کارگردان فیلم سینمایی «گهوارهای برای مادر» ریتم و ضرباهنگ فیلم را مناسب با موضوع آن دانست.
سوره سینما-سارا سپاسیان: «گهواره ای برای مادر» که این روزها روی پرده رفته، از معدود فیلمهای سینمای ایران است که درباره طلبهها ساخته شده. رضایی در این فیلم دوربینش را به داخل حوزه علمیه برده و دغدغههای زنانی را روایت کرده که در راه خدا قدم گذاشتهاند و به تحصیل علوم دینی مشغولند. شخصیت اصلی فیلم در چالشی بزرگ باید خدمت به مادر و ترویج احکام الهی را انتخاب کند. فیلم در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و در بخش سینمای سعادت جوایزی به دست آورد، «گهواره ای برای مادر» در عرصه های جهانی هم درخشیده است. با پناه برخدا رضایی کارگردان این فیلم درباره این تجربه تازه کارنامهاش صحبت کردیم.
گویا تغییر ذائقه داده و به سینمای قصه گو نزدیک شدهاید.
پناه بر خدا رضایی: نزدیک تر شده ام، اما این به معنای تغییر ذائقه نیست. چون تغییر مفهوم دگرگونی و انقلاب دارد و یک امر بنیادین باشد. شاید بهتر باشد بگوییم نگاه من به تکامل رسیده است. قبلا هم در کارهایم قصه داشتم، اما شاید مقداری کمرنگ تر. در «گهواره ای برای مادر»، قصه قدری برجسته تر شده، اما هنوز روال کارهای قبلی ام را ادامه دادهام که نگاهی به مخاطب هم دارد.
پس موافقید که مخاطب قصه را بیشتر ترجیح می دهد؟
بله، اما آن نوع از فیلم ها هم مخاطبان خودشان را دارند. آن قشر که سینمای ضد قصه دوست دارد، هم جزئی از تماشاگران سینما به حساب می آیند. شاید درصد زیادی از مردم را در برنگیرند، اما به هر حال اهل سینما هستند و اندیشه می کنند و خوب را از بد تمیز می دهند. در «گهواره ای برای مادر» به مخاطب هم نگاه داشتیم، اما مخاطبی که اندیشه فرهنگی تری نسبت به سایرین دارد و دارای دغدغه مسائل ارزشی است.
آنطور که بعضی از منتقدها نوشته اند، ورود مدرنیته به سنت در فیلم شما دیده می شود؟
اینقدر سوال های سخت نکنید! بگذارید من فیلمم را بسازم!
اما اگر اینطور باشد که اتفاق خوبی رخ داده است.
بله اما قرار نیست فیلمساز درباره جزء به جزء پلان ها صحبت کند. هر کس هر برداشتی دارد، از نظر من محترم است، اما کارگردان به عنوان کسی که قرار است یک فکر اصلی را گسترش دهد، قطعا به مسائلی که دیگران فکر می کنند، او هم قبلا فکر کرده است.
شما حوزه علمیه یزد را به خوبی تصویر کرده اید و رنگ آمیزی زیبا از ویژگی های مثبت فیلم شماست. به این وجه از کار تاکید داشتید؟
اگر کارهای قبلی من را مرور کنید، این ویژگی را همیشه حاضر می بینید. حتی ۱۵ سال قبل که کوتاه و مستند و ویدئویی می ساختم چنین رویکردی داشتم . عموما آثار من به لحاظ تصویر دیده شده اند. بخش زیادی از این موضوع به دغدغه زیاد من نسبت به تصویر بر می گردد و یک دلیل ساده دارد. من از عکاسی آمده ام و جنس تصویر و قاب را به خوبی می شناسم و این وجه از کار برایم اولویت ویژه دارد. بهترین چیزی که من به تماشاگر هدیه می دهم تصویر و پلان است. گذشته از اینها این فیلم داشت برای حوزه علمیه کار می شد و بنا بود غیر از زیبایی بصری زیبایی معنایی نیز داشته باشد. موضوع ما بانوان طلبه بودند و نگاه من زیبایی روحانی را نشان میداد. این نگاه زیبایی شناسی تصویری مرا نیز در بر می گرفت تا به یک سمت و سوی معنوی بروند و چنین حس و حالی را نیز منتقل کنند. جا دارد از مدیر فیلمبرداری فیلمم آقای محمد احمدی تشکر کنم که بسیار با دقت و ظرافت کار می کند و هوشمندانه می توانست نگاه من راه ترجمه تصویری کند. ما کاملا با هماهنگ بودیم.
و اما محتوا. چرا دختر فیلم شما اینقدر اصرار دارد عاشق نشود؟
من اینطور فکر نمی کنم و اتفاقا این دختر بسیار عاشق است و اصلا در فیلم عشق است که برجسته شده. او عاشق خداوند و مادرش است. شاید اگر جواب مطلق به طرف مقابلش نمیدهد به خاطر مشکلات روزگار و هراس شکسته شدن حرمت های اوست. عشق در «گهواره ای برای مادر» به وفور دیده می شود. آن ابراز علاقه یکی از گره های فیلمنامه به حساب می آید و ذهن مخاطب اینطور درگیر می شود که شاید چند وقت دیگر او به آن جواب دهد.
ریتم کند ویژگی جدایی ناپذیر یک فیلم دینی است؟
الزاما اینطور نیست. فیلم های دینی با ریتم تند هم وجود دارد، اما هر فیلمسازی نگاه خودش را دارد. یکی از مواهبی که یک اثر دینی می تواند داشته باشد، مباحث اخلاقی است. قرار است تمام دین به انسان آرامش دهد و این آرامش به دور از تندی و تنش است. «الا بذکر الله تطمئن القلوب» . با یاد خداوند دلها آرام می گیرد. در فیلم پرستاری به نرگس می گوید مادرت نماز بخواند یا نخواند چه فرقی دارد؟ خدا او را بخشیده . نرگس جواب می دهد او برای تشکر یا بخشایش نماز نمی خواند. می خواند که آرام باشد. من آرامش مفهومی فیلم و آرامش محتوایی سینما را در این فیلم اینطور دیدم. من تمایل نداشتم آرامش و زبان موضوع را در ساختار فیلمم به تندی بکشانم. در طراحی فضاها و دکوپاژ و شخصیت پردازی ها ساختاری برای فیلم تعیین می کنم که منتقل کننده آرامش باشد.
انتخاب الهام حمیدی برای این نقش کمی کلیشه نبود؟
همه چیز بستگی به نوع انتخاب های خود ایشان دارد. شاید ترجیح خود خانم حمیدی این است که اینطور بازی کند، اما من در یک جمله می توانم بگویم شاید قسمت ایشان این نقش بود.
از زمان اکران فیلم تان رضایت دارید؟
به هر حال هر کارگردانی دوست دارد در بهترین زمان ممکن فیلمش را اکران کند و مخاطب بیشتری هم داشته باشد، اما با توجه به مفهوم و نگرش این فیلم، ماه رمضان می تواند زمان خوبی برای اکران باشد. در یک نگاه کلی اما گرما و روزه داری باعث ریزش مخاطب می شود و این تنها مختص به فیلم من هم نیست. با این وجود مخاطب خودمان را داریم. چه در جشنواره ها و چه در اکران. تماشاگرانی که فیلم را می بینند با رضایت و عشق مضاعفی به مادر از سالن بیرون می آیند و این یعنی من به عنوان فیلمساز کارم را انجام داده ام. مگر یک فیلمساز چند حرف می تواند بزند؟ در این همهمه و شلوغی اجتماع فیلمی ساخته ام که مردم را مهربانی دعوت میکند و شاید همین کافی است.