سوره سینما – مرضیه فرزعلیان : نشست تحلیلی «چالش نظارت در سینمای ایران» با حضور: محمدعلی حسین نژاد عضو شورای پروانه نمایش و عضو شورای علمی مدرسه ملی سینمای ایران، امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون و عضو هیات مدیره انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران، محمدتقی فهیم منتقد و تحلیل گر حوزه فرهنگ، علی قائم مقامی تهیه کننده و عضو هیات مدیره خانه سینما، رضا اورنگ نویسنده و کارشناس سینما، سیدمحمد حسینی نویسنده و مدیر مرکز تولید متن حوزه هنری و یزدان عشیری مدیر روابط عمومی و محافل سازمان سینمایی حوزه هنری برگزار شد.
بیماری و فرسودگی ساختارهای نظارتی
در ابتدا یزدان عشیری، ضمن اشاره به اهمیت موضوع نظارت بر فیلم ها و حواشی که بر اثر نبود اقتدار و مکانیسم مشخص هر از گاهی، در این زمینه پیش می آیدگفت: نظارت بر فیلم های سینمایی همیشه دچار چالش و مناقشه بوده است. در دولت های مختلف فیلم هایی داشته ایم که با وجود پروانه ساخت و حتی پروانه نمایش با بن بست هایی روبرو شدند و می شوند و در زمینه نظارت و ارزشیابی آن ها با نوسانات و قبض و بسط هایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی مواجه ایم. یا نهادهایی چون: حوزه هنری، شهرداری، تلویزیون و … نسبت به محتوای برخی فیلم ها، خط و مشی ها و ارجاعات موجود در آن ها حرف دارند. بنابراین، همیشه با نوعی مشکل در کیفیت نظارت بر فیلم ها روبرو بودیم و هستیم. اکنون، این سوال مطرح می شود که آیا ما قانون مدونی برای رسیدگی به محتوا و مضمون فیلم ها نداریم؟
وی افزود: در شرایطی که آیین نامه فیلم و نمایش در دهه اول انقلاب اسلامی تصویب و بعدها در دوره اصلاحات بازنگری شده است، این شائبه به وجود می آید که آیا امروز این آیین نامه نیاز به بازنگری، تغییر و تحول و پالایش دارد و یا اعمال سلیقه برخی مدیران فرهنگی منجر به رفتاری فرا قانونی و یا به تعبیری دیگر، رفتاری «فرو قانونی» در سینما و تداخل در چرخه اکران فیلم ها شده است؟ در هر صورت این مشکلات، تبعات و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی را به دنبال دارد که نهایتا، به هزینه بر شدن سینما و تجربه های تلخی نظیر پایین کشیدن فیلمی از پرده سینماها دارد. در حالی که می توانستیم با تدبیر و مدیریت نرم و بدون خدشه دار شدن ساحت سینما نسبت به رفع موضوع و ایرادات محتوایی این فیلم ها اقدام کرد.
عشیری اذعان داشت: توقیف پروپاگاندایی فیلم های اکران بیش از هر چیز، نشانه فرسودگی و غیرهوشمندی دستگاه های نظارتی است. این رویه، بسیار بد، خطرناک و پرهزینه است که می تواند اعتبار و وجهه سینما و نهادهای ناظر بر آن را زیر سوال ببرد و نشانه عدم تعامل سینماگر با بدنه مدیریتی آن است. بنابراین، در این نشست می توانیم به وضعیت، ساختار، ماهیت آئین نامه نمایش و جایگاه و سهم نهاد دولتی ناظر را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم.
آیین نامه محکم و قابل استنادی در سینمای ایران وجود ندارد
سید رضا اورنگ منتقد سینما و روزنامه نگار با اشاره به اهمیت نظارت بر فیلم ها گفت: بحث نظارت در همه جای دنیا وجود دارد و هیچ کشوری از این مهم مستثنی نبوده و نیست، اما تفاوت عمده ای در نظارت بر سینمای ایران و دیگر کشور ها وجود دارد. در کشورهای صاحب سینما و دیگر کشورها، آیین نامه ها روشن و خط قرمزها مشخص است.سینماگران این دستورالعمل و خط قرمز ها را به خوبی می شناسند و به آن عمل می کنند.هیچ فردی هم نمی تواند اعمال سلیقه کند.
وی عنوان کرد: در زمان پهلوی اول توسط اداره سانسور برای اولین بار آیین نامه ای برای تولید فیلم نوشته و ابلاغ می شود.در بندهای این دستورالعمل همه چیز واضح و مشخص آورده شده است. سینماگران می دانستند که اگر از این چارچوب پا را فراتر بگذارند جلوی ساخت و نمایش فیلم آنان گرفته خواهد شد،بنابراین به آن عمل می کردند. در دوره پهلوی دوم این آیین نامه دچار تغییراتی شد،اما همچنان خط قرمزها برای فیلمسازان روشن بود. بنابراین علت مردود شدن فیلم ها و نگرفتن مجوز نمایش مشخص و فیلمساز نسبت به عدم رعایت آن آگاه بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قانون و آیین نامه محکمی برای تولید فیلم نوشته نشد.آیین نامه ای که در سال ۱۳۶۱ نوشته و ابلاغ شد،به علت قابل تفسیر بودن،همواره فیلمسازان و مدیران را دچار مشکل می کرد و می کند.هر کس که در طول این سال ها مسند نشین سازمان سینمایی شده،تغییراتی به دلخواه ایجاد و این آیین نامه را تفسیر به رای کرده است.فیلمسازان قریب ۴۰ سال است که بلاتکلیف هستند و نمی دانند خطوط قرمز ها چیست؟زیرا آیین نامه به طور روشن بیان نکرده و هر بندش جای تفسیر دارد.اگر به طور مشخص و روشن،خطوط قرمز ها به سینماگران ابلاغ شود،بی شک مشکلات نظارت به حداقل خواهد رسید،زیرا تکلیف همه مشخص است و اعضای شورای پروانه و برخی از مدیران نیز نمی توانند اعمال سلیقه کنند.
اورنگ عنوان کرد: بعد از سال ها تجربه فرهنگی در سینما، هنوز ندیده ام برای جلوگیری از اکران یک فیلم یا ندادن پروانه نمایش به آنها ،به بند هایی از آیین نامه موجود استناد شود!وقتی به فیلمساز جزییات مردود شدن فیلمش را نمی دهند و سندی در اختیار وی قرار نمی دهند،پر واضح است که به کار شورای پروانه نمایش اشکال گرفته و شاکی باشد.
چون آیین نامه ها و مقررات در ایران،همیشه تفسیر به رای شده و مسوولان اعمال سلیقه می کنند،باید لایحه ای مشخص با نظر کارشناسان درجه یک سینمای ایران تهیه شده و در هیات دولت مطرح شود.پس از تصویب در این هیات آن را به صحن مجلس برده که پس از تصویب به صورت قانون در بیاید تا مدیران سینمایی و برخی فیلمسازان نتوانند از آن تخطی کنند.بدون قانون مصوب مشکلات همچنان پابرجا خواهد بود.
وی افزود: در مباحث توقیف فیلم ها دو نکته اساسی وجود دارد. اگر فیلمی برای گرفتن مجوز دچار مشکل شد، یا فیلمساز و تهیه کننده برخلاف آیین نامه موجود در ساخت تخطی کرده اند و یا اعمال سلیقه مدیران منجر به رد یا توقیف آن شده است. بنابراین اگر چارچوب محکمی برای نظارت وجود داشته باشد هرگز سینمای ایران با این مشکلات روبرو نشده و نمی شود. اگر هنگام دادن پروانه ساخت نظارت دقیق تر و بهتری روی فیلمنامه وجود داشته باشد،از همان ابتدا می توان مشکل را حل و به تهیه کننده نیز نکات را گوشزد کرد.در این صورت اگر فیلمساز و تهیه کننده تذکر شورای پروانه ساخت را جدی نگرفته و در فیلمنامه اعمال نکنند،شورای پروانه نمایش نیز می تواند به آن استناد کرده و به فیلم مزبور مجوز اکران ندهد، چرا که مشخص می شود کارگردان و تهیه کننده تذکرات را جدی نگرفته و در فیلم اعمال نکرده اند. اعمال سلیقه مدیران نیز مشکلی است که نظارت ها را زیر سوال برده و مشخص می کند ،هر فردی که در این جایگاه ها قرار گرفته مقررات را تغییر داده است. اگر در سینمای ایران قانون مدون و مصوبی وجود داشته باشد که همه مکلف به اجرای آن باشند،هرگز نه فیلمسازی می تواند تخلف کند و نه مدیر یا عضوی از شورای نمایش اعمال سلیقه،زیرا مصوب مجلس است و احدی نمی تواند در آن تغییر ایجاد کند.فقط در صحن مجلس و با تصویب نمایندگان می توان در آن تغییرات ایجاد کرد.
اورنگ گفت: مشکلی که برای فیلم «رحمان ۱۴۰۰» پیش آمد و منجر به پایین کشیدن آن از روی پرده شد،بسیار عجیب و حیرت آور است. دلایلی که مدیر مربوطه برای این عمل ذکر کرد و در رسانه ها منتشر شد،بسیار خنده دار است! زیرا امکان ندارد چنین اتفاقی بیفتد.مگر می شود ایرادی را که به فیلم گرفته و به تهیه کننده ابلاغ کرده اند،وی این تغییرات را در فیلم پیاده نکند؟کارگردان نیز اصلا نمی تواند خودسرانه تصمیم بگیرد که ایرادات گرفته شده را در فیلم اصلاح نکند، چرا که راش ها در اختیار تهیه کننده است و هر گونه تغییر در فیلم با اطلاع وی انجام می شود.تهیه کننده فیلمی را که توسط شورای پروانه اصلاحات خورده را به کارگردان می دهد تا اشکالات را برطرف کند.پس از رفع اشکال نیز فیلم را با دقت بازبینی می کند تا اصلاحات انجام شده باشد.سپس دوباره به شورای پروانه ساخت می برد تا برای نمایش کد بگیرد.بنابراین نمی توان باور کرد که کارگردان یا تهیه کننده بدون هماهنگی تصمیم گرفته باشند در برخی از سینما ها نسخه اصلاح نشده را به نمایش بگذارند! مگر می شود بازرسان حاضر در سینماها ایرادات فاحش این فیلم را ندیده و گزارش نکرده باشند؟ مسوول مربوطه گفته بود بازرسان ما فقط به سینماهایی رفته بودند که نسخه اصلاح شده را نمایش می دادند،برای همین متوجه خلاف نشده اند!این اظهار نظر واقعا باور نکردنی و خنده دار است.چرا سازمان سینمایی بعد از گذشت حدود یک ماه از اکران متوجه این موضوع شده است؟!اگر فیلم «رحمان۱۴۰۰» از مقررات تخطی کرده است،چرا اعلام نکردند به دلیل کدام بند این آیین نامه جلوی ادامه نمایش آن را گرفته اند؟
این منتقد سینمایی تاکید کرد: طبق ادعای مسوولان مربوطه، تهیه کننده مرتکب خلاف شده و در چند سینما نسخه اصلاح شده را نمایش داده است،اگر چنین است،پس چرا سازمان سینمایی جلوی اکران این فیلم را در سینماهای حوزه هنری و دیگر سینماهایی که نسخه اصلاح شده را نمایش می دادند نیز گرفت؟! همه این موارد نشان دهنده این است که قانون و آیین نامه محکم و قابل استنادی در سینمای ایران وجود ندارد.اگر قانونی مصوب مجلس وجود داشت،هرگز چنین اتفاقاتی در سینمای ایران رخ نمی داد و سینما گران هم مدام با مشکلات دست و پنجه نرم نمی کردند.
ضرورت تغییر مدیران
محمدتقی فهیم منتقد و تحلیل سینما بر دردسر های نبود نظارت در سینما تاکید کرد و اظهار داشت: بحث نظارت در کشور ما واقعا جدی است و هزینه های زیادی را برای هنر و سینما تراشیده و بارها، دردسرساز شده است. تفاوت بین نظارت و سانسور بسیار مخدوش است. من معتقد هستم قانون و آیین نامه وجود دارد اما به روز نشده است. بنابراین، بحث مهم تر وجود آدم هایی است که قانون را نمی شناسند و فرق بین نظارت و سانسور را نمی دانند.
وی یادآور شد: درک ما از قانون مهم تر از خود قانون است این در حالی است که ما در درک ممیزی محتوا و تفکر فیلمسازان و بحث نظارت در حوزه حفظ حریم ارزش های جامعه مشکل داریم و با ناتوانی مسئولان در شناخت آن روبرو هستیم. به نظر بنده همیشه کم سوادترین آدم ها در حوزه نظارت کار می کنند. در این خصوص فارغ از وجود دانش آکادمیک، به کم سوادی اجتماعی و عدم درک هنر تاکید می کنم. مشکل عدم نظارت مربوط به زمان حال نمی شود.
در برابر ابتذال و بی حیایی مقاومت می کنیم
فهیم معتقد است در برخی موارد نظارت با سانسور اشتباه گرفته می شود و نظام با تمام ظرفیت خود در حمایت از اندیشه ها چراغ سبز نشان می دهد که ما از هرگونه اندیشه و آزاد اندیشی حمایت می کنیم ولی خطر قرمز های خودمان را داریم و در برابر ابتذال و بی حیایی مقاومت می کنیم و با سانسور تفکر و اندیشه در مواقعی که دست روی مقوله های جدی و حساس می گذارند، به مقابله خود ادامه می دهیم. بنابراین ناتوانی در شناخت، بلایی جبران ناپذیری بر سر آثار هنری است چرا که از طرفی آثار و هزینه روانی فیلمسازان و از طرف دیگر هزینه گزافی برای نظام تراشیده شده و فیلم را درگیر سانسور می کند.
وی اطلاع مسئولان بالادست از اهمیت نظارت و قراردادن افراد قادر به درک هنری و شناسایی مقوله های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را راهکاری برای بهبود وضعیت نظارت در سینما دانست و خاطر نشان کرد: در سطوح مدیریتی سینمای امروز این قضیه کاملا برعکس است و مدیران با بی توجهی به بحث نظارت ها منجر به بروز پدیده ای چون فیلم «رحمان ۱۴۰۰» شده اند تا از بی سرو سامانی نظارت ها در سینما استفاده شده و نسخه مد نظر تهیه کننده به راحتی در سینما اکران شود. بحث این فیلم تنها توقیف نیست چرا که اتفاقی بالاتر از این در سینما افتاده است که منجر به آبروریزی شده و این فیلم اولین و حتی آخرین مورد در لطمه به سینمای ایران نبوده است. به طور کلی کم سوادی در حوزه نظارت باعث خلط مبحث سانسور و نظارت شده و منجر به فراری دادن و انزوای سینماگران و آسیب به سینما شده است.
این منتقد سینما، بازنگری و بازسازی سیستم نظارت سینما را راهکار بهبود وضعیت نظارتی دانست و اذعان داشت: در صورت تحول و ارتقاء می توان در سینما پیشرفت کرده و با تغییرات بنیادی در حوزه مدیران اصلاحات در این سیستم را به سرانجام رساند. همچنین، مشاهده می شود که عدم آگاهی و بی سوادی برخی مدیران نسبت به حوزه مسئولیت هایشان، نظارت را در قالب سانسور حاکم کرده که این روند، در رسانه ها هم رخنه کرده و ما را در زمینه «آدم های پرسشگر» دچار خلا و کمبود کرده است.
فهیم خواستار تغییر مدیران شد و خاطرنشان ساخت: جا به جایی مدیران امروزی با آدم هایی که رویکرد آگاهانه و اصیلی در این حیطه دارند می تواند به بهبود وضعیت کمک کند. در این میان شوراها، نیز، قادر به تاثیرگذاری هستند به شرطی که با آدم های با کفایت و آگاه روبرو باشیم و صرفا، بر سوق دهی به صبفه آکادمیک و علمی این افراد تاکید نکنیم. لذا با تغییرات اساسی و جا به جایی، فارغ از سانسور می توان به وضعیت نظارت ها سامان بخشید.
با تنبیه خاطیان، از حیثیت سینما دفاع کنید
امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون گفت: بنده به عنوان تهیه کننده فیلم، سه دهه ای می شود که با نظارت بر فیلم ها درگیر هستیم. در شرایطی که این نظارت ها کاملا سلیقه ای اعمال می شود و با تغییر مدیران نیز تغییر می کند. ما تهیه کننده ها هیچ وقت نمی توانیم درست و غلط را تشخیص دهیم. برای نمونه می توانم به فیلم هایی اشاره کنم که مجوز نمایش دارند اما حوزه هنری در اکران آن مشارکتی نمی کند که البته من حق می دهم چرا که بعضی فیلم ها واقعا، دارای ابتذال هستند. در بحث نظارت، سانسور و نظارت باهم عجین شده و در کاربرد تقریبا یکی شده اند.
وی در خصوص اکران و توقیف فیلم «رحمان ۱۴۰۰» افزود: اکران نسخه اصلاح شده این فیلم در سینماهای حوزه هنری و پخش نسخه اصلی آن در دیگر سینماها تجربه بدی در حوزه نظارت ها بوده و تهیه کننده متخلف باید تنبیه شود. در واقع، حیثیت سینمای ما را خدشه دار کرده و به واکنش رسانه های خارجی هم رسیده است.
شریفی یادآور شد: نظارت بر سینما باید بر اساس قانون باشد همانگونه که خط قرمزها در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مشخص شده و سالهاست با تغییر مدیران تغییری در قوانین برنامه سازی ایجاد نمی شود. اما در سینما تکلیف مشخص نیست و متاسفانه با ورود گروه های مافیایی به سینما حتی قدرت اکران فیلم ها هم در دست این افراد قرار گرفته و در مورد نمایش فیلم ها سلیقه ای تصمیم گیری می شود و این حیثیت سینما را نشانه گرفته است. فیلم «رحمان ۱۴۰۰» اگر مال بنده بود قطعا در مرحله ساخت با ممانعت روبرو شده بود. من به عنوان یک تهیه کننده هر نسخه ای از فیلم را که تحویل می دهم کد دریافت می کنم و نمی دانم چگونه امکان دارد نسخه های فیلم «رحمان ۱۴۰۰» در سینما ها باهم متفاوت باشند.
عضو هیات مدیره انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران، وظیفه شورای نظارت و ارزشیابی را گرفتن تعهد از فیلمسازان دانست و یادآور شد: تعهدات برای بعضی فیلمسازان روند متفاوتی دارد و در این میان گروه مافیای سینما در گرفتن پروانه ساخت ونمایش موفق هستند که از نظر بنده این نگاه و صرفا دادن پروانه ساخت و نمایش نظارت محسوب نمی شود. در اصل، ما نظارت صحیحی بر فیلم ها نداریم.
ابتذال، حق فیلم های خوب را ضایع می کند/ غفلت مسئولان از مخاطب شناسی اجتماعی
محمدعلی حسین نژاد عضو شورای پروانه نمایش، در پاسخ به سوال آیا در نظارت بر فیلم ها قانونی وجود دارد یا خیر ؟ گفت: پاسخ به این سوال به بحث کلی تری از سطوح جامعه برمی گردد، تا بتوان میزان تاثیرگذاری قانون را بررسی کرد. در واقع فرهنگ، رفتارها و تعاملات عمومی بیش از اینکه متکی به قانون باشند به عرف و نرم ها بستگی دارند و مثال ساده آن ترافیک است. در کشوری که قانون باشد، تا زمانی که نرم ها و هنجارهای اجتماعی اصلاح نشود کاری پیش نمی رود و قانون تاثیری نخواهد داشت. در رفتارها و تفکرات اجتماعی نیز نرم ها هستند که حاکمیت می کنند و قانون، حتی ارزش ها و باورهای اعتقادی هم نقشی در رفتارهای اجتماعی ندارند.
وی خاطرنشان کرد: فرض کنیم در سینما قانون را عوض کردند آیا همه چیز درست می شود؟ یا در تلویزیون که مثلا قانون مدون داریم آیا همه چیز درست می شود ؟ آیا ما دیگر خروجی مبتذل نخواهیم داشت؟ بر اساس مطالعات انجام شده ، بی خاصیت ترین صدا و سیمای دولتی در دنیا، صدا و سیمای ایران است.
عضو شورای علمی مدرسه ملی سینمای ایران معتقد است ابتذال از نظر من چیزی است که سطحی، شعاری و کپی باشد و لزوما، هم این اتفاق در فیلم های کمدی نمی افتد و اتفاقا، این فرآیند می تواند در فیلم های جنگی و اجتماعی نمایان شود. و باید گفت ابتذال به مفهوم علمی در مقابل اصالت قرار می گیرد. بنابراین، هرچه اصالت کم تر شود ابتذال بالاتر می آید. در واقع، اصالت از درون بر می خیزد و بدیع و زیبا است. اگر فکر و پرداخت سینمایی اصیل باشد ، زیباست و ابتذالی در آن وجود ندارد.
وی اظهار داشت: نظارت در همه جای دنیا هست اما باید ببینیم در چه کشورهایی موفق تر عمل کرده و توانسته با توجه به معیارهای جامعه خود کارکرد بیشتری داشته باشد. در این راستا، ملزم به مطالعه ملاک های موفقیت در دنیا هستیم. در جایی که نظام سینمایی مستمر و مستحکمی وجود دارد و بالاترین نظارت در جهت اعتلای نظام سینمایی صورت می گیرد، خود کنترلی هم وجود داشته و هرکسی خارج از مسیر وارد و در سیستم اختلال ایجاد کند، خود سیستم آن را پس می زند و حذف می کند. اما سوال اینجاست که آیا در ایران واقعا سیستم و ساختار سینمایی وجود دارد؟ معتقدم نظام سینمایی به نحو خوبی شکل نگرفته و افق و آرمانی در آن دیده نمی شود. این درحالی است که فیلم های خوبی هم که ساخته می شود ، به واسطه ابتذال حاکم بر سینمای ما، دیده نمی شوند.
حسین نژاد درباره اهمیت مخاطب شناسی در سینما و توجه مسئولان فرهنگی به آن اذعان داشت: امروزه مخاطب شناسی مهمترین بحث سینماست تا با توجه به آن بتوان در جذب مخاطب موفق عمل کرد. بعد از پخش فیلم باید میزان تاثیرگذاری آن مشخص شده تا بازخورد فیلم و میزان موفقیت آن تعیین شود. زمانی که مشخصات مخاطب مشخص نیست نوع تاثیرگذاری بر آن هم معنایی پیدا نمی کند این در حالی است که همه بر این عقیده هستند ولی کسی در نوع ، روش و شیوه های آشنایی با آن اطلاعی ندارد. سینمای ما متوقف است چرا که با تغییر زمان و تحول نگرش مخاطب، همچنان در همان مرحله مانده است و با این توقف ابتذال را بیشتر کرده است.
ابتذال، خانواده ها را از سینما دور کرده است
عضو شورای پروانه نمایش ادامه داد: بدترین نوع نگرش ها و واکنش ها در غالب سینماگران وجود دارد. در واقع، ابتذال بر سینمای ما غالب است و خانواده های ما را از این عرصه فرهنگی دور کرده است. تا زمانی که ابتذال بر سینما غالب است ما مجبور به دادن مجوز هستیم چرا که در شرایط رخنه و سیطره ابتذال بر فیلم ها، دادن و یا ندادن مجوز و پروانه راه حل مناسبی برای رفع آن نیست و یا باید سیستم اصلاح شود یا سیستم دیگری را در این راستا، رشد دهیم. تجربه نشان داده است باید سیستم به طور کلی درمان شود که برای احقاق آن به نوع دیگری از نگرش نیاز داریم. وقتی سیستم بیمار است از امثال این فیلم ها دفاع می شود و یا باید ما حذف شویم. گیر دادن به امثال فیلم «رحمان ۱۴۰۰» فایده ای ندارد. با وجود چند فیلم نوآور، موضوع ابتذال حل شدنی نیست. این یک تئوری است که اگر یک سیستمی آلوده شود چاره ای جز حمایت و ادامه آن روند نیست.
وی یادآور شد: در کشور ما سیاست های فرهنگی ای که متناسب با نیاز زمان باشد وجود ندارد. همه ما در همه موضوعات استاد هستیم که راه حل بدهیم در حالی که این راه حل ها می تواند وضعیت را بحرانی تر کند چرا که مسائل ما پیچیده بوده و راه حل های ساده نمی تواند جوابگوی آن شود. تنها باید مسئله را شناخت تا خود راه حل پیدا شود.
حوزه هنری و کمک به روند اصلاح سینما
سیدمحمد حسینی نویسنده و منتقد سینما، در خصوص وجود قوانین مربوط به نظارت بر فیلم ها گفت: در آبان ماه ۶۱ به درخواست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از نخست وزیر وقت، آیین نامه ای ۱۷ بندی در خصوص پخش آثار سینمایی در جلسه هیئت دولت تدوین شد و بسیار دقیق و شفاف خط قرمزهای مربوط به این حوزه را مطرح کرده است و اتفاقا، اگر رفتار حوزه هنری هم نگاه کنیم تاکنون منطبق با همین قانون پیش رفته است. بنابراین بنده، معتقدم ما قانون داریم اما بیشتر در فضای ناآگاهی به سر می بریم چرا که از جانب قانون گذار ابلاغی به فیلمسازان صورت نگرفته است در حالی که ابلاغ قانون از جانب مجریان،کمترین کاری است که باید نسبت به آن مبادرت شود. در مقایسه با سایر کشورها، آنچه که در سینمای آمریکا اتفاق می افتد نظارت شفاف بر آثار است اما سینمای ما چند خدایی شده و مدیریت یکسان و عمیقی ندارد.
وی افزود: سینمای ما بیش از مدیر به منتقد دلسوز نیاز دارد که بسیار کم هستند تا در نقد، نگاه کلی ای به سینما انداخته شود. سینما را باید در نمای باز و با نگاه دورتری دید تا بتوانیم درباره خود سینما صحبت کنیم.
حسینی خاطرنشان کرد: چگونگی حل مشکل می تواند با فرایند سینماهای موفق دنیا سنجیده شود این در حالی است که سینمایی نظیر هند که زمانی دیده نمی شد امروز به شدت در خدمت فرهنگ خود بوده و در این امر موفق عمل می کند. نگرش دقیق به قانون و تدوین جدیدی از آن سینمای کشورشان را بهبود و در کنار آن نظارت به جامعه خود را نیز مورد توجه قرار داده است.
وی اظهار داشت: سینمای فعلی ما به دنبال فکرکردن نیست بلکه در پی گذر از اندیشه است. در واقع، نقد ناظر سوم بر فیلم ها بوده و لازم است نظارت اصلی در راستای آگاهی اصلی به مردم صورت گیرد. سیستمی که امروز در سینمای ما به قهرمان تبدیل شده به اومانیسم و ضربه به اجتماع رسیده است و باید به سیستم جمعی دست یابد. پرداختن به فیلم های چند قهرمانی فرایندی است که در دو سال اخیر در سینمای غرب به آن توجه شده و از حالت قهرمان فردی خارج شده اند. ما باید به سمت اندیشیدن در باره سینما برویم. در بیرون از سیستم سینما، نگاه کاسبکارانه ای شکل گرفته که این موضوع، به چالش های نظارت و مشکلات قوت می دهد. بنابراین نگاه کلی به سینما می تواند نظارت را در منظومه کلی بهتر کرده و به این فرایند کمک کند.
مدیرمرکز تولید متن حوزه هنری عنوان کرد: اینکه تلویزیون اثار سینمای غرب را پخش می کند به خاطر برخی محتواهای فطرت گرایانه و عدالت جویانه در آن هاست. درحالی که۸۰ درصد فیلم های ما قابلیت پخش تلویزیون را ندارند چرا که محتوای آنها با فطرت انسانی هم، در تناقض بوده و از لحاظ مضمونی بیمار است. بیماری که قطعا درمان آن ندادن پروانه ساخت و نمایش نیست بلکه به یک نگاه کلی به سینما نیاز دارد که حوزه هنری به نوبه خود با اقدام به اصلاح و تاکید بر گفتمانی متفاوت به این روند کمک کرده است.
وزارت ارشاد، پای مجوزهایش بایستد
علی قائم مقامی تهیه کننده سینما نیز با دیدگاهی انتقادی به مباحث نظارت در سینما یادآور شد: صحبت های من در این مراسم در جایگاه یک مدیر تولید و تهیه کننده است و از جانب هیچ انجمن و صنف خاصی مطرح نمی شود.
وی خاطر نشان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به رعایت آیین نامه مصوب سال ۶۱ است و زمانی که فیلمی مهر تایید کسب می کند وزارت ارشاد باید پای آن مجوز بایستد وگرنه سنگ رو سنگ بند نمیشود.
این تهیه کننده سینما با طرح سوالی از در خصوص نظارت مضاعف حوزه هنری برفیلم ها عنوان کرد: وقتی دستگاه نظارتی و شورای پروانه نمایش وجود دارد دیگر موضوعیتی ندارد که ارگانی همانند حوزه هنری یا شهرداری با نظارت مجدد تصمیم به اصلاح و ممیزی جدید فیلم بگیرد. مجوز فیلم دارای پروانه نمایش را فقط وزارت ارشاد یا دادگاه میتواند لغو کند و مرجع دیگری حق این کار را ندارد.
قائم مقامی در پایان اذعان داشت: من نیز اعتقاد دارم سینمای ما به جای پیشرفت عقب گرد داشته است و حتی کیفیت فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ هم با امروز قابل مقایسه نیست. شورای پروانه نمایش که قرار بود یک شورای سینمایی باشد تقریبا دولتی شده که اتفاق خوبی نیست. نیاز است ساختار شورای پروانه نمایش از اکثریت مدیران دولتی به نفع سینماگران اصلاح شود. قائم مقامی در جواب نظر حسین نژاد که اظهار داشت من نمیتونم با خانواده ام برم این فیلم مبتذل را ببینم. گفت: شما خودتون در شورای پروانه نمایش به این فیلم مجوز دادین.
حسین نژاد عضو شورای پروانه نمایش، در پاسخ به سوال قائم مقامی متذکر شد: حوزه هنری به عنوان سینمادار این حق را دارد که فیلمی را انتخاب کند یا نکند.
عشیری در توضیح پرسش این تهیه کننده سینما گفت: حوزه هنری هیچگاه، راساً، دست به ممیزی فیلمی نمیزند.
وی معتقد است بیش از سه دهه است که مخاطب سینما در نوعی «انسداد و کمیت قلیل» گیر کرده است. این نشست و تحلیل های دوستان تاکیدی است که حوزه هنری با توجه به ساختار معیوب نظارت حتی، از این پس سخت گیری بیشتری کند. ساختار نظارتی آگاه و هوشمندی بر سینما و فیلم ها نداریم و هر از گاه یک گافی از دست بخش نظارتی سر می خورد. از دیگر سوی، باورمان این است که باید «سیکل بسته مخاطب» در سینمای ایران شکسته شود و با گستره بزرگ تری از مخاطب روبرو شویم. شبیه تجربه سینمای هند، کره، ترکیه و … ولی بر مبنای عرف اجتماعی و اعتقادی خودمان. و این اتفاق، با جلب اعتماد خانواده ها ممکن می شود. در وضعیت فعلی به تعبیر «دکترحسین نژاد» با آثار مبتذل زیادی سروکار داریم. این آثار، بدیهی است که خانواده ها را پس بزند. برآیند آسیب شناسی و نظرسنجی که در مجموعه حوزه هنری انجام شده این است که خانواده ها برای حضور در سینما باید احساس امنیت کنند.
به گفته وی، حوزه هنری تلاش می کند نخست فیلم ها را انتخاب کند و اگر فیلمی هم استاندارهای مربوط به اخلاق و صیانت از حقوق و حریم خانواده را رعایت نکرد در صورت امکان اصلاح، پیشنهادات مان را به صاحب اثر منتقل می کنیم. گاه، ممکن است به جای اینکه فیلمی از چرخه اکران خارج شود، آن را اصلاح و سپس، در سینماهای حوزه هنری به نمایش در می آوریم. ضمن اینکه، دی سی پی Dcp فیلم ها توسط پخش کننده فیلم به سینماها تحویل داده می شود.
وی در خصوص حواشی مربوط به پخش نسخه اصلاح شده فیلم «رحمان ۱۴۰۰» در سینماهای حوزه هنری خاطر نشان کرد: حوزه هنری به مجوز ارشاد احترام می گذارد و ای کاش، ارشاد هم به آراء نهادهای متعامل، همفکری و نگاه گروه های مرجع احترام بگذارد و در مسیر نوسانات سیاسی رفتاری فرا قانونی یا فروقانونی پیش نگیرد. حوزه هنری، طبق مر قانون این حق و وظیفه را دارد تا براساس آیین نامه و اولویت ها در سینماهایش، نسبت به نمایش فیلم تصمیم گیری کند. اغلب فیلم های تولیدی وارد چرخه اکران سینماهای حوزه می شوند ولی بعضا،- که اتفاقا، تعدادشان خیلی کم است- به دلائل و ملاحظاتی این امکان را پیدا نمی کنند. از این میان هم، برخی، قابلیت ویرایش و اصلاح را دارند که به صاحبان آثار اعلام می شود. ولی، ممکن است فیلمی به خاطر مغایرت با مبانی اعتقادی و بنیان های اخلاقی وارد این چرخه نشوند. یادآوری کنم فضایی در یکی دو سال اخیر شکل گرفته که خود فیلمسازان- کارگردان و تهیه کننده- در مرحله پیش تولید و فیلمنامه با حوزه هنری تعامل می کنند و دغدغه ها و ملاحظات را می شوند . بدون شک، این تعاملات کمک می کند تا سینما دچار هزینه های بی مورد مرحله اکران نشود.