سوره سینما – احسان زیورعالم : محمدمهدی عسگرپور، دبیر سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، اخیراً در گفتگو با برنامه زنده «شهر فرنگ» شبکه خبر اظهار داشتند که «ما جشنوارهزده نیستیم.» هرچند چنین مدعایی نیاز به صحتسنجی دقیق دارد؛ اما در شش ماه گذشته با وجود تعطیلی گسترده مهمترین جشنوارههای سینمایی دنیا – علی القاعده برخی همچون ونیز برگزار شدند – در ایران با وجود شیوع بیماری کرونا، جشنوارهها برگزار و جوایز نیز توزیع شد، برخی همانند جشنواره سینما حقیقت بهصورت مجازی و برخی همانند فجر حضوری. هر چند این نامها عرصههای سنتی جشنوارهداری در ایران به حساب میآیند؛ اما با مجازی شدن فرایند برگزاری جشنوارهها، شاهد پدیدههای نوظهوری نیز بودیم که از قضا یک موردش به دبیری آقای عسگرپور برگزار شده است. در واقع زمانیکه دبیر فجر جهانی میبایست برای جشنواره بزرگتر تصمیم بهتری اتخاذ کند، جشنواره دیگری – که شاید عمرش همان یک دوره باشد – را به راه میاندازد و سرمایه اجتماعی – یا شاید منفعت اقتصادی – خود را صرف جشنوارهای دیگر میکند. در اینجا دیگر با عبارت «ما جشنوارهزده نیستیم» اقناع نمیشویم.
آقای عسگرپور در در پاسخ به انتقادات مبنی بر چرایی اصرار بر برگزاری این رویداد در شرایط کرونایی گفته «من فکر میکنم نه در مورد جشنواره جهانی فیلم فجر که در مورد برنامههای دیگری هم، این نظرهای انتقادی وجود دارد. برخی فعالان سینما، نگران هستند و دغدغههای خاصی عمدتاً در حوزه معیشتی دیگر همکاران خود دارند و فکر میکنند میشود با حذف این جشنوارهها همه چیز را درست کرد… خیلی از همکاران هم این نظر را ندارند. واقعیت این است که ما در مورد اکوسیستمی صحبت میکنیم که بخشی از آن یک رویداد ملی است و بخشی دیگر جهانی. تقریباً در هر جای دنیا کشورهایی که در جشنوارهها حضور دارند و سهمی از بازار فیلم هم دارند، حداقل یک جشنواره جهانی دارند. ما جزء کشورهایی هستیم که تعداد تولیداتمان قابل توجه است و سالهایی جزء ۷ کشور اول دنیا بودیم. این بخشی از همان اکوسیستمی است که عدد ممکن است اختلاف نظر درباره آن وجود داشته باشد.»
اگرچه صحبتهای آقای عسگرپور دلالت بر چرایی اهمیت برگزاری جشنواره فجر در ایام کرونا ندارد؛ اما با استناد به همین گفته میتوان چند پرسش مهم نیز مطرح کرد. اگر ایران به سبب اهمیت کمّی در تولید فیلم نیازمند تعدد جشنوارههاست کاش میدانستیم سهم ایران از بازار جهانی فیلم به چه میزان است. اهمیت این پرسش زمانی دوچندان میشود که نگاه آقای عسگرپور به مسأله بازار در استنتاجش عیان است، «کشورهایی که در جشنوارهها حضور دارند و سهمی از بازار فیلم هم دارند.» بهعبارتی این اکوسیستم، یک اکوسیستم اقتصادی است تا فرهنگی. در اینجا یکی از ابهامات بزرگ جشنوارهداری در ایران مطرح میشود و آن هم دخل و خرج جشنوارههای است، همان بندهای محذوف در گزارشهای وزارت ارشاد که طی سالهای گذشته از انتشار آنها سرباز زده است. پس برگزاری جشنوارهای دولتی منهای گزارش مالی دقیق برابر است با مغالطه بازار و سرمایه. بماند که طبق گزارشهای سازمان سینمایی درمورد بازار داخلی سینما، خبر از یک فاجعه اقتصادی در اکوسیستم مدنظر آقای عسگرپور میدهد.
البته عسگرپور بهدرستی در پاسخ به خروجی مالی گفته است «ممکن است مذاکراتی کنید که سه سال دیگر جواب بدهد…
اساساً جشنوارههایی مثل برلین و کن که اینجا خیلی راجع به آنها صحبت میشود و بالای ده هزار مهمان دارند، اقتصادشان متفاوت است و اگر جشنواره جهانی فجر با آنها مقایسه شود، ممکن است بگویند دستاوردهایش کم است چون در آنجا رقمهای بیشتری جابهجا میشود. من فیلمساز هستم و خودم دیدهام که فیلمم در جشنواره فجر دیده شده، بعد به چند جشنواره جهانی رفته و در نهایت هم به فروش رسیده، ممکن است خیلی از دوستان چنین چیزهایی را نگویند. من خیلی از فیلمسازان را میشناسیم که شروع فیلمسازی جهانیشان از همین فجر بود.»
با حرف آقای عسگرپور موافقم؛ اما با کمی جستجوی اینترنتی میتوان گزارشهای دقیقی درباره وضعیت دو جشنواره کن و برلین بهدست آورد. سطح شفافیت بالاست و از قضا همان «سه سال دیگر» از دل گزارشها ارزیابی میشود. وجود گزارشها به خواننده امکان آیندهپژوهی میدهد و میتواند خط سیر روشنی درباره سیاست حاکم بر جشنواره داشته باشد. این موضوع درباره فجر ممکن نیست.
درباره اهمیت شفافسازی بهتر است به گفتگوی دبیر جشنواره بازگردیم. بخشی از گفتههای آقای عسگرپور در دفاع از ثبات تیم برگزاری جشنوارهها همانند کن و برلین بوده است. او به این موضوع اشاره کرده است که منتقدان دبیران اصولاً به مسأله منفعت مالی و سوداگری با رفقا میپردازند. او این موضوع را رد میکند و اظهار میکند برای دبیری جشنواره پول چندانی وجود ندارد و از طریق تولید فیلم، میتواند درآمد بهتری داشته باشد. با فرض درست بودن صحبتهای آقای عسگرپور با رجوع به مستندات نمیتوان روی این صحبت تکیه کرد. در گزارشهای سازمان سینمایی ردیفهای مهمی از بودجه جشنواره فجر محذوف شده است که به شایعات مذکور دامن میزد. پس شاید دلیل بقای ژیل ژاکوب در کن، وجود سازوکار شفاف است که در صورت تخطی، دبیر جشنواره مجبور به استعفا میشود.
با اینکه سینمای ایران نیازمند جشنواره و برگزاری رویدادهایی برای برجستهسازی جریان هنری است؛ اما آنچه اختلافات را بیشتر میکند ضعف عمومی در اقناع نگاه بیرونی است. بهعنوان روزنامهنگار برای مثال هیچگاه یک پاسخ روشن از وزیران ارشاد دریافت نکردم؛ گویی جشنوارهها خارج از حوزه کاری آنان برگزار شده و صرفاً مهمانانی هستند در ضیافت هنر. برای مثال اگر به سخنرانیها و گفتگوهای وزیر کنونی ارشاد رجوع کنید، او همواره از چیزی صحبت میکند که مدنظر مصاحبهکننده نیست. این روشی برای فقدان شفافیت است. هر چند عسگرپور به نسبت دیگران روشنتر سخن میگوید؛ اما او هم از بیان عدد، رقم و مستند طفره میرود.