به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی برنامه تلویزیونی «نقد سینما»، نهمین قسمت از فصل جدید برنامه «نقدسینما» جمعه شب ۳۱ مردادماه و همزمان با نخستین روز از ماه محرم روی آنتن شبکه پنج رفت. در این قسمت از برنامه علاوهبر نقد و بررسی سه روایت سینمایی و تلویزیونی از «واقعه عاشورا»، بحث اقتباس سینمایی از وقایع تاریخی و مذهبی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
امیررضا مافی میزبان برنامه «نقد سینما» در بخش نخست با همراهی سعید الهی کارشناس مسائل فرهنگی به گفتگو درباره تصویر عاشورا در سینما و تلویزیون ایران با تمرکز بر سه اثر ماندگار «سفیر»، «روز واقعه» و «مختارنامه» پرداخت.
سعید الهی در ابتدای صحبتهای خود گفت: سینمای عاشورایی چه قبل و چه بعد از انقلاب حضوری غیرقابل کتمان در سینمای ایران داشته است. این نگاه همواره در سینمای ما مورد تأکید بوده اما طبیعتا بعد از انقلاب بهواسطه آنکه انقلاب اسلامی ایران ملهم از مفاهیم عاشورایی بوده، این تأکید پررنگتر شده است.
الهی به تجربههای موردی سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: آن زمان کارگردان این فیلم تلاشهای بسیاری برای به سرانجام رساندن این فیلم داشتند و برخی حتی تمایل به ساخت چنین فیلمی نداشتند. جایی میخواندم که آن زمان شهید کلاهدوز در تلویزیون حضور داشتند و با توصیه و تأکید ایشان بود که فیلم «سفیر» ساخته شد. سالها بعد استاد بهرام بیضایی متن فیلمنامهای را در اختیار شهرام اسدی قرار داد که فیلم خوشساخت «روزواقعه» براساس آن ساخته شد.
وی ادامه داد: البته در همان مقطع دهه ۶۰ ما تولیداتی در سینمای ایران داشتیم که برگرفته از واقعه و فرهنگ عاشورا بود. فیلمهایی چون «پرواز در شب» و «حماسه مجنون» چنین ارجاعاتی داشتند. سینمای عاشورایی در طول ۴۱ سال گذشته وجوه مختلفی داشته است. برخی از فیلمها مستقیم به واقعه کربلا پرداختهاند اما برخی دیگر از آثار مرتبط با رویداد عاشورا بودهاند. حتی فیلمهای بسیاری داریم که به آیینها و مناسکی همچون پردهخوانی و تعزیه پرداختهاند. طیف گستردهای از فیلمسازان را هم داشتهایم که معتقدند با مفاهیم و موضوعات ملهم از عاشورا فیلمهای خود را ساختهاند.
الهی در پاسخ به این پرسش مافی که فیلمسازان بیش از مصداق و اصل واقعه، سراغ مفاهیم ملهم از عاشورا رفتهاند گفت: واقعیت این است که شور و شعار همواره در کنار یکدیگر باید موردتوجه قرار گیرد. ما نمیتوانیم در حوزه تصویرسازی از واقعه عاشورا کمکاری کنیم و به اشباع نرسیم، بعد بخواهیم سراغ مفاهیم عاشورا برویم. مردم برای ارتباطگیری بیشتر با آثار سینمایی و باورپذیری بیشتر نسبت به واقعه عاشورا نیاز دارند تصویر تاریخ را بهوضوح مشاهده کنند. هرچند میدانیم خیلی از جزییات واقعه عاشورا قابل تصویرگری نیست اما باید به این رویداد نگاه ویژهای داشته باشیم.
این کارشناس فرهنگی در ادامه به چندلایه بودن واقعه عاشورا و امکان پرداخت سینمایی به این واقعه از منظرهای مختلف اشاره کرد و در بخش دیگری از صحبتهای خود تأکید کرد: بحث پژوهش در سینما بسیار حائز اهمیت است. شاید برخی بگویند در منابر ما روضههایی خوانده میشود که برخی منابع متقن و قوی ندارند، اما ماجرای فیلمسازی متفاوت از این است. فیلمساز باید سراغ ریشهها برود و بدون تحریف وقایع را به تصویر بکشد. اینکه بگوییم روایتهای متعدد از واقعه وجود دارد و به همین دلیل امکان روایت عاشورا را نداریم، بیشتر یک بهانه است.
وی تأکید کرد: اگر کسی بخواهد امروز روایتی از این واقعه ارائه کند، میتواند از ظرفیت حوزهها و مراکز دینی ما کمک بگیرد. نکته این است که اراده و همتی در این زمینه وجود ندارد. بالاخره فضای تولید فیلمهای تاریخی معمولاً سخت است و جامعه هنری ما خیلی دنبال کارهای سخت نیست، مگر آنکه قراردادهای آنچنانی بسته شود. نکته دیگر رودربایستی موجود در جامعه هنری است. به نظرم ما هنوز تکلیفمان را با امام حسین(ع) روشن نکردهایم. به مزاح به دوستی میگفتم خیلی از هنرمندان ما دوست دارند امام حسنی(ع) باشند تا امام حسینی(ع). هرچند حضرت امام حسن(ع) هم در دوران زندگی خود مصائب و سختیهایی داشتهاند و کسانی که چنین تزی دارند، مطالعه نداشتهاند نسبت به زندگی امامان(ع). خیلی از فیلمسازان ما در یک شرایط عمومی قرار گرفتهاند و اتفاقا روی مدیران هم تأثیر گذاشتهاند که اولویتها را فراموش کنند.
مافی در این بخش گفت: در این زمینه و در برابر هنرمندان، مقاومتهایی هم وجود دارد. خاطرم هست جایی درباره یکی از تحریفهای عاشورا صحبت میکردم که اتفاقا نکتهای را میگفتم که شهید مطهری هم در کتاب «حماسه حسینی» به آن اشاره کردهاند. همانجا مرد جا افتاده و موسفیدکردهای به سمت تریبون هجوم آورد که: « من شخصاً چنین تجربهای داشتم و چرا اینگونه میگویید؟ » حرفم این است که آنقدر فرهنگ عاشورا و مسئله امام حسین(ع) در فرهنگ ما تنیده شده است، ورود به آن بسیار حساس و دشوار است.
وی افزود: امام حسین(ع) به لحاظ فرهنگی در بطن زندگی همه ما جریان دارد. در این شرایط فیلمسازی که میخواهد سراغ این مضامین برود، ترجیح میدهد یک شخصیت فرعی را انتخاب کند و از زاویه او به اصل جریان بپردازد. حساسیتها درباره اصل موضوع باعث پرهیز فیلمساز از ورود مستقیم به جریان روایت عاشورا میشود.
الهی هم با تأیید این نگرانیها گفت: برای رفع این جنس ملاحظات به نظرم حوزههای علمیه باید خیلی جدی دست به کار شوند. معاونتهای فرهنگی در حوزههای علمیه حضور دارند که باید تکلیف فیلمسازان را در این شرایط روشن کنند. نقش مدیران فرهنگی هم در این زمینه حائز اهمیت است.
وی افزود: نباید یک فیلم با نشان دادن یک تصویر برای این جریان هزینهسازی کند. آقای درویش فیلم خوب و خوش ساخت «رستاخیز» را ساختهاند اما با یک تصویر از حضرت عباس(ع) در شرایطی قرار میگیرد که حتی تا امروز هم امکان نمایش آن وجود ندارد.
الهی ادامه داد: در این زمینه احساس میکنم آقای درویش کم لطفی کردند، ایشان با درایت بیشتری میتوانست بهگونهای فیلم را تولید کند، که هزینهای به همراه نداشته باشد. بالاخره فیلمساز میداند درباره موضوعی کار میکند که با ارزشهای جامعه گره خورده است. آقای درویش میتوانست با ملاحظه بیشتر به گونهای فیلم را به سرانجام برساند که مشکلی برای اکران نداشته باشد و اتفاقا سرآغاز جریان تازهای در تولید فیلمهایی از این دست با سرمایهگذاریهای خصوصی باشد.
وی با انتقاد مجدد از کمکاری سینماگران و انفعال مدیران در حوزه سینمای عاشورایی تأکید کرد: در ۴۱ سال گذشته بالغ بر ۴ هزار تا ۴ هزاروپانصد فیلم در سینمای ایران تولید شده است اما نهایت فیلمهایی که بهعنوان فیلم عاشورایی بخواهیم آن را به حساب بیاوریم بیش از ۲۰ یا ۳۰ عدد نیست. گویی هر دو سال یک بار یک فیلم عاشورایی تولید شده است.
ماجرای «انحصار» در سینمای عاشورایی موضوع دیگری بود که الهی درباره آن گفت: انحصاری در این حوزه نیست و اتفاقا افراد زیادی هم تمایل به ورود دارند اما تسلط کافی را ندارند. یکی از دوستان میگفت چرا در حوزه دفاع مقدس به ما کاری نمیدهند، گفتم برای اینکه شما اصل دفاع مقدس را فراموش میکنید، فیلم جنگی میسازید که در آن نه نشانی از خمینی(ره) است و نه نگاه او به موضوع دفاع مقدس.
این کارشناس فرهنگی افزود: متأسفانه فرهنگ غالبی امروز در سینمای ایران وجود دارد و در میان مدیران ما هم نفوذ کرده است که اساسا نمیخواهد فرهنگ عاشورا در سینمای ایران نهادینه شود. باید این واقعیت را بپذیریم. وقتی تفکر حاکم لیبرال و امانیستی است، از دل آن فیلم عاشورایی متولد نخواهد شد.
بازیگری؛ اصالت صدا یا چهره؟
در بخش بعدی برنامه «نقد سینما» و پس از مرور اهم خبرهای سینمایی و گفتگو با سیداحد میکاییلزاده مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم «مقاومت» درباره جزییات این رویداد، نوبت به بخش آموزش فیلمسازی با میزبانی بهروز افخمی رسید.
بهروز افخمی در این بخش میزبان میکائیل شهرستانی از بازیگران سینما و تلویزیون و از اساتید رشته بازیگری بود. شهرستانی در ابتدا و ناظر به توضیحات بهروز افخمی درباره اینکه سینما و فعالیتهای مرتبط با آن بیش از آنکه علم باشند از جنس مهارت هستند، تأکید کرد: من قائل به ترکیبی از این دو هستم و بازیگری را هم علم میدانم و هم مهارت و غریزه. وقتی از بازیگران بزرگ میخواهید موقعیتی را برای شما شرح دهند، نمیتوانند اما وقتی در صحنه بازیگری قرار میگیرند، چنان با تمام وجود و غریزی با نقش مواجه میشوند که تبدیل به خود نقش میشوند.
وی در ادامه ضمن اشاره به سختگیریهایی که در مسیر آموزش بازیگری اعمال میکند تأکید کرد: تنها نابغهای که در عرصه بازیگری میشناسم چارلی چاپلین است و باقی متدیستهایی که در این حوزه فعالیت دارند، افرادی هستند که تحت آموزشهای سخت قرار داشتهاند. بازیگری را از استاد یاد گرفتهاند.
افخمی در بخش دیگری از این بحث گفت: من اعتقاد دارم در بازیگری، صدا مهمتر از چهره است. کمااینکه اسکورسیزی میگوید من موقع اجرا چشمم را میبندم و اگر دیالوگ درست اجرا شده باشد، مطمئن میشوم چهره بازیگر هم درست بوده است. به همین دلیل من هنوز هم به دوبله اعتقاد دارم.
شهرستانی در این زمینه توضیح داد: توانایی و علم اینکه شما چقدر صدایت را بشناسی، بسیار در این زمینه حائز اهمیت است نه کیفیت صدا. این توانایی هم با تمرین فراوان به دست میآید. استاد مرحومم جناب سمندریان میگفتند «صدا سم است». ابتدا نمیدانستم منظورشان چیست. بعدها متوجه شدم که ما در بازیگری چیزی داریم به نام سکوت که گاهی در بازیگری کارکردهایی به مراتب بیشتر از دیالوگگویی دارد. منظور از این جمله این است که تکیه صرف بر صدا، در عرصه بازیگری غلط است.
شهرستانی در بخش دیگر در پاسخ به این پرسش افخمی که برای انتخاب بازیگر آیا برمبنای چهره تصمیمگیری میکنید یا صدا گفت: من بازیگری داشتهام که به لحاظ فیزیک و چهره بسیار خوب بوده و صدای مناسبی نداشت اما از او روی صحنه استفاده کردم. دلیل این است که مدیوم من صحنه و تصویر است. در مدیوم رادیو اما حتما چنین بازیگری جایی ندارد.
وی در عین حال تأکید کرد: بیس و پایه بازیگری «بیان» است. هر فردی که بخواهد وارد عرصه بازیگری چه در سینما و دنیای تصویر و چه در رادیو و گویندگی، حتما باید از نظر «بیان» آمادگی لازم را داشته باشد.
شهرستانی در ادامه ضمن انتقاد از نبود تسلط بر زبان و حروف ادبیات فارسی در میان بخشی از متقاضیان ورود به عرصه بازیگری، بر لزوم پاسداری از زبان فارسی تأکید کرد و گفت: در این زمینه من با برخی از تولیدات تلویزیون بهخصوص مجموعههای طنز مشکل جدی دارم چرا که به زبان فارسی آسیب میزنند. اینها نیاز به دقت دارد چراکه اثرات منفی آن جبرانناپذیر است.
این استاد بازیگری و بیان در ادامه به مرور برخی تجربیات خود در زمینه آموزش به هنرجویان پرداخت.
مشکل اصلی فیلمسازان «مدیران میانی» هستند
«الزامات اقتباس سینمایی از وقایع تاریخی همچون عاشورا» موضوع بخش پایانی برنامه شب گذشته «نقد سینما» بود. در این بخش امیررضا مافی میزبان محسن علیاکبری از تهیهکنندگان باسابقه سینما و تلویزیون بود.
علیاکبری در ابتدا ضمن اشاره به مشغله این روزهای خود برای به سرانجام رساندن سریال «نفوذ» به کارگردانی جواد شمقدری با موضوع حوادث مرتبط به تاریخ معاصر ایران در سالهای پس از انقلاب، درباره مسیر خلق یک روایت تصویری از تاریخ گفت: اصلیترین مسئله در این زمینه بحث فیلمنامه است. ما در این نقطه چه در سینما و چه در تلویزیون دچار نقصان هستیم. اتاقهای فکر ما در این زمینه محدود هستند. برخلاف دیگر کشورهای صاحب سینما که بیش از تولید به فکر محتوا هستند. ما هم باید به فکر افزایش اتاقفکرها در این حوزه باشیم.
این تهیهکننده سینما گفت: تاریخ در جریان است و اتاقفکرهای ما باید ۱۰ سال پیشتر از وقایع تاریخی باشند. مثل نمونههایی که مثلا در سینمای آمریکا میبینیم که فیلمی متعلق به ۱۰ سال پیش است اما گویی سوژه امروز آمریکا درآن طرح میشود.
علیاکبری درباره وسواس و هراس فیلمسازان برای پرداختن به موضوعات دینی گفت: بالاخره خط قرمزهایی در این عرصه وجود دارد که به عقیده شخص بنده این خطوط قرمز واقعی نیستند و بیشتر محصول کجسلیقگی افراد هستند. نباید برای پرداختن به تاریخ اسلام تا این اندازه محدودیت وجود داشته باشد.
وی افزود: در این حوزه خط قرمزهایی وجود دارد که شخصا میدانم این خطوط قرمز نظر کلان نظام هم نیست بلکه کاملا مربوط به سلایق شخصی برخی افراد است. مقام معظم رهبری، کاملترین و هنرمندترین افراد صاحبنظر محسوب میشوند. ایشان همواره مشوق ما بودهاند. زمانی که «ایوب پیامبر» را ساختیم، با تأیید و تشویق ایشان مواجه شدیم و همین تشویق سبب شد در گام بعد «اصحاب کهف» را بسازیم. باز هم تأیید ایشان بود که در گام بعد سراغ «مریم مقدس» رفتیم. حضور ایشان سر صحنه فیلم «مریم مقدس» بسیار حایز اهمیت بود. کجای دنیا چنین نمونهای را سراغ دارید که رهبر جامعه تا این اندازه برای اطلاع از جزئیات یک پروژه نمایشی وقت بگذارد. واقعیت این است که در این زمینه مشکل اصلی ما مدیران میانی هستند.
علی اکبری ادامه داد: ما شرایطی داریم که با رفت و آمد مدیران هر چهارسال یکبار همه چیز تغییر میکند! شخصاً فیلم «کتاب قانون» را در کارنامه دارم که آن را یک فیلم دینی میدانم. این فیلم در دولت اول آقای احمدینژاد توسط آقای صفارهرندی توقیف شد اما در دولت آقای احمدینژاد و با تغییر وزیر ارشاد و آمدن آقای حسینی رفع توقیف شد و توانست اکران شود. این اتفاق به روشنی نشان میدهد سلیقهها چقدر تأثیرگذار است و این مدیران هستند که به سینماگران اجازه ورود به حوزههایی مانند سوژههای تاریخی و مذهبی را نمیدهند.
وی افزود: مدیران ما شهامت ندارند و ترجیح میدهند سراغ کارهایی بروند که صدایی بلند نشود. این مسائل در دهههای ۶۰ و ۷۰ دغدغه ما بود اما امروز خیلی از مضامین است که به دلیل نبود شجاعت مدیران، کسی بابت آن هزینه نمیدهد. مدیری نداریم که امروز بگوید «رستاخیز» را اکران میکنم حتی اگر به قیمت برکناری من تمام شود. اینکه چنین فیلمی در بایگانی بماند باعث عقب رفتن سرمایهگذار و بیانگیزگی فیلمسازان میشود.
این تهیهکننده سینما تأکید کرد: ما هنرمندان بسیاری داریم که میخواهند در این حوزه ورود کنند اما مدیران شجاعت حمایت و پشتیبانی ندارند. سینماداری امروز تبدیل به یک رانت شده که اجازه نمیدهد یک فیلم ارزشی فروش مناسب خود را داشته باشد. مخاطب فیلمهای ارزشی خانوادهها و خصوصا متدینها هستند که اتفاقا علاقمند به حضور در سینما هم هستند، اما فیلم مناسب سراغ ندارند. اتفاقا اینجا است که باید مدیر سینمایی ورود کند و دربرابر قدرت سینماداران بایستد. اگر چنین تضمینی باشد، برای سینماگر هم انگیزه میشود و سراغ این دست سوژهها برود.
علیاکبری در ادامه به تحریف برخی واقعیتهای تاریخی در فیلمهای سینمایی گفت: ای کاش سینماگران برای برخی روایتهای تاریخ معاصر مانند دفاع مقدس، از مشاوره افرادی که این فضا را از نزدیک تجربه کردهاند، استفاده کنند.
وی درباره تخیل در روایت تاریخ گفت: به تعبیر رهبر انقلاب، تخیل تا جایی مجاز است که در راستای واقعیت باشد. ما در برخی مواقع شاهد تخیلاتی مغایر با واقعیت هستیم. ما مخالف تخیل نیستیم اما مغایرت حتماً محل اشکال است.
این تهیهکننده سینما و تلویزیون گفت: ما نیاز به کارهای تاریخی داریم تا جوان و نوجوان امروز با فرهنگ کشورش بیگانه نباشد. متأسفم وقتی میخواستم سریال «نردبام آسمان» را کار کنم، سراغ هیأت علمی دانشگاه رفتم اما هیچ کس اطلاعی درباره غیاثالدین جمشید کاشانی نداشت! اگر محقق سریال ما در آن مقطع یعنی حامد عنقا در این زمینه کار نمیکرد و خودمان به ازبکستان نرفته بودیم و از نزدیک رصدخانه را ندیده بودیم، این سریال به سرانجام نمیرسید، تازه بعد از پخش سریال بود که میدان و دانشگاه در کشور به نام «غیاثالدین» شد.
علی اکبری در پایان درباره ملاحظه برخی هنرمندان برای ورود به آثار ارزشی هم گفت: متأسفانه برخی از هنرمندان ما نگرانی بابت گرینکارت دارند و در همین تجربه اخیر خودم داشتم بازیگرانی که وقتی دعوت به کار شدند، به دلیل نگرانی بابت عدم صدور گرینکارت از همکاری انصراف دادند. این نگرانی هم در میان بازیگران ما وجود دارد و هم در میان کارگردانان! شخصا معتقدم حتی این افراد هم ته دلشان میخواهند آثاری از این دست در سینمای ایران ساخته شود.
برنامه «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری جمعه شبها ساعت ۲۲ از شبکه پنج سیما پخش میشود.