سوره سینما – حامد بامروتنژاد : اسراف فقط ارسال هدایایی نامرتب و دستودلبازی با پول بیتالمال نیست. اسراف میتواند اکران بهترین فیلم جشنواره فجر (به انتخاب جشنواره) از تلویزیون باشد. بدون اینکه پولش را از دست مخاطب اصلیش یعتی مخاطب گیشه درآورد. بحثم را با مصداق فیلم «بدو» بیش میبرم که راحتتر قابلفهم باشد. فیلم «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری، کارگردان فیلم خوب «۲۳ نفر» و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح با سرمایه گذاری ۵۰ درصدی بنیاد فارابی و ۵۰ درصدی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته شده است. فیلم درباره نوجوانی به نام یدو در روزهای ابتدای جنگ در شهر آبادان است. آغاز محاصره آبادان که با تخلیه شهر توسط دنبال میشود. مادر یدو علیرغم اصرار پسر، راضی به ترک شهر نمیشود و …
«یدو» با شش جایزه و هفت نامزدی در جشنواره فجر به عنوان بهترین فیلم جشنواره امسال انتخاب شد. با توجه به مضمونش میشد این انتظار را داشت مانعی برای ارتباط طیفی از مخاطبین با آن وجود نداشته نباشد و اگر تبلیغ و ترویج مناسبی برای فیلم صورت بگیرد، می شد به بازگشت قسمتی از پول تولیدش امید داشت؛ اما ناگهان خبر رسید بدون اکران عمومی با حتی اکران آنلاین، یعنی بخشی در VODها مستقیماً وارد چرخه بخش تلویزیون میشود. این مسأله چه معنایی داشت؟
محمدرضا مصباح در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری مهر تصریح میکند برای تولید «یدو» ۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان هزینه شده است که این هزینه بهصورت پنجاه پنجاه میان دو سرمایهگذار فیلم تقسیم شده است. همچنین از محل فروش فیلم به سازمان و صدا وسیما چیزی مابین ۵۰ تا ۶۰ درصد هزینه تولید فیلم بازگشته است تا فیلم بدون اکران مستقیم وارد بخش عیدانه صداوسیما شود. یعنی تلویزیون بخش عیدانه و خارج از روال این فیلم را با هزینه ۲.۵ میلیاردی جبران کرده است. طبق روال چقدر باید پرداخت میشد؟ ۱۵۰ میلیون تومان، یعنی حق پخش متوسط تأمین صداوسیما برای یک فیلم سینمایی.
این از اطلاعات ماجرای «یدو» در تلویزیون؛ اما میخواهم تحلیلی بر این ماجرا داشته باشیم. ابتدا چند گزاره که قرار است انتهای کار به آنها برسیم را در همین ابتدای سخن بیان کنم. این معامله برای سرمایهگذار از نظر اقتصادی سود است و کار درست به حساب میآید. این معامله برای سرمایهگذار از نظر اقتصاد سینما اشتباه است. نفسی مصنوعی است و فقط حال وخیم سینما را به تعویلی گداگونه میبرد. این معامله برای صداوسیما مصداق اسراف است. هیچ سودی ندارد و شاید به کار نمایشگری (برابری برای واژه انگلیسیshow) بیاید. این معامله برای مخاطب و تماشاگر ضرر است. نادیده گرفتن او در مقام مخاطب سینما به شمار میآید. منت عیدی دادن به سرش گذاشته میشود و از سهم بیت المال خودش خرج عیدیش می شود.
حال این پرسش مطرح میشود که این فیلم در سینمای فعلی به چه میزان فروش میداشت؟ «یدو» بهترین فیلم جشنواره بود، یعنی به میزان خوبی تبلیغ و فضاسازی داشت. با توجه به اینکه دو نهاد حاکمیتی پشت کار بودند، میشد به داشتن سینمای مناسب هم امید داشت. وضعیت کرونایی است. با همه این شرایط در اکران سینمایی فیلم میتوان امید داشت یک میلیارد در سینما و خارج از سینما (سینمای سیار) بفروشد. در اکران آنلاین هم میتوانست به فروش متوسط یک میلیاردی برسد. در پخش VODها و تکفروشیهای مجازی به راحتی تا ۶۰۰ میلیون درآمد میرسد. فروش حق پخش تلویزیونی به میزان ۱۵۰ میلیون تومان هم وجود داشت. اکران در سینماها را با احتساب صبر برای فروش و تبلیغ مناسب در نظر میگیریم. بعید نبود به دلیل دولتی بودن فیلم انگیزهای برای فروشش نباشد. ولی بگذارید پیش فرض را همت سرمایهگذار و بازار در نظر بگیریم. این قیمتها بالا و پایین دارد. متوسط است. مثلاً حق پخش تلویزیونی میتواند بالاتر از این باشد. یعنی اگر همت و دغدغهای پشت کار بود این فیلم میتوانست در همین شرایط کرونایی متوسط یک میلیارد و ۸۵۰ میلیون بازگشت سرمایه را داشته باشد.
پرسش دوم اینکه پخش فیلم در عید نوروز چه مزیت نسبی دارد؟ چه فوریتی دارد که رقم ۲میلیارد و نیم هزینهاش بصرفد. بگذارید منظورم از شرایط ویژه و مزیت نسبی را عرض کنم. آمریکا حاج قاسم سلیمانی را هدف قرار میدهد و او را به شهادت میرساند. سینما فیلمی با این مضمون ضدآمریکایی و تقابل با آمریکا یا پرترهای از شهید سلیمانی میسازد. حالا میارزد سه تا چهار میلیادر هم هزینه کرد تا فیلم برای پخش در روز خاکسپاری یا هفتم حاج قاسم سلیمانی روی آنتن برود. «یدو» اگر سه ماه دیگر پخش میشد، چه میشد؟ چه فوریتی داشت که اکنون برایش چنین پولی از بیتالمال هزینه میشود؟ آن هم در عید که چقدر فیلم سینمایی و سریال تولیدی آماده پخش وجود دارد. چه فوریتی داشت چنین هزینهای برای پخش «یدو» در ایام عید شود؟
این معامله برای سرمایهگذار از منظر اقتصادی سود است و درست. سرمایهگذار اکنون ۲ و نیم میلیارد از هزینه را به جیب خود بازگردانده است. در حالیکه اگر همت میکرد و پولش را از دست مخاطب سینما و گیشه درمیآورد، به فروش یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومانی میرسید. البته در همین حالت هم تقریباً ۲ میلیارد و نیم از هزینه فیلم بازنگشته است. از نظر اقتصادی فیلم ضرر کرده است. این معامله در این شرایط کرونایی مفت چنگ سرمایهگذار از منظر اقتصادی است.
به هر روی این معامله از نظر اقتصاد سینما ضرر است و اشتباه؛ چرا؟ اقتصاد سینما یعنی فیلمی که برای سینما و مخاطب سینما و مشتری نهایی ساخته شده باشد و باید پولش را هم از همان مخاطب بگیرد. بند ناف فیلم و سینما به مخاطب و گیشه وصل است. فیلمی که با ملاحظات و ویژگیهای سینمایی نوشته شده، برآورده شده، انتخاب عوامل شده، قرارداد با عوامل بسته شده، جشنواره رفته، برگزیده شده و … باید محرکی برای چرخاندن چرخهای همان سینما باشد. اوضاع کرونایی است؟ سینما وضعش وخیم است؟ این کار که بدتر از آن همان اندک امیدهای زنده کردن سینما را هم از بین میبرد. تلویزیون اگر دلش برای سینمای کرونازده میسوزد با تبلیغ و ترویج فیلمها به راه انداختن چرخ سینما کمک کند. تلویزیون چند تیزر برای فیلم «دیدن این فیلم جرم است» رفت!!؟ شما چند تیزر دیدهاید!!؟
این معامله برای چند فیلم سینمای ایرانی شدنی است؟ صداوسیما برای چند فیلم چنین بودجهای دارد؟ پس این کار راهحلی برای نجات سینمای کرونازده نیست. در خوشبینانهترین حالت لولهگذاری تنفسی برای بیمار جهت تنفس با دستگاه است. تنفس با دستگاهی که اگر طولانی شود عضلات ریه را هم ضعیف میکند و قدت تنفس طبیعی را هم از مریض میگیرد. این معامله برای تأمین صداوسیما اسراف است و ضرر. ضرورتی برای پخش عیدانه «یدو» و «تکتیرانداز» نیست! چرا باید چند میلیارد بیشتر از بیتالمال هزینه کرد که روال طبیعی و تلاش سینما برای سرپا شدنش را دور بریزیم؟ چه آوردهای داشت؟ «یدو» اگر برای تلویزیون تولید میشد چه پولی از بیتالمال هزینهاش میشد؟ اکنون که سینمایی تولید شده چه پولی از بیتالمال هزینه شده است؟ این مابهالتفاوت از جیب چه کسی هزینه شده است؟ نتیجه اینکه به نظرم این کار مصداق اسراف برای صداوسیما است و اتفاقاً وضع سینما را نه بهتر که بدتر میکند.
این کار به ضرر مردم و مخاطب است. فیلمی برای پرده سینما ساخته شده است. امکان دیدن فیلم روی پرده از مخاطب سینما گرفته شده است. برای مخاطبی که به سختی امید داریم به سینما بازگردد. دستمان را از برگبرندههای خود خالی میکنیم. پولی از سهم بیتالمالش هدر دادهایم. هدیهای قلابی با پول خودشان برایش فاکتور کردهایم.