مهدی زمانپور کیاسری مستندساز در گفتوگو با خبرنگار سوره سینما در خصوص جایگاه فرهنگ عاشورایی در سینما گفت: با حضور در جشنوارههای بینالمللی و برخورد با کارگردانان و هنرمندان خارجی به ذهنیت خوب و نگاه مثبت آنها در خصوص موفقیت هنرمندان ایرانی و سطح بالای توانمندیهای ایرانی رسیدم. این در حالی است که سینمای ما از این تواناییها غافل مانده و با وجود تاریخ ۱۴۰۰ ساله و بزرگداشت فرهنگ عاشورایی در این زمینه کمکار و بیاهمیت بوده است.
وی افزود: بیش از ٨٠ درصد فیلمهای ایرانی با موضوع مسائل اجتماعی تلخ است و تنها به چند درصد آن امیدواریم و پیشرفت ما تا حدی است که برای اشاره به فیلمهای ارزشی با موضوع فرهنگ عاشورایی به تعداد انگشتان دست اکتفا کردهایم. آثاری چون «روز واقعه»، «سفیر»، «سفر سبز»، «شب دهم»، «معصومیت ازدسترفته» و «مختارنامه» نمونههای شناخته شده فیلمهای ارزشی محسوب میشوند که متأسفانه به علت بیانگیزگی و عدم حمایت از فیلمسازان، سالیان است که به بازپخش آنها محدود شدهایم. در این میان در حق برخی فیلمها نظیر «رستاخیز»، نیز بیمهری شده و با وجود صرف هزینهها و تحقیقات بسیار از پخش این اسطورههای سینمایی ممانعت و در بلاتکلیفی رها شدهاند.
زمانپور کیاسری ادامه داد: کمبود تولیدات و تکرار بیش از حد اینگونه فیلمها منجر به رفتارهای طنزآمیز و کمدی در فضای مجازی شده است درحالیکه اصول اخلاق امام حسینی و روش زندگی عاشورایی تأثیراتی بهاندازه ۱۴۰۰ سال قدمت داشته و همچنان ملت مسلمان را به تفکر در آرمانها و الگوبرداری از خاندان امام حسین (ع) واداشته است.
این مستندساز فرهنگ عاشورایی را سرشار از موضوعات ناب دانست و عنوان کرد: اخلاقمداری و روایت زندگی امام حسین (ع) هزاران موضوع برای فیلمسازی را شامل میشود اما متأسفانه شهرت جشنوارهای و میزان فروش، به عاملی برای فعالیت فیلمسازان تبدیل شده و موضوعات ارزشی را به محجوریت کشانده است. در واقع مقصر این کمبودها، نهتنها مسئولان بلکه همه ما کارگردانان و هنرمندان هستیم که موقعیتها و فرصتهای بسیاری را از دست دادهایم.
وی ضمن تاکید بر عدم تفاوت در جایگاه مستند و فیلم داستانی در بها به فرهنگ عاشورایی یادآور شد: بهمنظور القای ارزشهای اعتقادی و عاشورایی فیلمسازی در هر غالبی تأثیرگذار است؛ بنابراین پردازش موضوع به هر نحو مطلوبی موردپسند مخاطب بوده و به اقتضای قابلیت دسترسی به محیط، شخصیتها و زمان موضوع، فیلم مستند تأثیرش بیشتر از فیلم داستانی است و عینیت تصاویر در آن حائز اهمیت است این در حالی است که در فیلمهایی نظیر «مختارنامه» سبک تولید اثر بهواسطه موضوعیت تاریخی، داستانی تولید شده و البته مخاطب زیادی را به خود جلب کرده است.
زمانپور کیاسری ادامه داد: مستندهایی نظیر روایت فتح با نوعی خلاقیت شهید آوینی همراه بوده و بنابر توصیف عینی اتفاقات، تأثیرگذار بوده است و خوشبختانه در فرهنگ عاشورایی غالب مستند و داستانی هر دو بهجای خود کارساز بوده و بهواسطه میزان هزینه و سبک ساخت از هم تمایز دارند.
معضل سینمای ما، اولویت رابطه بر ضابطه هست و بودجه خاص فیلم برای یکسری افراد خاص است. مدیران ما بر اساس نظرات شخصی خود از فیلمسازان حمایت کرده و تجربه افراد توانمند را نادیده میگیرند. کمکاری در این زمینه قطعاً ناشی از نبود بودجه مناسب و البته بیعرضگی از جانب بانیان فرهنگی و سینمایی کشور است.
کارگردان مستند «راه دل» عنوان کرد: مسئولان ما به دنبال تأمین بودجه و رایزنی برای افزایش آن نیستند و به اعطای جایزههای دولتی و حمایتهای جزئی اکتفا میکنند. ما فیلمسازان مستقل خود را درگیر این بیمسئولیتیها نکرده و خود را وابسته بودجهها نمیکنیم. من از سال ٩٠ با مستند مشتی اسماعیل تا کنون از هیچ نهادی برای ساخت فیلمهایم بودجهای دریافت نکردم چرا که معتقدم سفارشیسازی نوعی وابستگی است. نه اینکه بودجه حمایتی برای فیلم بد باشد و البته بسیار هم خوب است اما نه اینکه بهخاطر پول آنچه را که شایسته نیست و یا باور ندارم بپذیرم.
حمایت نهادها به موضوع تولیدات نیز بستگی دارد بهعنوانمثال مستند «راه دل» که روایتی از پیادهروی اربعین است، کاملاً مستقل تولید و به حوزه هنری، بانی فیلمهای ارزشی فروخته شد و اهمیت موضوعی و جذابیت سوژه این مستند نظر میرکریمی، دبیر جشنواره فیلم جهانی فجر را جلب کرده و منجر به اکران آن بهخاطر مدتزمان فیلم، متفاوت از شرایط نمایش دیگر آثار مستند جشنواره شد.
آخرین حرف؛ با اینکه شرایط در کشورمان خوب نبوده و از حمایتهای دولتی ناامید هستم اما در فیلمهای خود امیدواری در تلخترین موضوعات را به تصویر کشانده و امید را به مخاطب نشان دادهام. بهعنوان نمونه در آخرین فیلمم به نام «آب باد نان خاک» که در طی دو سال در منطقه فهرج کرمان که پر از فقر و بیچارگی است ساختهام توانستم فیلمی آبرومند و امیدبخش بسازم.