سوره سینما – مازیار معاونی : یکی از جذابیتهای دوران قرنطینگی تماشای مسابقه «ایران» بود. مسابقهای که محتوای آن بر فرمش رجحان داشت و به آن هویت و تشخص خاصی میبخشید. به این معنا که همه سوالات و پرسشها و تمام مراحل رقابتی آن به ایران به مثابه یک جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و تمدن ختم میشد و اولین مسابقه تلویزیونی است که نگاهی به خارج از مرزهای ایرانی نداشته و هر سوالی که در آن مطرح شده درباره ایران و از ایران است. به همین دلیل وقتی پای تماشای این مسابقه مینشینی فارغ از سرگرمی و لذت بردن از هیجانات یک رقابت گروهی، بر اطلاعات و دانش مخاطب از ایران در حوزههای مختلف افزوده میشود. اطلاعاتی که برخی از آنها واجد عنصر تازگی و شگفتی است و مخاطب ایرانی را بر سر شوق میآورد وقتی متوجه میشود که کشورش چه اعتبار و جایگاهی در تاریخ کهن و معاصر دارد. این مسابقه به ویژه برای نسل جوان و جدید که ممکن است برخی واقعیتها درباره کشورشان را نداند بسیار مفید است و حتی حس غرور ملی را در مخاطب برمیانگیزد. امکان ندارد پای تماشای این مسابقه نشست و در پایان چیزی بر اطلاعات خود درباره ایران نیفزود. از این رو دو کارکرد مهم آگاهی و سرگرمی در این مسابقه تلویزیونی در هم تنیده شده و آن را تماشایی کرده است. ضمن اینکه هر مخاطبی در خانه میتواند شرکت کننده مجازی این مسابقه باشد و اطلاعات و معلومات خود را درباره ایران محک بزند و بسنجد. این همذات پنداری رقابتی، هیجان و جذابیت تماشای آن را هم افزون میکند.
از ویژگیهای مهم دیگر مسابقه «ایران» رقابت گروهی آن است. این گروهی بودن، فرهنگ کار تیمی و اتحاد و همبستگی جمعی را هم تبیین و تبلیغ میکند و روایتی نمادین از لزوم همبستگی و وحدت ملی و نقش اراده جمعی در پیروزی یک ملت است. ضمن اینکه هر گروهی سرگروهی دارد که کل تیم را مدیریت میکند و اعضای گروه از او تابعیت درونی دارند. این اعتماد به سرگروه و احترام متقابل بین او و اعضای گروه نیز بخشی از فرهنگ اتحاد و همبستگی را بازنمایی میکند که اتفاقا ریشه در تاریخ اجتماعی ما دارد و با هویت ملی ایرانیان گره خورده است.
فارغ از بحث محتوایی و درونمایه مسابقه از لحاظ مضمونی، در فرم و ساختار اجرایی نیز شاهد خلاقیت و نوآوریهای بصری و گرافیکی و بهرهبرداری از فناوری در اجرا هستیم که جذابیت برنامه و ایجاد هیجان لازم برای یک رقابت تلویزیونی را تضمین میکند. بدیهی است این مسابقه نقطه ضعفهایی هم دارد یا همه آیتمهای آن به یک وزن و اندازه جذاب نیست، اما امتیاز بزرگ این برنامه خودترمیمی آن است. در طول این بیست و اندی برنامهای که از مسابقه «ایران» پخش شده شاهد حذف و اضافههایی فرمی و اصلاح و بازسازی مستمر آن بودیم. به طوری که بعد از هر چند قسمت یک آیتم جدید به مسابقه اضافه شده یا آیتمهای قبلی اصلاح و بازسازی شدند. همین رویکرد نشان میدهد که عوامل این مسابقه به بازخورد مخاطب و نظرات و انتقادات آنها توجه و سعی میکنند خود را بر تدریج ترمیم و تکمیل کنند. ضمن اینکه این تحول تدریجی در اجرای سام درخشانی مجری مسابقه هم دیده میشود و هر چه مسابقه جلوتر آمده او تسلط بیشتری در اجرا و هدایت مسابقه و شرکتکنندگانش پیدا کرده است.
فارغ از کارکردهای درونی این مسابقه به عنوان یک برنامه سرگرم کننده و رقابتی تلویزیون، از منظر اجتماعی نیز این مسابقه کارکردهای مثبت خودش را به ویژه در این ایام کرونایی و خانه نشینی داشته و توانسته اوقات فراغت مردم را در همان یک ساعتی که پخش میشود غنی کند. مسابقهای که هم ذهن و حافظه مخاطب را فعال و پویا میکند و هم فرصتی برای لذت هیجانی برای او ایجاد میکند. این هیجان و التهاب به ویژه در مراحل پایانی که نوبت به دوئل سرگروها میشود بیشتر شده و شتاب بیشتری به خود میگیرد. اگرچه ریتم و هیجان درونی و بیرونی همه مراحل و آیتمهای مسابقه به یک میزان نیست، اما در کل، ریتم مناسبی دارد و حوصله سربر نیست. به ویژه اینکه این مسابقه توانایی و استعداد شرکت کنندهها را از حیث اطلاعات و حافظه میسنجد و مثل مسابقات میدانی و حرکتی از ریتم بیرونی برخوردار نیست، اما ریتم درونی آن به اندازهای است که ضرب آهنگ کلی مسابقه را حفظ کند. مسابقهای که در ضمیر ناخودآگاه آن میتوان نوعی ترویج فرهنگ گردشگری و به ویژه ایرانگردی را هم ردیابی کرد.
قطعا مسابقهای که درباره ایران و برای ایران است به زمان خاصی محدود نمیشود و میتواند به عنوان یک مسابقه ملی تداوم داشته باشد.