به گزارش سوره سینما، مراسم بزرگداشت کامبوزیا پرتوی و ابراهیم فروزش در جشنواره سیوسوم با حضور علیرضا تابش، دبیر جشنواره سی و سوم و جمعی از اهالی سینما با رعایت دستورالعملهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی، عصر پنجشنبه اول آبان در سالن زندهیاد عباس کیارستمی بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
در ابتدای مراسم، پس از تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط قاری خردسال، مهدی قربانیان، پخش سرود جمهوریاسلامی ایران و تیزر جشنواره سیوسوم، کلیپی با موضوع «کودکان و کرونا» و گزارش تصویری آمادهسازی پیش از آغاز مراسم برای حضار در سالن نمایش داده شد.
سپس موسیقی افتتاحیه مراسم با نتهای برگزیدهای از کارتونها و مجموعههای تلویزیونی کودکان و نوجوانان، با نواختن آکاردئون توسط سردار سرمست و فلوت توسط شقایق صادقیان اجرا شد.
در ادامه با حضور گروه مجریان روی صحنه مراسم رسماً آغاز شد. اجرای این مراسم را زوج نیما کرمی و زینب زارع با همراهی دو فرزندشان – نیل کرمی و محمد کیامهر کرمی- عهدهدار بودند.
کرمی با عرض سلام به حاضران در سالن، آرزو کرد که جشنواره کودکان و نوجوانان همیشه پر از برکت و خیر برای ما باشد.
او همچنین گفت: ما امروز به همراه خانواده روی صحنه آمدیم که بگوییم این سینما متعلق به خانواده است و باید در کنار هم به تماشای فیلم بنشینیم.
زینب زارع هم به خاطرات دوران کودکی و تماشای فیلم «گلنار» اشاره کرد و گفت: امیدوارم بچههای امروز هم به تماشای فیلمهایی مثل «گلنار» بنشینند و شاهد تولید فیلمهای فاخر در این حوزه باشیم.
در ادامه، نیما کرمی از دبیر جشنواره دعوت کرد که برای سخنرانی روی صحنه بیاید.
علیرضا تابش دبیر سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در ابتدا با سلام به فعالان و دستاندرکاران سینمای کودکان و نوجوانان و حاضران در سالن بیان کرد: امسال استاد «کامبوزیا پرتوی» و «ابراهیم فروزش» اجازه دادند که بزرگداشتی به مناسبت آنها برگزار کنیم.او در ادامه متنی را درباره ابراهیم فروزش قرائت کرد.
دبیرسیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان گفت: نام ابراهیم فروزش زمانی در سینمای کودک و نوجوان ایران طنینانداز شد که از کودکان در خانه ماندهای گفت که بزرگترها به اجبارِ شرایط زندگی، فراموششان کرده بودند. او راوی داستان آنها شد که سرشار بود از سادگی، صداقت و معصومیت کودکانه. داستانش چنان بر دل نشست که وقتی او سراغ یک خمره در مدرسهای روستایی رفت، فیلمهایش تبدیل شد به یک بازی کودکانه، جمعی که بزرگترها هم در آن شریک بودند.
وی ادامه داد: اینگونه مرز میان دنیای بزرگترها و کودکان چنان ظریف و نادیدنی شد که انگار بزرگترهای فیلمهای او بخشی از این دنیای کودکانه پرهیاهو بودند. دنیایی پر از رنگ که آدمهای قصه فقط قدشان بزرگ شده بود، اما همچنان کودکانی بودند که هنوز نتوانسته بودند از ریشههای کودکی خود دل بکنند.
تابش ابراهیم فروزش را دارای چشمانی تیزبین و قلبی رئوف دانست که سادهترین سوژههای کودکانه را به سینمای ناب بدل کرد و اظهار داشت: اینها همه، از او پدربزرگی دانا و مهربان ساخت که بچهها دوست دارند دورش را بگیرند و شنونده قصههایی باشند که قهرمانش یا مردی کوچک بود که بار یک خانه را به دوش گرفته یا بچههای نفت که در دنیای واقعیتها باید با خیال به ماجراجوییهای کودکانهشان معنی دهند. این همه، از فروزش مردی ساخته که گویی از دنیای بزرگترها آمده تا نماینده امیدها و آروزهای بچههایی باشد که از چشم دور ماندهاند.
این مدیر سینمایی با بیان اینکه «ابراهیم فروزش» در طول این سالها، در تصویرسازی از روابط والدین و فرزندان همیشه جانب بچهها را گرفته، ادامه داد: هر چند همچون ریش سفیدی جلوه میکند که حرفش در دنیای بزرگترها هم خریدار دارد. از این رو او این بخت را داشته که دائم میان این دو دنیا در حال تردد باشد. گویی او همان خط رابطی است که میباید نقطه اتصال این دو دنیا را همچنان زنده و پابرجا نگه دارد.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تصریح کرد: به همین دلیل است با دیدن فیلمهای او، دنیا جای امنتر و شادتری برای زندگی است. شرارتی هم اگر هست آنقدر نیست تا فروزش نتواند قصههای بازارش را برایمان نقالی کند یا از زمانی برای دوست داشتن بگوید که در دنیای بزرگترها زود فراموش میشود یا از شیر تو شیری بگوید که در یک روستا به دور افتاده برای به کرسی نشاندن آنچه اهالی روستا را به گروهی کودک لجباز شبیه میکند.
او سینمای فروزش را دنیایی پر از سر و صدا و ماجرا و قصه عنوان کرد و گفت: یک دنیای روستاییوار که اهالیاش فرصت آن را یافتهاند کمی کودک باشند و کمی از این کودکی را به مخاطب نشسته آنسوی پرده هدیه دهند.
تابش همچنین درباره «کامبوزیا پرتوی» بیان کرد: در سینمای ایران اگر دنبال قصهنویس بگردیم، کسی که بر فنون داستانسرایی چنان مسلط باشد که بتواند ما را پای پردهی نقرهای سینما نگه دارد، یکی از شاخصترینشان بیشک کامبوزیا پرتوی است. ردپای این قصهنویس آوازهخوان سینمای ایران را در همه جای سینمای ایران میتوان دید، از فیلمهای جشنوارهای تا فیلمهای پرمخاطب، اما او بیشک با سینمای کودک بود که شروع کرد و با همین سینما بود که به اوج و بالندگی حرفهای خود رسید. در حقیقت او رازهای دل خود را در همین سینمای کودک بود که با ما در میان گذاشت. او نقال جادوگری است که همیشه چیزی در آستین برای سرگرم کردن ما دارد.
او ادامه داد: در دایره ناتمام نبود قصه خوب، شاید او همان قطعه ناتمامی است که آمده تا این سینما را کمی جان و روح دهد. برای اینست که وقتی پای او به میان میآید ماهی شب عید سفره هفت سین، رنگ کودکی میگیرد یا شیرک، نشان همه نوجوانانی میشود که آمادهاند تا همه گرازهای مهاجمی که سرزمین خیال را هدف قرار گرفتهاند بیرون کنند. به مدد همین توانایی است که داستان خانه در انتظار ماندگان مصیبت دیده جنگ، این اندازه سرشار از اکسیری چون جستجو میشود. چیزی که میتوان آن را جانمایه سینمای کامبوزیا پرتوی دانست. حتی وقتی داستان گلناز یا گربه آوازه خوانی دوره گرد را روایت میکند یا حتی زمانی که در بازی بزرگان و در گیر و دار جنگی نابرابر، باید معنایی برای زندگی شخصیتهای کودک خود بیابد.
تابش با بیان اینکه در موردش میگویند شاید او اکسیری کشف کرده که همچون پسربچهای خلاق و باهوش جلوه کند، با این که به ظاهر قد و قامت بزرگترها را دارد، افزود: شاید هم دلیل لبخند مهربان همیشگی او همین باشد. او راوی دنیایی است که ما در قیل و قال زندگی گمش کردهایم. او نگهبان تصاویری است که شادی دنیای کودکی را در سیاهبارترین دوره زندگی ما معنی میکند. تصاویری آنقدر زنده انگار همین تازگی از دنیای خیال به دیار ما آمدهاند با وجود کسانی چون او، دنیای شلوغ ما جای زیباتری برای زندگی است، جایی برای دیدن همه آنچه که خودمان را از لذت تماشایش محروم کردهایم و این مگر همان راز اکسیر سینما، این فانوس خیال جادویی نیست؟
دبیر سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در پایان از کسانی که به مناسبت برگزاری این دو بزرگداشت در سالن حاضر بودند و دو استاد گرانقدر سینما که این مراسم به افتخار آنها برگزار شده بود تقدیر و تشکر کرد.
در ادامه کلیپ بزرگداشت کامبوزیا پرتوی، ساخته مجید توکلی برای حاضران به نمایش درآمد و مجری از این استاد خاطرهساز برای کودکان دهه شصت دعوت کرد که روی صحنه بیاید و او با نواخته شدن آهنگ خاطرهانگیز «گلنار» پا به صحنه گذاشت.
* کامبوزیا پرتوی: هر مجموعه فرهنگسازی لازمه این کشور است
کامبوزیا پرتوی با بیان اینکه از چند شب قبل فکر میکردم امروز باید چه بگویم و از چند نفر باید تشکر کنم، بیان کرد: از کسانی که این مدت به من دلگرمی دادند ممنونم. از نسرین مرادی همسرم که برایم یک شانس در زندگی بوده سپاسگزارم. همچنین از آقای تابش برای اینکه اجازه ندادند امسال جشنواره تعطیل شود و آن را در این شرایط برگزار کردند تشکر میکنم. هر مجموعه فرهنگسازی لازمه این کشور است و بازهم از شما ممنونم.
سپس دیانا طباطبایی هنرمند خردسال به افتخار بزرگداشت کامبوزیا پرتوی به اجرای قطعهای زیبا با فلوت پرداخت.
در ادامه مراسم، علیرضا تابش و رسول صدرعاملی برای تقدیر از پرتوی روی صحنه حضور یافتند.
صدرعاملی با بیان اینکه برای من امشب، شب عجیبی است گفت: بیش از سی سال همکاری با کامبوزیا داشتهام و بسیار مدیون او هستم. هیچ چیز بهتر از قدرشناسی نیست و از بنیاد سینمایی فارابی برای برگزاری این مراسم ممنون هستم.
او در ادامه با تاکید بر اینکه باید در سینما همدل بود، افزود: زمانی که ما بتوانیم بخل و حسادت را کنار بگذاریم، با همدلی در کنار هم قرار بگیریم و با هم همکاری کنیم موفق خواهیم بود. صدرعاملی ابراز امیدوارم کرد که بغض دست از سر سینمای ایران بردارد و گفت: ما در سینما باید همیار و قدرشناس یکدیگر باشیم. من به کامبوزیا پرتوی بابت این همدلی و همکاری که با من داشته مدیون هستم. او سرنوشت من را دگرگون کرد و تا ابد قدردان او خواهم بود.
در این بخش، از بسته مجموعه آثار این کارگردان به همراه یک سبد گل رونمایی شد و لوح یادبودی به او تقدیم شد. سپس تابلوی عکس بزرگداشت کامبوزیا پرتوی منقش به امضای او شد.
* ابراهیم فروزش: امید که روزهای بهتر از راه برسد
در ادامه مراسم بزرگداشت جشنواره سی و سوم، برای برگزاری بزرگداشت ابراهیم فروزش از او برای آمدن روی صحنه دعوت بهعمل آمد و تارا رستمی هنرمند خردسال به افتخار او به نواختن ویولن پرداخت.
فروزش در ابتدای صحبتهایش به زحمات تابش و همکارانشان برای برگزاری جشنواره سیوسوم اشاره کرد و افزود: من امسال افتخار داشتم جزو داوران باشم و آثار امسال امیدوارکننده بود که این موضوع کار ما را برای انتخاب سخت میکرد.
او با آرزوی سلامتی هر چه زودتر برای کامبوزیا پرتوی به سالها آشناییاش با این هنرمند گرانقدر و عزیز اشاره کرد.
فروزش با اشاره به تجربه ۵۰ سالهاش در سینما از اکبر عالمی، خسرو سینایی و محمدرضا شجریان یاد کرد و گفت: واقعا چه کسانی قرار است جای این عزیزان را بگیرند. امیدوارم این گرامیداشتها برای اساتید این عالم در زمان حیاتشان برگزار شود. در این روزگار که همه خانهنشین شدهاند و سینماها بسته هستند، افسوس میخورم که چرا نمیتوانم کار کنم.
این کارگردان با اشاره به فعالیتهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ارتقای سینمای کودکان و نوجوانان، خاطرنشان کرد: کانون بزرگان بسیاری را پرورش داد و سینمای ایران را به دنیا شناساند.
فروزش در پایان با ابراز امیدواری نسبت به تداوم برگزاری جشنواره کودکان و نوجوانان، آرزو کرد روزهای بهتر برسد و این روزهای سخت هر چه زودتر به اتمام برسد.
* منوچهر شاهسواری: باید بدانیم با این نسل چگونه باید سخن گفت
در ادامه دبیر جشنواره با همراهی منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما، برای تقدیر از این کارگردان با سابقه روی صحنه حاضر شدند.
شاهسواری گفت: این نسل با همه دردناکیهایش خبر از فردایی متفاوت میدهد و نیازمند قصهها و روایتهای جدید هستیم. آقای فروزش شما به درستی اشاره کردید که باید بدانیم با این نسل چگونه باید سخن گفت و با وجود کسانی مثل شما این راهگشاییها بهتر فراهم خواهد شد.
در پایان این بخش از بسته مجموعه آثار این کارگردان در قالب سبد گلی زیبا رونمایی شد و فروزش نیز پس از دریافت لوح یادبود، عکسی که به مناسبت بزرگداشت او آماده شده بود، امضا کرد.
واروژ کریممسیحی، رسول صدرعاملی، پوران درخشنده، غلامرضا موسوی، نادره ترکمانی، منوچهر شاهسواری، محمدرضا عرب، محمدعلی نجفی، سیامک زمردیمطلق، محسن امیریوسفی، حسن آقاکریمی، حبیب ایلبیگی، امیر مشهدی عباس و مجید توکلی از جمله مهمانان حاضر در این مراسم بودند که با حضور حداقلی مدعوین و با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی در روز پنجم جشنواره سی و سوم برگزار شد.