به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی هفتمین جشنواره مستقل فیلم خورشید؛ کارگاه «ویدیو – پرفورمنس آرت» با حضور علی اتحاد مدرس کارگاه و هنرمند هنرهای دیداری و اجرایی و پژوهشگر حکمت و فرهنگ ایران و نیما زاغیان هنرمند هنرهای دیداری و اجرایی در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.
علی اتحاد مدرس کارگاه «ویدیو- پرفورمنس آرت» در خصوص تاریخ هنر و محدودیت آن گفت: تاریخ هنر در سال ١٩۵٠ با مجموعه گسترده ای از رسانه های جدید مواجه شد. این در حالی است زمانی که از هنر حرف می زنیم منظور ما هنر دیداری یا تجسمی است که در فرانسه و انگلستان و غیره به نام آرتیست شناخته می شود. اما هنر به ذات خود معنایی فارغ از جنبه کاربردی خود دارد.
وی افزود: در طول قرن ها بخشی از رسانه های سنتی در خدمت دستگاه های قدرت بوده و وظیفه تولید محتوا را برعهده داشته اند چرا که نهادهای قدرت در بستر هنر تبلیغ و ترویج می شد. شخصیت شهروند که امروز به عنوان مخاطب معرفی می شود، در قرن ١٩ معنایی نداشت و به مرور در تاریخ شناخته شده و به عنوان بخش بزرگی از اجتماع محسوب شد.
اتحاد خاطر نشان کرد: همه آثار برجسته هنری در طول تاریخ جنبه کاربردی داشته و برای آن تعریفی فارغ از آنچه که به ذات معنا می شود، وجود داشته است.
مدرس کارگاه «ویدیو- پرفورمنس آرت» ادامه داد: امروز با جهانی مواجه هستیم که هنر به عنوان محصولی هنری در جهان کاربرد دارد. برای نمونه، بیش از دو سوم نگارگری های ایرانی به منظور کاربرد در کتاب های مصور تولید شدند در حالی که انسان زمانی از این کتاب ها محروم بوده و تنها برای دربار شاه تولید شده است. اساسا تصورات هنر امروز در طول تاریخ بی سابقه بوده است که یا کاربردهایی اساسی در کشور داشته و یا در خدمت دربار بوده و هنر را به دو وجه کاربردی محدود کرده است. این محدودیتها در قرن بیستم تمام شد. با تغییر سیاستها، شهروند با هنر آشنا شده و به عنوان هنرمند معنا می گیرد تا جغرافیای هنر شکل گیرد.
اتحاد اظهار داشت: در اوایل قرن بیستم عکاسی به عنوان هنر شناخته شده و به تدریج تکنیک عکاسی ثبت شده است. با پیشرفت هنر، فارغ از نقاشی از ابزارهای متعدی برای نشان دادن هنر استفاده شد و این روند در سال ١٩۵٠ رشد کرده و در جنگ جهانی دوم بعضا با هنرمندانی مواجه هستیم که از هر ابزاری برای بیان منظور خود استفاده می کنند.
وی ادامه داد: از فعالیت گروه فاکس، هنرهای نوینی چون ویدیو آرت به وجود آمد. این در حالی است که در گذشته با شروع فعالیت تلویزیون در جهان تصاویر با نوارهای پهن ویدیویی ضبط و پخش می شد که حمل و انتقال آن با مشکلات بسیاری همراه بوده است. در سال ١٩٧۵ کمپانی سونی برای اولین بار دوربینی می سازد که در زمان جنگ استفاده بسیاری شده است. با پیشرفت تکنولوژی ماهیت کار هنری که وابسته به نیت هنرمند است، به وجوه دیگری ابراز شد.
هنرمند هنرهای دیداری و اجرایی و پژوهشگر حکمت و فرهنگ ایران یادآور شد:هنرمند از هر ابزار هنری ای برای انتقال پیام استفاده می کند اما رسانه هنری، ظرفی برای انتقال پیام است. اثر هنری، چیزی از پیش ساخته شده نیست و از دو رابطه هنر با هنرمند شکل می گیرد. نیت هنرمند در خلق هنر هم مهم است و دهه ها تلاش کردند که بگویند “کارهای هنری به تنهایی گویای هنر است”. زمانیکه از هنرمند حرف میزنیم منظورمان دایره مشخصی از هنر است و منظورمان فعالان صنعت و هنر نیست در واقع اثر هنری بدون مخاطب وجود خارجی ندارد.
وی تشریح کرد: همه هنرمندان برای ارزیابی هنر، خود را در جای مخاطب قرار می دهند و به دنبال جذب مخاطب هستند. منظور ما هنر به معنای ناب کلمه است و معطوف به کارکرد نمی شود. حرف دل عموم جامعه گذاره هایی چند ثانیه ای است که حتی روی زندگی تاثیری نمی گذارد این عکس العمل ها منجر به رونق صنعت و هنر برای بازاریابی بهتر و تبلیغات می شود.
اتحاد تاکید کرد: هنر لایه به لایه است که با مراجعه به آن می توان به کشف جدیدی رسید و افراد را به اندیشیدن ترغیب می کند. در این میان شناخت اولیه هنرمند از خود و هنر بسیار اهمیت دارد در واقع هنرمند با مخاطب بازی می کند و هر چه بازی پیچیده تر باشد لایه های جدیدی از این فضا کشف می شود.
وی تصریح کرد: هرچه مدت زمان کنش و واکنش هنر و هنرمند بیشتر شود، هنر مخاطب پذیری بیشتری دارد و همه هنرمندان به عنوان آرتیست مخاطب ایده آل خود هستند.
در ادامه نیما زاغیان هنرمند معاصر در هنرهای دیداری و اجرایی گفت: در متون اسطوره ای سیستم آفریدن مشابه ویدیو آرت است چرا که در این هنر، چیزهای جدیدی خلق و به ذات آفریده می شود. مسئله تغییر ماهیت با نامیدن شکل می گیرد و به تغییر کانسپت می انجامد در این موارد پس زمینه ها به اشیا معنای بیشتری میدهند.
وی در خصوص نقش مخاطب در شکل گیری اثر افزود: اساسا زمانی اثر تولید می شود که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند و بدون مخاطب اثری وجود نخواهد داشت. این بدان معناست که مخاطب محور اصلی شکل گیری هنر است اما نمی توان گفت که مخاطب هر سازی میزند، هنرمند با آن برقصد. در این میان اگر توقع مخاطب از هنر در حد جذب خواننده پاپ است قطعا این اتفاق نخواهد افتاد. به طور کلی ویدئو آرت نیاز به علاقه دارد و بدون مخاطب به جایی نمی رسد.