به گزارش سوره سینما، ماجرای تولید و عرضه «فیلم های قرآنی» سال هاست که مغفول مانده و ظاهرا هیچ نهاد و سازمانی در قبال آن پاسخ گو نیست. اما طی دو سال اخیر و با انتصاب دکتر عبدالهادی فقهی زاده به عنوان معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موضوع «انتخاب» و «قضاوت» فیلم های قرآنی جدی گرفته شده و معاونت مذکور با معرفی هیئت داوران منتخب خود در جشنواره فیلم فجر حضور یافته است.
آنچه که موجب تعجب در نتایج داوری فیلم های قرآنی امسال شد، عدم انتخاب و معرفی فیلم های قرآنی در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر است. هر چند که داوران در انتهای بیانه شان از مهدی فقیه برای یک عمر فعالیت در نقش انسان های مصلح و قرآنی و نیز به پاس احترام به فرهنگ جهاد، ایثار و شهادت، از مستند «بانو» هم تقدیر کردند، اما همچنان این سوال به قوت خود باقیست که چرا در فجر ۹۸ فیلم قرآنی انتخاب نشد؟!
از این رو خبرنگار سوره سینما بر آن شد تا برای بررسی و آسیب شناسی فیلم های قرآنی با عباس صالح مدرسه ای یکی از اعضای هیات داوران گفتگویی موجز اما بی پرده و صریح داشته باشد و این مهم، در اوج شیوع اخبار مربوط به کرونا به فراموشی سپرده نشود.
صالح مدرسه ای که در سال ۱۳۸۳ برای ساخت مجموعه فیلم های قرآنی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان «فیلم ساز خادم قرآن» انتخاب شد، در کارنامه فیلم سازی اش – با ساخت ۸۳ فیلم داستانی و مستند – موضوعات قرآنی به وفور و تنوع دیده می شود. وی پذیرفت تا به دور از محافظه کاری و تعارفات متداول در این گفتگو شرکت کرده و بدون پیچیدگی صحبت کند.
* سال هاست که بر روی «تعریف فیلم قرآنی» اختلاف نظرهایی وجود دارد، گویا اجماعی در این باره نیست. عده ای با استناد به آیه “لا رطب ولا یابس الا فی کتب مبین” همه فیلم هایی که در حوزه اخلاق و مسائل مرتبط با انسان ساخته می شود را منتسب به قرآن می دانند.
– به این معنا که می گویند، حتی فیلم های غیر اخلاقی هم می تواند قرآنی باشد؛ کتابِ مبین «هستی» است. با این فرض که همه چیز در قرآن است، همه فیلم ها می تواند قرآنی باشد. اما تعریف فیلم قرآنی را از همان سال های آغازین انقلاب مغز متفکر و پایه گذار فیلم های قرآنی استاد سید ناصر هاشم زاده تبیین کرده و ارائه دادند و با تاسی از دیدگاه های ایشان، همکارانم آثاری نظیر «رنگ خدا»، «تولد یک پروانه»، «یک تکه نان»، «بید مجنون»، «زیر نور ماه»، «آواز گنجشک ها» و… را در حوزه رئال و «مردان آنجلس»، «ملک سلیمان نبی»، «یوسف پیامبر» و… را در حوزه تاریخی و قصص قرآن ساختند که با اقبال عمومی جامعه روبرو شد.
«تعریف فیلم قرآنی» یک موضوع تخصصی است که در حوصله این گفتگو نمی گنجد و جای دیگر باید آن را مطرح کرد اما در یک جمله باید گفت در جشنواره ها وقتی فیلم با تعاریف و شئونات قرآنی منطبق نباشد، طبیعتا انتخاب نمی شود.
* در این بین فیلم های اخلاق مدار و معناگرا هم ساخته می شود. به نظر شما آن ها هم نزدیک به مفاهیم قرآنی نیستند؟
– خداوند متعال در سوره بلد می فرماید «لقد خلقنا الانسان فی کبد» مسلما ما انسان را در رنج آفریدیم. تکرار می کنم اگر بخواهیم تفسیر به رای کنیم همه فیلم های جشنواره قرآنی است. مثلا فیلم «خوب، بد، جلف۲» چرا قرآنی نیست؟ آن هم قرآنی است. بانک های ما هم قرآنی است. مصاحبه ها هم قرآنی است. آن هایی که «ندارند» قرآنی اند؛ آن ها هم که «دارند» قرآنی اند. همه چیز قرآنی است. می گویند این جا کشور امام زمان(عج) است اما طیف کثیری از متولیان درکی از آن ندارند. در اتمسفری هستیم که حتی گاهی «جور» قانون است، باید به آن تن بدهیم. این که منِ نوعی فکر کنم به معیارهای قرآنی، با فضای فعلی جامعه نسبت و تناسب آن برقرار نمی شود… .
* با این نوع سخت گیری، احتمالا سال ها باید منتظر ماند تا یک اثر خاص ساخته شود و منطبق با معیارهای شما باشد. عده ای این نوع تعبیر و تفسیر را قبول ندارند. آن ها معتقدند در بررسی و انتخاب فیلم قرآنی فقط خدا را در نظر بگیرید.
– با یک سکانس که نمی شود تمام یک فیلم را قرآنی محسوب کرد. بگذارید راحت تر بگویم، با توصیفی که شما نقل قول می کنید همه چیز مالِ خداست، لابد ظلم هم مالِ خداست؛ جور هم مالِ خداست. برگی نمی جنبد مگر به اراده الهی. پس به اراده الهی «صدام» صدام می شود و «ترامپ» ترامپ می شود. از این منظر که می گویند، همه فیلم ها قرآنی اند. این قدر همه شان قرآنی اند که نمی دانیم کدام را انتخاب کنیم!
* این لحن شما به شکایت و گله مندی شبیه است…
– «انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» به مو گفتی صبوری کن، صبوری/ صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد. شکایت و گِله ما مربوط به ضعف مان است. خودش آفریده و ما شکایت می کنیم، گله می کنیم. مثلا دندان مان عفونت می کند، دردمان می آید فریاد می زنیم.ولی خب، از خدا گله نمی کنیم. گله از خودمان داریم؛ حافظ می گوید تو در طریق ادب باش و گو گناه من است. «یبسط الرزق لمن یشاء» قبض و بسط امور دست خداست، ولی بندگان خدا یک وقت کاری می کنند که پای شما می شکند. خب باید درمان کنیم. اولیای الهی هم دیدیم که نالیدند در عالم، اما از خدا ننالیدند.
*ظاهرا ریشه مشکل را در متولیان امر می بینید.
– قرار شد تعارف را کنار بگذاریم. الان اگر کسی که دانش تولید فیلم قرآنی را دارد بگوید من می خواهم فیلم قرآنی بسازم، هیچ جا از او حمایت نمی کنند. چرا؟ چون موضوع و مسئله شان قرآنی نیست. بلکه دغدغه های غیر قرآنی دارند و از فیلم سازانی حمایت می کنند (فارغ از چپ و راست) که دغدغه های آن ها را به تصویر بکشند. در یک کلام، سال هاست مدیران سیاسی در جاهای مختلف به لطایف الحیل از ساخت فیلم های قرآنی حمایت نمی کنند و با ترفندهای اداری، فیلم ساز قرآنی را ضربه فنی می کنند.
* در جشنواره سی و هشتم به غیر از موضوعات قرآنی، فیلم قابل توجهی دیدید؟
– تکنیک در کل سینمای ایران و در همه وجوه بالا رفته، حتی در زمینه متن هم فیلم نامه های قدرتمندی نوشته می شود اما موضوع و محتوا ملهم از مفاهیم و مضامین قرآنی نیست. اشکالی هم ندارد، آن راه را دوست دارند. ولی بی انصافی است که برخی توقع داشته باشند تا ما به جهت ارتقای تکنیکی، این نوع فیلم ها را قرآنی بنامیم. فیلم قرآنی، ساز و کار خودش را می طلبد. شوخی که نیست.
* به نظر شما تفاوت فیلم سازان امروز با نسل قبل در چه چیز است؟ آیا این تفاوت باعث شده تا مدیران و سینماگران از تولید فیلم های قرآنی دور شوند؟
– مسئله نسل ها نیست. اتفاقا در جشنواره سی و هشتم، هم قدیمی ها حضور داشتند و هم جوانان جویای نام امروز. نکته مهم این است که سینما آینه جامعه است. الان اقتصاد ما و سیاست ما چرا قرآنی نیست؟ خب به طبع آن، سینمای ما هم قرآنی نیست.
*یعنی امیدی به پرورش و ظهور فیلم ساز قرآنی و مسئول قرآنی نیست؟
– تولید حرفه ای فیلم قرآنی، دانش و تجربه می خواهد. زحمت دارد. البته مثل همه امور ریشه اش به خانواده برمی گردد، وگرنه یک شبه که نمی شود فیلم ساز قرآنی شد. یادم هست چند سال پیش، قبل از برگزاری یکی از جشنواره فیلم های قرآنی بعضی از مدیران بودجه قابل توجهی را اختصاص دادند تا عده ای به سرعت بیایند و فیلم های قرآنی بسازند تا کنداکتور جشنواره را پر کنند. نتیجه اش هم این شد که یکسری آدم آمدند و مثل خیاط ها سری دوزی کردند. با شتاب فیلم های بی کیفیت و نازلی به نام قرآن ساختند. حتی کارگردان هایی در آن جمع بودند که به طور علنی در همه جا اعلام می کردند باوری نسبت به قرآن ندارند و به عنوان یک پروژه پولساز و کاری به آن نگاه کردند. این حرکت نسنجیده و بدون مطالعه مسئولین وقت، باعث شد تا علاوه بر هدر دادن پول مردم، باعث تعطیلی جشنواره هم شدند. مسیری که می توانست با ریل گذاری و هدایت صحیح، مثمر ثمر باشد و به سوی آینده ای درخشان برسد، در گام اول خفه شد.
* دلیلش فقط تولیدات نازل بود؟
– نه، دلائل دیگری هم داشت. اغلب متولیان وقت، نه قرآنی بودند و نه سینمایی. آن ها چهره های سیاسی و تبلیغاتچی بودند و اصولا ورودشان به مقوله فیلم های قرآنی از اول اشتباه بود. همان زمان اساتید شاخص و بنامی بودند که با پشتوانه سال ها مطالعه، پژوهش و دانش، متخصص فیلم قرآنی بودند اما از آن ها دعوت نشد. طوری رفتار کردند که گویا این افراد در ایران و یا در قید حیات نیستند.
* آیا با تبدیل «مرکز هماهنگی، توسعه و ترویج فعالیت های قرآنی کشور» به «معاونت قرآن و عترت» وزارت ارشاد سرنوشت فیلم های قرآنی و ساز و کار آن را به این مجموعه جدید محول کرد؟
– این سوال را از مسئولان ذیربط بپرسید. اما تولید فیلم قرآنی وظیفه همگانی است. قرآن متعلق به همه است. مگر قرآن فقط برای وزارت ارشاد یا بنیاد فارابی و کارمندانشان نازل شده است؟! موضوع، ملی و فراملی است. نمی دانم چرا دستگاه ها توپ را در زمین یکدیگر می اندازند؟ تمام افراد نسبت به آخرین کتاب الهی مسئول هستند و هر کسی در هر پست و موقعیت و جایگاهی “واجب است” به وظیفه اش عمل کند. کسانی که با طرح ایرادهای بنی اسرائیلی سعی دارند تا ساخت فیلم های قرآنی را فقط به گردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیندازند، در واقع فرافکنی می کنند. همه دستگاه ها بر سر سفره قرآن نشسته اند و بودجه های کلان می گیرند. به تشخیص تیم شان و با حربه کارشناسی، برای همه چیز هم خرج می کنند ولی تا به تولید فیلم های قرآنی می رسد جاخالی می دهند و به اصطلاح می پیچانند. همه ما بدهکار به ساحت قرآنیم ولی هر کدام به نوبه خود با شدت و ضعف، به قرآن جفا می کنیم؛ یکی عیان و یکی پنهان.
نگاهی بیندازید به خانه های ایرانی، مردم مسلمان ما در خانه و اتومبیل و محل کارشان انواع و اقسام قرآن ها را در قطع های متنوع دارند. ولی چند درصد با آن انس دارند، در عروسی و عزا کلام الله را می آورند؛ قبل از سفر از زیر آن عبور می کنند و در وسایل نقلیه قرار می دهند تا از خطر تصادف یا سرقت در امان باشند! خب همه اش ظواهر است، پس باطن قرآن چه می شود؟
طبیعی است که مسئول و فیلم ساز جامعه هم از همین مردم اند. از کره مریخ که نیامدند. حالا همین آدمی که پدر و مادرش یا دوستان و اساتیدش فقط قرآن را بوسیدند و در تشریفات از آن استفاده کردند، سطح آگاهی و شعورش همین مقدار است. نمی شود توقع داشت که چرا «این» یا «آن» درک و شناخت دقیقی از قرآن ندارند. منتهی راه مسدود نیست. هر کس که علاقمند است باید برای تربیت خودش وقت بگذارد و زحمت بکشد و به ارتقای خویش فکر کند. امروز به دلیل ضعف سیستم آموزش عالی در دانشگاه و حتی در حوزه علمیه، ما باید شاگرد تجربه خودمان باشیم. پله پله بالا برویم و معرفت کسب کنیم. علوم قرآنی، بسیار تخصصی و حساس است. این به آن معنی نیست که دست نیافتنی است، بلکه حوصله و مداومت می خواهد تا دریچه های معارف الهی به روی انسان گشوده شود.
حالا ممکن است بعضی ها قبل از فراگیری علوم قرآنی، دوره های آموزش فیلم سازی را بصورت آکادمیک یا تجربی دیده باشند و یا بالعکس. علوم قرآنی و دانش سینمایی، لازم و ملزوم یکدیگرند؛ دو بازوی مهم برای آفرینش فیلم های قرآنی اند که باعث آشتی مخاطبان کم حوصله با مفاهیم و مضامین قرآنی می شود.