سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۴ دی ۱۳۹۹ در ۱۲:۰۰ ب.ظ چاپ مطلب

دیپلماسی فرهنگی سینمای ایران/ جهانی شدن با نگاه به شرق

negah-shargh-cinema

امروز سینمای ایران بیش از هر زمان دیگری به دیپلماسی فرهنگی نیاز دارد تا بتواند با افزایش سطح توانمندی‌های مالی ناشی از جذب تماشاگران خارجی، جهش قابل ملاحظه ای ایجاد نماید.

سوره سینماکیاپور نظری : سینمای ایران تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و علیرغم عقبه ای بسیار طولانی فاقد هویت مستقل از سینمای غرب بوده است اما با پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای ایران هم جان تازه ای می گیرد و فیلمسازان جدید متاثر از اندیشه های انقلاب اسلامی مسیر جدیدی را آغاز می کنند که ثمره ی آن پس از چهل سال فعالیت درخشان و نیز تولید آثار فاخر بر محوریت تعالی انسان و اخلاق، کسب جایگاه و اعتبار ویژه در عرصه جهانی بوده است. به جرات می توان اذعان داشت که سینمای ایران در هیچ دوره ای تا این اندازه بر قلّه های سینمای جهانی مقام رفیع و والایی نداشته است. نگاه منتقدین سینمای جهان به سینمای ایران همواره نگاه احترام آمیزی بوده و فیلمسازان این سرزمین از محبوبیت ویژه ای در بین اهالی سینمای جهان بر خوردار هستند. سینمای ایران در دهه های اخیر در بسیاری از جشنواره های معتبر جهانی در مقام خالق آثار و یا داروی ها، حضور پررنگ و چشمگیری داشته اند. علیرغم تولید آثار تحسین شده ی جهانی و کسب جوایز معتبر بین المللی متاسفانه سهم سینمای ایران از اقتصادی جهانی نزدیک به صفر است. در شرایطی که اقتصاد سینمای ایران تا حدود بسیار زیادی به گردش مالی تماشاچیان داخلی گره خورده است توجه به بازارهای جهانی می توانست بخشی از معضلات اقتصادی سینمای ایران را برطرف نماید. تجاری سازی بین المللی نمایش آثار و تولیدات سینمای ایران در اکثر برنامه ریزی های متولیان سینمایی دولت های گذشته دیده شده و در این رابطه صحبت های امیدبخش و دلگرم کننده فراوان زده شده است اما تاکنون همه ی برنامه ها در حدّ همان نوشته ها و کلام باقی مانده و هیچ وقت جنبه اجرایی و عملی به خود نگرفته است درمقابل، صنعتِ سینمای برخی از کشورهایی که به لحاظ کارکردی سطح نازل تری نسبت به سینمای ایران داشته اند (سینمای ترکیه ،کره جنوبی، چین و تعدادی از کشورهای آسیایی) از رشد اقتصادی قابل ملاحظه ای برخوردار شد است چرا که از منظر این کشورها هنرِ سینما به عنوان یک صنعت ـ تجارت پرسود با بازدهی بالا تعریف شده و براساس فایده و نفع اقتصادی حاصل از فعالیت در این عرصه ، ضمن رونق کسب کار سینمای ملی ، جنبه های هویت بخشی تفکرات و اندیشه های ملی خود را هم به مشتریان جهانی القاء می نمایند. سینمای ایران علیرغم توانمندی های ناشی از استعدادها ذاتی فیلمسازان در خلق مضامین و ایده های جهانی اما در ارائه محصول در سطح جهانی بسیار ناتوان و ضعیف عمل کرده  است. بیش از چهار دهه از سینمای انقلاب اسلامی می گذرد اما طی این مدت تنها چند اثر سینمایی آن هم به صورت محدود و به کمک رایزنی ها و ارتباطاتی که خود فیلمساز یا تهیه کننده برقرار کرده اند در سینماهای خارجی نمایش داده شده است. علیرغم این که سینمای ایران در جشنواره های جهانی خوش می درخشند چرا بازارهای جهانی سینما بر روی عرضه ی محصولات با کیفیت ایران همچنان بسته است؟ در چرایی ایجاد موانع و محدودیت برای حضور جهانی آثار تولید شده سینمای ایران، علل و عوامل بسیاری دخیل هستند که بیشتر آنها ارتباطی با سینما و سینماگران ایرانی ندارد از جمله:

۱- یکی از موانع اصلی عدم اشاعه و توزیع آثار مهم کشور در سینمای جهان ملاحظات سیاست بین المللی ست. ایران سرزمینی با ریشه ای به درازای چندین هزار سال قدمت و فرهنگی بسیار غنی در پیدایش و آفرینش هنر به مفهوم عام کلمه ید طولانی دارد. ریشه ی ذاتی هنر ایرانیان، تعالی کمالات انسانی و دمیدن روح معنویت و اخلاق در آن است. این صفات و نشانه در آثار به ویژه در سینمای پس از انقلاب اسلامی هم به وضوح دیده می شود. به عبارت دیگر در جهانی که بشر به سمت هبوط و سقوط اخلاقی پیش می رود، سینمای پاک و اخلاق مدار ایران با بیان ظریف و لطیف جایگاه رفیع انسان، برای تماشاگران جهانی جذابیت دارد. این پیام رسا و روشن سینمای ایران که طالب فراوانی هم دارد می بایست به معرض دید تماشاچیان جهانی قرار گیرد ولی سیاست گذاران سلطه گر جهانی که در طرف دیگر نشسته اند و از قضا رسانه های قوی را هم در اختیار دارند با راه انداختن هجمه های شدید و تحریک افکار جهانی به سینمای ایران اجازه نخواهند داد آثار پرمحتوای آن در سطح جهانی دیده شوند. جنگ رسانه ای و تخریب هویت فرهنگی ایرانیان که با کارزارهای سیاسی جهان سلطه حاصل شده است کشورهای دیگر را از قرابت به سینمای ایران و تبادل فرهنگی میان آنان دور ساخته است. دور شدن سینمای ایران از بازارهای جهانی به نفع جبهه ی استکباری ست تا مرز میان دروغ و حقیقت آشکار نشود و تبلیغات و هجمه های سوء آنان بر علیه فرهنگ و هنر ایرانی برملا نگردد.

۲- منازعات سیاسی ابرقدرت ها و کشورهای سلطه گر با ایران، گفتگو ها و مناسبات هنرمندان سینمایی و فعالان اقتصاد سینمای ایران را با کمپانی ها و پخش کننده های جهانی سینما قطع کرده است. لازمه شکل گیری مناسبات تجاری بین سینمای ایران و سینمای جهان، ارتباط متقابل و تعاملات جهانی در این عرصه است. از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی و دشمنی جبهه ی استکباری با این کشور، موانع و محدودیت های ایجاد شده بر سر راه روابط اقتصادی ایران با دنیای خارج ، سینمای ایران هم از بازارهای جهانی محروم کرده است. سینمای ایران با محدودیت های تجاری حاصل از اعمال قوانین سفت و سخت بین المللی بیشتر درونگرا بوده تا برون گرا. طی چند سال اخیر تحریم های اقتصادی شدید حتی دامن سینما را گرفته و امکان هر گونه حضور گسترده سینمای ایران در سطح بین المللی را هم محدود کرده است.

۳- علیرغم این که سینمای ایران به واسطه ی هوش و استعداد ذاتی فیلمسازان توانایی های خود را در عرصه فیلمسازی نشان می دهند و آثاری هم در سطح جهانی تولید و در جشنواره های بین المللی مفتخر به جوایز هم می شوند اما می بایست تعداد آثار بیشتری بر اساس استانداردهای جهانی تولید شود. اغلب فیلمسازان کشور در تولید آثار خود بر روی بازار داخلی متمرکز شده و کمتر به بازارهای جهانی فکر می کنند. تکثر و تعدد در تولید آثار با موضوعات و مضامینی که جنبه ی فرامرزی و بین المللی دارند و دغدغه های جهانی را مطرح می کنند می تواند سهم سینمای ایران را در بازارهای جهانی افزایش دهد. خوشبختانه فیلمسازان ایران در این زمینه توانایی های بالایی داشته و در صورت دلگرم شدن به بازارهای جهانی، انگیزه های بیشتری برای ورود به این موضوعات پیدا خواهند کرد.

۴- حقیقت دیگر این ست که سینمای ایران با هدف توسعه و پیشرفت سینماگران داخلی، بازار خود بر روی سینمای جهان حتی نمایش آثار خوب خارجی بسته نگه داشته است. با ممنوعیت ورود فیلم های خارجی به ایران، تعاملات سینمای ایران با کمپانی های خارجی هم قطع شده است. در تجارت های بین المللی موضوع داد و ستد مطرح است. نمی توان بازارهای داخلی را بر روی محصولات خارجی بست و از طرف دیگر انتظار داشت سینمای جهان به گرمی از محصولات و آثار ساخته شده در داخل کشور استقبال نمایند. گفتگوها و مذاکره بین شرکت های فیلمسازی و ارتباط متقابل با رعایت چارچوب های قانونی و معیارهای داخلی، زمینه ساز انعقاد تفاهم نامه های تجاری در حوزه ی تولید و نمایش فیلم خواهد شد لذا از این نظر هم سینمای ایران هم می بایست شرایط بهتر و مناسب تری برای سازگاری با سینمای بین الملل ایجاد نماید. البته منظور از سازگاری ، ورود هر نوع آثار با هر نگرش و تفکری نیست . سینمای ایران در تعیین آثار و ورود آنها به بازارهای داخلی کاملا مختار بوده و حتما ملاحظات جامعه ی اسلامی ما را در نظر خواهد گرفت.

۵- سینمای ایران در تولید آثاری که منطبق با خواسته ی اکثریت تماشاچیان جهانی باشد با محدودیت ها و موانع بسیاری مواجه است. به عنوان مثال گفته می شود آثار سینمای ترکیه بر اساس راوبط غیر منطقی و غیر اخلاقی بنا شده است. روایت های داستانی سریال های ترکیه موجب فروپاشی نطام خانواده می شود که این امر در قاموس ما جایی ندارد. به عبارت دیگر همچنان که جذب توریست در ترکیه بر اساس نادیده گرفتن معیار های اخلاقی و روابط خارج از عرف رونق گرفته است اقتصاد سینمای ترکیه نیز بر همین اصول شکل گرفته است. سینمای ایران که بر موازین اسلام واقعی و معرفت انسانی بنا نهاده شده است هرگز به خود اجازه نمی دهد حریم های خانوادگی و نظام سلامت روانی جامعه تهدید شود. نه فیلمسازان ما به خود اجازه می دهند چارچوب های اخلاقی و حرمت افراد شکسته شود و نه سینمای ایران دارای چنین سیاستی است.

جهانی شدن سینمای ایران به معنای حل شدن سینمای ایران در سینمای جهانی نیست. سینمای ایران دارای سبک و سیاق مستقل بوده و با همین رویکرد هم می تواند در بسیاری از کشورهایی که با ما اشتراکات فرهنگی داراند خودش را نشان دهد. بازار سینمای کشورهای هم زبان و کشورهای مسلمان در همسایه های جنوبی و شمالی هر چند محدود است اما یک فرصت بالقوه ی برای تقویت همکاری های سینمایی ایجاد خواهد کرد. اگر بخواهیم کمی خوش بینانه تر فکر کنیم می توان به بازار سینمایی چین هم نظر داشته باشیم. با توجه به این که روابط سیاسی بین دو کشور بیش از سایر کشورها حسنه بوده و فرهنگ شرقی بین دو کشور حاکم است طبعا بازار سینمایی چین می تواند اقتصاد سینمای ایران را متحول سازد. وقتی که سینمای هالیوود به بازار سینمای چین چشم دوخته است چرا سینمای ایران از این فرصت به نحو مطلوب استفاده نکند. چین با جمعیتی بالغ بر ۱.۸ میلیارد نفر طی ۵ سال اخیر به یکی از قطب های مهم اقتصاد سینمای جهان تبدیل شده است. این کشور تعداد سالن های سینمایی خود را از ۴.۴۲۵ سالن در سال ۲۰۰۵ به ۷۰.۰۰۰ سالن نمایش در سال ۲۰۱۹ افزایش داده است. چین با ساخت و بهره برداری میانگین بیش از ۱۰ هزار سالن نمایش در هر سال، بیشترین سینماهای جهان را در اختیار دارد. تعداد تماشاگران سینماهای چین نیز طی سال های اخیر نیز به طرز بی سابقه ای افزایش یافته است . در سال ۲۰۱۴ تعداد تماشاگران سینماهای این کشور ۸۳۰ میلیون نفر بوده است اما طی ۴ سال بعد یعنی سال ۲۰۱۸ سینماهای این کشور بالغ بر ۱.۷۲۰ میلیارد نفر تماشاگر را جذب کرده اند. امروز سینمای هالیوود تا حدود زیادی به اقتصاد سینمای چین وابسته است و بازار سینمای چین به یکی از هدف گذاری های سینمای هالیوود تبدیل شده است. در کنار سینمای چین ، بازاری سینمای هند هم یکی از بزرگ ترین بازارهای جهانی است با بیشترین تولید و تماشاگر. ایران با این دو کشور رابطه ی بسیار دوستانه داشته و تراز تجاری دو کشور چین و هند با ایران به نسبت دیگر کشورها بسیار بالاست و حتی توافقنامه های اقتصادی متعددی بین ایران و چین و هند به امضاء رسیده است. نگاه به شرق و رشد اقتصادی چین به عنوان یکی از قطب های مهم اقتصادی جهان در آینده ی نزدیک، فرصت بی نظیری را در اختیار سینمای ایران قرار خواهد داد تا بتواند خود را به بازارهای اقتصادی سینمای چین نزدیک کرده و با نمایش آثار در سینماهای این کشور درآمد ارزی کسب نماید. سینمای ایران نمی تواند برای همیشه متکی به تماشاگران داخلی بوده و با درآمد های حاصل از فروش به مشتریان سینمای ایران ، تحولی عظیم و پایدار در توسعه زیر ساخت ها و رشد صنعت سینمای ملی ایجاد نماید. لازمه تحقق این امر ، حمایت های سیاسی دولتمردان و رایزن های فرهنگی سفارتخانه ها از سینمای ایران است تا در کنار تجارت های اقتصادی با کشورهای بلوک شرق، از سینمای ملی هم پشتیبانی کرده و راه را برای عرضه ی آثار سینمای ایران در سینمای چین و هند فراهم سازند و یا این که پیوند های سینمایی بین کمپانی های تولید و نمایش فیلم ایران و کشورهای یاد شده را بر قرار سازند. قطعا سینمای ایران اگر به درستی حمایت شود می تواند در این کشورها جایگاهی برای خود دست پا کرده و مشتریان این سرزمین ها را جذب نماید. امروز سینمای ایران بیش از هر زمان دیگری به دیپلماسی فرهنگی نیاز دارد تا بتواند خود را از اقتصاد بسته ی داخلی رها ساخته و با افزایش سطح توانمندی های مالی ناشی از جذب تماشاگران خارجی، جهش قابل ملاحظه ای در توسعه و رشد این هنر ـ صنعت ایجاد نماید.