به گزارش سوره سینما به نقل از ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، نشست تخصصی «سایبر دراما» با عنوان «سینمای تعاملی، رسانههای جدید» با حضور تییام یابنده و «روایت تعاملی در رسانههای جدید» با حضور وحید گلستان و اجرای رامتین شهبازی شامگاه چهارشنبه ۱۴ آبان در لایو اینستاگرام انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد.
در ابتدا رامتین شهبازی این نشست را به امیر نادری کارگردان سرشناس سینمای ایران تقدیم کرد.
وقتی مخاطب پایان بندی فیلم را انتخاب میکند
تییام یابنده درباره عنوان سایبردراما گفت: عنوان سایبر به معنای مهارتی است که میتواند هدایت و کنترل کند و سایبردراما به نوعی کشمکش در زمینه درام معنا میدهد. نکته مهم این است که در مباحث قصه گویی نویسنده اصلا نباید پایان تعیین شده داشته باشد، در واقع پایان قصه را باید با تعامل با مخاطب تعیین کرد.
وی افزود: فرهنگ مشارکتی پس از بحث واقعیت توافقی یکی از مهمترین مفاهیم در حوزه سایبری است.
این سینماگر درباره تعریف رسانه توضیح داد: مدیا یا رسانه یک ابزار برای جمع، پرداخت، نگهداری و ذخیره اطلاعات تا پیش از پیدایش اینترنت است و پس از آن جنبههای تقابلی و تعاملی هم پیدا میکند. سینما هم از نظر من یک رسانه است که قابلیت تقابل هم دارد.
یابنده درباره تقسیم بندی رسانهها در عصر حاضر بیان کرد: در عصر حاضر فارغ از تقسیمبندیهای اولیه رسانه که شامل روزنامه، نشریات، بیلبوردها و… میشد، سینما و اینترنت هم به جمع گونههای مختلف رسانه اضافه شدند.
وی سپس درباره ارتباط مووی گیم و سینما گفت: در این بحث مووی گیم بسیار مورد توجه قرار میگیرد و درون مایه تعاملی بیشتر از سینما هم دارد. البته تعامل باید به جا و درست هم باشد، احساس میکنم این رویکرد از بازی و گیم شروع شده است. از دهه ۷۰ میلادی تستی از بازی در قالب متن انجام شد. البته هیدرو کوجیما و دیوید کیج دو فرد تاثیرگذار در زمینه پیشرفت مووی گیم هستند. در نهایت ما شاهد هستیم که تلاشها همراه با پیشرفت تکنولوژی به حضور فیزیکی کاربران در فضای غیرفیزیکی منجر و به سبب آن این تفکر ایجاد شد که کاربر یا مخاطب پایان را تعیین میکند. در گیم به کلمه دوگانه مستقل بودن میرسیم که استقلال شما با چند نفر دیگر اشتراک دارد.
یابنده سپس درباره جدیدترین مدیوم سینمای تعاملی توضیح داد: ویآر جدیدترین شکل سینمای تعاملی است و مخاطب از نظر فیزیکی نیز خود را در فضای فیلم احساس میکند. در شرایط امروز که به واسطه کرونا فضای هنری محدود شده است، اگر فضای سینمای تعاملی و سایبردراما را بشناسیم مطمئنا به مشکل نخواهیم خورد و با پلتفرمهایی چون موبایل هم میتوانیم قصهگویی کنیم اما نباید از دانستههای الزامی که برگرفته از گذشته این حوزه است غافل شد. ضمن اینکه در تعامل با حوزه سایبر باید به این نتیجه برسیم که این فضا در اختیار ماست یا ما تحت اختیار آن قرار گرفتهایم.
سینما و گیم به هم نزدیک شدهاند
رامتین شهبازی هم گفت: امکانات فیلمسازی در شرایط امروز با استفاده از چنین فناوریهایی فراهم شده است و به عنوان فیلمساز باید نگاه و شرایط جدید حاکم بر سینمای جهان را بشناسیم تا بتوانیم به فعالیت خود ادامه دهیم و با مشکل رو به رو نشویم.
در بخش دیگر این نشست، یابنده در پاسخ به پرسش مخاطبی درباره ارتباط سینما و گیم، گفت: سینما و گیم به یکدیگر نزدیک شده و در بخشهایی باهم ادغام شدند، به همین دلیل مخاطب هم باید با این رویکرد به تماشای فیلمها بنشیند.
وی در پاسخ به اینکه مخاطب میتواند مسیر درام و پایان آن را در آینده تعیین کند؟ توضیح داد: بله فضای امروز سینمای جهان و تکنولوژی های به کاربرده شده چنین نقطه عطفی را ایجاد میکند. فیلمسازان باید این فضای جدید را حتما تجربه کنند و فیلمها و سریالهایی را که با چنین رویکردی تولید میشوند، دنبال کنند.
در ادامه نوبت به نشست وحید گلستان رسید.
مخاطب میتواند از متن فیلم سهمخواهی کند
در این بخش رامتین شهبازی این نشست را به زندهیاد زاون قوکاسیان تقدیم کرد.
در ادامه وحید گلستان عنوان کرد: ما امشب درباره پدیدهای صحبت میکنیم که به شدت چالشبرانگیز است و به نظرم تغییرات شگفتانگیزی در صنعت سینما ایجاد خواهد کرد. هرچند که این موضوع هنوز در حد «نظر» است. بخشی از فیلمسازی آینده مربوط به فیلمسازی تعاملی میشود که مخاطب میتواند جزیی از متن شود و از آن سهم داشته باشد، میتواند بخشی از فرم و محتوا شود. داریم وارد دورهای میشویم که مثلث شگفتانگیز فرم، محتوا و مخاطب را تشکیل میدهد. وارد دورهای میشویم که با فیلمهایی که سرنوشت تثبیتشدهای دارند، مواجه نیستیم بلکه فیلمها روند جدی خود را در تعامل با مخاطب پیدا میکنند پس طبیعی است که وقتی مخاطبان عوض میشوند، شکلها هم متنوع میشود.
ورود فردیت مخاطب به سینما
وی افزود: قبلا با اثری مواجه بودیم که ثابت بود و معنای از پیش تعیین شده و لذت ثابتی داشت و مخاطب در دریافت آن پیام مشارکت داشت اما در سینما تلاش شده که همواره مخاطب فعالتر باشد اما حالا در حال وارد شدن به دورهای هستیم که به خاطر اینکه این امکان وجود دارد که مخاطب را جزوی از متن کنیم، به جای یک اثر ثابت با یک متن پویا مواجه هستیم هرکدام از مخاطبان بر اساس فردیت خود مسیری را در فیلم انتخاب میکنند و به تماشایش مینشینند. من به عنوان مخاطب سهم خودم را به عنوان مولف میبینم به همین دلیل با پدیده «مخاطب_ مولف» روبه رو هستیم، مخاطبی که میتواند از اثر سهمخواهی کند. درواقع بسته به توانمندی، بافت فرهنگی و… می تواند اثر را یک گام را بالاتر یا پایین تر بیاورد.
گلستان ادامه داد: نتیجه این امر این است که جریان فرهنگی بین اثر با مخاطب ایجاد و باعث میشود منِ مخاطب بخشی از سوژه فعال فیلم شوم اما حتما ایده مرکزی فیلم میتواند همچنان وجود داشته باشد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: ما در سینما و شکل گیری زبان سینما نکته ظریفی داریم؛ بزرگان داستان نویسی، نسل اولی که زبان سینما را ایجاد کردند رابطه چشم و ذهن که به دیدن و گوش و ذهن را که به توانمندی شنیدن تعبیر میشود، در آثار لحاظ میکردند چون این دو رفتار، تفکری هستند. بنابراین دیدن و شنیدن سنگ بنای ایجاد زبان سینما شد به خاطر همین تمام عناصر دکوپاژ روی این دو استوار می شود.
وی ادامه داد: سینمای سایبردراما به دنبال این خواهد بود که در قصهها تجربه ما در مواجه با جهان پیرامون را بازنمایی کند. آن چیزی که به عنوان فیلم سایبردراما مطرح می کنیم این است که جهان داستانی در این فیلمها بسیار پیچیده تر است. در آثار کلاسیک از تماشاچی می خواهیم که فقط نگاه کند و به ارتباط گرایی بین اثر بپردازد اما در سایبردراما باید مقاومت ذهنی خودمان را برداریم چون هرکسی فیلم خودش را خواهد ساخت.
جدیدترین و پیچیدهترین روایت در سایبردراما
گلستان با اشاره به عناصر قصه گویی سایبردرامایی عنوان کرد: روایت اولین ویژگی آن است اما در سایبردراما می توانیم این امکان را به مخاطب دهیم که او بیاید و بر اساس فردیت خود نحوه روایت داستان مورد نظرش را انتخاب کند درواقع به مخاطب اجازه داده میشود که بر اساس تصمیم خود انتخاب کند. به نظرم در سایبردراما به بی روایتی می رسیم که جدیدترین نوع روایت و البته پیچیده ترین است؛ نوعی که مثل جهان پیرامون ماست چون واکنش های ما به اتفاقات پیرامون متفاوت است کسی که خالق چنین شکل داستان گویی است باید به شدت جهان قصه را چند وجهی ببیند.
این فیلمساز مطرح کرد: نکته بعدی سایبردراما این است که به ویژگی های روانی، فسلفی و فرهنگی مخاطب نزدیک می شویم و شگفت انگیز است این چنین فیلمساز برای فلسفه وجودی مخاطب سهم قائل می شود. مخاطب در اثر زندگی می کند. بافت دریافت یکی از عناصر اصلی قصه گویی سایبردراماست. من به عنوان مخاطب وقتی با اثری مواجه می شوم پیش فرض های فرهنگی و دانشی ام دست به دست هم میدهند که دریافت خوب یا بد از آن فیلم داشته باشم؛ وقتی فیلمی می بینیم به همین دلیل به طرز شگفت انگیزی وارد جهان قصه نمی شوم اما در سایبردراما چون بحث فردیت مطرح است، بافت ارتباطی باعث می شود که معنا تغییر کند.
وی ادامه داد: موقعیتِ داستانیِ مرکب نکته بعدی است که می تواند عناصر کمرنگ را برای مخاطب پررنگ کند. ایجاد رمزگان بحث بعدی است که باعث میشود فیلمساز بداند با چه سیستمی با مخاطب ارتباط برقرار می کند به همین ترتیب بین فیلمساز، اثر و مخاطب یک زنجیره ایجاد می شود.
گلستان سپس با اشاره به نشانه شناسی تعاملی بیان کرد: سینما از منظر نشانه شناسی پیچیده ترین فرم را دارد چون عناصر صوتی، تصویری و… به عنوان نشانه در یک لحظه می توانند بر مخاطب تاثیر بگذارند از همین رو دوره های مختلف برای این موضوع قائل هستیم.
وی در بخش دیگر از صحبت هایش توضیح داد: وقتی سایبردراما را سطحی ببینیم، شبیه گیم می شود و این تصور عجیب نیست اما مرز قصه گویی باعث میشود دیگر آن را به مفهوم گیم نبینیم.
وی در پایان گفت: در سایبردراما علاوه بر خوب دیدن و خوب شنیدن، خوب زندگی کردن هم به جریان اضافه می شود.