سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۳ مرداد ۱۳۹۸ در ۱:۳۵ ب.ظ چاپ مطلب
در گفت‌و‌گو با سازندگان «نقدسینما» مطرح شد:

تلاشی برای افزودن به حکمت جمعی مخاطب/ تعامل علوم انسانی و سینما

naghde-cinema-1

محمد تنکابنی و محمدرضا رضاپور سازندگان برنامه تلویزیونی «نقدسینما» معتقدند تلاش می‌کنند به حکمت جمعی آدم‌هایی که مخاطبشان هستند چیزی اضافه کنند.

سوره سینمامریم اکبرلو : «نقدسینما» مجله با سابقه‌ای است که در سیر تطور خودش حرف‌هایی که در کاغذ نمی‌گنجد را روی آنتن زنده شبکه پنج سیما می‌زند و به همین بهانه پای گفت‌و‌گو با محمد تنکابنی تهیه‌کننده برنامه و محمدرضا رضاپور سردبیر برنامه نشستیم.

در ابتدای امر درباره ضرورت و شکل‌گیری برنامه صحبت کنیم . تصور بر این است که مجله «نقد سینما» در سیر تطوری و تکاملی خودش حالا به جایی رسیده که آنتن گرفته و گویی برنامه ادامه دهنده راه مجله ست . این تصویر را تایید می کنید؟ کمی درباره کلیت شکل گیری برنامه و ارتباطش با مجله برای ما بگویید لطفا ؟

تنکابنی تهیه کننده برنامه در ابتدا گفت : شکل گیری برنامه و مجله دقیقا مکمل همدیگرست و نمی توانیم بگوییم برنامه ادامه مجله ست یا مجله کامل کننده برنامه. پارسال همین روزها بود که پیشنهادی را آقای کاوه مطرح کردند و من که قبلش به واسطه برنامه دیگری با آقای رضاپور آشنا شده بودم با ایشان گپ مفصلی زدم و طرح اولیه این برنامه تلویزیونی شکل گرفت و از همان ابتدا هم صحبت این بود که برنامه تلویزیونی که دارد شکل میگیرد مکمل مجله باشد یعنی بگوییم یک برنامه تلویزیونی داریم که دارد ادامه حرف های مجله را می زند و به تبعش چون یک برنامه تلویزیونی به خاطر تلویزیونی بودنش نمی تواند یک سری حرف ها را بزند ، آن حرف ها را در مجله ادامه دهد .

از اول هم قرار بود اسمش «نقد سینما» باشد؟

تنکابنی: نام گذاری برنامه هم از همین بوده ، «نقد سینما» به هر حال مالکیتش متعلق به حوزه هنری است و چون برند «نقد سینما» برای حوزه است به خاطر همین تصمیم گرفتیم که هم به خاطر مکمل بودن این برنامه و مجله و هم اینکه برند آن حفظ شود اسم برنامه «نقد سینما» باشد.

وی افزود : به خاطر همین واقعا نمی توانیم بگوییم این دو ادامه راه دیگری است و فقط دارند همدیگر را کامل می کنند . سال گذشته همین موقع من و آقای رضاپور مفصل باهم صحبت کردیم و حدود چهار ماه فقط فکر می کردیم که برنامه تلویزیونی شاید تولید کنیم و شاید تولید نکنیم . اگر بخواهد تولید بشود چه مسیری را برویم ، چه دست فرمانی را برویم ، به کجا می خواهیم برسیم. که حدودا در آذرماه به یک جمع بندی خیلی خوبی رسیدیم . به قطعیت رسیدیم ، مسیرمان را پیدا کردیم و به جایی رسیدیم که فهمیدیم برنامه تلویزیونی می تواند شکل بگیرد و از همان موقع وارد پیش تولید رسمی برنامه شدیم .

naghde-cinema-2

کمی به عقب تر بگردیم و از شکل گیری مجله توسط این تیم اجرایی فعلی برایمان بگویید.

محمدرضا رضا پور در باره مجله برایمان توضیح داد : این مجله مجله ای سابقه دار است . جزو مجله های قدیمی سینمایی محسوب می شود. شان حضورش هم مشخص است ، بعد از شهادت شهید آوینی ، چند ویژه نامه سینمایی سوره را تجمیع می کنن و آن زمان چون سینمایی ترین آدم حوزه آقای فراستی بوده با سردبیری ایشان از تابستان سال ۷۳ مجله شروع به انتشار می کند و با همان تغییر احوالات حوزه ، مجله هم هر بار دچار یک سری فراز و فرود می‌شود . یعنی مجله ای است که در هر دوره مجله مهمی به شمار می رفته ولی در دوره های گوناگون بنابه دلایل مختلفی چندین بار متوقف شده و دوباره کارش را از سر گرفته است. سال ۹۳ هم که به من پیشنهاد شد در دورانی بود که جبهه فرهنگی انقلاب ، نیروهای ارزشی عرصه هنر یا هر مفهومی شبیه این  که سر اسمش بحث نداریم، فضایی که حوزه هنری خودش را متعلق و برآمده از آن جریان می داند به شدت انگیزه داشتن که وارد عرصه تولید بشن و عطش تولید داشتن ولی رسانه ای را نداشتند که بتواند این چرخه تولید تا عرضه را کامل کند ، یعنی چرخه ای باشد که بتواند هم نگاه تئوریک اینها را بسط بدهد و به مخاطب معرفی کند ، به هر حال هر اثر هنری که تولید می شود برآمده از یک نگاه و یک تفکر است ، اینکه برای چی ما این را تولید می کنیم و آن دیگری را تولید نمی کنیم ، حوزه دقیقا در آن زمان رسانه ای نداشت که بتواند این را برای مخاطب توضیح بدهد و به اصطلاح ضریب دارش کند.

نقد سینما در سال ۹۳ در چنین وضعیتی در یک فضای رفت و برگشتی و اضطراب و امید متولد شد . زمانیکه تقریبا بچه های جهبه فرهنگی انقلاب در حسرت داشتن یک مجله سینمایی بودند و مدام تاسف میخوردند که چرا ما یک مجله سینمایی خوش آب و رنگ پر و پیمون نداریم که بتواند حرف ما را بزند ، نه لزوما در تقابل یک جریان دیگر بلکه به این عنوان که ما هم سهم مان را در گیشه داشته باشیم .

وی تاکید کرد: من در سرمقاله شماره اولش هم نوشتم که اینجا میخواهیم دو تا کار مهم انجام بدهیم یکی اینکه سینمای هر کشوری که می خواهد پیشرفت کند باید نسبت به منابعی که می خواهد از آن استفاده کند پاسخ گو باشد. این منابع همان منابع علوم انسانی است . ما نمی توانیم فیلم موفقی بسازیم بدون اینکه از دست مایه های اجتماعی و فرهنگی و تاریخی مان استفاده کنیم و وقتی از آنها برداشت می کنیم به عنوان پیمانکار که داریم از یک آورده سفارش دهنده برمیداریم و محصولی را تولید می کنیم ، در نهایت باید به خودش عرضه بدهیم و پاسخ گو باشیم که متاسفانه سینمای ایران این گونه نیست . یعنی سینمای ایران خودش را به این پشتوانه ها و به این منابعی که از آن استفاده می کند پاسخ گو نمی داند.

وی افزود: کار دومی که ما در این مجله می خواهیم انجام بدهیم چون اسمش «نقد سینما» بود یعنی یک عنوان تخصصی داشت به این فکر می کردیم سینما یک هنر تکنولوژیک عظیمی است که شما وقتی رو به روی این پرده عریض و طویل قرار می گیرید ناخودآگاه شرط اول تون برای ارتباط با سینما این است که باید برتری جویی آن را تحمل کنید و در مقابلش تسلیم بشوید و به قول شهید آوینی سینما هیپنوتیزم است . شما اگر هیپنوتیزم نشوید قاعدتا چند ساعت در یک سالن تاریک نمی نشینید به یک پرده نورانی نگاه کنید . برای همین چون این رابطه لزوما رابطه دموکراتیکی بین مخاطب و مولف با آن هنر تکنولوژیک نیست ، کاری که نقد انجام میدهد یا منتقد به صورت درست باید انجام بدهد این است که این رابطه را دموکراتیک کند . یعنی اولا دست مخاطب را بگیرد ، رشیدش کند از جایش بلند کند ، بهش اجازه حرف زدن بدهد و بگوید تو روی به روی این اثر نباید منفعل باشی و از آن طرف کمک بکند این حرف به گوش مولف برسد و آن هم بتواند در راستای ارتقای اثرش از این مباحث استفاده کند.

وی توضیح داد : کاری هم که ما به عنوان محتوا الان در برنامه نقد سینما داریم انجام میدهیم چیزی جدا شده از آن مسیر نیست . یعنی اینجا هم الان ما در برنامه نقد سینما در میز نقدمان کارشناسی داریم که کاملا از حوزه علوم انسانی میاد ، مسلط به سینماست ولی به جای اینکه ما عنوانش را بزنیم منتقد و کارشناس سینما می زنیم پژوهشگر فلسفه ، می زنیم کارشناس مطالعات فرهنگی و اصرار داریم روی این موضوع چون می خواهیم که این گفت و گو میان علوم انسانی و سینمای ایران، در ایران جا بیفتد . و از آن طرف هم داریم سعی می کنیم این نگاه انتقادی را به مخاطب تزریق کنیم . برای همین است که میرویم روی سبد مصرفش ، فقط هم به سینمای ایران اکتفا نمی کنیم ، سینمای جهان را هم سعی می کنیم که نقد کنیم .

خودتان چقدر از مسیر مجله راضی هستید. چقدر به هدف گذاری هاتون رسیدید؟ فکر می کردید حالا به اون جامعیتی رسیدید که در تکامل مجله بخواین برنامه تلویزیونی بسازید؟

پاسخ به این سوال سخته زیرا ما در شرایطی داریم کار می کنیم که مثلا جریانی که شبیه ما نیستند ، نمی خواهم بگویم روی به روی ما هستند ، بلکه فقط شبیه ما نیستند و جور دیگه ای هستند که ما نیستیم . این جریان حداقل بالای ۵۰ سال سابقه روزنامه نگاری سینمایی تخصصی داره یعنی از «ستاره سینما» به این ور در دهه ۴۰ بارها این را تمرین کرده و بعد از مدتی با پیشرفت رسانه های جمعی و رسانه های نوین آمده در مسیرهای دیگر هم جای پای خودش را باز کرده و این سابقه این طرف خیلی کم تر و منقطع است . مثلا یک دوره ای سینما ویدئو داشتیم ، چند سال مجله نبوده ، بعدش یک مجله دیگر اومده ، کورسوهایی بوده که اتفاق افتاده و از اون طرف هم کلا ما داریم در فضایی کار می کنیم که جریان فکری ما همیشه اصالت را به تولید می دهد . اساسا روزنامه نگاری را یا کار تخصصی رسانه ای را به عنوان شغل قبول ندارند یا برای خیلی ها حکم منزل تو راهی را دارد ، یک مدت میان اینجا که بعد بروند در مسیر دیگه ، یعنی ضریب بخورن ، معرفی بشن و بعد برن در یک مسیر دیگری کارشان را ادامه بدن ، یا فیلم ساز بشن یا مدیر فرهنگی . برای همین چون این کار خودش اصالت ندارد ، ما با یک تجربه پیوسته مطبوعاتی رو به رو نیستیم که بگوییم خب ما از اینجا شروع کردیم ، حالا به اینجا رسیدیم و وقتش بود که برنامه تلویزیونی را شروع کنیم برای همین تقریبا میشود گفت که نسخه مکتوب و مطبوعاتی «نقد سینما» هنوز جا دارد . این مجله اینقدر منقطع منتشر شده که نمی توانیم نسبت به آن یک تحلیل جامع ارائه دهیم و بگوییم از نقطه «الف» شروع شده و به نقطه «ب» رسیده و فلان اتفاقات در آن افتاده و نمی دانم واقعا بگویم وقتش بود یا نبود ولی ما از یک جایی به بعد احساس کردیم که حرف های ناگفته ای داریم که علاوه بر مجله باید در مدیوم های دیگری هم بزنیم . اینجوری نبود که بگیم خب ما الان دیگه اشباع شدیم در مجله یا مثلا فرض کنید مجله دوره ش گذشته یا چنین حرفی . برای همین است که همچنان مجله اعتبار قبلی خود را حفظ کرده است و همچنان نسخه مکتوبش موضوعیت دارد و منتشر می شود ، در کنارش هم در واقع برنامه تلویزیونی به اقتضای مدیوم خودش دارد جلو میرود .

naghde-cinema-3

درباره تیم ترجمه تان کمی برایمان توضیح می دهید ؟

برنامه «نقدسینما» از روز اولی که راه افتاد طراحی ای که بین من و آقای تنکابنی انجام شد این بود که فرض کنیم که ما در سینما با یک اکوسیستم طرفیم که مثلا صد تا جزء دارد یا صد تا بخش دارد، یا اصلا فرض کنیم ما برای رسیدن به سینمای ایده آل مون که یک پیکره متشکله ، به طور مثال صد تا سوال را باید پاسخ بدیم .

این صد که می گم می خوام فقط قریب به ذهن باشد و لزوما روی صد بحث ندارم. برای همین گفتیم خب ما جواب بعضی هایش را در ایران داریم ، به بلوغ رسیده ، به جایی رسیده که می توانیم بیاییم آن را به عنوان یک تجربه مثبت معرفی کنیم و بعضی مواقع فقط می دانیم باید یک چیزی باشد که الان نیست ولی تجربه اش در سینمای دنیا وجود دارد برای همین از روز اول ما نگاهمون را محدود به سینمای ایران نکردیم خیلی از مواقع موضوع را مطرح می کنیم ، دنبال جوابش می گردیم برای همین تقریبا روی اکثر پرونده ها یا بحث هایی که در نقد سینما از روز اول اتفاق افتاده نگاه تطبیقی داشتیم. یعنی مثلا اومدیم به بهانه تختی پرونده ای باز کردیم به نام سینمای ورزشی با نگاه به اسطوره ها ، یعنی دوباره پای علوم انسانی را سفت و محکم در بحث نگه داشتیم. و بعد آمدیم مثلا تختی را با محمدعلی کلی مقایسه کردیم و تجربه جهانی را هم گفتیم .

وی توضیح داد : تجربه جهانی که می گویم را توضیح بدهمم . البته اینجا اگر نظر شخصی خودم را بخواهم بگویم سینمایی که صاحب صنعت است و می تواند ارزش افزوده فرهنگی ، تمدنی و جریان شناسانه داشته باشد فقط هند و چین و امریکاست . من خیلی به سینمای اروپا به معنای سینما نگاه نمی کنم ، یک چیزی این وسط است که باید درباره ماهیتش صحبت بکنیم. آن چیزی که در دنیا به عنوان سینما یعنی تاثیرگذاری صنعتی رسانه ای و هنری که همه این بخش ها را بتواند همبسته داشته باشه ، هالیوود است با فاصله بعدش بالیوود است و بعدش در واقع صنعت سینمایی که در شرق آسیا با محوریت کره و چین دارد شکل میگیرد . برای همین ما از روز اول یک بخش عمده تحریریه مان موازی با سینمای ایران پژوهش جاهای مختلف دنیا را می کرد .

آمار دقیق تری درباره تعداد اعضای تیم تان یا خروجی مدون آن دارید ؟

رضاپور: این تیم خیلی زیاد است . ما برای برنامه یه تحریریه کامل داریم و ساختارش از نظر من تقریبا تفاوتی با یک مجله مکتوب نمی کند ، یعنی برای ما یک مجله تصویری است که پرونده دارد ، بخش نقد دارد ، مجله خبری دارد و همون تنوع  و تکثر را داراست.  برای همین یک تحریریه کامل به اندازه مجله دارند برای برنامه تلویزیونی کار می کنند. همین الان که ما اینجا نشستیم نزدیک به ۶ نفر دارند برای برنامه کار می کنند که بخشی از آنها همزمان با ایران نگاه به خارج از ایران هم دارند با زبان های مختلف یعنی ما تیم های رصد و ترجمه انگلیسی داریم ، عربی داریم ، فرانسه داریم و بنا به موضوع از این بچه ها کمک می گیریم. تقریبا ما در همه قسمت ها بخشی از آیتم ها را تولیدی و بخشی را تامینی داریم ، یعنی ما رصد می کنیم چیزهای خوب را پیدا می کنیم ، برنامه ای هم که برای آینده داریم شاید این اتفاق یک موقع بیفتد که ما کاملا مهمان مجازی از طریق skype داشته باشیم که از همان فضای خودش بتواند به ما کمک کند .

این تحقیقات و پژوهش ها جور دیگری هم قرار است استفاده شود یا خوراکش فقط همین برنامه ست ؟ مثلا در قالب پژوهش، کتابی یا … ، در کل برنامه ای برای آینده اش دارید یا نه آیتم به آیتم برای هر برنامه تهیه می شود مصرف میشود و تمام؟

رضاپور: این به ساختار مرکز انتشارات بر می گردد. ما در مجموعه خودمان الان سه تا پروژه داریم که این سه تا به صورت واگن های یک قطار در حال حرکتند. جلوترین واگن ما بخش شبکه های اجتماعی و سایت ماست ، ما یک پروژه ای داریم که این تا چند روز آینده رو نمایی میشود . پروژه سایت پشت صحنه مان ، که با همین نگاه از دریچه علوم انسانی به هنرهای تصویری سینما ، تلویزیون و game نگاه می کنیم . آنجا بخش عمده محتوا تولید میشود و سوژه هایی که یک مقدار نیاز به دقت بیشتری داشته باشند میان درون برنامه و بعد رسوب همه اینها تحلیلی شده و غربال شده  وارد پرونده های مجله می شود .

برنامه هنوز در مرحله آزمون و خطاست یا نه ؟ قرار است آیتمی اضافه بشود کم بشود ؟ آدم ها ثابتند یا تغییر می کنند؟

تنکابنی در پاسخ به این سوال ما گفت: ما استارت پخش برنامه را از جشنواره فیلم فجر زدیم ، گفتیم با شروع جشنواره ما یک برنامه هر شبی داشته باشیم . در این مسیری که خودمان برای خودمان در نظر گرفته بودیم فکر می کردیم که خب برنامه در قسمت ۵ قرار است به نقطه A برسد ، در قسمت هفتم قرار است به نقطه بعدی برسد . که خداروشکر ما خیلی زودتر به آن نتیجه رسیدیم یعنی اگر قرار بود ۵ روزه یک مسیر ی را برویم شاید در روزهای سوم یا چهارم به آن مسیر رسیدیم ، برای همین برنامه واقعا دیگر در مرحله آزمون و خطا نیست. ما اگر قرار بوده آزمون و خطایی داشته باشیم در همان روزهای اول جشنواره انجام دادیم و ایرادهای کار را متوجه شده و برطرف کردیم و الان دقیقا مسیرمان مشخص شده و به یک ترکیب ثابتی رسیدیم. ترکیب ثابت یعنی اینکه می دانیم قرار است در پرونده سینمای ایرانمان با چه افرادی برویم جلو، در میز نقد پرونده های خارجی مان با چه افرادی برویم جلو ، در کنار اینها فقط محدود به دو نفر آدم نیستیم . ما آدم هایی را داریم که بسته به موضوعات تغییر می کنند و چرخشی می شوند.

وی افزود: اما اگر بخواهیم به ابتدای برنامه برگردیم ، بعد از اینکه ما به یک طراحی کلی برای برنامه رسیدیم ، مشخص کردیم برای خودمون که می خواهیم در برنامه ها به چه چیزهایی بپردازیم ، به کجا برویم و مسیرمان چه باشد ، خب شاید اولین چیزی که خیلی درگیرش شدیم بحث مجری برنامه بود که اجرا را به چه کسی بسپاریم.  حالا قبل از اینکه اصلا ما با آقای رضاپور بحث های محتوایی را داشته باشیم زمانیکه با آقای کاوه صحبت می کردیم بحث بهروز افخمی مطرح شده بود اما نیامدنش از همان ابتدا برایمان تقریبا مسجل بود. چون که می دانستیم درگیر فیلم سازی شخصی خودشون هستند. بعد که در جلسات محتوایی و طراحی برنامه با آقای کاوه و رضاپور صحبت می کردیم به این نتیجه رسیدیم که ما دو جور طراحی برنامه برای خودمان داشته باشیم که بر مبنای دو جور مجری متفاوت باشد. در همین حین بود که ما یک جلسه ای را گذاشتیم و مفصل با آقای افخمی صحبت کردیم دقیقا زمانی که ایشان پیشنهاد اجرای هفت را هم داشتن.

naghde-cinema-4

چقدر طول کشید تا آقای افخمی پیشنهادتان را پذیرفتند؟

آقای افخمی وقتی توانی که پشت برنامه هست و به قول خودشون نیروی جوان و با انرژی پشت این برنامه را دیدند یک ذره از موضع نیومدنشون پایین آمدند و قرار شد جلسات و گپ زدن هامون ادامه داشته باشد و تقریبا در جلسه دوم ، سومی که با آقای افخمی صحبت کردیم ایشان موافقت خودشون را اعلام کردند.

گونه دیگری که برای برنامه طراحی کرده بودید چه بود ؟

یک گونه از برنامه که فکرش را کرده بودیم این بود که برنامه مجری ثابت در تمام آیتم ها داشته باشد که همین شکلی است که الان داریم می بینیم و طراحی دیگه ای که داشتیم این بود که یک مجری Master داشته باشیم که در طول برنامه وجود دارد اما سر میزهای مختلف آدم هایی به عنوان مجری آن آیتم ها به این میز اضافه میشوند ، اما خب چون اولویت ما با همان طراحی اولیه بود زیاد دنبال گزینه هایی برای گونه دوم نرفتیم و در همین حین طراحی برنامه بود که با آقای افخمی به توافق رسیدیم.

از حاشیه های حضور آقای افخمی در مقام مجری «نقد سینما» برایمان بگویید.

رضاپور در این باره توضیح داد : درباره آقای افخمی نکته ای که وجود دارد و در همان دوران جشنواره هم کمی حاشیه ساز شد اینکه چرا ایشان از «هفت» جدا شد و به «نقد سینما» پیوست و کلید واژه ای که خیلی تکرار می شد این بود که حوزه هنری یک پیشنهاد مالی خیلی سنگین به آقای افخمی داده ولی این در حالیست که ما زمانی با آقای افخمی وارد گفت و گو شدیم که به ایشان برنامه «هفت» پیشنهاد شده بود اما داشت فکر می کرد که اگر من بخواهم «هفت» را اجرا کنم نیاز به یک تیم محتوایی جدی و یک تیم تولید جدی دارم . اولین بار هم که ما ایشان را دیدیم با ما اینجوری صحبت کردند که اگر من بخواهم «هفت» را بگیرم شما به من کمک می کنید ؟ یعنی آقای تنکابنی به عنوان تهیه کننده و من هم به عنوان کسی که قرار است تیم محتوایی را سرپرستی کند . که ما اعلام آمادگی کردیم ، یک برنامه هایی هم داشتیم به ایشان هم گفتیم ، جلسه بعدی که ایشان را دیدیم به قطعیت رسیده بود که نمی خواهد با شبکه سه کار بکند ، بخش عمده ای هم اتفاقات مدیریتی بود یعنی آقای افخمی کلا سبک و سیاق آقای فروغی را نپسندیده بود ، در حالیکه بعدها ما فهمیدیم پیشنهاد مالی ای که شبکه سه داده بود خیلی پیشنهاد پر و پیمان تری بود .

تنکابنی هم گفت : بله پیشنهاد مالی آنها به مراتب بیشتر از مبلغی بود که ما الان داریم به آقای افخمی می دهیم .

رضاپور ادامه داد : ولی این نکته ای که آقای افخمی به ما گفتند و تیم ما را پسندیدند اصلا تعارف نیست ، این عین گفته ایشان است که تیم «نقد سینما» تیم جوانی است که انگار کله اش بوی قرمه سبزی می‌دهد.

وی تاکید کرد : ولی تاکیدم روی این نقطه است که ما کاملا اخلاقی عمل کردیم و زمانیکه ایشان داشت با «هفت» جلو می رفت خودمان را به عنوان گزینه مطرح نکردیم و زمانی وارد مذاکره شدیم که ایشان اعلام کرده بود من «هفت» را نمی خواهم و حتی آقای افخمی در مصاحبه ای هم عنوان کردند که وقتی من با بچه های «نقد سینما» صحبت کردم، بچه ها یک طراحی کامل داشتند و می دانستند قرار است برنامه به چه سمت و سویی برود و نکته مهم بعد هم بحث مالی بود که همانطور که گفتیم رقم پیشنهادی شبکه سه به مراتب بیشتر از مبلغی بود که ایشان الان از حوزه دریافت می کنند ولی خب انتخاب خودشون اینطور بود و حوزه هنری از تهمت مجری دزدی که به آن زده شد ، کاملا مبری است.

درباره میز خبر با اجرای محمدصادق لواسانی هم برایمان می گویید؟

تنکابنی عنوان کرد : ما یک بخش خبر برای برنامه داشتیم که برای این بخش می توانستیم یک آیتم Playback داشته باشیم که اخبار و وقایع طی هفته را نشان بدهد و بس. اما ما می خواستیم بخش خبرمان بخش خبر جدی تری باشد که شاید فقط اسمش بخش خبر باشد اما در واقع در همان بخش یک سری مسایل را باز کنیم ، پیرامونش صحبت کنیم و برای خودش پرونده های مخصوص به خودش را داشته باشد و بعد از گپ وگفت های مختلف به گزینه آقای لواسانی برای این بخش رسیدیم که گزینه بسیار خوبی است و اگر به عقب برگردیم بین گزینه های موجود کسی را بهتر از ایشان نمی‌دانیم .

naghde-cinema-5

درباره میز نقد سینمای ایران چه طور؟ چه شد که به این جمع بندی و ترکیب رسیدید و از تغییرات آن برایمان بگویید.  

تنکابنی در این باره نیز گفت: ما در ایام جشنواره برای میز نقد با دکتر میلاد دخانچی و دکتر امید روحانی آغاز کردیم چون نمی خواستیم میز نقدمان بحث نقد از منظر کلاسیکش باشد و دو منتقد موافق و مخالف بنشینند و صحبت کنند و بگویند فلان فیلم خوب است و فلان فیلم در نیامده. ما می خواستیم یک منتقد داشته باشیم که از منظر کلاسیک فیلم را نقد کند و حتما در مقابلش یک نگاه جدید و متفاوت به سینما داشته باشیم که در ایام جشنواره دکتر دخانچی از منظر مطالعات فرهنگی به فیلم ها می پرداخت و در مقابلش دکتر روحانی بود که کاملا با نگاه یک منتقد سینمایی درباره فیلم ها صحبت می کردند.

وی ادامه داد:  بعد از جشنواره که برنامه هفتگی شد ما این ترکیب را عوض کردیم ولی هیچ دلیل پشت پرده ای نداشت جز اینکه میلاد دخانچی برای درمان عازم کانادا بود و امید روحانی هم مشغله های زندگی شخصی اش اعم از پزشکی و بازیگری و غیره اجازه نمی داد هر هفته با ما باشد و قرار است بعدا در بخش متفاوتی ما را همراهی کند. ما در این دوران به گزینه های خیلی خوب دکتر مافی و آرش خوشخو رسیدیم که انصافا در میز نقد سینمای ایران ترکیب مطلوب و قابل قبولی هستند.

درباره میز نقد سینمای جهان نیز همین روال را در پیش دارید ؟

رضا پور درباره میز نقد سینمای جهان نیز توضیح داد : مهم ترین نکته ای که باید راجع به طراحی میزها در «نقد سینما» بگویم این است که در این برنامه آدم ها احترام دارند ولی لزوما اصالت ندارند یعنی این گونه نیست که وقتی ما میزی را طراحی می کنیم ، آدم های پشت آن میز باشند که خط مشی اصلی را تعیین کنند بلکه این صندلی ها یکی صندلی علوم انسانی است و دیگری صندلی نقد کلاسیک سینمایی و کارشناسی های پشت این صندلی ها تغییر می کنند و مهم این است که آن بحث مورد نظر در هر فصل یک قدم به سمت جلو برود و به قول میلاد دخانچی ما داریم تلاش می کنیم که به حکمت جمعی آدم هایی که مخاطب ما هستن چیزی اضافه کنیم .

لطفا کمی از بازخوردهای برنامه در فضاهای رسانه ای و غیر رسانه ای برایمان بگویید  

تنکابنی در این باره پاسخ داد : ما چند جور بازخورد از برنامه گرفتیم یکی بازخوردهایی از طرف سینماگرهاست که خداروشکر تا الان Feedback خوبی بوده و سینماگرهایی داریم که می دانیم بیننده و مخاطب ثابت برنامه هستند و مستقیم و غیر مستقیم نظرات و پیشنهاداتشان را به گوش ما می رسانند، از آنجایی که متاسفانه «نقد سینما» و «هفت» کاملا هم زمان پخش می شود ما گلایه هایی داشتیم که مدام در حال تغییر شبکه هستیم و هر دو برنامه را در واقع کامل و درست نمی بینیم.

وی افزود: دسته بعد بازخوردهایی است که از مخاطب غیر سینمایی و عموما از فضای مجازی متوجه می شویم و برای برنامه ای که فقط یازده قسمت آن به صورت هفتگی روی آنتن رفته و هنوز نوپا محسوب می شود خیلی خوب و خیلی زود است که اینقدر همه جا درباره اش صحبت کنند و این قدر مخاطب پیدا کند و این به ما نشان می دهد که مسیر را درست رفته ایم.

این رصد کردن بحث شخصی و سلیقه ای است یا تیم تخصصی دارد؟

تنکابنی توضیح داد: بخشی از آن دغدغه شخصی من و آقای رضاپور است ولی بخش عمده آن حاصل کار همان تیم محتوایی است که دارند روی بحث فضای مجازی کار می کنند و همان جا خیلی از توتیت ها کامنت ها و غیره دسته بندی می شود تحلیل می شود و حتی در رسانه های مجازی خود برنامه هم بعضی از آن بازخوردها را منعکس می کنیم.

این مخاطب ها از همه طیف هستند ؟ یا همان مخاطب های همیشگی حوزه هنری اند ؟ چقدر سایه تفکرات منحصر به فرد حوزه هنری روی این برنامه سنگینی می کند؟

تنکابنی تاکید کرد: نه اصلا اینطور نیست. درسته که حوزه هنری دارد برنامه را از نظر مالی حمایت می کند ولی هیچ وقت یک جمله هم مبنی بر اینکه فلان فیلم را بکوبیم یا فلان فیلم را بالا ببریم به ما دیکته نکرده است و این برنامه به لحاظ محتوایی  و فکری کاملا مستقل است و زاییده ذهن گروه سازنده است و انصافا هیچ وقت حوزه هیچ نظری را درباره هیچ آیتمی به ما تحمیل نکرده تا جایی که اصلا خیلی ها نمی دانند این برنامه متعلق به حوزه هنری است.

رضاپور نیز در همین مورد توضیح داد و گفت: درمورد برنامه اگر بخواهیم میزان آزادی عمل آن را بگوییم شما را ارجاع میدهم به مجله که در این چند سال گذشته همیشه شدیدترین نقدها روی مهم ترین تولیدات حوزه را در هر سال مثل«مهمان داریم» ، «مزار شریف» ، «سرو زیر آب» و … مجله «نقد سینما» نوشته است یعنی اینقدر تند رفتیم که بقیه انگیزه نقد نداشتن یعنی هر آن چیزی که قرار بود گفته بشود را ما خودمان گفتیم و در برنامه «نقد سینما» هم همان قدر دستمان باز است و اگر متهم به شعار گویی شویم ، خود برنامه و سابقه مطبوعاتی اش تمام قد از این اتهام پاکش می کند.

وی تکمیل کرد : این سعه صدر حوزه هنری است که به ما اجازه می دهد کاملا نظرمان را بیان بکنیم و به نظرم اتفاقا حوزه هنری یکی از وجیه ترین جاهایی است که باید برنامه سینمایی داشته باشد زیرا به نظر من مهم ترین کمپانی تولید فیلم در کشور است و چرخه کاملی از تولید تا اکران و پس از آن شبکه نمایش خانگی دارد و الان کاملا وقتش بود که برنامه ای روی آنتن داشته باشد که از سود و پیام رسانی اش کل این جبهه فرهنگی انقلاب منتفع شوند . یعنی الان این برنامه فقط برای حوزه مفید نیست بلکه موسسه «اوج» هم دارد از ظرفیت های تبلیغی ما استفاده می کند ، شهرداری هم استفاده می کند و در کل آنهایی که مثل ما دغدغه منافع ملی دارند از این ظرفیت منتفع می شوند.

کارگردان «نقد سینما» در پایان عنوان کرد: ما می توانیم بگوییم در برنامه تقریبا سه تا خط قرمز بیشتر نداریم ، یکی منافع ملی است ، که البته مشخصا منافع ملی به معنای عام است نه منافع سیاسی ، خط قرمز دیگرمان باورهای دینی و اعتقادی مردم است و خطر قرمزی که من و آقای تنکابنی به عنوان تولید کننده اثر برای خودمون تعریف کردیم حق الناسی است که از سمت مخاطب بر ذمه ماست. یعنی وقتی مخاطب ۲ ساعت با ما همراه است ما سعی کنیم محتوایی به او بدهیم و یا بذری را در ذهنش بکاریم که خدایی نکرده در زندگی اش عامل یک باور یا مسیر اشتباه نشویم . از آن طرف هم واقعا تلاش کردیم به مخاطب احترام بگذاریم اگرچه هنوز در مرحله اثباتیم و داریم وارد فاز تثبیت می شویم. اما در حال تلاشیم که برنامه استانداردی تولید کنیم .