سوره سینما – محسن انیسی* : «سالهای خاموشی» حکایتی از یک کارخانه تولید قند قدیمی در مرکز ایران است که سالهای سال اسباب کسب و کار گروهی از مردم نواحی مرکزی ایران بوده و رونقی به اقتصاد استان مرکزی و البته دو استان همجوار آن یعنی لرستان و همدان میبخشیده است اما حالا با تعطیلی آن، نه دیگر از تاک نشانی است و نه از تاکنشان!
روایت محمد طالبی از تعطیلی کارخانه قند شازند در استان مرکزی، یک روایت سرراست و شسته و رفته از اتفاقاتی است که منجر به تعطیلی یکی از قدیمیترین مراکز صنعتی استان مرکزی است. روایتی از دردهای تولیدکنندگان داخلی که دلالیها و سومدیریتها آنها را با چالشهایی جدی روبرو کرده است.
طالبی در این مستند نه همچون بسیاری از مستندهای امروزی که سعی می کنند تا با استفاده از حربههای تکنیکی ضعفهای قصهگویی خود را جبران کنند، بیجهت دست به دامن بازیگوشیهای تکنیکی شده است و نه سعی کرده تا مخاطبش را در هزار توی قصهگویی سردرگم کند؛ صاف و مستقیم به سراغ سوژه میرود، با حوصله لایههای پیش چشم مخاطب تا رسیدن به مغز کلام را کنار میزند و پیامش را به مخاطبانش میرسند. اینجا، یعنی در شازند، اگر کارخانهای تعطیل شده است، نتیجه سومدیریت، دلالبازیها و اتفاقاتی از این دست است.
مهمترین نکته اما درباره «سالهای خاموشی» که پخش آن به تازگی از شبکه مستند سیما و در قالب بخش مسابقه چهارمین جشنواره تلویزیونی مستند، حرف آن را بر سر زبانها انداخت، نه فقط سوژه اثر بلکه نگاه شفاف و دغدغهمند مستندساز است. نگاهی که برآمده از دغدغههای خاص او برای صنعتی است که زمانی رگ حیات یک شهر و روستاهای اطراف آن بودو حالا با تعطیلیاش باعث مهاجرت بسیاری از مردم به مناطق دیگر استان مرکزی و خارج از این استان شده است.
نکته آنجاست که نقد صریح بنیاد مستضعفان به عنوان یک نهاد حاکمیتی که مالکیت اصلی شرکت قند شازند را برعهده دارد، آن هم در قالب مستندی نمایش داده شده در رسانه ملی اتفاقی مهم است که میتواند زمینهساز یک مطالبه عمومی در ارتباط با این موضوع شود. اتفاقی که به همت جشنواره تلویزیونی مستند و در شبکه مستند سیما رقم خورده است؛ آن هم در سالی که «جهش تولید» نام گرفته و مهمترین برنامه آن رشد و شکوفایی تولید است. در این شرایط هیچ چیز بهتر از حمایت از تولید و روایت دردهای موجود در مسیر فعالیت تولیدکنندگان نیست.
نکته دیگر اینکه در این مستند، به بهانه روایت دلایل تعطیلی این کارخانه قدیمی که نزدیک به یک قرن هویت شهر شازند بوده است به تاریخ پر فراز و نشیب اقتصادی و سیاسی قند و شکر هم پرداخته میشود. صنعتی که به واسطه واردات گسترده، جولان دلالان و سومدیریت مدیریتی، در آستانه ورشکستگی قرار گرفته و حتی با وجود آن که کارخانهای همچون قند شازند از نظر امکانات فنی با مشکلی مواجه نیست، صرفاً به دلیل عدم صرفه اقتصادی تعطیل شده است.
«سالهای خاموشی» با همه نقدهایی که میتوان بر ریتم نسبتا کند آن و همچنین یکی دو نقص فنی دیگر وارد کرد، اما الگویی درست برای مستندسازی اجتماعی است. مستندهایی که به جای دست گذاشتن بر موارد خاص موردپسند جشنوارههای خارجی، برای مردم و دغدغههای آنها ساخته میشوند. این همان الگوی درست مطالبهگری است؛ الگویی برخاسته از دلیل و استدلال که با استناد به سند و مدرک پیش میرود و دردهای مردم به ویژه در حوزه اقتصادی را دنبال میکند.
*کارشناس ارشد مدیریت رسانه