سوره سینما – محمدعلی حیدری : خسرو سینایی ۲۹ دی ۱۳۱۹ در ساری متولد شد. پدر او «سید نصیر سینایی» پزشک و اصالتاُ اهل اردستان و مادرش «میمنت آهنین» از خانوادهای تهرانی بود. تحصیلاتش را در اتریش گذراند. رشته معماری در دانشکده فنی وین و همزمان تحصیل در رشته آهنگسازی در دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی. وی پس از آن به تحصیل در رشته سینما مشغول شد و با دو درجه ممتاز در کارگردانی و فیلمنامهنویسی در سال ۱۳۴۶ از دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی وین فارغالتحصیل شد. کارنامه هنری او تنها به فیلمسازی ختم نمیشود. هم دستی در آتش شعر داشت و هم موسیقی و هم نویسندگی. او در سال ۱۳۴۲ مجموعه شعری را به نام تاولهای لجن منتشر کرد. از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۶ شاگرد ویکتور وینکل باور، سرپرست بخش آکوردئون کنسرواتوار وین (دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی وین) بود و در کنسرتهای گوناگون به عنوان تکنواز و عضو هیئت ارکستر کنسرواتوار شرکت داشت.
فیلم کوتاه…
کارنامه فیلمسازیای در چند بخش تقسیم میشود. ساخت فیلمهای کوتاهی چون: [ماهیگیری ۱۳۴۵/ پسر، پدر و مادر ۱۳۴۹/ فعل مجهول ۱۳۴۹/ سرگردانی بچهها میان فرامین خدا و رفتار ما ۱۳۵۱/ فرار ۱۳۵۳/ خطخوردگی ۱۳۵۶/ خانواده ایرانی ۱۳۵۶/ ده صحنه تا اخراج ۱۳۵۸].
مستند…
او در ساخت فیلمهای مستند آثار قابل توجهی در کارنامهاش دارد. از جمله: [راویان تاریخ ۱۳۸۸/ گواهان تاریخ ۱۳۸۶/ فرش، اسب، ترکمن ۱۳۸۴/ گفتگو با سایه ۱۳۸۴/ آوازهای سکوت ۱۳۸۴/ طرح برنده ۱۳۸۳/ میان سایه و نور ۱۳۸۱/ عبور از نمیدانم ۱۳۸۱/ کوچه پائیز مستند داستانی بلند ۱۳۷۵/ قصه کوتاهی چندهزار ساله ۱۳۷۲/ به کوه مهربان بیندیش ۱۳۷۲/ گیزلا ۱۳۷۲/ آخرین حلقه زنجیر ۱۳۷۰/ سرِ مرز ۱۳۷۰/ ابر شهر پیر ۱۳۶۴/ سفر به تاریخ ۱۳۶۴/ نقاشی مدرن ایران ۱۳۵۶/ زن دیروز، زن امروز ۱۳۵۶/ تهران امروز، تصاویر یک شهر ۱۳۵۶/ جناب دماوندی ۱۳۵۳/ حسین یاوری ۱۳۵۲/ مصور الملکی ۱۳۵۱/ مرثیه گمشده ۱۳۴۹–۱۳۶۲/ سردی آهن ۱۳۴۹/ پرستش ۱۳۴۹/ یک سرزمین، یک روز، یک راه ۱۳۴۸/ آن سوی هیاهو ۱۳۴۷–۱۳۴۸/ سال هنر ایران ۱۳۴۷/ آوائی که عتیقه میشود ۱۳۴۶].
مرثیه گمشده…
در میان اینها- مستند «مرثیه گمشده» جزء آثار مهم وی به شمار میآید. این مستند درباره مهاجرت لهستانیها به ایران در طی سالهای جنگ جهانی دوم در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ است؛ که ساخت آن به دلیل مشکلات، ۱۳ سال طول کشیدهاست. بنا بر برخی اسناد، تعداد مهاجران حدود ۳۰۰ هزار نفر بودهاست. مرثیه گمشده در ۱۳ اکتبر ۲۰۰۷ برای نخستین بار در دانشگاه علوم انسانی لهستان به نمایش درآمد و از سینایی تجلیل شد. یک سال پس از آن در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۸، در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم لهستانی در گدنیا، صلیب لیاقت جمهوری لهستان از سوی لخ کاچینسکی، رئیسجمهور این کشور به سینایی اهدا شد. این نشان افتخار به خاطر تلاش فراوان سینایی برای معرفی تاریخ ملت لهستان به وی اعطا شد.
ورود به سینمای حرفهای…
۱- «زنده باد…» اولین فیلم خسرو سینایی در سال ۱۳۵۸. چند ماه بعد از پیروزی انقلاب. فیلمی که محصول «سازمان سینمایی بهدید» بود. ثریا قاسمی، مهدی هاشمی، رقیه چهرهآزاد، سمیرا سینایی و… بازیگران این فیلم بود. سمیرا دختر خسرو سینایی بود که در دو فیلم پدرش به ایفای نقش پرداخت (که فیلم دیگر هیولای درون بود). «زنده باد…» در سال ۱۳۵۹ توانست با شرکت در جشنواره بین المللی فیلم کارلوی واری [دوره دوازدهم] توانست جایزه بهترین فیلم را دریافت کند. عنوان جایزه بود: «انجمن مبارزان ضدفاشیست.»
داستان فیلم در دوران انقلاب میگذرد: [در کوران انقلاب اسلامی مهندسی به نام محمود، که از دخالت در سیاست گریزان است، برای خرید مایحتاج روزانه از خانه بیرون رفته است. خیابانها و کوچهها شلوغ است. در غیبت او جوانی که از سازمان دهندگان تظاهرات و تحت تعقیب مأموران است به خانه او پناه میبرد. به دنبال او محمود وارد خانه میشود. محمود نخست از جوان می خواهد که خانه را ترک کند، اما تحت تأثیر او قرار می گیرد، و حاضر می شود با مأموران امنیتی و نظامی مقابله کند. زمانی که جوان خانه را ترک می کند، هدف گلوله قرار می گیرد. محمود فریاد کنان به دنبال او از خانه خارج میشود و با گلوله مأموران از پا در میآید و در کنار جسد جوان به زمین میافتد.]
۲- «هیولای درون» دومین اثر خسرو سینایی در سال ۱۳۶۲ که محصول بنیاد مستضعفان و جانبازان بود. داود رشیدی، مهری مهرنیا، سمیرا سینایی، شهلا میربختیاری و… بازیگران فیلم بودند. این فیلم در دومین دوره جشنواره فیلم فجر توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری [برای اسماعیل امامی] و همچنین سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی [برای خسرو سینایی] را دریافت کند.
خلاصه داستان: [مرد غریبهای با نام مستعار دکتر، وارد روستایی میشود و در خانهای ییلاقی سکنی میگزیند. سوء ظن اهالی روستا برانگیخته میشود. دکتر که در پی فرصت است تا از کشور خارج شود، در خانه روستایی، گذشته و افکار پریشان خود را مرور میکند. سالها پیش در ارتباط با یک حزب سیاسی بر ضد نظام سلطنتی فعالیت میکرده است، بعد دستگیر شده و زیر شکنجه ندامت نامه نوشته و به خدمت سازمان امنیت در آمده است. برای ترفیع مقام دستور اعدام بسیاری از مخالفان را صادر کرده و همسرش را به مقامهای بالادست خود واگذار کرده است. همسر مرد که خودکشی کرده، دائم چون روح ظاهر میشود و او را میآزارد. اهالی روستا که او را زیر نظر دارند عقیده دارند که شیطان در جسم مرد حلول کرده و برای نجاتش بایستی او را نزد زنی کولی ببرند. مرد امتناع میکند و بیش از پیش در انزوا فرو میرود تا به سرحد جنون و مرگ کشیده میشود.]
۳- «یار در خانه» سومین اثر خسرو سینایی در سال ۱۳۶۶ است. رضا صابری، احمد فخر، فریدون صلاحی و… بازیگران این فیلم بودند. خسرو سینایی در این فیلم علاوه بر کارگردانی، تدوین و آهنگسازی آن را نیز عهدهدار بود.
خلاصه داستان: [پس از نمایش فیلمی در تلویزیون که براساس سرنوشت آوارگان لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم به ایران آورده شدند تهیه شده است، جوانی به نام سهراب در جستجوی بستگانش که گمان میکند از آوارگان لهستانی هستند، با سازنده فیلم تماس میگیرد. با وساطت فیلمساز از پیرزنی لهستانی به نام آنا کمک میگیرد. آنا میگوید که سهراب از مادری ایرانی زاده شده است که هم اکنون در خانه سالمندان زندگی میکند و سهراب را در طفولیت به زنی لهستانی سپرده بوده است.]
۴- «در کوچههای عشق» چهارمین اثر خسرو سینایی در سال ۱۳۶۹ بود. مهدی احمدی، حمید فرخنژاد، بهرام زندی، یوسف جوکار و… بازیگران فیلم بودند. نویسندگی- تدوین- آهنگسازی- تهیهکنندگی و کارگردانی کار با خسرو سینایی بود. این فیلم در چهارمین دوره جشنواره دفاع مقدس توانست دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را از آن خود کند.
خلاصه داستان: [جوانی بیست و چند ساله که در آغاز جنگ همراه خانواده اش از آبادان مهاجرت کرده است، پس از پایان جنگ با پدرش به آبادان بازگشته و با دیدن شهر و خانهشان که ویران شده، در بازگشت قطعی به شهر مردد است. طی روزهایی که پدر برای ترمیم خانه ویرانشان اقدام میکند. جوان که در کوچههای خالی شهر تنهاست به دوستان کودکیش و بازی و عشقها و شیطنتهایشان میاندیشد. پیرمردان صبوری را ملاقات میکند که همه مصائب جنگ را تحمل کردهاند و در شهر ماندهاند و بالاخره شاهد حقارتی میشود که مهاجران در شهرهای دیگر برخود تحمیل کردهاند. جوان بالاخره تصمیم به بازگشت قطعی میگیرد. در آبادان، از کودکان دیروز، آنها که ماندهاند، جوان و شکوفا شدهاند و کودکان امروز میان ویرانیها به بازی میپردازند و زندگی همچنان ادامه دارد.]
۵- «کوچه پائیز» پنجمین اثر خسرو سینایی در سال ۱۳۷۶. فیلمی متفاوت با سایر آثار گذشتهاش. این بار در فضایی کاملا هنری شکل میگیرد. این فیلم به چگونگی شکلگیری «گالری هنر جدید» و مؤسس آن «شراره طباطبائی» به بحث درباره هنر و هنرمند میپردازد. فیلم در پایان با جشن چهلمین سالروز تأسیس «گالری هنر جدید» با حضور بیش از بیست هنرمند سرشناس معاصر پایان میگیرد.
در این فیلم ژازه طباطبایی- مهدی احمدی- محمد ابراهیم جعفری- گیزلا وارگاسینائی و نادر ابراهیمی حضور دارند. این در بیست و هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم رشد توانست جایزه ویژه هیأت داوران را برای بهترین فیلم از آن خود کند.
۶- «عروس آتش» ششمین اثر خسرو سینایی و به نوعی مهمترین اثر او در کارنامه سینماییاش. فیلم در سال ۱۳۷۸ ساخته شد. حمید فرخ نژاد، غزل صارمی، مهدی احمدی، سلیمه رنگزان، سعید پورصمیمی بازیگران فیلم بودند. «عروس آتش» به سنتهای عشیرهای در جنوب ایران، ازدواج اجباری و خودسوزی پرداخت که نام فیلم نیز برگرفته از همین صحنه است. این فیلم حضور موفقی در جشنوارههای داخلی و خارجی داشت. در هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر توانست: دیپلم افتخار نقش دوم زن با بازی سلیمه رنگزن- سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه برای خسرو سینایی و حمید فرخنژاد- سیمرغ بلورین بهترین نقش دوم مرد برای حمید فرخنژاد و جایزه فیلم برگزیده تماشاگران را دریافت کند. همچنین با حضور در سیوپنجمین جشنواره بین المللی فیلم کارلوی واری جایزه بهترین بازیگر مرد برای حمید فرخنژاد- تقدیرنامه هیأت داوران فدراسیون بینالمللی انجمنهای فیلم برای بهترین فیلم- جایزه کره کریستال را برای بهترین فیلم دریافت کند. همچنین در جشن خانه سینما (دوره چهارم، ۱۳۷۹) توانست جایزه بهترین فیلمنامه (خسرو سینایی و حمید فرخنژاد)، بهترین فیلم (قاسم قلی پور)، نقش اول مرد (حمید فرخنژاد) بهترین کیفیت لابراتواری برای استودیو بدیع را دریافت کند.
خلاصه داستان: [احلام، دختری که از کودکی زادگاهش را ترک کرده و به شهر آمده، اکنون سال آخر پزشکی را در دانشگاه سپری می کند. او که به حکم قوانین عشیره اش باید به همسری پسرعمویش فرحان درآید، عاشق استادش ـ دکتر پرویز ـ است و استاد نیز دل در گرو عشق او دارد. احلام گرچه تفکر عشیره ای را مقدس و غیرقابل انکار می شمارد، نمی خواهد با پسرعموی ماهیگیر و بی سوادش که به قاچاق کالا مشغول است ازدواج کند. او که از دو سالگی پس از مرگ پدر همراه مادرش به شهر آمده تصمیم می گیرد برای صحبت کردن در این مورد به زادگاهش برود. احلام و فرحان که تاکنون همدیگر را ندیده اند یکدیگر را می بینند و احلام طی گفتگویی صریح با فرحان به او می گوید که قادر نیست در شرایطی که کس دیگری را دوست دارد، همسر او شود. فرحان که از گفتگوی احلام سخت رنجیده، همچنان احلام را نامزد خود می داند و در صورت عدم تمکین، حکم قتل او را براساس سنتی دیرینه در قبیله اش، تکلیف خود میداند. احلام همچنین با «خاله هاشمیه» صحبت میکند و او را متقاعد می کند که این سنت قدیمی در دوران حاضر دیگر معنایی ندارد. خاله به حمایت از او برمیخیزد ولی خانواده فرحان در ازدواج او با فرحان مصر هستند. دکتر پرویز با کمک یک وکیل تلاش میکند تا راهی برای این معضل پیدا کند ولی با موجی از مخالفت ها روبرو می شود. فشارهای عشیره باعث میشود تا احلام به اجبار با ازدواج موافقت کند. در شب عروسی آن دو، خاله با کارد فرحان را از پای درمی آورد و احلام نیز در آتشی که خود در اتاق حجله اش برافروخته، می سوزد.]
۷- «گفتگو با سایهها» هفتمین ساخته خسرو سینایی در سال ۱۳۸۴ بود. حبیب احمدزاده و خسرو سینایی نویسندگان این فیلم بودند. مهدی احمدی، بهروز شعیبی، داریوش فائزی و… بازیگران این فیلم بودند.
این فیلم برای معرفی هرچه بهتر صادق هدایت نویسنده آشنای ایرانی و تحلیلی بر آثارش که مهمترین آن ها «بوف کور» است به شیوه مستند داستانی ساخته شد.
۸- «مثل یک قصه» هشتمین ساخته خسرو سینایی در سال ۱۳۸۵؛ با بازی سلیمه رنگزن، غلامرضا امیری، سعد ادهم، امیر دشتیان و… بود. خسرو سینایی در این فیلم تدوین- آهنگسازی- نویسندگی کار را عهدهدار بود.
خلاصه داستان: [در آغاز تجاوز عراق به ایران، یک افسر مجروح و دو سرباز جوان عراقی راه گم میکنند و در داخل خاک ایران به دنبال سرپناهی میگردند. کلبه ای را مییابند که در آن پیرمردی که خادم یک امامزاده است با همسر و نوهاش زندگی میکنند. پسر پیرمرد به جبهه رفته است. سه عراقی به داخل کلبه میروند. افسر عراقی با پیرمرد میزبان و نوهاش رفتاری بسیار نامتعادل و خشن دارد، اما یکی از سربازهای عراقی معتقد است که جنگ جنگ است اما خارج از میدان جنگ میتوان رفتاری انسانی داشت. میان سرباز جوان و نوه نوجوان پیرمرد دوستی ناگفتهای شکل میگیرد.]
۹- «جزیره رنگین» نهمین و آخرین ساخته خسرو سینایی در سال ۱۳۹۳ بود. مهدی احمدی- طیبه دهقانمنشادی- نرگس هرمزی- مصطفی شبتاری- عبدالرسول دریاپیما- محمد سلامتی و… بازیگران فیلم بودند.
خلاصه داستان: [این فیلم اقتباسی آزاد است از فعالیت دکتر احمد نادعلیان در جزیره هرمز. او یک – هنرمند محیطی- است چند سال پیش به آن جزیره رفت، بیغوله ای ویران را خرید و آن را به موزهای برای نمایش آثار هنری بومی مردم جزیره تبدیل کرد. علاوه بر این طی کارگاهی به اهالی علاقهمند جزیره آموخت که چگونه میتوانند با بهرهگیری از خاکهای رنگارنگ جزیره نقاشی کنند و آثار خود را برای فروش به گردشگران ایرانی و خارجی ارائه دهند. حاصل این فعالیت آن است که امروز کسانی که از این کارگاهها بهره بردهاند؛ میتوانند با فروش آثارشان به گردشگران، شرایط اقتصادی بسیار بهتری را برای خود و خانوادهشان فراهم کنند. بدیهی است که این فعالیت از طرف یک – سرحدی- ( فردی که از اهالی بومی جزیره نیست) ؛ در ابتدا با سوءظن و مخالفت کسانی از اهالی بومی مواجه شد و برخوردهایی را به وجود آورد. اما پس از حدود ده سال، نقاشی روی شیشه با خاکهای رنگین جزیره به یک – هنر اجتماعی– تبدیل شده است که گردشگران بسیاری را از ایران و کشورهای دوردست برای دیدار از جزیره هرمز جلب میکند.]
سینایی جزء معدود فیلمسازانی بود که همواره در سینمایش اخلاق و انسانیت قابل توجه بود. فیلمسازی که چه در مسیر زندگی شخصیاش و چه در مسیر فعالیتهای هنریاش؛ انسانیت و اخلاق را سرلوحه کار خود داشت. آثار او معمولاً بر پایه مستندهای اجتماعی استوار بودند. سینایی در سال ۱۳۸۷ موفق به دریافت نشان ویژه کشور لهستان از سوی رئیسجمهور این کشور شد. او این نشان را به خاطر ساخت فیلم مستند «مرثیه گمشده» دریافت کرد که روایتگر مهاجرت هزاران لهستانی به ایران در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ است.
خسرو سینایی که در مرداد ۱۳۹۹ به دلیل عفونت ریه و ابتلا به کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲، در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امیر اعلم تهران بستری شده بود، در ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ درگذشت. پیکر او ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ بدون برگزاری مراسم عمومی و تنها با حضور خانوادهاش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا در کنار مزار محمد علی کشاورز به خاک سپرده شد.