به گزارش سوره سینما ، ریشه های تاریخی پیوندها و مناسبت های دوجانبه بین سینما و ادبیات را علاوه بر تئاتر و دیگر هنرهای نمایشی در قرون گذشته، دست کم در یک قرن اخیر، می توان در پایبندی سینما به برخی از سبک ها و شیوه های شناخته شده یی همچون واقع گرایی (رئالیسم) نوواقع گرایی (نئورئالیسم)، فراواقع-گرایی (سور رئالیسم) و دیگر سبک های ادبی و هنری کلاسیک و جدید جست وجو کرد که با تکیه بر همین سبک ها، آثار ادبی و سینمایی فراوانی خلق شده است.
بر همین اساس مروری میکنیم بر فهرستی که روزنامه گاردین از ۱۰ اقتباس برتر تاریخ سینما منتشر کرده است، این آثار همگی بر اساس کتابهایی ساخته شده اند که از نویسندگان سرشناس منتشر شده است :
– فیلم «پلنگ» محصول ۱۹۶۳ به کارگردانی «لوچیانو ویسکونتی» است که براساس رمان «جوزپه دی لمپدوزا» روی پرده رفت. این فیلم موفق به کسب نخل طلای کن در همان سال شد. «آلن دلون» و «کلودیا کاردینیل» در این فیلم هنرنمایی کردهاند و به درستی لحن غمآلود کتاب «لمپدوزا» را به تصویر کشیده است.
– «زمان بازیافته» فیلمی است برگرفته از بخش آخر شاهکار هفت جلدی «مارسل پروست»، نویسندهی سرشناس فرانسوی. این فیلم در سال ۱۹۹۹ با درخشش «کاترین دنو»، «امانوئل بارت» و«جان مالکوویچ» به کارگردانی «رائول روییز» به روی پرده رفت و نامزد نخل طلای کن بود.
– فیلم «اولیور» ساخته «کارول رید» محصول ۱۹۶۸ اگرچه اولین فیلم اقتباسی از آثار دیکنز نبود، اما یکی از معروفترین و موفقترین فیلمهایی است که با اقتباس از رمان کلاسیک «اولیور توییست» ساخته شده است. این فیلم که در سال ۱۹۶۸ اکران شد، در ۱۱ بخش نامزد جایزه اسکار شد و توانست پنج جایزه از جمله بهترین فیلم را به دست آورد.
– «خداحافظ برلین» نوشتهی «کریستوفر ایشروود» رمانی بود که سوژه «باب فاس» برای ساخت فیلم موزیکال «کاباره» شد. فیلم محصول ۱۹۷۲ موفق به دریافت ۸ جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی شد؛ این فیلم همچنین ۶ جایزه بافتا و دو جایزه گلدن گلوب را به دست آورد.
– «آرزوهای بزرگ»، رمان معروف نویسندهی کلاسیک انگلیسی «چارلز دیکنز» است که همچون دیگر آثار او بارها و بارها مورد اقتباس قرار گرفته است. اما فیلم اقتباسی «دیوید لین» بهترین سکانسهای آغازین تاریخ سینما را تصویرسازی کرد که به همین جهت جایزه اسکار بهترین تصویربرداری را بدست آورد .
– «راب رینر» در سال ۱۹۸۶ فیلم «با من بمان» را براساس رمان کوتاه «استفن کینگ» با نام «جسد» به روی پرده برد که نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد. او از دیگر رماننویسانی است که بسیار مورد توجه کارگردانان سینمایی قرار گرفت.
– «توماس آلفردسون» سال گذشته فیلم موفق «بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس» را براساس رمانی به قلم «جان کولری» به روی پرده برد. این فیلم که در سه بخش نامزد جایزه اسکار بود، در بخش رقابتی ونیز نامزد شیر طلا بود و در جوایز بافتا دو جایزه به آن اعطا شد.
– فیلم «گامورا»، برنده جایزه بزرگ جشنواره کن به کارگردانی «ماتیو گارونه» براساس کتاب سال ۲۰۰۶ «روبرتو ساویانو»، روزنامهنگار ایتالیایی ساخته شد. این فیلم جایزه بهترین فیلم و کارگردانی از آکادمی فیلم اروپا، جایزه ویژه هیاتداوران جشنواره سویل اسپانیا و جایزه اول جشنواره فیلم مونیخ را گرفت.
– «نیکلاس روگ» در سال ۱۹۷۳ فیلمی با عنوان «حالا نگاه نکن» را ساخت که «دافنه موریه» آن را به همراه «ربهکا» از آلفرد هیچکاک یکی از بهترین اقتباسهای رمانهایش خواند.
– «شیادان» فیلمی است که «استفن فریرز» در سال ۱۹۹۰ کارگردانی کرد. «جیم تامپسون» نویسندهی رمانی بود که «فریرز» داستانش را با کمک فیلمنامهنویس دونالد وست لیک به سینما برد. این فیلم که نامزد چهار جایزه اسکار بود که توانست جایزه «ادگار آلن پو» را برای بهترین فیلم پلیسی به دست آورد.
این نوشتار را باید مدخل و مقدمهای کوتاه برای ورود به این مبحث گسترده به حساب آورد و امید است که با تکیه بر یک طرح پردامنه و فراگیر، بعدها به تمامی مناسبت های موجود میان ادبیات و سینما اشاره داشت و از معرفی نمونههای برجسته در سینمای ایران و جهان نیز غافل نشد. نمونه هایی که بتواند در خصوص پیوندهای میان ادبیات و سیما، بهانهای مناسب برای پرداختن به آثار برجستهای چون «آرزوهای بزرگ»، «خوشه های خشم»، «دزد دوچرخه»، «موبی دیک»، «دن کیشوت»، «دلیجان» و… در سینمای جهان و نمونههایی چون «اشباح»، «شب های روشن»، «تنگسیر»، «شوهر آهو خانم»، «شازده احتجاب»، «داش آکل» و… در سینمای ایران، را دیگربار فراهم سازد.