فروش یک فیلم و استقبال مردم از یک اثر سینمایی همواره رازی جذاب و سر به مهر بوده است.
سوره سینما- رونق گیشه سینما موضوعی است که در ایام معدودی از سال، تبدیل به یک آرزوی محقق می شود و در خیلی از فصل های دیگر، یک رویای دست نیافتنی است. ممکن است هرازگاهی یک فیلم بنا به هزار و یک دلیل در یک حالت پیش بینی نشده به مذاق مردم خوش بیاید و سالن های سینما پر شود که در این زمان از واژه پدیده استفاده می شود. واقعیت اما، این است که سینما رفتن باید یک اتفاق پویا و در عین حال رایج بین مردم جامعه باشد. آنقدر که درصد قابل قبولی از یک جمعیت ۷۰ میلیونی فیلم ها را به اتفاق یکدیگر و روی پرده سینما تماشا کنند. در این حالت است که می توان از هنر هفتم با عنوان صنعت به معنای واقعی یاد کرد. از آغاز سال ۹۲ تا کنون فیلم هایی مثل «رسوایی»، «حوض نقاشی»، «گذشته» و در تازه ترین اتفاق، «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» به فروش های بالا دست پیدا کرده اند. چهار – پنح فیلم برای ۵ ماه از یک سال، دستاورد چندان خوشحال کننده ای نیست.
آخر هفته مردم دیگر به سینما رفتن نمیگذرد
شاهین شجری کهن درباره این موضوع به سوره سینما گفت: این روزها «هیس» بنا به دلایلی آشکار خوب می فروشد. موضوع محوری آن چه در سینمای قبل از انقلاب و چه پس از آن پرداخته نشده بود و به خودی خود دارای جذابیت است. اساسا هر وقت به سراغ تابوها یا خط قرمز ها رفته ایم، مردم جذب شده اند و این موضوع نشان می دهد تا چه حد تنوع مضامین در سینمای ما وجود ندارد. خیلی از سوژه ها برای همیشه مسکوت گذاشته می شوند و وقتی خانم درخشنده به سراغ موضوعی رفت که یک حرف مگو بود، با استقبال مواجه شد. مردم ما به قدر کافی در سریال ها همسر دوم، عشق دوران پیری و … را دیدهاند.
وی افزود: وقتی صحبت از بازار می شود مباحث مربوط به عرضه و تقاضا پیش میآید. همیشه وقتی کالای عرضه شده به قدر کافی موجود نباشد، خواهان زیادی پیدا میکند. فرمول فروش بالای فیلم «هیس» با توجه به این نکته به دست می آید و سازوکار آن به جریان می افتد. این فیلم به سراغ موضوعی رفته که حتی در صفحه حوادث روزنامه ها و تلویزیون هم به آن پرداخته نمی شود.
این منتقد سینما ادامه داد: سوالی که مطرح می شود این است که چرا این رونق سینما در تمام سال وجود ندارد؟ باید دید مردم بنا به چه دلایلی به سینما می روند؟ بازیگران محبوب یا سر و صدای ایجاد شده پیرامون یک فیلم. بنابراین طبیعی است که سینما در سال تنها چند بار رونق را تجربه کند. مردم ما در دهه ۶۰ عادت به سینما رفتن داشتند. این کالا در سبد خرید آنان قرار داشت و آخر هفته های خود را با این سرگرمی پر می کردند. امروز مشکلاتی مثل گرانی، ترافیک و نبودن جای پارک ماشین و … باعث می شود به تماشای فیلم با یک دی وی دی رضایت دهند. در مدت اخیر رنگ و لعاب «رسوایی»، شهرت «جدایی» اسکار گرفته و محبوبیت «گذشته» باعث کنجکاوی مردم شد، اما این ها دلایلی نیست که برای همه فیلم ها وجود داشته باشد.
رونق گیشه یک فرمول ناشناخته دیرینه دارد
جهانبخش نورایی منتقد دیگر سینما درباره این موضوع گفت: سال ها قبل در مجله فیلم مطلبی خواندم که این سوال را مطرح کرده بود: چه می شود که فیلمی می فروشد و فیلمی دیگر نه؟ این موضوع چندین دهه قبل نیز مطرح بود و تا امروز پاسخ روشنی برای آن یافت نشده است. موارد متعددی از جمله آب و هوا، مسائل اقتصادی و سیاسی و … در رونق گرفتن فروش یک فیلم تاثیرگذار است. ضمن اینکه فیلم های مختلف در مناطق مختلف شهر مورد استقبال یکسان قرار نمی گیرند. به همین دلیل هرگز نمی توان به طور مطلق درباره این موضوع صحبت کرد. باید روح زمانه و موقعیت موجود را شناخت و عرصه تولید و اکران را مدیریت کرد.
وی افزود: در دوران حاضر برخی کارگردانان خود را برای مخاطب قربانی می کنند و فیلمفارسی تولید می کنند. کسی مثل فرهادی اما، هم می تواند نبض مخاطب را به دست بگیرد و هم با مخاطب بالا ارتباط برقرار کند.
نورایی با اشاره به فروش خوب «حوض نقاشی» تاکید کرد: فیلم مازیار میری اثری لطیف بود که یک پدیده اجتماعی را به ظرافت روایت میکرد. من این فیلم را دوست داشتم، چون فکر می کنم هر مخاطب می توانست لایه های زیرین آن را با اندکی دقت دریابد. عقب ماندگی تنها جسم و ذهن را شامل نمی شود و خیلی از ما گاهی از نظر فکری و سیاسی هم عقب ماندگی داریم. این فیلم برای مثال، همدلی مخاطب را برانگیخت. این برانگیختگی در چند درصد از آثار سینمای ما مشاهده می شود؟
این منتقد سینما ادامه داد: در نظر گرفتن شرایط اجتماعی برای اکران فیلم موضوع قابل توجهی است. «اجاره نشینها» زمانی اکران شد که جامعه ما نیاز به خنده داشت. پس مهرجویی روح زمانه را به درستی درک کرده بود. البته خیلی اوقات هم برخی از اتفاقها را نمیتوان پیش بینی کرد. مثل انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهور که کمتر کسی به تحقق آن امیدوار بود. این غافلگیریها در سینما هم وجود دارد، مثل استقبالی که از «اینجا بدون من» به وجود آمد.
مدیریت اکران، حلقه مفقوده زنجیره رونق گیشه
محمدتقی فهیم روزنامه نگار و منتقد در صحبتهای خود اشاره داشت: اولین دلایل پر فروش شدن فیلم ها را باید در خود آثار دنبال کرد. فیلم باید توانایی ایجاد کشش در مخاطب را داشته باشد. این کشش یا توسط سوژه ای ملتهب ایجاد می شود یا ساختار جذاب و یا حضور عوامل مطرح. این اتفاق ها به ندرت برای چند فیلم پشت سر هم اکران شده می افتد تا رونق گیشه نیز متوقف نشود.
وی همچنین گفت: باید توجه داشت که مردم برای دیدن تله فیلم به سینما نمیروند و یک اثر سینمایی باید از همه جهات متفاوت باشد. وقتی مخاطب احساس مختلف انسانی و هیجانا مورد نیازش را در سینما پیدا نکند چه توقعی میتوان از او داشت که با وجود یک بار سرخورده بیرون آمدن از سالن سینما باز هم تماشای یک فیلم را روی پرده تجربه کند؟
این منتقد افزود: این روزها از مخاطب ۲۰۰ هزار نفری فیلم خانم درخشنده سر ذوق آمده ایم، اما این تعداد در برابر جمعیت ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟ احساس میکنم چیزی که ما کم داریم یک مدیریت صحیح است. این موضوع تنها به مدیریت دولتی باز نمی گردد و حتی ارگان های خصوصی و شرکت های فیلمسازی نیز باید نسبت به آن حساس باشند. در این حالت است که ذائقه مردم تقویت می شود.
فهیم ادامه داد: ذائقه مردم از نظر سلیقه کیفی تنزل پیدا کرده است. آنان به تصویرسازیهای سطحی گرایش پیدا کرده اند و این بمبی بود که خودمان منفجر کردیم و ذائقه شان را از بین بردیم. گیشه ما در چند سال اخیر رونق مقطعی داشته و درمان آن نیاز به همیاری دسته جمعی سینما و رسانهها دارد و در این میان بعد تبلیغاتی قضیه پررنگ تر میشود. فیلمهایی مثل «حوض نقاشی»، «رسوایی» و «گذشته» هر کدام در طیفی جداگانه قرار دارند، اما مخاطب را جذب کرده اند. باید سلیقه های مختلف را شناخت و با یک مدیریت صحیح آن را ساماندهی کرد.