سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ در ۲:۰۰ ب.ظ چاپ مطلب

دست‌های خالی سینما/ پرداخت سینما و تلویزیون به ماه رمضان

Dasthaye-Khali-Cinema

سینمای ایران بر خلاف تلویزیون همواره در ساخت تولیدات با موضوعاتی چون ماه رمضان و روزه‌داری یا مناسبت‌های دیگر مذهبی و دینی کارنامه قابل دفاعی نداشته است.

سوره سینما محمدعلی حیدری : اینگمار برگمان در زندگی‌نامه خود می‌نویسد: «من به جهان رمزآمیز کلیسا و قوس‌های نرم، دیوارهای ضخیم، بوی جاودانگی و نور رنگین خورشید که در چمنزارهای نقاشی‌های قرون وسطایی می‌لرزید و اشکال منحنی روی سقف‌ها و دیوارها علاقه‌مند شده بودم. آن‌جا هر چیزی که تخیل یک نفر می‌تواند آرزو کند وجود دارد- فرشتگان، قدیسین، اژدهاها، پیامبران، شیاطین و انسان‌ها.» [منبع: ingmarbergman.se]

کارل تئودور درایر، آندری آرسن‌یویچ تارکوفسکی، سرگِی پاراجانُف، روبر برسون، ارنست اینگمار برگمان و… از جمله سینماگرانی بودند که همواره در برخی از مضامین آثارشان می‌توان نشانه‌هایی از شاخص‌های دینی و عرفانی را دید.

سینمای دینی در ایران اما تعریف دیگری دارد. این نوع [مضمون] سینمایی بعد از پیروزی انقلاب در بین برخی از سینماگران مورد توجه قرار گرفت. بودند سینماگرانی که راجع به این مقوله فیلم‌هایی ساختند که هیچ درکی هم نسبت به آن نداشتند و گاه برعکس کسانی وارد این عرصه شدند که نسبت به آن شناخت کافی داشتند. ابتدایی‌ترین و بدیهی‌ترین شاخص سینمای دینی در بین برخی از فیلم‌سازان [بعد از انقلاب] استفاده از نمادهای دینی در فیلم‌هایشان بود؛ مسجد، امام‌زاده و… . این نوع سینما به دلیل حساسیت بالا و عمدتا عدم تعریف مشخص از سینما و هنر دینی، سبب قرائت‌های مختلفی در بین هنرمندان شد. نماز، روزه، زکات، خمس، حج و… هر کدام از این نشانه‌ها در آثار سینمایی [در تلقی برخی فیلم‌سازان] بیانگر سینمای دینی بود.

رفته‌رفته اما بودند فیلمسازانی که با ورود به این حوزه توانستند آثار ماندگاری [دینی] را خلق کنند. سال ۱۳۷۰ ماندگارترین سریال تلویزیونی ساخته شد، فیلمسازی که شناخت و درک درستی از دین، تاریخ و مذهب داشت؛ داوود میرباقری با ساخت سریال «امام علی (ع)» در آن سال، کانون توجه مردم شد.

آنچه قرار است در این یادداشت به آن اشاره کنم، پرداخت سینما و تلویزیون به ماه رمضان و روزه است.

فیلم و سریال‌های مناسبتی در سینما و تلویزیون [اغلب] بهانه‌ای بود برای تولید یک مجموعه در یک تقویم زمانی که هیچ ارتباط مفهمومی و موضوعی با اصل مناسبت نداشت. شاید تنها ارتباط آن این بود که بازیگران فیلم در سریال روزه‌دار بودند و افطار می‌کردند. این تنها تصویری بود که در بیشتر آثار مناسبتی ساخته شده در طی این سال‌ها دیده‌ایم.

خسرو ملکان متولد ۱۳۳۳ در تهران که تحصیلاتش را تا اخذ دیپلم فنی هنرستان ادامه داد و از سال ۱۳۵۱ با شرکت در دوبله فیلم‌های خارجی وارد فعالیت‌های سینمایی شد. او فعالیت فیلمسازی را از سال ۱۳۵۳ با ساخت فیلم کوتاهی به نام «بازگشت» شروع کرد و فعالیت در سینمای حرفه‌ای را پس از انقلاب و از سال ۱۳۶۲ با فیلم «زخمه» به عنوان نویسنده و کارگردان آغاز کرد. ملکان اولین کارگردانی بود که ساخت سریال مناسبتی در تلویزیون را آغاز کرد.

«میهمان» به نویسندگی و کارگرانی ملکان و بازیگرانی چون: جمشید مشایخی، حمیده خیرآبادی، احمد قدکچیان، روح‌الله مفیدی، پروین سلیمانی، محمدعلی ورشوچی و… در نوروز ۱۳۷۰ از شبکه اول سیما پخش شد. در آن سال عید نوروز با ماه مبارک رمضان همراه بود.

داستان این سریال روایت پسر آقای ستوده است که در فرانسه درس می‌خواند و برای گذراندن تعطیلات نوروزی در کنار خانواده، به ایران می‌آید. خانواده‌اش تصمیم گرفته بودند که در این فرصت، برای او همسری انتخاب کنند ولی هنگامی که او به ایران می‌آید، متوجه می‌شوند که نه تنها او ازدواج کرده، بلکه فرزندی هم دارد. پس از وقوع ماجراهایی، سرانجام پسر آقای ستوده تصمیم می‌گیرد برای همیشه در ایران بماند.

ملکان در گفتگو با روزنامه جام جم درباره این سریال می‌گوید:

«اولین سریال مناسبتی را من در ایران ساختم. عید و ماه رمضان با هم مصادف شده بود. قرار بود برنامه خاصی کار نشود، اما در دی ماه گفتند برای عید برنامه‌ای بسازیم. آن موقع هنوز رسم نبود برای ماه رمضان سریال بسازند. با مدیر شبکه یک به این توافق رسیدیم که به من اعتماد کند و اجازه دهد در فرصت کمی که باقی است کارم را انجام دهم. «میهمان» اولین سریال مناسبتی تلویزیون و اولین تجربه کار ویدئویی‌ام بود. به بازیگرانی مثل آقای مشایخی، زنده‌یاد سلیمانی و خانم خیرآبادی زنگ زدم و گفتم می‌خواهم سریالی بسازم که هیچ چیز از آن نمی‌دانم، فقط چون دعای سحر را خیلی دوست دارم، می‌خواهم با دعای سحر شروع شود، همان طور که چمدان هم با دعای سحر شروع شد. تازه در فیلمبرداری آن با قواعد کار تلویزیونی آشنا شدم. حتی پایان داستان را نمی‌دانستم و هر قسمت که فیلمبرداری می‌شد برای قسمت بعدی برنامه‌ریزی می‌کردم.‌» [جام جم. ۱۸ مرداد ۱۳۹۱]

Tatilat-Noroozi

اما این تنها سریال [مناسبتی] ملکان نبود. یک سال بعد با ساخت سریال «تعطیلات نوروزی» دوباره به تلویزیون بازگشت و این سریال در عید نوروز که همزمان با ماه مبارک رمضان نیز بود از شبکه اول سیما پخش شد.

اسماعیل داورفر، ملیحه اکبری، مرتضی احمدی، پروین سلیمانی، محمدعلی ورشوچی، محمود بهرامی، کیومرث ملک‌مطیعی و… بازیگران این سریال بودند.

خلاصه داستان: «مدیر یک واحد صنعتی بزرگ، تصمیم دارد تعدادی از کارگران خود را به عنوان «کارگر نمونه» انتخاب و خانه‌هایی را به آنان واگذار کند. همه کارکنان و کارگران تلاش گسترده‌ای را آغاز می‌کنند تا نامشان در لیست افراد برگزیده قرار گیرد و به تبع آن، توطئه‌ها و اختلافات زیادی در طی داستان به وجود می‌آید، اما سرانجام، حق به حق‌دار می‌رسد.»

اولین فعالیت حرفه‌ای حسن فتحی

حسن فتحی در سال ۱۳۷۲ با ساخت سریال «همسایه‌ها» و بازی بازیگرانی چون: بیوک میرزایی، شهلا ریاحی، فریبا متخصص، زهرا سعیدی، کتایون ریاحی، مریم معترف و… اولین تجربه خود را در تلویزیون و با ساخت این سریال آغاز کرد. این سریال در نوروز ۱۳۷۲ که همزمان با ماه مبارک رمضان بود از شبکه اول سیما پخش شد.

داستان «همسایه‌ها» درباره چندین خانواده و همسایه بود که همگی در یک محله زندگی می‌کردند و در هر قسمت برای هریک مشکلات و مسائلی پیش می‌آمد که در نهایت با همفکری و همیاری سایر همسایه‌ها، آن مشکل برطرف می‌شد.

shabe-dahom

این تنها سریال [مناسبتی] حسن فتحی نبود. محرم سال ۱۳۸۱ با ساخت سریال «شب دهم» توانست سریالی ماندگار و درخشان را در کارنامه خود ثبت کند. این سریال در نوروز سال ۱۳۸۱ که همزمان با ماه محرم بود از شبکه اول سیما پخش شد. «میوه ممنوعه» و «در مسیر زاینده‌رود» دیگر ساخته‌های حسن فتحی ویژه ماه مبارک رمضان بود که به ترتیب از شبکه دو و اول سیما پخش شد.

mive-mamnooe

تلویزیون در ساخت سریال‌های مناسبتی به خصوص در ماه مبارک رمضان توانست کارنامه خوبی داشته باشد و مسیری که تقریبا از آغاز دهه هفتاد تاکنون همواره ادامه داشته است. اما در سینما حکایت دیگری جریان دارد.

سینمای ایران همواره در ساخت تولیدات با موضوعاتی چون ماه رمضان روزه‌داری یا مناسبت‌های دیگر مذهبی و دینی کارنامه قابل دفاعی نداشته است. اینکه چرا سینمای ایران [پس از چهار دهه از پیروزی انقلاب] با دست‌های نسبتا خالی در پرداخت به این مضامین مواجه است جای پرسش اساسی دارد، هم از مدیرانش هم از سینماگرانش!