به گزارش سوره سینما، حسین عبادی تعریف کرد: مهندس برق هستم و کار تئاتر می‌کردم و دوست داشتم همه را بخندانم. با دوستانم تصمیم گرفتیم که در نقش دلقک، کودکان را بخندانیم.

او ادامه داد: هیچ ذهنیتی از کاری که می‌خواستم انجام بدهم، نداشتم. وارد بیمارستان که شدیم همه چیز خوب بود و ما برای بچه‌های بیمار اجرا کردیم اما بعد از اجرا نمی‌توانستیم خودمان را کنترل کنیم.

فقط یک‌جا نتوانستم کسی را بخندانم و آن بیمارستان سوختگی بود. کودکی را آورده بودند که غذا نمی‌خورد، به او گفتم قلم را بگیر و با هر قاشق که می‌خوری یک رنگ روی صورتم بزن.

هر روز که به بیمارستان می‌روم  شرایط برایم قشنگ‌تر می‌شود. بچه‌ها به من نیاز نداشتند، من به آنها نیاز داشتم.

عبادی از تاثیر خنده در بهبود حال کودکان بیمار تعریف کرد: معجزه را من پیش اسما دیدم. پزشکان از درمان او قطع امید کرده بودند. با لباس، کیک و گریم به خانه او رفتیم و ترانه «خونه مادربزرگه» را خواندیم. اسما هفت سال داشت و مبتلا به سرطان بود. یک هفته بود که حرف نمی‌زد و غذا نمی‌خورد اما ترانه را با ما هم‌خوانی کرد.  گفتیم زودتر خوب شو و به ما ملحق شو، اسما گفت: قول می‌دهم زود خوب شوم. اسما رفته‌رفته خوب شد و در تماس تصویری با من حرف می‌زد. یک روز گفت: «خواب امام زمان را دیدم». اسما در سفر خود به مشهد مقدس رفت و بعد از دنیا رفت اما برای او خوشحالم چون شاد رفت.

بچه‌ها به من درس انسانیت، مقاومت و امید دادند. آن‌ها قهرمان هستند.

در بخش بعدی تعدادی از کودکان سرطانی به جمع مهمانان اضافه شدند.

ریحانه گفت: یک دختر زمانی که موهایش را از دست بدهد چه احساسی دارد؟ احساس من زمانی که شیمی درمانی می‌شدم اینگونه بود. نگران خانواده بودم به خودم فکر نمی‌کردم. سعی می‌کردم روحیه‌ام را حفظ کنم تا آن‌ها آزار نبینند.

زهرا گفت: خانواده به من نگفته بودند و من هر روز می‌دیدم که موهایم می‌ریزد.

آرمین عنوان کرد: باور داشتم هر کسی در زندگی‌اش یک چالش دارد. این هم چالش زندگی من است. از اینکه به خدا گفتم چرا من بیمار شدم، پشیمانم.

محمد امین ادامه داد: با دست خودم موهایم را زدم. درد، آن احساس فیزیکی نیست بلکه سختی بود که خانواده برای تامین دارو‌ها و هزینه درمان تحمل کردند.

صابر خراسانی خطاب به کسانی که اختلاس می‌کنند، ادامه داد: خانواده‌ای که ماهی چهار میلیون حقوق می‌گیرد چطور هشت میلیون پول دارو بدهد؟ در شرایطی که دارو سخت پیدا می‌شود و باید از بازار سیاه  تهیه کند. کاش همه بازارها  سفید می‌شد.

ویژه‌برنامه تلویزیونی «جاذبه» تولید مشترک شبکه افق و مرکز رسانه سازمان تبلیغات اسلامی است که هرشب ساعت ۲۱ پخش می‌شود.