سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۲ مهر ۱۴۰۰ در ۱۱:۰۸ ق.ظ چاپ مطلب

شکست دیوید لینچ در ساخت «تل‌ماسه»/ فیلمساز از موضوع اصلی غافل است

Dune

«تل‌ماسه» به کارگردانی دیوید لینج، اثری ناموفق در اقتباس از کتاب فرنک هربرت بوده و با نادیده‌گرفتن هشدارهای وجود پیامبران دروغین و اعتمادهای نا به جا به رهبران کاریزماتیک، زندگی قهرمانانه «پال اتریدس» را به تصویر کشیده است.

به گزارش سوره سینما، «تل‌ماسه» به کارگردانی دنی ویلنوو نمایشی از فیلم نافرجام دیوید لینچ است که در اقتباس و وفاداری به موضوعیت کتاب فرنک هربرت ناموفق بوده است.

دیوید لینچ کارگردان فیلم «مرد فیلی» ساخت فیلم «جنگ ستارگان: بازگشت جدای» را نپذیرفت. او که به‌خاطر سینمای منحصربه‌فرد خود زبانزد منتقدین شده و با آثاری نظیر سریال «تویین پیکس» شناخته می‌شود، به فاجعه بودن نسخه خودش از «تل‌ماسه» و بی تجربه‌گی در ساخت فیلم‌های عظیم و پرخرج، اذعان دارد.

این در حالی است که لینکِن مایکل منتقد مشهور، نکاتی برای تحسین فیلم مطرح می‌کند: نمی‌توان ادعا کرد که همه انتقادها به فیلم ناحق است چرا که فیلمنامه‌ای بدون انسجام، داستان گنگ و دیالوگ‌های پوچ بوده و به فیلمی پرآشوب تبدیل شده است اما آشوبی زیبا که از بسیاری فیلم‌های علمی تخیلی این روزها بیاد ماندنی‌تر است.

فیلم «تل‌ماسه» یکسال پس از «بازگشت جدای» از طریق شرکتی که بیشتر به دنبال فروش اسباب‌بازی بود تا بینش‌های عمیق فرازمینی، منتشر شد.

در این دوران که ادبیات علمی تخیلی مملو از ایده‌های خلاقانه بوده و حد و مرزها را در هم می‌شکست، هالیوود فارغ از آن به دنبال ژانری کودکانه با مفاهیم آماده شده برای عوام بود، بنابراین «تل‌ماسه» نگرشی جدید در شرایط موجود تلقی شد.

مشکل اصلی فیلم لینچ، نفهمیدن جزئیات عجیب کتاب است چرا که کتاب در مورد زندگی قهرمانانه «پال اتریدس» نبوده و به هشداری درباره پیغمبران دروغین و اعتماد کورکورانه به رهبران کاریزماتیک اشاره دارد و متأسفانه فیلم لینچ از به‌تصویرکشیدن این ریزه‌کاری‌ها غافل شده است و نهایتاً منجر به باورناپذیری و مصنوعی به نظر آمدن مصیبت‌های قهرمان فیلم «پال اتریدس» شده و موفقیت‌هایش را محدود کرده است.

لینچ در پایان فیلم، پیشگویی «فریمِن» را به‌واسطه «پال» محقق می‌سازد و صلح را به مناطق در حال جنگ آورده و عشق را جایگزین نفرت می‌کند. او مردم را به آزادی رسانده و جغرافیای «اراکیس» را تغییر می‌دهد.

در واقع پال به پیشگویی «فریمِن» تحقق بخشید، چرا که مادرش با یاری فرقه «بِنه گِسرت» مردم را با پیشگویی‌های باستانی شسته شوی مغزی داده و برای آوردن عشق در جایی که نفرت بود، این به‌اصطلاح قهرمان، مردم را مجاب به جهادی می‌کند که در کتاب بعدی فرنک هربرت، ۶١ میلیارد نفر را می‌کشد و روحیه ۵٠٠ سیاره دیگر را کاملاً در هم می‌شکند و نهایتاً به‌عنوان کسی که جغرافیای «اراکیس» را تغییر داد معرفی می‌شود اما دیوید لینچ به خط داستانی کتاب وفادار نماند و «پال» به طرز معجزه آفرینی بارش باران را در «اراکیس» آغاز کرد.

در کتاب‌های بعدی فرنک هربرت، اشاره به کرم‌های صحرایی شده که دارویی را تولید می‌کنند که بشر وابستگی تام به شفای آن دارد، اما این کرم‌ها به آب آلرژی داشته و در صورت تماس با آن کشته خواهند شد بنابراین همه این کرم‌ها پس از بارش باران در فیلم لینچ باید تلف می‌شدند.

فیلم «تل‌ماسه» به کارگردانی دیوید لینچ با همه کم‌وکاستی‌هایش توانست برخی از عجایب دنیای فرنک هربرت را به نمایش بگذارد. اما بی‌وفایی به متن از میزان عجیب بودن دنیای هربرت کاسته است.

و در آخر باید منتظر نتیجه بمانیم که آیا فیلم دنی ویلنوو می‌تواند در جایی که لینچ شکست خورده، سربلند شود؟