سوره سینما – خسرو معصومی از جمله کارگردانان سینمای ایران است که بی حاشیه کوشیده محصولاتی را تولید کند که مصداق بارز سینما هستند. معصومی در طی ادوار مختلف فیلمسازیش دو عنصر داستانگویی و فضای بصری مهیج را به زمینه اصلی آثارش تبدیل کرده و همین شده که فیلمهایش به غیر از مورد توجه قرار گرفتن در جشنوارههای داخلی از معدود آثار سینمای داستانگوی ایران باشند که در جشنواره های خارجی هم مورد توجه قرار گیرند. «رسم عاشق کشی»، «باد در علفزار می پیچد» و «جایی در دوردست» از جمله آثار تحسین برانگیز کارنامه سینمایی معصومی هستند. معصومی که یک درام اجتماعی ملتهب با نام «کار کثیف» را در آستانه اکران دارد در گفتگو با سوره سینما درباره جایگاه جشنوارهها در شکلدهی به آینده سینماگران جوان حرف زده است.
*به عنوان فیلمسازی که تجربه حضور در جشنوارههایی متنوع از جشنواره شانگهای تا آسیاپاسیفیک و مونترال را داشته اید، مهمترین کارکرد جشنواره برای فیلمسازان و به ویژه فیلمسازان جوان را چه میبینید؟
جشنواره اگر جشنواره باشد مهمترین تأثیری که باید بگذارد ایجاد میل به بهتر شدن در فیلمساز است. جشنواره باید طوری عمل کند که فیلمساز به خاطر نقاط قوتش تشویق شود و نقاط ضعفش را هم بفهمد و در نتیجه این درک است که احساس مسئولیت کرده و سعی میکند فیلمهای بعدیش را بهتر بسازد. این تلاش برای ارتقای مسیر فیلمسازی میتواند بهترین خروجی یک جشنواره حرفه ای باشد وگرنه اینکه جشنواره به مجالی بدل شود برای زدوبند با دوست و رفیق نمیتواند تأثیری بر مسیر فیلمساز بگذارد.
*اگر بخواهیم براساس نوع آثار حاضر در جشنواره به بررسی آن بپردازیم کارکرد جشنواره های کوتاه و بلند داخلی را چطور میبینید؟
فیلمسازان جوانی که با فیلم کوتاه شروع میکنند در کشور ما مجالی به جز همین جشنوارهها برای دیده شدن ندارند. متأسفانه در میان این همه شبکه تلویزیونی حتی یک شبکه مختص فیلم کوتاه نداریم پس راه دیده شدن برای فیلمسازان کوتاه همین جشنواره های کوتاه است. جشنواره های کوتاه از جشنواره فیلم کوتاه تهران تا همین جشنواره فیلمهای صدثانیه ای میتواند فیلمساز را در مسیر مختصرگویی و مفیدگویی قرار دهد. یکی از ایرادات سینمای بلند ما مطول گویی فیلمسازان است و یک ساعت باید بگذرد تا فیلمساز تازه به روایت داستان برسد. اگر فیلمساز را در همان سینمای کوتاه و از طریق همین جشنواره ها طوری هدایت کنند که مینی مال واقعی را درک کند آن گاه سینمای بلند هم اصلاح خواهد شد.
*…یعنی یکی از کارکردهای جشنواره های فیلم کوتاه را اصلاح سینمای حرفه ای میدانید؟
یقینا همین طور است. سینمای بلند که مجال سعی و خطا نیست آن هم در روزگار ما که هزینه تولید فیلمهای معمولی هم میلیاردی شده است. پس فیلمسازان کوتاه کجا باید یاد بگیرند؟؟ اگر جشنوارههای ما بیعدالتی را از بین ببرند و فضایی برای رقابت منصفانه آثار فراهم کنند یقینا در دل آنها استعدادهایی کشف خواهند شد که با قدری مراقبت عاقبت سینمای بلند را شکل میدهند.
*بی عدالتی در داوری؟؟
عدالت این است که فیلمهای خوبی که وارد جشنواره میشوند به اندازه خود قدر ببینند. اگر فیلم خوبی وارد جشنواره شود و بخاطر تنگ نظریها دیده نشود شک نکنید که آینده فیلمساز تحت الشعاع قرار میگیرد!! این درباره جشنوارههای کوتاه اهمیت بیشتری دارد چون در جشنواره فیلمهای بلند مثل فجر عمدتا مخاطبانی هستند که با تبلیغ دهان به دهان برای فیلمها شرایط دیده شدن آنها و محک واقعیشان را رقم میزنند ولی در جشنوارههای کوتاه چون عمدتا مخاطب عام وجود ندارد همان نتایج نهایی داوران است که به همه چیز شکل میدهد.
*…ولی باز هم در جشنوارههای بلند نیز علیرغم حضور مخاطبان، گلایهها به هیأت داوران است که گل درشت میشود.
مثالی برایتان میزنم؛ اگر فیلمی مانند «هزارپا» در جشنواره فجر رونمایی میشد محال بود بتواند ۴۰میلیارد فروش کند چون در جشنوارههای این گونه به محصولات مخاطب پسند بها نمیدهند و در نتیجه از یک طرف سوژه فیلم لو میرود و از طرف دیگر جایزهای نصیبش نمیشود پس جشنواره برای چنین آثاری مفیدفایده نیست و بهتر است فیلم به مانند هندوانه دربسته باقی بماند برای اکران ولی برخی محصولات چون براساس دغدغه های هنری ساخته شده اند میتوانند با حضور در جشنواره دیده شوند و حتی مجالی برایشان ایجاد شود جهت بازاریابی و پیدا کردن پخش کننده ایرانی یا خارجی.
*با تجربهای که از حضور در جشنوارههای مختلف دارید، بیعدالتی حاکم بر فیلمها را در جشنوارههای خارجی هم تجربه کردهاید؟
به ضرس قاطع به شما میگویم که بی عدالتترین جشنواره دنیا، جشنواره فجر است؛ این جشنواره از منظر داوری بی عدالت ترین جشنواره است ولی به لحاظ ایجاد فضا برای دیده شدن آثار و ایجاد مجال بحث و تبادل نظر جزو بهترین جشنوارههاست؛ حتی اگر گاهی همین بحثها هم به ضرر فیلم تمام شود. سلیقهگرایی در داوری جشنواره فجر سالهاست که جریان دارد و امسال هم دیدیم که نه فقط بسیاری از فیلمهای شاخص نتوانستند وارد جشنواره شوند که برخی فیلمهای خوب در داوری هم بایکوت شدند تا همان فیلمهای قابل پیش بینی رأی آورند!
*بر این اساس کیفیت جشنواره سی و هفتم فجر را زیر سوال میبرید؟
کیفیت فیلمهای جشنواره امسال به نسبت سال قبل خیلی ضعیفتر بود؛ دلیلش هم این بود که میخواستند فیلمهای فرمایشی را وارد جشنواره کنند و در نتیجه آن فیلمهای مستقل غیرمتصل بیرون ماندند؛ این روند به شدت زشت است. به عنوان کارگردانی که لااقل ۱۳ جشنواره خارجی رفته ام این همه غرض ورزی را هیچ جا ندیدهام!! نمیدانم چه اصراریست که در جشنواره فجر هیأت داوران ضعیف میچینند؟؟ اگر بناست سیاستهای در سایه اعمال شود اصلا چه نیاز به هیأت داوران! طبق دستور از بالا جوایز را بدهند و خلاص!
*میتوانیم نتیجه بگیریم اگر هیأت داوران قوی باشد فارغ از نوع جشنواره، خروجی قابل اعتنا خواهد بود؟
باید آدمهای متخصص و مستقل داور جشنواره ها باشند. اینکه فلان ارگان باید در هیأت داوران نماینده داشته باشد و فلان جریان سیاسی میخواهد در هیأت داوران عضو داشته باشد نتیجه اش میشود همین جشنواره امسال فجر که حتی بعد از تقسیم جوایز میان فیلمهای حاکمیتی باز غرولند است که شاهدیم. خیلی از دوستانی که به هیأت داوران جشنواره فجر راه یافته اند اصلا در شأن هیأت داوران نیستند. برخی از اعضای هیأت داوران جشنواره امسال فجر اصلا سینماگر حرفهای هم نیستند؛ چه برسد به داور!! داوری منصفانه بازتابهای خوبی خواهد داشت.
*خودتان هم آخرین بار سال قبل «کار کثیف» را در جشنواره داشتید که علیرغم بایکوت هیأت داوران ولی در برخی جشنواره های مطرح خارجی حضور پیدا کرد.
مسأله، شخصی نیست. من راهم را پیدا کردهام؛ نگرانم بابت جوانانی که باید بیایند در جشنواره فجر و ارزیابی شوند ولی قافله را به صاحبان قدرت و ثروت میبازند. «کار کثیف» آن قدر ارزش داشت که به جشنواره مونترال راه یافت؛ بدون آن که کمترین حاشیه یا سروصدایی حولش ایجاد کنم! همین حالا «کار کثیف» کاندیدای حضور در دو جشنواره مطرح اروپایی است! این یعنی موفقیت! هیچ گاه به دنبال پروپاگاندا کردن حضورم در جشنواره های خارجی نبودم چون اول برای مخاطب ایرانی فیلم ساخته ام. «کار کثیف» هم از جمله گزینه های اکران نوروزی است و به دنبال ایجاد فضایی منصفانه برای اکرانش هستیم تا دیده شود.