کارگردان مجموعه خاطرهانگیز «خانه سبز» با انتقاد از عملکرد صدا و سیما از مشکلات مالی و تضییع حقوق هنرمندان گلایه کرد.
سوره سینما- کیانوش نژاد: بیژن بیرنگ جزو معدود آدمهای با سلیقه و خوش قریحه سریال سازی صدا و سیما است. همه او را با سریال محبوب «چاق و لاغر» در دهه ۶۰ و مجموعه های شیرین و نوستالژیک «خانه سبز» و «همسران» میشناسند، او این روزها در شبکه نمایش خانگی حضور جدی تری دارد. بیرنگ بعد از «شام ایرانی» ، مشغول تهیه سریال «عشق تعطیل نیست» شده. مهرانه مهینترابی، الناز شاکردوست و بهنوش بختیاری در این مجموعه حضور دارند. بیژن بیرنگ آرام و بیحاشیه در این گفتگو پس از سالها از مشکلاتش در صدا و سیما صحبت کرد.
آقای بیرنگ پیش تولید سریال «عشق تعطیل نیست» به کجا رسید؟ کی کار را شروع میکنید؟
بیژن بیرنگ: پیشتولید را شروع کرده ایم، هنرپیشه هایمان را هم انتخاب کردیم و انشاالله کار را از هفته آینده با حضور عوامل شروع میکنیم.
حضور پر رنگ بعضی از کارگردان های با سابقه در شبکه نمایش خانگی چه دلایلی دارد؟
این یک اتفاق خوب است و باید از آن استقبال کرد، سوالی که اینجا مطرح میشود این است که اگر در شبکه نمایش خانگی کار نکنند کجا کار کنند؟
منظورتان را شفاف تر میگویید؟
در مورد کارگردان های دیگر که در شبکه نمایش خانگی حضور پیدا کرده اند نمیتوانم نظر بدهم اما در مورد خودم می توانم بگویم که به نظرم راحتترم.
این راحت تر بودن به خاطر فضای شخصی و سلیقهای است که خودتان دارید؟
بله، از نظر من خیلی خوب است که آدم بتواند کاری را بسازد که مال خودش باشد و قانون رایتش برای خودش باشد، در ادامه اگر کارت خوب باشد روی اتفاق مالی آن میتوانی حساب باز کنی. اما ممکن است برای تلویزیون کار کنی و نتیجه اصلا راضی کننده نباشد. ما این همه برای صدا و سیما کار کرده ایم چه نتیجه ای داشته است؟ آقای رسام فوت کردند، از این همه تکرار برنامه هایش چیزی به خانوادهاش رسید؟ چه کمکی به خانواده ایشان کردند؟ هر چه هم اعتراض می کنیم که این رایت تا چند سال است هیچ اتفاقی نمیافتد.به هر حال باید یک جایی این قضیه روشن شود و قانون رایت درست اجرا شود که تا الان این اتفاق نیفتاده است. از طرف دیگر در شبکه نمایش خانگی استقلالی وجود دارد، یعنی آدم کار می کند اگر بتواند بفروشد دوباره هم می تواند کار کند اگر هم نه باید ضعفهایش را درست کند و بعد کار کند.
از این لحاظ به بخش خصوصی سینما نزدیک است؟
بله از این لحاظ مثل سینماست.
فکر میکنید با توجه به فیلمهایی که با بودجه کم و کیفیت نازل در شبکه نمایش خانگی عرضه شد چقدر تماشاگر ما میتواند به محصولات فرهنگی این رسانه اطمینان کند؟
به نظرم مردم تولیدات را داوری میکنند، اولین برنامه ای که خوب باشد مردم آن را می بینند و بعد این اطمینان حاصل میشود همان طور که یک سری فیلم ها در این رسانه باعث دوری تماشاگر شد به هر حال کارهای خوب هم می تواند این ارتباط را دوباره برقرار کند.به نظرم این اتفاق احتیاج به زمان هم ندارد، در بعضی رسانهها نیاز است خیلی بابت همه مسائل کاری زمان هدر بدهی اما اینجا اینگونه نیست، اولین برنامهای که خوب ساخته بشود و بیرون بیاید مردم هم آن را نگاه می کنند.
بیژن بیرنگ،خسرو شکیبایى و مسعود رسام در پشت صحنه خانه سبز
در چند سال اخیر فیلمسازان زیادی از فضای تلویزیون به شبکه نمایش خانگی آمدهاند و در حال حاضر هم داوود میرباقری سریال «شاهگوش» را در شبکه نمایش خانگی شروع کرده، فکر می کنید حسن بزرگ این رسانه در مقایسه با تلویزیون چیست؟
خب اینکه به هر حال هر کسی خودش پول میگذارد و خودش هم می تواند در سود و ضررش دخیل باشد یک نوع استقلال بیدغدغه است، من می توانم پول عواملم را به موقع بدهم نه اینکه در تلویزیون سه سال یک برنامه بسازی و طلبکار باشی و هنوز پولت را ندهند.از طرفی من دولت نیستم، من شخص هستم و اگر حق هنرپیشه و یا کارگر صحنه را ندهم میتوانند از من شکایت کنند و حقشان را بگیرند ولی در صدا و سیما بابت دیرکرد حقوقم از چه کسی باید شکایت کنم و حقم را بگیرم؟
یکی از دلایل خیلی مهم دیگر در این موضوع این است که این رسانه مورد تهاجم شبکههای خارجی نیست، برای من این موضوع خیلی اهمیت دارد، وقتی شما یک برنامه تلویزیونی میسازید و زمان برنامه مترادف می شود مثلا با «حریم سلطان»، «عشق ممنوع» و … دیگر چه تعداد مخاطب برای شما باقی می ماند؟ در جریان انتخابات همه نامزدها به موضوع ماهواره و اینکه مردم با آن مواجه هستند و با فیلم هایی که در شبکه های ماهواره ای تولید می شود ارتباط برقرار میکنند اشاره کردند، این قضیه کاملا جدی است. در این شرایط کجا می توانی برنامهات را پخش کنی؟ من و یا هر فیلمساز دیگری یک برنامه می سازد و مردم آن را میخرند و هر وقت دوست داشتند آن را نگاه می کنند این یک آزادی دو طرفه است. از طرفی دنگ و فنگهایی که در تولید و پخش و ارائه در صدا و سیما است را هم در نظر بگیرید.
به نظرم این به خاطر آشنا نبودن صدا و سیما با کارکردهای سیستم جدید رسانه ای است.
بله، ما هنوز در تلویزیون خودمان یاد نگرفتیم با سیستم های جدید رسانه کار تولید و عرضه کنیم، همه با سیستم های قدیمی کار می کنند، به هر حال ما یک روز باید یاد بگیریم که یک برنامه که در تلویزیون پخش می شود از بین نرود، از آقای میرباقری هم میتوانید بپرسید که وقتی یک کار در تلویزیون ساخته می شود چگونه در مقابل برنامه و سریال های شبکههای ماهواره ای مخاطب خود را از دست میدهد؟
چقدر مسئولین فرهنگی به تمرکز زدایی مخاطبان از یک رسانه و چند رسانه ای کردن نگاه مخاطب به کالاهای فرهنگی اقدام کرده اند؟
به نظرم این اتفاق افتاده است، ممانعتی وجود ندارد.
یعنی با این نگاه مسیر برای فیلمسازان هموارتر شده است؟ به نظر می رسد شبکه نمایش خانگی بیشتر به خاطر حرکات شخصی یک سری از فیلمسازان آشنا، برند قابل اعتنایی پیدا کرده است تا بحث برنامه ریزی مدیران و سیاست گذاری در این بخش، موافقید؟
ببینید اگر از کمک کردن و مسیر هموار کردن منظورتان کمک مالی، وام دادن و بودجه دادن است که من به شما بگویم خیر و بهتر است اصلا این اتفاق نیفتاد چون اصلا ما در شبکه نمایش خانگی به این نوع کمکها احتیاج نداریم. هر جایی که پای وام و ماجراهای دیگر آن پیش می آید یک سری عواقبی با خود به همراه دارد که من نمی توانم آن را بپذیرم. هر کسی که وام می دهد باید نظراتش را در حین کار گوش کنی و این رعایت کردن نظرات باعث می شود از سلایق خودت فاصله بگیری البته منظورم این نیست که از چارچوبهای نظام جمهوری اسلامی بیرون بروی، همه ما به این اصول آشنا و به آن معتقدیم.
تا به حال در نمایش خانگی کسی تقاضای وام نکرده است، این فضا جای کارهای سفارشی، آرتیستیک و جشنوارهای نیست یعنی منظورم فیلمهایی است که دولت بودجه های آن را تامین می کند. بلکه جایی است که شما فیلم و یا سریالی را میسازی و آن را میفروشی.
چه تفاوت اساسی بین بحث سلیقه و نوع نگاه در سینما با شبکه نمایش خانگی وجود دارد؟
در سینما در سال ۵۰-۶۰ فیلم دولتی ساخته میشود که بحث سلیقه و انتخاب فیلمساز تا حدودی مطرح می شود و اغلب با محدودیت مواجه است اما شبکه نمایش خانگی اینگونه نیست فیلمی که خودت میسازی و آن را تهیه کرده ای یا می فروشد یا نمی فروشد.
در بحث اکران چطور؟
در بحث اکران شبکه نمایش خانگی مثل سینما نیست که منتظر بمانی چرا که اکران فیلمهای شبکه نمایش خانگی در سوپرمارکتها است.
به دلیل نبودن قوانین جامع در بحث کپی رایت، اینترنت محفلی است برای بسیاری از فیلم هایی که به شبکه نمایش خانگی وارد می شوند، با این موضوع چگونه کنار می آیید؟
با این موضوع نمی توان کاری کرد ولی شبکه نمایش خانگی امکاناتی دارد که می توان این مسائل را جبران کرد از جمله اینکه من می توانم محصولم را در خارج از ایران بفروشم، اما مثلا در جایی مثل تلویزیون من پس از تولید کارم صاحب هیچ چیزی نیستم، هر چقدر هم می گوییم اتفاقی نمی افتد. آدمی مثل آقای رسام باید عمری کار کند و از ماحصل عمرش هیچ چیز به زن و بچهاش نرسد. ما اگر بقالی می زدیم الان ۴ تا مغازه برای خانواده باقی میماند. حرف از عدالت می زنیم در شرایطی که خیلی ها مثل من از این نوع عدالت راضی نیستند، من راضی نیستم وقتی کار من صدبار پخش می شود، ویدئویش بیرون میآید و فروخته میشود و هیچ امتیازی به من تعلق نمی گیرد.
این بحث به دلیل مشکل مدیریتی در سیستم است؟
نه مشکل قبولی حق است، ما بارها با تلویزیون صحبت کردهایم که چرا حقوق ما را نمیدهید.
این بحث برای ۸ سال گذشته است یا همیشه اینگونه بوده است؟
نه همیشه اینگونه بوده، از اولی که سازمان تاسیس شد همه رایتها متعلق به سازمان صدا و سیما شد و هیچ حق رایتی به کسی داده نشد و هر موقع هم خواستیم گفتند نمیدهیم، مسئولین می خواهند با همان چندرغازی که به سریالها داده میشود آنها را هزاران بار پخشش کنند.
من آرزویم این است که کارم از آنتن پخش شود و دلم می خواهد کارم بیننده های فراوانی داشته باشد و تاثیر فرهنگی بگذارم ولی وقتی شرایطی پیش بیاید که شما نه به لحاظ مالی و نه به لحاظ حقوقی تامین نمی شوید، خسته میشوید.
فکر می کنید با جابه جایی دولت علی رغم وابسته نبودن مستقیم تلویزیون اتفاق خوبی در سیستم مدیریتی و نگرش مدیران آن به وجد بیاید؟
امیدوارم که این اتفاق بیفتد، امیدوارم که ما یاد بگیریم و این را بدانیم که وظیفه دولت اجرا نیست، وظیفه دولت مدیریت است، هر جایی که بخواهد دولت یک چیزی را اجرا بکند خب اشکال به وجود می آید.
همان بحث همیشگی خصوصی سازی که سالهاست گریبان سینما و تلویزیون ما را گرفته است.
بله، البته در سینما بخش خصوصی داریم اما تلویزیون اصلا قبول نمی کند که باید شبکه های خصوصی به وجود بیاید و مدیریت رسانه ای اتفاق بیفتد و تا مادامی که خود دولت بخواهد برنامه بسازد و خودش پخش کند اتفاق خوبی نمی افتد، چون ماجرا به این برمی گردد که شئونات نظام در بسیاری موارد حفظ بشود نمی تواند با رسانه های خارجی رقابت بکند مثل این می ماند که یک نظامی بخواهد برای آحاد ملتش لباس بدوزد بعد شما ببینید چه جور لباسی دوخته می شود.
مثلا بی بی سی یک رسانه دولتی است آیا برنامه آشپزی درست می کند؟ آیا برنامه سرگرم کننده و مسابقه هم درست می کند؟ برنامه ورزشی هم تولید می کند؟ خیر این کارها را انجام نمی دهد، بی بی سی رسانه سخن پراکنی یک نظام است.
تلویزیون ما هم باید یک سری کارهای خاص را انجام بدهد و باقی کارهایی که مردم دارند را باید بخش خصوصی انجام بدهد که بتواند با شبکه های خارجی رقابت بکند چرا که آن وقت دستش بازتر است، خودکفاتر عمل می کند و خودش باید پولش را دربیاورد و من مطمئن هستم که این اتفاق می افتد. تلویزیون دولتی با رسانه هایی که هر روز بیشتر می شوند بعید است بتواند رقابت کند. اگر بخواهیم با تهاجم فرهنگی مبارزه کنیم تنها راهش این است که شبکه نمایش خانگی و خصوصی داشته باشیم، سیستم دولتی نمی تواند این رقابت را بکند.
من در سینمای خانگی پول جور می کنم، یک سریال می سازم و احتیاجی نمی بینم که حتما از دولت پول بگیرم بسازم و وقتی تلویزیون خصوصی هم داشته باشم می توانم در این زمینه کار کنم و پولش را هم از منابعی مثل آگهی ها در بیاورم . بخش خصوصی اگر باشد برنامه ای ساخته می شود و آن وقت دایره اکران تصمیم می گیرد که به این برنامه با توجه به کیفیتش حق اکران بدهد یا ندهد. لازم نیست دولت همه چیز را تولید بکند، دولت باید نظارت بکند، همان طور که یک فیلم سینمایی را بخش خصوصی می سازد و بعد طی بازبینی تصمیم برای پخش آن گرفته می شود.
در شبکه نمایش خانگی مسیر مجوز دادن به برنامه ها، فیلم ها و سریال ها چگونه است؟ آیا مثل سینما این بخش هم مناقشاتی همیشه دارد؟
ببینید مشکل خاص نیست، نمی توانم بگویم راحت مجوز می دهند، ما در داخل یک نظام کار می کنیم، ما چارچوب یک نظام را رعایت میکنیم و در نتیجه به ما پروانه ساخت می دهند و بعد نگاه میکنند و پخش می کنند.
ما هم مثل سینما هستیم اما مشکل خاصی نداریم اگر هم یک جایی مشکلی پیش می آید مشکل از خودمان است و ما هستیم که در تولیدمان مشکل درست کرده ایم و نتوانستیم برنامه های خوبی تولید کنیم. ولی مهمترین تفاوتمان با سینما این است که هر وقت دلمان بخواهد اکران می کنیم نه مثل سینما منتظر اکران باشیم. همین الان که جنس من تولید شد می تواند از یک هفته دیگر در بازار اکران شود و دوماه بعد هم می توانم پولم را نقد بگیرم که در سینما باید یک سال پولت را بگیری در تلویزیون ۴ سال بعد از ساخت پولت را می دهند.
میزان فروش «شام ایرانی» چطور بود؟ راضی بودید؟
خیلی خوب بود، به مراتب درآمدش از آن چیزی که برای تلویزیون میساختیم بهتر بود، چندین و چند برابر بالاتر بود و از همه مهمتر پولش نقد بود. من خیلی بحث مالی را مطرح میکنم، دیگر خسته شدهام از بیپول کار کردن، شما نگاه کنید چند نفر هستند که از صدا و سیما طلبکار هستند.