به گزارش سوره سینما، دکتر احمد مهدوی دامغانی اسلامشناس و ادیب ۹۴ ساله و استاد پیشین دانشگاههای تهران، پنسیلوانیا، کمبریج و هاروارد، شب گذشته (دوشنبه ۱۴ بهمن) به صورت اینترنتی با پیام فضلینژاد در شوکران بیست و هفتم گفتوگو کرد.
او که از سال ۱۳۶۴ ساکن آمریکا و مقیم فیلادلفیا است و ریاست مرکز اسلامی این منطقه را نیز برعهده دارد، در ابتدای ایران هنگام سلام دادن به ملت ایران و تنها امام مدفون در ایران امام علیبن موسیالرضا(ع) اشک در چشمانش حلقه زد. وی گفت: من ۳۵ سال است که جسمم در آمریکاست و روحم در ایران. من همه چیزم در ایران است و این توفیق را داشته باشم که قبل از مرگ عتبهبوسی علیبن موسیالرضا(ع) قسمتم شود و پیکرم در مشهد دفن شود.
مهدوی دامغانی درباره اینکه آیا با پایان چهرههای ادبی بزرگ ایرانزمین در عصر معاصر، اندیشه و فرهنگ در ایران کمفروغ خواهد شد، گفت: من ۳۵ سال است که از ایران دورم و شاید قضاوت درست نداشته باشم اما انشاءالله خداوند به استاد محمدرضا شفیعی کدکنی ـ که به علوم اسلامی احاطه دارند ـ عمر طولانی عنایت کند که تا وقتی ایشان باشند، روح و واقعیت ادب فارسی و ایراندوستی باقی خواهد ماند. انشاءالله کسانی خواهند بود که بتوانند این رویه را ادامه دهند و خودشان را وقف ترویج فرهنگ و معارف ایرانی اسلامی کنند. امیدوارم از حوزههای علمیه کسانی برخیزند که بر علوم انسانی تسلط کافی داشته باشند. چون برای فهم فردوسی و حافظ و …، اول باید قرآن دانست و سپس عربیت. تا عربیت را درست ندانیم، ادبیات فارسی را نخواهیم دانست. لذا باید در دبستانها قرآن بیشتر تدریس شود؛ در دوره دبیرستان هم همینطور.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا غلبه نقلگرایی بر عقلگرایی را ترویج میکنید، گفت: به قول مولانا «عقل قربان کن به پای مصطفی». دین با عقل کاری ندارد، دین با عشق است. عقل مخلوق خداست، به خالقش (خدا) راه نمیبرد.
مهدوی دامغانی تصریح کرد: من در همه عمرم همیشه با کلمه روشنفکر مشکل داشتهام. نمیخواهم راجع به این حرف بزنم که مستمسکی برای تحقیر یا حمله به خودم درست کنم. نمیدانم چه عرض کنم؟ من با لفظ روشنفکر مشکل داشتهام و هیچوقت نتوانستم درک کنم روشنفکری یعنی چه؟ خداوند انشاءالله خودش آنها را هدایت کند و امیدوارم روشنفکری مانع از اعتقاد به قرآن و اسلام و حقانیت مذهب شیعه نشود. چون هیچ مذهبی مانند شیعه به عشق و عاطفه مبتنی نیست.
این متفکر اسلامی تصریح کرد: با فلسفه نمیشود خدا را شناخت، میشود اثبات کرد ولی نمیشود شناخت!
فضلینژاد گفت: آیا این زیرسؤال بردن دستاوردهای فیلسوفان مسلمان نیست؟ مهدوی دامغانی پاسخ داد: همه فلاسفه اسلامی آخر کار خودشان گفتهاند، وحی از عالم خلق نیست، از عالم امر است. ابن سینا میگوید: آخر به کمال ذرهای راه نیافت. البته این به معنای بیاعتنایی به عقل نیست. عقل برای کار این دنیاست که به حکم عقل زندگی کنیم. فلسفه و حکمت هیچگاه متکفل اداره اجتماع نبوده است. آقای دکتر دینانی الان فلسفه و حکمت درس میدهند، حالا بعد از ۳۰ سال تدریس فلسفه ذهنش متوجه عرفان شده است؛ یعنی استدلالات عقلی را پشت سر گذاشته و سراغ عشق و عاطفه (مثلاً تدریس گلشن راز) آمده است. برای تبلیغ اسلام هم باید مسائل عاطفی اسلام و سیره رحمانی پیامبر(ص) را ترویج کرد.
رئیس مرکز اسلامی فیلادلفیا در اواسط شوکران بیست و هفتم، هنگام یادکردن از استاد شهید مطهری، اشک در چشمانش حلقه زد و خاطرهای از آخرین دیدارش با آیتالله مطهری ۱۲ روز پیش از ترور بیان کرد. مهدوی دامغانی گفت: «دلم برایش میسوزد و بعد از ۴۰ سال هنوز که نامش را میآورم، گریهام میگیرد.»
وی در پاسخ به این پرسش که چرا خاک ایران دیگر آنقدر حاصلخیز نیست که سعدی و حافظ و مولانا پرورش دهد، پاسخ داد: به نمیدانیم، لابد اراده حقتعالی است که اینچنین باشد. به قول باباطاهر «بهر الفی، الف قدی بر آیو». انشاءالله خداوند باز به خاک ایران عنایت کند. ۱۴۰۰ سال است که نظرش به ایران است و سایه علیبن موسیالرضا(ع) بر سر ایران است.
مهدوی دامغانی در پایان ضمن التماس دعا از بینندگان شوکران، تصریح کرد اگر مقدر شود که برای عقیدهاش جام شوکران بنوشد، طبعاً آماده است. وی گفت: جان ناقابل من ارزشی ندارد، ولی در آمریکا چنین چیزی پیش نخواهد آمد. تقیه تا وقتی است که پای خون میان نباشد. «مرگ اگر مرد است آید پیش من / تا کشم خوش در کنارش تنگ تنگ» انشاءالله خداوند مرا حفظ کند و با این عقیدهای که بیان کردم، بمیراند.
«شوکران» که به اساسیترین مسایل فکری کشور میپردازد، محصول مشترک شبکه چهار سیما و حوزه هنری است. این برنامه دوشنبه هرهفته ساعت ۲۱ شامگاه با سردبیری و اجرای پیام فضلینژاد روی آنتن تلویزیون میرود. بازپخش «شوکران» روزهای سهشنبه ۱۰ صبح، جمعه ۱۴ ظهر، شنبه ۱ بامداد است.