به گزارش سوره سینما، یازدهمین قسمت از ویژهبرنامه «نقدسینما» میزبان ابراهیم داروغهزاده دبیر سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر و تورج اصلانی، منصور سهرابپور، پیام احمدینیا و ژاله صامتی عوامل فیلم سینمایی «حمال طلا» در ابتدای برنامه بوده و در ادامه امید روحانی و میلاد دخانچی به نقد فیلمهای «حمال طلا» و «آشفتهگی» پرداختند.
ابراهیم داروغهزاده دبیر سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر در بخش اول برنامه گفت: امسال ما شاهد فیلمهای بسیار خوبی بودیم و این تعداد فیلم خوب در یک جشنواره شاید هر چند سال یک بار اتفاق بیافتد و این ربطی به مدیریت جشنواره یا حتی مدیریت سازمان سینمایی ندارد و حاصل زحمات هنرمندان و اهالی سینما بوده است. تعداد قابل توجهی از آثار مرتبط و همسو با منافع ملی هم داشتیم که از قضا فیلمهای خوبی هم بودند.
طبیعتا هرقدر تعداد فیلمهای خوب بیشتر میشود، دردسرها هم بیشتر میشود. تعداد بالای فیلمهای خوب باعث دشواری بیشتر قضاوت میشود. ما تقریبا ۸ یا ۹ فیلم خوب داشتیم و فقط ۱۷ سیمرغ داریم. خصوصا اینکه برخی از فیلمها بیگپروداکشن بودند و شاید بعد از اختتامیه احساس کنند اتفاقاتی که انتظارش را داشتند نیفتاده است.
واکنشهایی که از لیست نامزدها گرفتیم خوب بوده است. بعضی از فیلمها در ۹ مورد کاندید شدهاند و حالا میگویند چرا ما در دهمین رشته هم کاندید نبودیم! جشنواره فجر همیشه این مشکل را دارد که داورها تحت فشار هستند. در جشنوارههای جهانی این مسئله وجود ندارد و کسانی که برنده نمیشوند از داورها تشکر میکنند و به سراغ جشنوارههای دیگر میروند. اما در جشنواره فجر کسانی که برنده میشوند، سیمرغ را حق خودشان میدانند و کسانی که برنده نمیشوند شکایت میکنند. برخی فیلمها که در جشنواره ملی نامزد شدند، در جشنواره جهانی دیگر امکان نامزد جایزه شدن را ندارند.
داروغهزاده در ادامه گفت: اگر قرار است تغییری در جشنواره اعمال شود، باید بسیار دقیق و همهجانبه باشد. حفظ همین شاکله کلی در ۳۷ سال گذشته باعث شده است که جشنواره برند بشود. من به محض اینکه دبیری جشنواره را در دوره قبل برعهده گرفتم، اولین کاری که کردم مدیریت هزینهها بود. تصمیم گرفتیم نیمی از هزینهها را با اسپانسرها پوشش دهیم. جشنواره به همان میزانی که مورد توجه است، توقعات و پیشنهاداتی را هم از ارگانها و نهادها دارد؛ مثلا پیشنهاد جوایز موضوعی برای فیلمها داده میشود.
جشنواره فیلم فجر برای ایجاد همگرایی برگزار میشود
تعداد بلیتهای جشنواره به ۲۰۰ هزار نفر رسیده است و امکان دارد در سالهای آینده به ۵۰۰ هزار نفر برسیم. اما باید دید بعضی از آثار را میشود در شهرستانها اکران کرد یا نه. بعضی فیلمها مورد پسند شهرستانها هم هست که همین اکران جشنوارهای باعث تبلیغ برای این فیلمها میشود. اما فیلمهای هنر و تجربه اینطور نیست و همین جشنواره تنها فرصت تماشای آنهاست. تا امسال فروش بلیتها متعلق به جشنواره بود اما امسال ما سهم فروشها را به صاحبان فیلمها دادیم.
بخشی از برنامههای صداوسیما و ویژهبرنامههای جشنواره به دنبال نقد منفی جشنواره میروند، در حالی که ما برای ایجاد همگرایی در سینمای ایران جشنواره را برگزار میکنیم و این نقدهای منفی باعث دلزده شدن میشود.
یکی از منتقدین در شب دوم جشنواره در برنامه رسانه ملی گفت که تمام فیلمهای جشنواره تم خیانت دارند! یا یکی از دوستان گفت که امسال بدترین جشنوارهای بود که تا به حال داشتیم. جشنواره فجر یکی از دستاوردهای انقلاب است که ما نباید آن را پرپر کنیم. بعضی از فیلمهای این سینما دارد چندین بار در سال پخش میشود و بعضی از آثار این سینما بزرگترین جوایز جهانی را گرفته است. چرا ما باید با این سینما اینطور برخورد کنیم؟
اگر در برگزاری جشنواره مشکلی بوده است ـ که با جشنوارهای در این ابعاد حتما مشکلاتی داشته است ـ مسئولیتش با من است. اما امسال واقعا فیلمهای خوبی در جشنواره شرکت کرده است و جشنواره از انحصار فیلمهای آپارتمانی و با بودجه اندک درآمده است. نظرات این رسانهها در برخی نهادها تاثیرگذار است و تصمیماتی که بر اساس این نظرات گرفته میشود گاهی به نفع سینما نیست.
حضور عوامل فیلم «حمال طلا»
تورج اصلانی نویسنده و کارگردان «حمال طلا» گفت: نام فیلم از ابتدا حالت تهوع بود و بعد با اسم حباب زرد مجوز گرفت و نهایتا نام حمال طلا برای آن انتخاب شد. با اینکه خودم فیلمبرداری در سینمای کلاسیک را دوست ندارم، موقع کارگردانی کلاسیک هستم و موقع فیلمبرداری ابتکاری کار میکنم؛ چون من خیلی کلاسیک با کارگردانی آشنا شدم و غریزی فیلمبرداری کردم. فیلم را در جشنواره بوسان شرکت دادیم و نامزد هم شدیم و جایزه نگرفتیم. اما سه اکران خیلی خوب داشتیم و بازخوردهای خوبی گرفتیم. فیلم را به کارگرانی که در این خاک زحمت میکشند تقدیم میکنم و امیدوارم مسئولین به این کارخانههای در حال تعطیلی توجه کنند.
منصور سهرابپور تهیهکننده فیلم گفت: با شناختی که از آقای اصلانی داشتم میدانستم کار خوبی درمیآید. نکته ریزی در لایههای پنهان فیلمنامه است، بحث گردنبند انگلیسی است که در چاه فاضلاب میافتد. شاید ایدهاش از من بود و آقای اصلانی استقبال کردند. به جهت مضمونی منظوری داشتیم که به نظرم جواب داد و بازخوردهای مخاطبان خوب بود. یکی از نقاط قوت کار روان بودن آقای اصلانی در پشت صحنه و نوع مدیریتشان بود. شرایط را به گونهای فراهم کرده بودند که دوستان بتوانند هنرشان را ارائه دهند.
پیام احمدینیا بازیگر «حمال طلا» در ادامه گفت: من از قبل و زمان دستیار برنامهریزی در سینما با آقای اصلانی کار کرده بودم و در سالهای اخیر که روی بازیگری متمرکز شده بودم، بعد از فیلم کوتاهی که برای آن جایزه بازیگری گرفتم آقای اصلانی پیشنهاد این بازی را به من داد. از ایشان ممنونم که این جسارت را کردند و چهره جدیدی را وارد سینما کردند. به نظرم باقی فیلمسازان ما هم باید به سراغ چهرههای جدید بروند.
ژاله صامتی گفت: شخصیتی که من بازی میکنم، تنها زن فیلمنامه است و شخصیت کوتاهی دارد. خوشحالم که در این فیلم بازی کردم چون فیلم خوب و شریفی است. وقتی با هم صحبت کردیم دیدیم فضا انقدر جدی و مردانه است که وقتی زنی در فیلم حضور دارد باید به فیلم رنگ و صمیمیتی بدهد. خیلیها فکر میکنند به ما پیشنهاد نمیشود ولی من به جرات میتوانم بگویم که سالی ۳۰ فیلمنامه رد میکنم که به نظرم نباید ساخته شود. ما انقدر نقش زن داریم که هنوز نوشته نشده و کار نشده و بازی نشده است که اگر همین امروز هم شروع کنیم نسل بعد از ما هم کم میآورند.
میز نقد فیلم «آشفته گی»
میلاد دخانچی در ابتدای نقد فیلم جیرانی گفت: یک نوآر دیگر از فریدون جیرانی که به نوعی ادامه فیلم «خفهگی« است و از همان الگوی قبلی تبعیت میکند. یک شخصیت اغواگر و دو شخصیت که یکی مهر طلب است و دیگری ثروت طلب؛ اغوا گر مهرطلب را کنار زده و با ثروت طلب بالا میآید. اینجا رادان برادری دارد که کشته میشود و او جایگزین برادرش میشود. فیلم در قالب نوآر سعی دارد نوعی سردی را القا کند و مثل فیلم قبلی از یک ناکجاآباد حکایت میکند.
موقعیت ها خیلی تخت و انتزاعی است و فضا را فقط برای پدیدار شناسی باز میگذارد و جای تبار شناسی نیست. جیرانی به دنبال تجربهگرایی است و این جالب است که پیشکسوتان سینمای ما مثل پوراحمد و رئیسیان دچار این تجربهگرایی شدهاند و معلوم است جیرانی خودش و کاری که میخواهد بکند اهمیت دارد و دیگر دغدغه اجتماعی ندارد.
امید روحانی در ادامه گفت: جیرانی به خاطر تسلطش بر سینمای ایران تلاش دارد به بخشهای کار نشده در سینمای ایران بپردازد و «گدار» وار این گوشهها را کشف کند.
میز نقد فیلم «حمال طلا»
امید روحانی گفت: شاید درست نباشد که من درباره این فیلم صحبت کنم چون خودم در فیلم حضور داشتم، اما فیلم خیلی با احساسات ما بازی میکند. امیر نادری بیرون از کشور فیلم را دیده و گفته است این تنها فیلمی است که ما در آن تهران معاصر را میبینیم. سراسر فیلم بحث فاضلاب و فضولات است و دارد به بحران امروز جامعه میپردازد. فیلم به شدت تند، رادیکال و مردانه است و توضیحاتی فرامتنی دارد و گرایشات چپ فیلم مثل دم خروس بیرون میزند و پایانبندی فیلم باعث میشود این حرف بیشتر جلوه کند.
هدف فیلم طرح مسئله است و فیلمساز نمیخواهد جوابی به این مسئله بدهد. این مسئله که قشر کف جامعه یا باید زیر کامیون له بشوند یا زیر بار فشار جامعه و اینکه چطور میشود از فضولات یک کارخانه طلا دربیاوریم. و همین که زیر خاک این مملکت چه ثروتی نهفته است که میتواند بسط داده شود اما رها شده و به سراغ بازار ارز و … میرود. ما تورج اصلانی را داریم که فیلمبردار است و امسال دو سه فیلم مختلف از او دیدیم. و یک اصلانی کارگردان که دو سه سال پیش که میخواست تجربهای کرده باشد و نشان داد که صاحب فکر و ایده است.
جمعبندی منتقدان «نقدسینما» از آثار سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر
میلاد دخانچی گفت: هگل درباره روح زمانه حرف میزند و روح زمانه، خودش را در هنر نمایش میدهد. این روح زمانه در دوره کنونی انفعال است و این انفعال در سینمای ما خودش رو به نمایش گذاشته است. در این فیلمها تقدیرگرایی حتی در آثار مذهبی هم دیده میشود. حتی در فیلمهای انقلابی هم وضعیت انفعال وجود دارد؛ باید اسلحهها را زمین بگذاریم و از کادر خارج شویم! این توقع رو نه از جریان سرمایه و نه از دولت میتوان داشت و فقط از فرهنگ میتوان توقع داشت که این خواب را تغییر بدهد تا حکمتی تولید شود که نگاه مردم را دگرگون کند.
ما دو جریان فکری و سلیقه سیاسی داریم که تولید اندیشه میکنند کسانی هستند که ۲۰ سال در ساعات پربیننده آنتن داشتهاند. از همین جریان کسی داریم که افتخار میکند ۳۰۰ ساعت سخنرانی داشته است و کسی که نمادشناسی فراماسونری انجام میدهد. در جناح مقابل هم که مخالف اینها افراد شاخصی را داریم. این دو جریان روشنفکری و رادیکال ما باید این لوس بازیهایشان را کنار بگذارند و در جایگاه متهم قرار بگیرند. وضعیت سینمای امروز ما نتیجه شهدی است که این جریانها برای هنرمند تولید کردهاند.
اینکه ما به عنوان منتقد در این برنامه از استقلال کامل فکری برخوردار بودیم و توانستیم در یک فضای دموکراتیک نظرات خودمان را ارائه بدهیم جای تقدیر و تشکر داد. در این برنامه حتی فیلم خود حوزه را نقد کردیم و کسی به ما تذکری نداد.
امید روحانی گفت: درباره سینمای انفعال، من و یوسفعلی میرشکاک سالها پیش در مجله دنیای تصویر بحثی داشتیم بر سر تمام شدن دوران قهرمان و قهرمان پروری در سینمای ایران. همه این فیلمها دارند این موضوع بیقهرمانی را ـ آگاهانه یا ناخودآگاه، هشدار میدهند، که تو این هشدار را داری به اعتراض تبدیل کردهای. همین که ما در این برنامه با سه دیدگاه متفاوت نشستیم و با هم بحث و گفتوگو کردیم و فهمیدیم که میشود دور هم نشست و حرف زد و هشدار داد، خودش قابل ستایش است.