به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی برنامه، برنامه «نقد سینما» شب گذشته چهارم بهمن با حضور بهروز افخمی مجری و علی ژکان کارگردان سینما آغاز شد و به وضعیت اکران فیلم «اولین امضا برای رعنا» پرداخت.
ژکان در ابتدا درباره مشکلات اکران فیلم سینمایی خود گفت: این فیلم سه سال است که پشت در اکران است، من خودم تهیهکننده این فیلم بودم با این حال سه فیلمنامه برای تولید داشتم که ساخت یکی از آنها را با نام «برای سونیا» به نویسندگی نغمه ثمینی شروع کردیم که در ابتدای فیلمبرداری متوقف شد. این فیلم با مشارکت فارابی ساخته میشد و بنیاد ابتدا قرار بود ۸۰ به ۲۰ که سهم بیشتر متعلق به آنها بود مشارکت داشته باشد اما چهار سال پیش که تحریمها شروع شد، نتوانستند مشارکت کنند. من ۳۰۰ میلیون هم برای این فیلم هزینه کرده بودم و فارابی مایل بود کار دیگری را انجام دهیم و بعد از آن فیلمنامه «اولین امضا برای رعنا» را ارائه کردیم که کمهزینهتر بود و به شکل مشارکتی با بنیاد فارابی ساخته شد.
وی ادامه داد: اکران فیلم وابسته به سوپراستار است اما من از این بابت پولی نداشتم و سمت بازیگران موجود رفتم که خوشبختانه همه انتظار من را برآورده کردند. اوایل انقلاب و یا در اولین کار من «مادیان» مسائل فرهنگی و هنری برای خلق یک اثر در اولویت انتخاب افراد بود و بازیگران آرمانی بودند اما الان اینگونه نیست.
این کارگردان در واکنش به سخن افخمی که معتقد بود او فوتوفن ژست مخالف نما و سیاسی و جشنوارهای را بلد نیست، بیان کرد: خیر، من به این مسائل فکر نمیکنم ابتدا فکر میکنم چه حرفی را دوست دارم بیان کنم.
کارگردان «اولین امضا برای رعنا» در بخش پایانی سخنانش درباره جزئیات این فیلم اظهار کرد: ما حدود ۳۴ روز در ایران و ۱۰ روز در ترکیه فیلمبرداری داشتیم. علیرضا جلالی تبار و شهرزاد کمالزاده خوب بازی کردند اما تکیهگاه این فیلم روی بازیگر نیست و فضا بین نقش و قصه تقسیم شده است.
سینماگران دهه ۶۰ زبان ارتباط با مخاطب را از دست دادهاند
در بخش نقد و بررسی فیلم نیز، آرش خوشخو منتقد سینما در ابتدا با اشاره به زبان فیلم عنوان کرد: سینماگران دهه ۶۰ زبان ارتباط با مخاطب را از دست دادهاند. خسرو معصومی هم انگار درباره چیزهایی حرف میزند که انگار دیگر مطرح نیست مثل همین روشنفکر منفعل؛ کسی که بین کار و زندگی نمیتواند مدیریت کند و به نظر میرسد در دهه ۶۰ به این سوژهها پرداخته شده است مثل «هامون» مهرجویی که به معضلات روابط زناشویی هم میپردازد. در «اولین امضا برای رعنا» ما فرد نجیبی داریم و بعد کارگردان دائم به ما پالسهایی میدهد که او قرار است کاری انجام دهد که در نهایت او برای یک فرد پولدار کتابخانه میسازد. نوعی سردرگمی در فیلم دیده میشود که به این دلیل است که کارگردان زبان ارتباط با مخاطب جدید را نمیداند و این برای خیلی از کارگردانان دهه ۶۰ رخ میدهد. مجید مجیدی، رخشان بنی اعتماد در «قصهها» و کمال تبریزی هم این مشکل را دارند شاید ابراهیم حاتمی کیا و کیانوش عیاری تا حدی این مشکل را رفع کرده باشند.
امیررضا مافی دیگر منتقد برنامه نیز با اشاره به خلاصهای از قصه این فیلم اظهار کرد: نویسندهای که نمیخواهد قلم به مزد نشود عشق خود را از دست میدهد و بعد میخواهد قلم خود را بفروشد تا او را به دست آورد اما این گزاره مجهول است. آیا میشود شرافت و قلم را زیر پا گذاشت و سراغ عشق رفت؟ امسال فیلمی در امریکا اکران شد به نام «داستان ازدواج» که آنها هم هنرمند هستند و از جایی به بعد تصمیم میگیرند که با هم زندگی نکنند اما آن فیلم فارغ از ویژگیهای تکنیکی، اثری متفاوت در حوزه فیلمنامه است. ممکن است گفته شود قیاس خوبی نیست اما در آنجا با دو فردی طرف هستید که هر دو ادعای روشنفکری و اخلاقی زندگی کردن را دارند و در ظاهر آن را حفظ میکنند اما شخصیتهای فیلم ژکان در همان جهانبینی که در فیلم دارند مدام در حال حرکت هستند. در «داستان ازدواج» با دو شخصیت در ارتباط هستیم که سیر منطقی دارند و برای همین اتفاقات را باور میکنیم اما شخصیتهای «اولین امضا برای رعنا» اینگونه نیستند.
خوشخو نیز با اشاره به مقایسه موقعیتهای این فیلم با «عروس» ساخته افخمی یادآور شد: بخشی از داستان این فیلم شبیه فیلم «عروس» از خود شماست اما فیلم شما این گیجی را ندارد و ابوالفضل پورعرب شرافت را کنار میگذارد و سراغ دارو میرود. من موضع کارگردان «اولین امضا برای رعنا» را درک نمیکنم که شرافت را تا کجا میتوان حفظ کرد.
مافی نیز در بخشی دیگر به نماهای اشاره کرد و گفت: نماها و قاببندیها انگار به امروز تعلق ندارد و به نماهای آثار ژکان در دهههای قبل برمیگردد.
بررسی اکران در سالی که گذشت
در بخش دیگر «نقد سینما»، افخمی میزبان سیدجمال ساداتیان، مسعود اطیابی و سعید خانی تهیهکنندگان سینما بود و درباره مشکل اکران در سال گذشته گفتگو شد که برخی از کارگردانان و تهیهکنندگان مشکل اکران فیلمهای خود را فیلم سوزی دانسته بودند.
ساداتیان در ابتدا درباره اینکه چرا برخی از فیلمها به چرخه اکران نمیرسانند، بیان کرد: بخشی از این معضل، به خود فیلم برمیگردد که اگر قابل اعتنا باشد سراغشان میروند تا به اکران برسند. سرنوشت فیلمها تقریباً در جشنواره فیلم فجر رقم میخورد و شما میبینید برخی از فیلمها در نوروز و برخی در عید فطر اکران میشوند. بنابراین بخشی از این مسائل با توجه به عرضه و تقاضاست برخی فیلمها به لحاظ کیفی نمیتوانند موفق عمل کنند.
سعید خانی دیگر تهیهکننده نیز گفت: امسال نسبت به پارسال یکمیلیون و ۶۰۰ هزار قطعه بلیت افت مخاطب داشتهایم درحالیکه سالنهایی هم افزایش پیدا کردهاند. سال گذشته حدود ۲۸ میلیون قطعه بلیت، فروش داشتیم که بعید میدانم تا پایان سال به این میزان دست پیدا کنیم.
وی ادامه داد: بحث اصلی فیلم سوزی نیست، سینما فیلم مهم میخواهد. امسال ۲۴ فیلم زیر ۵۰۰ میلیون فروختند و میتوان گفت ۶۰ درصد فیلمها ضرر مطلق است.
ساداتیان نیز تصریح کرد: یکی بنزین و یکی قیمت بلیت سینما در این چند سال گران نشد و بعد از افزایش بنزین هنوز قیمت بلیت تغییر نکرده است. در چنین شرایطی سینمادار قطعاً باید از فیلمهایی استقبال کند که در عرضه و اکران موفق است.
مسعود اطیابی کارگردان و تهیهکننده سینما نیز در سخنانی بیان کرد: سینما باید همهچیز آن به اندازه باشد و باید فیلمها را در کنار هم دید تا یک سینمای ملی را تشکیل دهند. «تگزاس ۲»، «متری شیش و نیم»، «شبی که ماه کامل شد» و «سرخپوست» همه با هم اکران شدند که تقریباً آمار مخاطبان همه بالا بود. اتفاقاً وقتی تعداد فیلم خوب کنار هم میافتد مردم به وجد میآیند. تلخی و شادی فیلمها حتی مکمل است برخی وقتها به ژانرها تهمتزده میشود که خوب نیست.
افخمی در ادامه نتیجهگیری کرد که مشکل فیلمسازانی هستند که فیلمشان برای پرده نیست اما وقتی نمیفروشد میگویند فیلم سوزی رخ داده است.
مشکل فیلمهای خنثی است
ساداتیان در بخش دیگر به خودسانسوری اشاره و اظهار کرد: امروز جامعه تحت تأثیر موضوعات و معضلات اجتماعی است. فیلمها باید بهگونهای سخنگوی مطالبات جامعه باشد و توجه مسئولان را جلب کند. وقتی فیلمی خنثی میبینید و خنثی از سینما بیرون میآیید چه کارکردی برای شما دارد. برخی همین روند را ادامه میدهند میسازند استقبال نمیشوند و دوباره میسازند.
اطیابی نیز بیان کرد: هر ژانری میتواند بفروشد اگر درست و با فرمولهای خودش ساخته شود میفروشد. عاشقانه خوب میفروشد یکی از معضلات فیلمهای امسال ما کمتر بودن فیلمهای خانوادگی بود فیلمی که اعضای یک خانواده را با هم جذب کند. بیشتر کارگردانان دنبال مطرح کردن خودشان هستند و نیازسنجی نمیکنند و برای همین فیلمهای خانوادگی نداشتیم.
ساداتیان نیز دوباره با تأکید بر بحث سانسور گفت: بحث ممیزی در موضوعات ملتهب، سینما را به خودسانسوری کشانده است. مسائلی که سینما را چه از حیث مسئولان و چه سازندگان به خودسانسوری کشانده است. سازنده دوست دارد موضوعی ملتهب را بسازد اما چون میداند ممکن است به ممیزی برسد آن را نمیسازد.
خانی نیز اضافه کرد: اگر به «دینامیت» مجوز اکران داده میشد حتی همین یک میلیون و ۶۰۰ هزار کسری مخاطب جبران میشد.
ساداتیان هم با اشاره به مشکلات فیلمهای خود گفت: «متری شیش و نیم» نیز با مشکلات مختلف مواجه شد. آیا همهچیز باید پاکیزه و مطهر باشد یا باید یک اتفاق خنثی و شیر بییال و دم باشد؟ اگر فیلم خوب ساخته نمیشود تا حدی تحت تأثیر این اتفاقات است و چند المان را که کنار هم بگذاریم خروجیاش همین میشود که در اکران میبینیم.
افخمی در بخش دیگر با اشاره به نمایش فیلمها در فضای اینترنتی و وی او دی ها، تصریح کرد: سینما در معنای پرده بزرگ بیشتر به قشر کودک و نوجوان و زیر ۲۰ سالهها تعلق دارد به این ترتیب که بزرگسالان هم بیشتر برای تماشای کمدی و یا فیلم ترسناک سراغ پرده بزرگ میآیند و فیلمهای روشنفکری دیگر روی پرده بزرگ نمایش داده نمیشود. درواقع با پیشرفت تلویزیونهای بزرگ بخشی از کاربری سینما به تلویزیون منتقل میشود.
اطیابی با اعلام نظر مخالف نسبت به این نظر اظهار کرد: امسال حدود ۲۰ فیلم کمدی اکران شد که حدود پنج فیلم نسبتاً موفق بودند و باقی شکست خوردند و ژانر کمدی معمولاً شکست میخورد. همین امسال فقط دو فیلم بالای دو میلیون نفری داشتیم که کمدی بود. «متری شیش و نیم»، «شبی که ماه کامل شد» و «سرخپوست» غیر کمدیهایی هستند که پرفروش بودند. این فیلمها هیجان ایجاد میکنند و اگر این هیجان به شکل درست ایجاد شود مخاطب خود را دارد.
وی اضافه کرد: حتی اگر فیلم تلخ خوب ساخته شود و مخاطب راضی باشد فیلم کار خود را انجام داده است. اگر مخاطب راضی نباشد فیلم در آینده محکوم به شکست است و برای آن تبلیغ نمیشود.
خانی نیز گفت: برخی از فیلمهایی که کم فروختند آثاری شخصی بودند که نوعی دورهمی است. این فیلمها سینما نبودند که مخاطب دوست داشته باشد.
ساداتیان نیز در ادامه با اشاره به وی او دی ها اظهار کرد: اکنون مجوزهایی را باید صداوسیما بدهد و اینها احتیاط ایجاد میکند. اگر تلویزیون قدرت داشت و مدیریتش درست بود که ریزش مخاطب پیدا نمیکرد که مردم سراغ وی او دی ها بروند.
ساداتیان ظرفیت فروش فیلمهای اینترنتی را تا سه میلیارد دانست اما مشروط به اینکه این فیلمها درگیر قاچاق و مشکلات این چنینی نباشند.
وی اضافه کرد: ما حدود چند میلیون ایرانی خارج از کشور دارند اما این بازار را از دست دادهایم و اگر قاچاق نباشد درآمد زیادی به فیلمها میرسد.
این تهیهکننده در پایان با اشاره به فشار جریانات موازی به سینما اظهار کرد: ما موضوعات اجتماعی زیادی داریم که اگر با فراغ بال طرح کنیم سینما نجات مییابد اما این خودسانسوری که سینما دچارش شده است باعث بخشی از این مشکلات شده است.
برنامه تلویزیونی نقد سینما به تهیه کنندگی یوسف بچاری و با اجرای بهروز افخمی جمعهها ساعت ۲۲ روی آنتن شبکه پنج سیما میرود.