عباس یاری منتقد سینما در گفتوگو با سوره سینما در خصوص تفاوت فیلم «قهرمان» با دیگر آثار فرهادی گفت: هر قصهای روایت خود را دارد. مسیر این فیلم ساکن و در خدمت حرفی است که فیلمساز به مخاطب میزند، و این تفاوت بهمنزلهٔ این نیست که «قهرمان» فیلمِ ضعیفی به نسبت دیگر آثار این کارگردان است. فرهادی در آثار دیگرش مخاطب را بهواسطه شکهای متعدد با خود همراه کرده و تماشاچی را در بهت فرو میبرد این در حالی است که مدام این غافلگیریها در روند فیلم ادامه پیدا میکند. اما ما در «قهرمان» با سمتوسویی دیگری از داستان و نگاه ماجراجویانه فرهادی روبهرو هستیم.
وی افزود: فضای فیلم «قهرمان» ساکن و در خدمت نکته و حرفی است که فیلمساز میزند. در واقع مهندسی ساختاری این فیلم سویه متفاوتتری دارد اما این تفاوت به این منزله نیست که این اثر از بقیه آثار فرهادی کمتر است.
یاری ادامه داد: «قهرمان» داستان اضمحلال یک آدم در جامعهای است که همه بهنوعی درگیر خودشان و حفظ آبرویشان هستند. در واقع داستانِ قلیانهای درونی انسانی است که درگیر مسائل مختلف است.
وی اظهار داشت: ساختار و کارگردانی آخرین اثر فرهادی بهگونهای است که ما نمیتوانیم بگوییم کارگردان در فیلم هشتم، نهم خود رسیده است و اساساً به قابلیتهای او شک کرده و فیلم را ضعیف قلمداد کنیم.
این منتقد سینما عنوان کرد: ساختار «قهرمان» بهگونهای است که باید بر اساسِ قصهای که از دل آن بیرون میآید به جلو حرکت کرد و به این نکته توجه داشت که هر قصهای ساختار و پلان خاصی را میطلبد. اینکه یک پلانی را بگیری که مغایرت با وضعیت و فضای ساکنِ فیلم باشد طبعاً با فیلمنامهای که کُنه و بُنِ آن بر اساس ساکن ماندن وضعیتها و گرههای داستانی است جور در نمیآید و تأثیری در منقلب کردن مخاطب ندارد. در «قهرمان» هم این اتفاق افتاده و به اعتقاد من ساختار فیلم از شروع تا پایان بدون مشکل است.
اینکه ما در ثانیه بمبی را منفجر کنیم و بیننده را میخکوب کنیم و یا اینکه یک پلانی را بگیریم و بخواهیم در فضایی ساکن که به نظر توقع اتفاقی را نداریم، بیننده را در توی سینما میخکوب کنیم تا بغض کرده و منقلب شود، هنر فیلمساز است چرا که با یک نگاه یا یک اینسرت فضای فیلم تغییر میکند.
وی ادامه داد: محبوبیت فرهادی بهواسطه حضور در اسکار و تعریف و تمجید منتقدین نیست و چهبسا که اول فیلمهایش در ایران نمایشدادهشده است و حتی «درباره الی» و «چهارشنبهسوری» هم پیش از هر اتفاقی نمایش داده شد.
همهٔ این موفقیتها نشانه این است که فرهادی با ابزار، دوربین و بازی ای که از بازیگرانش میگیرد، بهخودیخود استاد است. در «قهرمان» هم این اتفاق بهخوبی افتاده و حتی بازی خوب امیر جدیدی درجه یک بوده است.
یاری درباره تصویری که از فضای شهری شیراز در «قهرمان» نشان داده شد گفت: شیرازیها طبیعتاً خلق و خویی دارند که فرهادی بر اساس جغرافیا و منش مردمان آن منطقه و ناحیه؛ چیدمان رفتاری شخصیتهای خود را در نظر گرفته است. باید به این نکته توجه داشت که فرهادی فضاهایی را خلق کرده که در خدمت خلقِ داستان و وضعیت و موضوع شخصیت است و طبعاً نیازی به فضاهایی توریستی شهر نبوده است.
وی یادآور شد: فرهادی همیشه بهترین بازیها را از بازیگرانش گرفته است.
سینمای ایران مدیون مهرجویی، کیارستمی، تقوایی، کیمیایی، علی حاتمی و همینطور امثال فرهادیهاست. چرا که امثال فرهادی در شناساندن سینمای ایران نقش به سزایی داشتهاند. من نمیدانم بعضی آدمها در فیلم او به دنبالِ چه چیزی میگردند.
این برخورد با فیلمسازان شاخصِ این مملکت برخوردِ خیلی بدی است که برای امثال داریوش مهرجویی داشتهاند.
ما عادت داریم برای آدمها هورا بکشیم و باد کنیم و یکدفعه دلمان میخواهد آنها را بر زمین بکوبیم چرا که ما در ابتدا با بغضهایمان زندگی میکنیم و با غیظها و نفرتهایمان بیشتر زندگی میکنیم.
خوشحال میشویم آدمی را که برایش کف زدهایم و بکوبیم زمین و بگوییم آخ جان!
این حکایت تاریخی ماست و برای امروز و دیروز هم نیست. همان آدمهایی که میگفتند امیرکبیر خوب است آن موقع کجا بودند؟
یاری در پایان عنوان کرد: رفتار برخی افراد مثل این است که بگوییم آن هزار نفری که در کن دست زدهاند یا سالنهای دیگر، حتماً پول گرفتهاند و دست زدهاند!
ما برای اینکه بخواهیم حرفمان رو به کرسی بنشانیم به دنبال پروندهسازی علیه آدمها هستیم و به همین علت بخش فرهنگی ما آسیب میبیند و هیچکس نگران اون اتفاقاتی نیست که کرکرههای سالن سینما یکییکی پایین میآید، سالنهای تئاترش بسته میشود و کیوسکهای روزنامهفروشی بهجای اینکه مجله بفروشند پفک و چیپس میفروشند. اینها مشکلاتی هست که خودمان ایجاد میکنیم و نمیدانیم دلایلش در همین چیزها است.