به گزارش سوره سینما، نهمین قسمت از ویژهبرنامه «نقدسینما» میزبان محسن تنابنده و حسن پورشیرازی کارگردان و بازیگر «قسم» و کامران مجیدی، حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری تهیهکننده و کارگردانان «جان دار» در ابتدای برنامه بوده و در ادامه امید روحانی و میلاد دخانچی به نقد فیلمهای «سونامی»، «جان دار» و «قسم» پرداختند.
حضور عوامل فیلم «قسم»
در ابتدای برنامه محسن تنابنده نویسنده و کارگردان «قسم» گفت: حسن پورشیرازی بیش از هر کسی به من کمک میکرد و بدون کمک او کار پیش نمیرفت. به جز ایشان، خانم افشار و چند بازیگر تئاتری، باقی بازیگران، نابازیگر بودند و یا تجربه اندکی در بازیگری داشتند. بخش سخت کار ما بیشتر همگن و هم سطح کردن بازیگرهای حرفهای و غیرحرفهای بود. بازیگران تقریبا چیزی از قصه نمیدانستند و من احساس میکردم دانستن و یا بیش از حد دانستن، باعث خودآگاه شدن و فکر کردن به سکانس بعد بشود. پرویز شهبازی از من برای «دربند» دعوت کردند، از او فیلمنامه میخواستم اما نمیداد. هرچند من در «دربند» بازی نکردم ولی دیدم چه روش خوبی است و میتوان با آن یک سکانس ناب و پخته را با برخورد اول بازیگر با سکانس بیرون کشید.
این قصه را از ۷-۸ سال پیش در ذهن داشتم اما هیچ وقت مجال ساختش پیش نیامده بود و تا جایی هم خیلی راضی به ساخت آن نبودم. اما امسال با مواجهه با این سوژه دیدم که میشود وارد قصه شد و کلید ساخت فیلم را زد. به این فکر کردم که اگر یه زن راه بیافتد در خانوادهاش تا قسمخور پیدا کند شاید شبیه سگ کشی بهرام بیضایی بشود اما فرم تصویریاش با این فرم جدید از این تکرار خارج میشد.
فضای محدود و خفقانآور اتوبوس به قصه «قسم» کمک کرد
جمع کردن شخصیتها و روایت در یک اتوبوس به شدت دشوار بود. نقشه اتوبوس را کشیده بودیم تا معماریاش شکل بگیرد. اینکه شخصیت اصلی باید در کدام صندلی بنشیند تا صدایش شنیده شود. این چالش تا آخر کار با من که خلاقیت و جذابیت در طول کار حفظ شود. فضای محدود و خفقانآور اتوبوس که کاراکترها در هم میلولیدند، به فضای قصه من کمک میکرد. ۵۸ جلسه شوتینگ داشتیم که ۶-۷ جلسهاش را به خاطر شرایط آب و هوایی تعطیل کردیم.
حسن پورشیرازی بازیگر «قسم» گفت: ما به مدت ۲ ماه از ۵ صبح سوار اتوبوس میشدیم و یک کار گروهی و کاملا سخت را انجام دادیم. کارهای بازیگردانی هم برعهده آقای تنابنده بود و حفظ ریتم در این کار خیلی سخت بود. به همه ما فشار زیادی آمد و کار خیلی تازهای بود و باید ریتم و تمپوی فیلم را بین حدود ۴۰ نفر نگاه میداشتیم. دیشب یک مصاحبه بسیار زیبا با آقای نصیریان داشتید که به ایشان بابت فوت همسرشان تسلیت میگویم. مبحثی را در بازیگری باز کردید که به نظرم خیلی درست است. کاش میشد از نظرات آدمی مثل نصیریان که ۶۰ سال جلوی دوربین کار کرده و با بزرگان کار کرده و درخشیده است بیشتر استفاده کرد و نظرات او دیگر نظر شخصی نیست. کاش آن مصاحبه دوباره پخش شود و من دوباره تماشا کنم و بیاموزم.
تورج اصلانی مدیر فیلمبرداری «قسم» گفت: از اول دو تصمیم برای فیلم داشتیم اینکه بیشترین تسلط را بر روی لوکیشن که اتوبوس هست داشته باشیم. همکارانمان یه کفی خیلی خوب برای لرزشها و دستاندازها طراحی کرده بودند اما چون نمیتوانستیم نور آفتاب را در استودیو تداعی کنیم، حتی اگر در تکنیک هم موفق بودیم، حس جاده به بازیگر منتقل نمیشد. اینکه ما به صورت میدانی و اپتیکال به سراغ کار رفتیم، نقطه درخشان فیلم «قسم» بود.
محسن تنابنده در ادامه گفت: ما بعد از طراحی استیج یک روز تمرین رفتیم؛ قرار شد با همه بازیگران سوار اتوبوس شویم و یک دور با اتوبوس کار کنیم. دیدم این فضا و اتمسفر به هیچ وجه با سیجیآی در نخواهد آمد. حتی بازیگران حرفهای نمیتوانند واکنشهای طبیعی به نور و فضای واقعی را در استودیو بازسازی کنند چه برسد به نابازیگران و در نهایت با همه هزینههایی که کرده بودیم عطای کار را به لقای آن بخشیدیم.
تهیهکننده ما الهام غفوری کارت تهیهکنندگی را گرفت. تهیهکنندگی ساختاری دارد که تنها با این کارت راه نمیافتاد. از جلیل شعبانی خواستیم که بیاید و چون قبلا با اوج هم کار کرده بود، بودجهای گرفت و سازمان اوج هم خیلی کمکمان کرد. هزینه فیلم حدود ۴ میلیارد و دویست میلیون تومان شد که هزینههای هتل و تعداد بالای عوامل هزینه ما را بالا برد.
حضور عوامل فیلم «جان دار»
کامران مجیدی تهیهکننده «جان دار» گفت: وجود آقای مجید مجیدی برای من مغتنم هست و ایشان فارغ از نسبتی که با هم داریم، استاد بنده هستند. بعد از اینکه من خلاصهای از فیلمنامه را خواندم از دوستان خواستم که خوانش جمعی داشته باشیم. کار کوتاه بچهها را دیده بودم و با وجود انگیزهشان معتقد بودم فیلم خوبی خواهد شد. در نشست خبری هم برخی حواشی پیش آمد؛ به جای اینکه ما را تشویق کنند که از دو جوان خوش آتیه و مستعد حمایت کردید. بعد از «لاک قرمز» و «زرد»، این سومین فیلمی بود که بعد از اکران به زعم تمام اساتیدی که فیلم را دیدند و نظرات خوبی داشتند، نظراتی که گرفتم و صحبتی که با مخاطبان داشتم، نشان میداد مردم بسیار فیلم را دوست داشتند.
اکثریت منتقدین برایشان سوال است که چرا این فیلم نباید در بخش سودای سیمرغ باشد. من به عنوان تهیهکننده از دوستان هیات انتخاب و سیاستگذاران جشنواره میپرسم که چرا فیلمی که با اقبال مواجه شده و اینقدر پربازیگر است و در عوامل هم نامهای بزرگی دارد، باید در بخش مسابقه نباشد؟ با این وجود فیلم ما از لحاظ هزینه بسیار معمول بوده است. خانم معتمدآریا، حامد بهداد، جواد عزتی و دیگر دوستانی که در این فیلم بازی کردند شرط اولشان فیلمنامه خوب بوده است و فکر نمیکنم صرفا دلیل اقتصادی داشته باشند. رقم هزینههای ما معقول و منطقی بود. هر جشنوارهای سیاستهایی دارد و من هیچ وقت اعتراضی نکردهام اما خواهشم این است که از دوستانی که تازه به سینما وارد میشوند و نیاز دارند که دیده شوند، حمایت شود.
حسین امیری دوماری نویسنده و کارگردان «جان دار» گفت: بعد از اینکه سه فیلم کوتاه با هم ساختیم به این نتیجه رسیدیم که اولین فیلم بلند را کلید بزنیم. حدود یک سال و نیم صرف نوشتن فیلمنامه شد و تصمیم گرفتیم فیلمنامهای بنویسیم که بتوانیم با آن سرمان را بالا بگیریم. شکل همکاری ما اینگونه است که خط و مرزی بین تقسیم کارها نیست و همه کارها با مشورت بین خودمان پیش میرود. همه عوامل به قدری حرفهای بودند که گزینه یک همه کارگردانان ایران بودند. با جا ماندن از بخش مسابقه شرمنده عواملمان شدیم. البته که آنقدر آدمهای بزرگی هستند که گرفتن یا نگرفتن جایزه نمیتواند از ارزش آنها کم یا اضافه کند.
پدرام پورامیری نویسنده و کارگردان «جان دار» گفت: یک مشاور قانونی داشتیم که مسائل حقوقی را با او مطرح میکردیم و کار را نوشتیم. آقای مجیدی به ما اعتماد کردند و اجازه دادند کاری را که فکر میکردیم درست است انجام دهیم.
میز نقد فیلم «سونامی»
امید روحانی گفت: میلاد صدرعاملی با دستیاری پدر خیلی خوب شروع کرد. من از سابقه فیلمهای ورزشی سینمای ایران نمونه خاصی را در یاد ندارم جز آثار خاچیکیان و… در سالهای قبل تجربهای به این غلظت نداشتیم و این یک نگاه جدی به ورزش است. اما به خاطر اینکه کار اول هم هست نکتههایی دارد. سینمای آمریکا با راکی و… همه کلیشههای این ژانر را در ورزشهای مختلف اجرا کرده است.
ما دو قهرمان داریم، یکی قدیمی و شکست خورده و یکی جوان و سبکبال و دو دختر ورزشکار و خبرنگار؛ فیلم نسبتا معقول و مقداری طولانی است. شخصیت جذاب فیلم رادان است و زمانی که باید برنده میشد مجبور به باخت شده است و حالا دوباره مجال مسابقه پیدا میکند؛ اما به این قهرمان به اندازه پرداخته نشده و فیلم بیشتر به قهرمان جوانتر میپردازد. برای ساخت نمونههایی هالیوودی به سازوکار نظام استودیویی نیاز داریم و به نظر میرسد فیلمی در همین اندازه برای سینمای ایران خوب باشد.
میلاد دخانچی گفت: شواهدی در فیلم وجود دارد که میتوانیم بگوییم برخی سکانسها تقلیدی از فیلمهای مختلف سینمای جهان است اما از این بحث چشمپوشی میکنیم. در نبرد خیر و شر سکانس پایانی شما باید بین یکی از دو قهرمان یکی را انتخاب کنید. اما در این فیلم ما این انتخاب را نداریم چون تحول شخصیتی در این دو کاراکتر شکل نمیگیریم. بودن و نبودن شخصیت مربی نیز در فیلم هیچ تاثیری ندارد. من میگویم اگر این ۴ شخصیت پایان فیلم همان خصوصیات ۴ شخصیت ابتدای فیلم را دارند، یعنی کنشی اتفاق نیفتاده و تحولی ایجاد نشده است.
اگر ما چند محتوا در ذهن داشته باشیم، مجبور به پراکندهگویی میشویم و تکلیف فیلمساز با خودش مشخص نیست. فیلمساز میخواهد تکه سیاسی به عدم حضور ما در میادین ورزشی بیاندازد و بحث ورزش زنان و افغانیها و… و این پراکندهگویی به این معنی است که نمیتوانید مفهومی را در کلامی که استخدام کردید منتقل کنید.
میز نقد فیلم «جان دار»
میلاد دخانچی گفت: قبل هر چیز میخواهم به احترام این دو فیلمساز جوان و فیلمشان که به نظرم بهترین فیلم جشنواره بود، از جای خود بلند شوم. تکلیف فیلم با خودش روشن است و روی هر شخصیتی کار شده و تنقیح شده است. فیلم به نوعی یک پروژه دانشجویی است که دو کارگردان جوان به همراه یک نویسنده جوان آن را ساختهاند. فیلم موضع اخلاقی شرافتمندانهای میگیرد. برادر داخل زندان راضی به این نیست که ناموسش باج بدهد و فیلم چه در فرم و چه در محتوا شرافتمندانه است. فیلمسازان جوان در نشست خبری میگفتند که تلاش کردیم به تم و جهانبینی خاصی پایبند باشیم و این جهانبینی یعنی فیلمسازان محتوا را در نظر داشتهاند.
امید روحانی در ادامه گفت: اینکه دو جوان ۲۵-۲۶ ساله این فیلم را ساختهاند قابل تحسین است. چه در مهمانی اول فیلم و چه در کتککاری و چه صحنههای دو نفره عالی است و از دکوپاژ و قاببندی فرار نکردند. ما در این جشنواره چندین فیلم درباره قصاص دیدیم و بگذارید بگویم که دیگر کافی است! حسن این فیلم این است که موقعیتی ویژه را ترسیم میکند که اگر سازش کنید بی غیرتی و اگر سازش نکنی راضی به یک قتل شدهای. البته من احتمال را بر این میگذارم که مشورت حقوقی انجام شده و مشکل قضایی ندارد.
موقعیت ترسیم شده دیگر پایان موقعیت قصاص است و خیلی نادر است و برای همین پایانبندی فیلم دیگر خیلی راحت نیست. اینکه بتوانیم این مجموعه را جمع کنند و دکوپاژ و مدیریت کنند نمایش قدرت است و اعلام اینکه ما آینده داریم. حالا اینکه این انسجام چطور به وجود آمده مهم نیست؛ این مهم است که یک موقعیت پیچیده را خوب ترسیم کرده و روند مشخصی را طی کردهاند.
میز نقد فیلم «قسم»
در ادامه برنامه «نقدسینما» میلاد دخانچی درباره فیلم «قسم» گفت: «قسم» فیلم سختی برای قضاوت است. نظر من درباره فیلم دوپاره بود و با افراد مختلف مشورت کردم و آنها هم همینطور بودند. این حجم از مسألهمندی و ۴-۵ محور اصلی محتوایی ملات زیادی است و فیلمساز با فرمی که برای روایت انتخاب کرده است ـ اتوبوس و سفر ـ مجبور شده است قصه را با دیالوگ پیش ببرد. وقتی این همه حرف در یک ظرف کوچک ریخته میشود سرریز میکند و مخاطب با حجم زیادی از دیالوگ روبهرو میشود.
مهناز افشار در این فیلم یک سر و گردن رشد کرده و شایسته سیمرغ است و اصلا قابل قیاس با «ناگهان درخت» نیست. این فیلم بحثهای چندلایه محتوایی هم دارد. فیلم درباره کارکرد فقه رویکردی انتقادی دارد میگوید اگر بخواهید جامعه را فقط با قانون اداره کنید، شدنی نیست. ما باید فقه، فلسفه، جامعهشناسی و دیگر علوم انسانی را به مطالعه فیلم دعوت کنیم.
امید روحانی گفت: اینکه با ۳۶ پرسوناژ در یک اتوبوس، اینچنین فیلم را اداره کنید حیرت انگیز است و مهارت کارگردان را به نمایش میگذارد. تنابنده شایسته سیمرغ است و نشان میدهد که سینما را میشناسد. نکته درخشان فیلم این است که بهقدری خوب نوشته شده که یک ماجرای ۵ ساله را در ۸۰ دقیقه و عملا در ۱۰ دقیقه پایانی ترسیم میکند. اما یک عیب دارد؛ مخاطب با بمباران اطلاعات با اسامی مختلف دچار سردرگمی میشود.
از نظر اجرا آقای اصلانی واقعا حیرتانگیز کار کرده است و تا به حال همکاری اینچنینی از کارگردان و فیلمبردار و بازیگران را ندیده بودم. مهناز افشار همیشه استایل و میمیک زنان بورژوا را دارد اما در این فیلم چه در بازی و چه در طراحی چهره و… عالی ظاهر شده است. تنابنده ما را در ابتدا به یک آرامش تلویزیونی دعوت میکند و ناگهان بمباران سینمایی میشویم. هرچند تنابنده جوان ۲۵ ساله نیست اما باید ورودش را به سینما تبریک بگویم.