به گزارش سوره سینما ، در پنجمین قسمت از ویژه برنامه «نقد سینما» در بخش نقد سینمای ایران فیلم «چهارانگشت» با حضور امیررضا مافی و آرش خوشخو به نقد گذاشته شد و در میز پرونده این هفته نیز منوچهرمحمدی و غلامرضاموسوی نگاهی به «رده بندی سنی فیلمها در ایران» انداختند.
«نقدسینما» که محصول مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری است در اولین بخش با گفتوگوی «محمدرضا رضاپور» سردبیر برنامه تلویزیونی نقدسینما در میز خبر برنامه پیرامون حواشی رحمان۱۴۰۰ شروع شد و وی در این زمینه گفت : موضعی که درباره رده بندی سنی، خشونت، شوخیهای جنسی و… داریم، مختص این فیلم نیست بلکه نسبت به فضای چند ساله سینمای ایران است، که باید با عکس هوایی و نگاه ماکروسکوپی بررسی شود.
وی ادامه داد : من فکر میکنم صداوسیما مانند نظام که با سعهصدر با همه طیفها کار میکند، باید اجازه دهد که بچههای این مملکت، حرف خود را در آنتن تلویزیون این کشور بزنند. این حرفها باید در دل خانواده زده شود. کار رسانه ضریب دادن به موضوعات و مشخص کردن اولویتهاست.
وی افزود: به اعتقاد من الان باید نقد را به سمت ارشاد برد که احساس میکند نباید پاسخگو باشد. دوره اینکه اگر ما به موضوعی نپردازیم، لاجرم افکار عمومی آن را فراموش میکند، گذشته است.
وی معتقد است : در واقع، سکوت مطلق وجود ندارد، زیرا رسانههای مجازی این فرصت را در اختیا دارند که به موضوع بپردازند. دوستان در «صداوسیما» باید حمایت کنند و اجازه دهند که همه گروهها وارد بحث شوند و با هم گفتوگو کنند.
وی همچنین متذکر شد : در نشست آقای شریدر در جریان جشنواره جهانی فیلم فجر، ایشان به این قضیه اشاره کردند که در ایران هیچ کس اجازه ندارد فیلم سیاسی بسازد، حال آنکه در همین جشنواره قبل فیلمهای تند سیاسی علیه نظام ساخته شد.
وی تاکید کرد : به عنوان نکته تکمیلی، بحثی که اتفاقا با «رحمان۱۴۰۰»شروع شد، حاصل فرسودگی شیوههای صدور پروانه نمایش است.
در ادامه میز پرونده نگاهی به رده بندی سنی فیلمها در ایران غلامرضا موسوی گفت : با رده بندی موافق هستم زیرا میتواند ممیزی را کم کند اما چگونگی اجرای آن مهم است. در سال ۱۳۴۵ رده بندی برای اولین بار با مصوبه هیئت وزیران وارد نظام سینمایی ایران شد. در آن دوره فقط دو رده +۱۸و-۱۸ وجود داشت اما درست اجرا نشد.
وی ادامه داد : این جمع باید متشکل از خانوادهها، «ان جی او»هایی نظیر انجمن اولیا و مربیان، روانشناسان باشد. اگر تهیهکنندگان بفهمند فیلمشان در ردهبندی خاصی است و امکان کاهش تماشاگر وجود دارد خود دست به ساختار فیلم خواهندزد، نظیر آنچه در هالیوود رخ میدهد. ردهبندی همچنین میتواند به اکران فیلمهای اجتماعی مانند «خانه پدری» کمک کند.»
وی یادآور شد: در سال ۱۹۴۸هیئتی شامل اولیای کودکان و نوجوانان میآید و از روی واقعیتها و فرهنگ خانوادهها موارد اعمال درجه بندیها را با مشاوره تعیین میکنند از همان سال تا بهحال خیلی از فیلمسازها با اعمال درجه بندی روی فیلمهایشان تلاش میکنند اثر خود را اصلاح کنند تا با انتشار نسخه خانوادگیتر مخاطبهای بیشتری را برای فیلم خود جلب کنند.
منوچهر محمدی نیز در ادامه این مبحث گفت : بعد از انقلاب رده بندی وجود نداشت و این مفهوم در دو سال اخیر برای چند فیلم اتفاق افتاد. فضای فیلمسازی دهههای گذشته چنین نیازی را ایجاب نمیکرد و موضوع به ممیزی منتهی میشد. ردهبندی به دو دلیل کاهش ممیزی و جلب نظر فیلمسازان به موضوعات جدید متناسب رده بندی بسیار مهم است.
وی افزود: شورای درجهبندی باید متفاوت از شورای بازبینی باشد زیرا نوع فعالیت آنان متفاوت است. مرجع ردهبندی نباید منشا دولتی داشته باشد و نباید به صنوف سینمایی از جمله صنف تهیهکنندگان متعلق باشد زیرا بحث منفعت سینماگران آن را منحرف میکند. این جمع باید نظیر هیئت منصفه باشد و از طرف سینماگران و خانوادهها دارای اعتبار باشد.
محمدی معتقد است: رده بندی بر خلاف تصور تنها به صحنههای جنسی و اروتیک سینما محدود نمیشود، بلکه دایره کار خیلی گستردهتر از این حرفها است. ما فیلمهای توقیفی بسیار با موضوع مواد مخدر داشتیم. یکی از موارد ممیزی حذف صحنههای مصرف مواد مخدر است. یکی از دلایلی که فیلمهای مواد مخدری ما بیاثر است این است که اعتیاد دور از واقعیت نشان داده میشود. فیلمی پیش از انقلاب در آبادان دیدم که سینمای آمریکا آنقدر اعتیاد را وحشتناک نشان داده بود که من هنوز از آن وحشت دارم. اما در سینمای ما حتی در فیلم خوش ساختی مثل متری شش و نیم این چنین تصویری نداریم.
بهروز افخمی یکی دیگر از منتقدینی بود که اشاره کرد: حالا که آقایون موافق درجه بندی هستن و اینکه خودشان از افراد دستاندرکار سینما هستد، چرا اینقدر دیر به این موضوع ورود پیدا کردند؟
منوچهر محمدی در پاسخ گفت:در واقع ابتدا دولت باید احساس نیاز به این موضوع رو پیدا کند. دولت باید یک گام به سمت جامعه مدنی عقبنشینی کند و این حق را به جامعه مدنی دهد. ما سبک شناسان و روانشناسان و اساتید دانشگاه بسیار داریم که میتوانند وارد شوند و نیازی به شورا حکومتی نیست. یکی از جاهایی که میتواند این شورا را طراحی کند خانهسینماست.
غلامرضا موسوی نیزعنوان کرد: به گمانم خانه سینما خودش میتواند این راهکار را معرفی کند. آموزش پرورش، انجمن اولیا و مربیان، آموزش عالی، نیروی انتظامی، قوه قضاییه و متخصصین در کنار هم میتوانند با مشاوره و تبادل نظر در تکمیل نظریه نهایی به هم کمک کنند. اگر شورایی با این وزانت ایجاد شود خانه سینما هم میتواند پاسخ علمی و دقیقی به اعتراضات و شبهات وارده به آثار سینمایی بدهد.
میز نقد فیلم سینمایی «چهارانگشت»
آرش خوشخو در این بخش از برنامه عنوان کرد: فیلم چهار انگشت در چندجریان تعریف میشود: اول، جریان فیلمهای تایلندی؛ تایلندیها تصمیم گرفتند در تهران جشنوارهای برای تبلیغ تایلند در جهت معرفی و جذب توریست از ایران برگزار کنند. خانم یایا یکی از این فیلمهاست که تصویری ایدهآل از مناظر، پلیس و مردم تایلند ارائه میدهد.
وی افزود: جریان دوم، سوژه چهرههای مذهبی در موقعیت نابهنجار است، که از سوژههای مورد علاقه سینمای ایران است که فیلم پارادایس که هفته گذشته به آن پرداختیم از همین جریان بود. «چهارانگشت» هم ادامه این داستان است. دو چهره مذهبی و سنتی داستان که به کامبوج و تایلند سفر میکنند. جریان سوم هم مربوط به آقای «منوچهر محمدی» است که فیلمنامههای خیلی خوبی مثل «طلا و مس» را در کارنامه دارد. اما چیزی که عجیب است این است که «محمدی» چگونه از «طلا و مس» به «چهارانگشت» رسید؟
دکتر امیررضا مافی نیز در این زمینه به ادامه بحث درباره «چهارانگشت» پرداخت و گفت: فیلمنامه چند تکه و فراز دارد و موقعیتهای تکراری و بدون پشتوانه میآیند و در فیلم قرار میگیرند. فیلم خیلی تکراری و چیز جدیدی برای عرضه ندارد. ما در این فیلم تنها با چند تیپ و موقعیتهای تکراری رو به رو هستیم. یک شخصیت غیر مذهبی و یک شخصیت مذهبی که به قدرت وصل است، که این دو رو به روی هم قرار میگیرند.
وی متذکر شد: آقای افخمی شما در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید با فیلمهای طنز موافقید اما میخواهم بگویم که هر فیلم_طنزی قابل اعتنا نیست. فیلمهایی مثل رحمان۱۴۰۰ و چهارانگشت باعث تنزیل سلیقه مخاطب میشوند. در فیلم «رحمان۱۴۰۰»، چه حرفی میخواهیم بزنیم؟ بگوییم آقازادگی بد است؟ فیلم واقعیاتی را از بطن جامعه گرفته و با آنها شوخی میکند، تا بواسطه آن مردم را به سینما بکشاند.
وی ادامه داد: این فیلمها، «رحمان ۱۴۰۰» و «چهارانگشت»، واقعیت را به ما نشان نمیدهند بلکه آن را وانموده میکنند، «وانموده»یعنی واقعیت را به ما نشان نمیدهند بلکه باعث به ابتذال کشاندن آن میشود و اینجا ابتذال به معنای تقلیل دادن یک واقعیت مهم است، نه مستهجن. به این معنا که آنقدر واقعیت سخیف و مبتذل به تصویر کشیده میشود که میزان حساسیت مردم به آن کم میشود.
بهروز افخمی در این راستا ادامه داد: این مسئله در فیلمهای خبری مانند فیلم جنایتهای داعش، زخمی و کشته شدن مردم سوریه که با مکرر نشان دادن آنها سبب از بین بردن حساسیت مردم نسبت این صحنهها می شود، ممکن است صدق کند، اما در مورد فیلم کمدی شک دارم که اینطور باشد. اصولا بنای فیلمهای کمدی بر مبالغه است. مردم میدانند که در فیلم کمدی نباید چیزی را جدی بگیرند.
دکتر امیررضا مافی نیز خاطرنشان کرد: جنس تاثیر فیلم در مردم معرفتی و شناختی است و مانند فرمول نمیتوانیم بگوییم که این فیلم این تاثیر را دارد. مسائل داغ در فیلم «چهارانگشت» به تکراریترین شکل ممکن بیان میشوند. در «وانمایی» علاوه بر گرفتن جای واقعیت، واقعیت کتمان هم میشود. کاری که دیزنیلند میکند و آمریکای واقعی را کتمان میکند.
وی افزود: ما در فیلم یک شخصیت مذهبی را بهشدت کاریکاتور میکنیم و بعد میگوییم رفته حج. حجش کجاست؟ تایلند! این وانمایی از ترسیم چهره مذهبی در پرده سینماست. ما دچار نقصان شدهایم ما در مسیر تنزیل سلیقه مخاطب قرار گرفتهایم.
آرش خوشخو بحث را با این مبحث به پایان رساند که: مشکل من با فیلم این است که خوب ساخته نشده و بسیار تکراری است و پای مسئله همگرایی دینی که باب طبع مردم ماست را به میان میکشد و قرائتی از این همگرایی ارائه میدهد که فکر کردن در مورد آن بسیار سخت است. آقای منوچهر محمدی، همانطور که در آثارشان همچون مارمولک، زیر نور ماه و… میبینیم، در بازنمایی چهرههای مذهبی و تقابلشان با مردم، تخصص دارند.
شایان ذکر است برنامه «نقد سینما» محصول مرکز انیمیشن و تلویزیون حوزه هنری جمعه ها ساعت ۲۲ روی آنتن شبکه ۵ سیما می رود .