به گزارش سوره سینما، ششمین قسمت از ویژهبرنامه «نقدسینما» میزبان سینماگرانی چون: علیرضا رئیسیان کارگردان و نویسنده «مردی بدون سایه» و یلدا جبلی و فردین خلعتبری کارگردان، نویسنده و آهنگساز «جمشیدیه» در بخش ابتدایی برنامه بود و در ادامه، امید روحانی و میلاد دخانچی به نقد فیلمهای «یلدا»، «جمشیدیه» و «مردی بدون سایه» پرداختند.
فردین خلعتبری نویسنده و آهنگساز فیلم سینمایی جمشیدیه عنوان کرد:«جشنواره برای من یک امر کهنه و تازه است؛ کهنگی به خاطر موسیقی و تازگی به خاطر فیلمنامهنویسی. تهیه فیلم دیگری را هم در بخش هنروتجربه چند سال پیش برعهده داشتم، ولی به عنوان نویسنده به همراه خانم جبلی اولین بار است چیزی که نوشتم به ظهور رسیده است. این قصه از یک اتفاق واقعی شروع میشود که برای جفتمان پیش آمد و بر اساس آن اتفاق و پیشنهاد خانم جبلی، پیش رفتیم. دلم نمیخواست در این فیلم طراحی صحنه را برعهده داشته باشم و دوست داشتم که ذهنیتی از بیرون اضافه شود.»
وی افزود: «درنظریه تالیف در سینما مخصوصا در موسیقی، خودم را در کالبد کارگردان فرض میکنم که اگر آهنگساز بود چگونه میساخت. برای همین خیلی راحتم و هیچوقت از کارهایم دفاع نمیکنم. برای اینکه صرفا ترجمه کردم و سعی نکردم موسیقی بسازم. خیلی کم پیش میآید که کارگردان بگوید من خودت و نگاه خودت را میخواهم و نتیجه هم معمولا خیلی خاص شده است.»
خلعتبری اضافه کرد: «چرا عادت کردیم وقتی یک موضوع را در دایره عدالت و قانون دربارهاش صحبت میکنیم، لزوما نسبت به آن نقادانه هم فکر بکنیم. موضوع فیلم نقد دستگاه قضایی نیست، نقد قانون هم نیست. چون یک رفتار اجتماعی است؛ توضیح رفتارهای مردم است و اتفاقهایی که دست ما نیست.»
وی خاطرنشان ساخت: «من همیشه دغدغه ترکیببندی را دارم چون در موسیقی هم کارم ترکیببندی و کمپوزیسیون است. من در گرایشهای مختلف موسیقی کار کردهام و هرگز دلم نمیخواسته که برای فیلم اندازه موسیقی را تعیین کنم. یک دعوایی هم با هم داریم سر استفاده از موسیقی. خانم جبلی دوست دارد موسیقی زیاد باشد و من به این اعتقاد ندارم. چون موسیقی این کار مینیمالیستی است این اجازه را داشت که در لایههای مختلف فیلم حضور داشته باشد.»
یلدا جبلی نویسنده و کارگردان فیلم نیز اظهار داشت: «قبل از اینکه کارگردانی کنم، تدوینگر بودم و تحصیلات دانشگاهی هم در رشته تدوین است./ تکراری شدن ترکیب زوج بهرامی و کمیلی نگران کننده نبود. من از ابتدا تلاش داشتم زوجی که انتخاب میکنم یا تصویر آشنایی از آنها وجود داشته باشد یا در دنیای خارج از فیلم هم زوج باشند. بیشتر خودشان نگران بودند که اگر هم قرار بر تکرار است، این تکرار در جای درستی اتفاق بیفتد. مساله اصلی فیلم قصاص نیست. مساله فیلم چیزی است که این روزها کمتر کسی پیدا میشود که با آن دست به گریبان نباشد. این مسأله هم فحاشی و خشونت کلامی است.»
رئیسیان : این فیلم سهگانه عاشقانه من درباره بحران عاطفی انسان معاصراست
«علیرضا رئیسیان» نویسنده و کارگردان «مردی بدون سایه » با بیان اینکه این فیلم سهگانه عاشقانه من درباره بحران عاطفی انسان معاصراست که با دوران عاشقی شروع میشود را کامل میکند. گفت: داستان با حادثهای که در یک شهر کوچک اتفاق افتاده بود در ذهن من مانده بود تا اینکه آقای سجادهچی طرحی را به من داد که اختلافی بین یک زن و شوهر اتفاق افتاده بود و وقتی مرد صبح بیدار شده بود، زن آنجا نبود. در فیلم یک دوگانه عدم حضور وجود دارد که در نیمی از آن زن حضور ندارد و در نیمه دیگر مرد غایب است. درام باید در این شرایط شکل میگرفت و این نمود شرایط کنونی جامعه امروز با ارتباطهای مجازی و… است.»
وی افزود: «داستان این فیلم رو نمیشود لو داد و بیشتر از این که من گفتم نمیشود آن را شرح داد. یعنی یه زندگی عادی که یکباره دچار بحران خاصی میشود که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید ولی ممکن است بعضیها واکنش خاصی به آن نشون بدهند. روش کار من این است که سناریو را هنگام اجرا کامل میکنم. هیچ وقت فیلمنامه اولیه با اثر نهایی یکی نیست و دیالوگها و ساختار نهایی را سر صحنه تنظیم میکنم.»
این کارگردان سینما عنوان کرد: «آقای محمدی که در کار توریسم هستند، اسپانسر بخش خارجی بودند و هماهنگی و برنامهریزی بخش اسپانیا را انجام دادند. ما اصرار داشتیم که بخشی از فیلم باید در یه جشن مهم و بزرگ گرفته بشود که از چندماه قبل هماهنگیهایش انجام شد و اگر ما پلانی را در این شب از دست میدادیم، دیگر تا سال بعد نمیشد آن را تکرار کرد. از طرف دیگر وضعیت ارز، شرایط را دشوار میکرد.»
وی یادآور شد: «بعد از ایستگاه متروک، چهل سالگی و دوران عاشقی این چهارمین فیلمی بود که با لیلا حاتمی کار می کردم. او برای ایستگاه متروک اولین جایزه بازیگری خارجی زن را گرفت. حاتمی نوعی شکنندگی و ویژگیهایی دارد که میتواند بازیهای دوگانه را دربیاورد. البته شاید من بعد از این و با این روند فعلی هزینهها نتوانم دستمزد لیلا حاتمی را پرداخت کنم! هنوز محاسبه جدی نکردیم ولی بودجه فیلم حدود ۳ میلیارد شده بود.»
رئیسیان معتقد است «ما گروهی از کارگردانها با معرفی بازیگران جدید، باید این روند بالارفتن دستمزدها را کنترل کنیم. امروز فاصله دستمزد برخی بازیگران نه با بازیگران دیگر، بلکه حتی با کارگردان هم بسیار زیاد است و با این روند، بازیگر دیگر چطور میتواند حرف کارگردان را قبول کند. یک موقع بازیگر پیشنهادی میدهد و یک موقع به نحوی پیش میرود که حرف کارگردان را به خاطر دستمزد بالایش قبول نمیکند. به خاطر سفارشهای سالنهای سینما و بعد از آن تهیهکنندهها، ناگهان دستمزد یک بازیگر بالا میرود و دیگر نمیتوان این دستمزد را پایین آورد. لازم است بین کارگردانها و تهیهکنندهها با ارائه یک لیست از بازیگران جدید، این وضعیت اصلاح بشود.»
وی گفت: «بعد از جشنواره، مهمترین فصل اکران عید نوروز است. ما هم پروانه نمایش داریم و هم در بخش مسابقه بودیم؛ اما با حجم زیاد کمدیها و فیلمهایی که از حمایت برخوردارند، من هیچ امیدی ندارم که به اکران نوروز برسیم. این سبک اکران، به تدریج سینما را به سقوط میکشاند. با وجود بالا رفتن تعداد سالنهای سینما باز هم این مدل سرگروهی وجود دارد و من هنوز لزوم وجود آن را درک نمیکنم. همه این ساختارها برای ایجاد کنترل بیشتر است اما در واقع مانع ایجاد میکند. به نظر من دولت نباید دخالت مستقیمی داشته باشد و باید بیشتر در مواردی که به نگاه کلی و سیاستگذاری نیاز هست وارد شود و این جزئیات را به بخش خصوصی بسپارد. مراقب سینمای قصهگو و اجتماعی غیر وابسته باشیم چون شرایط دارد سخت میشود، چون آدمهای بزرگ این سینما دارند به حاشیه میروند و این باعث ضربه خوردن سینما میشود.»
نقد فیلمهای روز ششم جشنواره
در ادامه میز نقد برنامه با حضور میلاد دخانچی و امید روحانی به بررسی فیلم های یلدا، جمشیدیه و مردی بدون سایه پرداخت.
دخانچی در نقد یلدا ساخته «مسعود بخشی» گفت: «برای تحلیل محتوا باید جنبههای سیاسی، فرهنگی، جامعهشناسی، روانشناسی و دیگر شاخههای علوم انسانی را تمرکر کنیم. من تلاش کردم بیشتر تمرکز را روی محتوا بگذارم و با یک دیسیپلین متفاوت به این عرصه که در ایران کنار گذاشته شده ورود کنم. برای مطالعه بهتر سینما، علوم انسانی باید وارد مطالعه سینمایی بشود. این جشنواره، جشنواره فیلم فجر است و برای بررسی آن باید یک لنز خاص انتخاب شود که با لنز یک جشنواره خصوصی یا یک جشنواره طنز متفاوت است. باید بررسی کرد که این آثار چه کمکی به وضعیت ملی ما، به آرمانهای ما و به وضعیت اجتماعی ما میکند.»
وی معتقد است «فیلم یلدا فیلمی ضعیف و تلویزیونی است که پشتصحنه یک برنامه تلویزیونی مثل ماه عسل را نمایش میدهد. فیلم تهیهکننده خارجی دارد و کارگردان ادعا میکند که این فیلم باعث میشود بیننده خارجی تصویر کاملتری از جامعه ایران داشته باشد. این جمله درست است چون بیننده جشنواره خارجی مثل ما این فیلم را به عنوان پشت صحنه ماه عسل نمیبیند. فیلم در حالی که تلویزیون را نقد میکند و تهیهکننده و سرمایه خارجی هم دارد، در برنامه تلویزیونی داخل فیلم، اپلیکیشنی را تبلیغ میکند که مالک آن صدا و سیما است و این پیچیدگی بحثهای مالی در پروژههای سینمایی را نشان میدهد.»
در ادامه، روحانی به نقد فیلم مردی بدون سایه ساخته «علیرضا رئیسیان» پرداخت و بر این باور است «این سومین سهگانه عاشقانه رئیسیان به عنوان نمایشی از وضعیت زنان در جامعه کنونی ماست. وقتی درباره خشونت علیه زنان فیلم میسازد، یکی از مشکلاتی که فیلم از آن رنج میبرد این است که اجرای ضعیف از چیزی قرار بوده دربیاید، خیلی کاسته است. صحنه ها لخت و خالی است و این از فیلمسازی مثل رئیسیان بعید بود. در انتها ما با یک درونمایه جدید روبهرو میشویم که چگونه خشونت مستتر در جامعه، در همه ما وجود دارد، خیلی زود قضاوت کرده و خشونت را اجرا میکنیم؛ این موضوعی است که در فیلم جمشیدیه هم داریم.»
دخانچی در نقد جمشیدیه هم عنوان کرد: «فیلم کارگردانی یکدستی دارد و تکلیف کارگردان با کار مشخص است. موقعیت اصلی داستان خیلی ساده و کلیشهای است و این بحثهای جامعهشناسانه در این ساختار ساده نمیگنجد. در نتیجه کارگردان مجبور میشود با مونولوگ برخی حرفها را بزند. کارگردان در تمام نماها از مدیومشات و زوایای بستهتر استفاده میکند و این یعنی میخواد بُعد جامعهشناسانه بحث را مطرح کند. در این سینما، این همه تحقیق و دغدغهمندی جای تقدیر دارد.»
روحانی اما معتقد است «فیلم جمشیدیه خیلی معقول و به سامان شروع میشود و خیلی معقول جلو میرود و ریتم و تمپوی خوب و درستی دارد. فرآیند تولید فیلم هم خانوادگی بوده و همه کارهای اصلی توسط زوج جبلی-خلعتبری انجام شده است. فیلم وقتی دچار مشکل میشود که برای توضیح موضوعش از مونولوگ استفاده میکند. مونولوگها به بیانیه تبدیل شده و آزاردهنده میشوند. شدت سوزناکی فیلم، آن را از حالت موثر خارج و سانتیمانتال میکند؛ احساسات میچربد و ساختار فیلم را میشکند.»