سوره سینما – مریم اکبرلو : یکی از موضوعات مفقوده سینما، فقدان بررسی محتوای برنامه های تلویزیون و سینما و تاثیر گذاری و استفاده از آن به مثابه قوی ترین ابزار گفت و گو ونسبت آن با منافع ملی و فرهنگی است. به طور کلی بازبینی تولیدات ۴ دهه اخیر سینما و تلویزیون نشان می دهد که با وجود برخی آثار ارزشمند در حیطه اثر بین المللی، اکثر تولیدات از دیدگاه استراتژیک و راهبرد دیپلماسی به دور بوده و از افق هدفمند در این زمینه غافل بوده ایم. این در حالی است که با نیم نگاهی به سینمای غرب و هالیوود، شاهد توجه جدی به مقوله دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در سینما و تاثیر گذاری اش بر مخاطب هستیم.
اهمیت استفاده از سینما در بیان شعایر فرهنگی به زبان فراگیر تا حدی است که می توان خط و مشی آن را در حیطه بازسازی جنگ دنبال کرده و با نگاهی گذرا به تاثیرگذاری آن در جهان اسلام، نسبت به نقش تروریسم در کشورها به اطلاعات مهمی دست یافت. تولید صدها اثر در زمینه دیپلماسی فرهنگی و پرداختن به موضوعات مربوط به آن نمونه ای از اهمیت این روابط در شکل گیری سیاست های امروز کشورها است که در حیطه سینما نیز تعریف می شود.
وزارت امور خارجه آمریکا و (CIA) با ایجاد اتاق فکر در کمپانی های فیلمسازی، در پی مطالبات خویش از سینما هستند. در حالیکه ما فاقد این اتاق فکر برای برنامه های دیپلماتیک و استراتژیک مان هستیم. سیاست های امنیتی ما نقشی در جهت دهی محتوایی فیلم هایی سینمایی ندارند. بنابراین سنخیت سینمای ما با مقوله گفتمان فرهنگی و حفظ منافع ملی در نظام جامعه بینالملل، نیاز به تحلیل و بررسی دارد تا ریشه غفلت های موجود در این عرصه شناسایی و جبران شود.
هیچ چیزی در عالم خارج تحقق پیدا نمی کند مگر با هنر و در این میان بی شک سینما به عنوان معجونی از هنر و تکنولوژی بهترین، گویاترین، تاثیرگذارترین و فرامرزی ترین زبان گفت و گو در همه دنیاست. در واقع، تحقق خارجی تمام تکنولوژی های موجود در جهان هستی، ناشی از هنر است. پس نمی توان آن را فانتزی دانست. سینما هنر هفتم و آخرین هنر است و تا حدی جامع و کامل است که جایی برای فکر کردن باقی نمی گذارد. پس، سینما ایدئولوژیک بوده و محور اصلی قدرت محسوب می شود . این درحالی است که اقتدار آمریکا، سینمای این کشور را نیز قدرتمند کرده و در فیلم های مبتذل و حتی ارزشی آن هم نمودی ملموس پیدا کرده است.
سینما محدودیت ندارد و باید به همه موضوعات در قالب فیلم بپردازد چرا که اگر جای برخی از موضوعات را در این عرصه خالی کنیم، محصولات ضد ارزشی خارجی این خلا را پر کرده و منجر به مدیریت سینمای غرب بر ما می شود.
در واقع، سیاست، سناریویی است که با سینما تعریف می شود و درست یا غلط آن جای بحث دارد. بحثی که از حوصله این مطلب خارج است. اما در هر حال نباید فراموش کنیم که ما از واقعیت بزرگی به نام قدرت بیان و تاثیر سینما مغفول مانده ایم در حالیکه «گذشته» و «تاریخ» از مهم ترین عوامل فرهنگ ساز هر مملکتی است و اگر رسانه نتواند گذشته را به آینده ببرد حتما آینده را ویران می کند.