمره سینمای کلاسیک فاصله گرفته و در سینمای مدرن تا حدودی مبهم و تجربیات شخصی می شود. در سینمای پست مدرن بازی با ژانرها اتفاق میافتد و فیلم هایی را داریم که ژانر آنها مشخص نیست. از دیگر ویژگی های سینمای پست مدرن، خودبازتاب بودن اثر است یعنی در میان داستان در صحنه هایی متوجه می شویم این یک فیلم است. در سینمای پست مدرن بیننده هم به بخشی از اثر تبدیل می شود. از دیگر ویژگی های سینمای پست مدرن نبودن یک داستان مشخص است.
«شب سینما» پنجمین شب از « شب های هنر» با محوریت بررسی مفاهیم تخصصی سینما و نقد آن ها ، به تهیه کنندگی سلمان وکیلی ،هر سه شنبه شب ساعت ۲۳ به صورت زنده از شبکه چهارسیما پخش می شود.