به گزارش سوره سینما، قرن بیست و یکم به نوعی دوران طلایی تلویزیون و سرویسهای اینترنتی است. از مجموعههای درام گرفته تا آثار پر هزینه فانتزی و علمی تخیلی از فرمت سریالسازی بهرههای فراوانی گرفته اند. با ظهور سرویسهای اینترنتی، بینندگان تازه و بیشتری به بازار آمدهاند.
این لیست متشکل از نظرات مخاطبان و تحریریه نشریه امپایر است. از بهترین درامهای آمریکایی گرفته تا بهترین مجموعههای کمدی انگلیسی و انیمیشنها و تعدادی سریال غیر انگلیسی زبان در این لیست به چشم میخورد. این سریالها ثابت کردهاند که ارزش دیدن و وقت گذاشتن را دارند.
١٠٠- «رُم» (Rome) شبکه اچ بی او قبل سریال «بازی تاج و تخت» این اثر را درباره بازیهای سیاسی باستانی عرضه کرده بود. جان میلیوش خالق سریال، داستان روزهای پایانی امپراطوری رم را نقل کرده است.
٩٩- «فارسکیپ» (Farscape) سریالی با حال و هوای مجموعه «سفر فضایی» (Star trek). البته این سریال داستانی جالب و متفاوت را بازگو میکند.
٩٨- «دروغهای کوچکِ بزرگ» (Big Little Lies) سریالی پر ستاره با بازیگری نیکول کیدمن، ریس ویترسپون، لارا درن، زوئی کرویتس و شیلین وودلی. داستان مجموعه، درباره یک قتل در کالیفرنیا است.
٩٧- «برادچرچ» (Broadchurch) تریلر انگلیسی درباره قتل یک پسر نوجوان در شهری کوچک. تم داستان حول «قاتلی در همسایگی» میگذرد.
٩۶- «زندگی روی ماه» (Life On Mars) این سریال در سال ٢٠٠۶ ساخته شده اما داستان درباره چند پلیس در دهه هفتاد است.
٩۵- «من آلن پارتریج هستم» (I’m Alan Partridge) یکی از محبوبترین سریالها در میان مردم انگلیس. داستان مجموعه درباره سیاست گذاریهای شورای شهر نورویچ است.
٩۴- «جهش چشمگیر» (Quantum Leap) سریالی با تم علمی تخیلی و درباره سفر در زمان. اسکات باکولا و دین استاک ول نقش آفرینی محشری ارائه دادند.
٩٣- «پل» (The Bridge) درام نوآر سوئدی/دانمارکی، معروفترین سریال به اصطلاح،،نوردیک دراما،، است. سریالهای پلیسی که در کشورهای اسکاندیناوی ساخته شده است، حال و هوای متفاوتی با هر سریال پلیسی که دیده اید دارد. نمونه آمریکایی این سریال نیز ساخته شد.
٩٢- «اجتماع» (Community) داستان این سریال کمدی، درباره چند دانشجو سن و سال دار در یک دانشگاه علمی کاربردی است.
٩١- «سیرک هوایی مانتی پایتون» (Monty Python’s Flying Circus) مجموعه کمدی انگلیسی در اوایل دهه هفتاد ساخته شد و اتفاقات روزمره را به استهزاء میگرفت.
٩٠- «همسر خوب» (The Good Wife) سریالی با تم حقوقی/سیاسی و داستان جاه طلبی کاراکتر زن مجموعه.
٨٩- «دختران گیلمور» (Gilmore Girls) سریالی کمدی درام درباره زندگی مادر و دختری در شهری کوچک. ملیسا مک کارتی به هیچ عنوان در این سریال قابل شناسایی نیست! ( ١۵ سال پیش بسیار لاغرتر بود)
٨٨- «قتل: زندگی در خیابان» (Homicide: Life On The Street) سریالی پلیسی که در دهه نود پخش میشد. این مجموعه، ستارگان متعددی به دنیای تلویزیون معرفی کرد. رابین ویلیامز از بازیگران مهمان مشهور این پروژه بود.
٨٧- «نارکوز» (Narcos) سریالی درباره پابلو اسکوبار معروفترین کوکائین فروش تاریخ. این مجموعه فراز و فرود این فرد را نشان میدهد.
٨۶- «پلیس آگاهی نیویورک» (NYPD Blue) همانطور که از نام سریال پیداست، اینجا داستان پلیسی درباره پر تعدادترین نیروی پلیس شهری در آمریکا است.
٨۵- «چطور با مادرت آشنا شدم» (How I Met Your Mother) سریال کمدی پر بیننده که چند بازیگر به صنعت سینما معرفی کرد. اسپیناف این سریال با نام «چطور با پدرت آشنا شدم» با بازی هیلاری داف امسال پخش میشود.
٨۴- «بروکلین نه-نه» (Brooklyn Nine-Nine) سریال کمدی پلیسی که فقط پنج فصل اول آن خنده دار بود. فصول دیگر در ورطه،،افکار لیبرالی،، افتاد.
٨٣- «موجه» (Justified) داستانی درباره یک مارشال (نیروی پلیس ایالتی) در شهری کوچک در ایالت کنتاکی را بازگو میکند.
٨٢- «مکان خوب» (The Good Place) این سریال استعاره از بهشت است. تد دنسون نقش آفرینی بیاد ماندنی در این مجموعه داشته است.
٨١- «بسیار درگیر چیزی شدن» (The Thick Of It) سریالی کمدی سیاسی و محبوب در انگلستان. نشان دادن سیاستمردان انگلیس در موقیعت های کمدی دلیل محبوبیت این مجموعه بوده است.
٨٠- «کوتوله قرمز» (Red Dwarf) سریال انگلیسی با تم علمی تخیلی. این مجموعه از شاخصترین تلاشهای انگلیسیها برای ساختن اثری در این ژانر بوده است.
٧٩- «مراوده و شهر» (Sex And The City) سریالی درباره چند زن سفید پوست مرفه بی درد. میتوان شیفتگان این سریال را مسبب ظهور کارداشیان ها دانست.
۷۸- «برنامه دیدزنی» (Peep Show) سریالی کمدی درباره زندگی مجردی چند مرد.
۷۷- «سست عنصر» (Cracker) سریالی با تم پلیسی درباره کارآگاهی که تمام مظنونین را مجبور به اعتراف میکند.
۷۶- «دکستر» (Dexter) سریالی درباره یک مجازاتگر که گناهکارانی که قانون را دور زده اند، تکه تکه میکند. دکستر در اداره آگاهی میامی به عنوان کارشناس «رد خون» مشغول به فعالیت است. در طول خدمت او، هیچ یک از همکارانش پی به ذات مخوف او نمیبرند. اسپیناف این سریال هم اکنون در حال پخش است.
۷۵- «بوجک، مرد اسبی» (BoJack Horseman) انیمیشن کمدی با صدای ویل آرنت است. سریال در ظاهر کمدی، لایههای عمیق انسانی نیز دارد.
۷۴- «گسترش» (The Expanse) سریالی با تم علمی تخیلی در ظاهر اما با لایههای نه چندان پنهان مواضع لیبرالیسم و گلوبالیسم.
۷۳- «به سلامتی» (Cheers) سریال بسیار خنده دار آمریکایی درباره زندگی روزمره مردم عادی. اثری به شدت انسانی و عمیق؛ شاهکاری که حال همه را موقع دیدنش خوب میکند. این سریال در لیستهای آمریکایی جز ده سریال برتر تاریخ یاد میشود. قسمت آخر این اثر، یکی از پر بیننده ترین وقایع تاریخ تلویزیون آمریکا است. «فریجر» اسپیناف این سریال به اندازه خودش نیز موفق ظاهر شد.
۷۲- «فرشته» (Angel) سریال با تم خونآشامی. این مجموعه به نوعی اسپیناف سریال محبوب خونآشامی «بافی: قاتل خون آشام ها» است.
۷۱- «ماورا طبیعه» (Fringe) سریالی که توط جی جی آبرامز خلق شد. این اثر داستان یک دانشمند دانشگاه ام آ تی، پسرش و یک افسر اف بی آی را دنبال میکند. مواجه این گروه با مسایل ماورا طبیعه هسته اصلی قصه است.
۷۰- «ساوث پارک» (South Park) انیمیشن کمدی و کم هزینه بسیار محبوبی است که مرزهای توهین کردن را جابجا کرد. موفقیت چشمگیر این اثر ثابتکرده است که به بودجه کلانی برای ساختن یک مجموعه پر بیننده نیاز نیست. کیفیت قصه مهمترین عنصر برای جذب مخاطب وفادار است.
۶۹- «پارچه تنظیف» (Scrubs) سریالی کمدی که در یک بیمارستان رخ میدهد. واقعی نشان دادن موقیعت های پوچ و احمقانه سبب استقبال از این مجموعه بوده است.
۶۸- «در معرض افراد شمالی قرار گرفتن» (Northern Exposure) داستان این سریال درباره یک دکتر تازه کار در شهری دورافتاده در ایالت آلاسکا است.
۶۷- «امپراطوری پیاده رو» (Boardwalk Empire) سریالی گانگستری با سبک و سیاق مجموعه «سوپرانو». دو قسمت اول این اثر توسط مارتین اسکورسیزی ساخته شد. این فیلمساز مشهور از خالقان سریال نیز بود. داستان درباره فراز و فرود یک خزانه دار با بازی استیو بوشیمی در شهر ساحلی آتلانتیک سیتی است.
۶۶- «هوسهایت را کنترل کن» (Curb Your Enthusiasm) سریالی درباره وقایع زندگی یک نویسنده بسیار موفق سریال کمدی. لری دیوید یکی از خالقان سریال محبوب «ساینفیلد»، به نوعی زندکی واقعی خود را به تصویر میکشد. بی شک یکی از برترین سریالهای تاریخ که توسط مخاطبان ایرانی کمتر دیده شده است. لحظات کمدی این اثر، مرزهای تحمل توهین کردن را در هم شکست. لری دیوید تقریباً با همه کس و همه چیز شوخی کرده است.
۶۵- «ریک و مورتی» (Rick And Morty) انیمیشن کمدی تنها در سه فصل تنوانست به یکی از محبوبترین سریالهای انیمیشنی تبدیل شود. حال هوای سریال به مانند فیلم «بازگشت به آینده» است؛ اما تم داستان بسیار خشنتر و با شوخیهای بزرگسالانه است.
۶۴- «پدر روحانی تد» (Father Ted) داستان این سریال کمدی درباره سه کشیش که به جزیره ای دورافتاده تبعید شده اند، است.
۶۳- «شکارچی ذهن» (Mindhunter) سریالی که توسط دیوید فینچر برای نتفلیکس ساخته شد. داستان مجمعه درباره مصاحبات دو مامور اف بی آی با قاتلین سریالی برای رمزگشایی از پروندههای جنایی است. نتفلیکس به بهانه کم بیننده بودن، سریال را پس از دو فصل کنسل کرد. البته این از بهانههای نتفلیکس برای کنسل کردن سریالها است. این سرویس بعد از دو فصل اغلب سریالها را کنسل میکند.
۶۲- «سرگذشت ندیمه» (The Handmaid’s Tale) سریال محبوب منتقدان و فمینیستها. این مجموعه ملغمه ای از گلایههای لیبرالها به دنیای اطرافشان است.
۶۱- «آینه سیاه» (Black Mirror) سریالی با تم علمی تخیلی که آینده تلخی را برای بشر پیش بینی میکند. تعدادی از نگرانیهای نشان داده شده در این مجموعه، هم اکنون در حال اجرا شدن در دنیای امروز است. از سیاستهای حول کرونا گرفته تا نمره آداب شهروندی!
۶۰- «کارآگاههای واقعی» (True Detective) فصل اول سریال با بازی تمام عیار متیو مک کوناهی ساخته شده بود. داستان مجموعه درباره رمز شگایی دو کارآگاه از اقدامات جنایی یک فرقه شیطانی است. اگر فصول ضعیف دوم و سوم این سریال ساخته نمیشد، قطعاً این اثر در جایگاه بالاتری قرار میگرفت.
۵۹- «پلیسهای هیل استریت» (Hill Street Blues) سریالی با تم کمدی پلیسی که بسیاری از کلیشههای آثاری با داستان پلیسی را در هم شکست. این سریال نامزد دریافت ۹۸ جایزه امی در طول پخشش بود.
۵۸- «منطقه گرگ ومیش» (The Twilight Zone) یکی از موفقترین سریالهای تاریخ. این مجموعه به نوعی پدر ژانر علمی تخیلی در قاب تلویزیون محسوب میشود. این اثر ثابت کرد که مخاطبان تلویزیون نیز میتوانند قصههای جدی و پیچیده را دبال کنند.
۵۷- «دفتر کار (نسخه انگلیسی)» (The Office) سریالی که ریکی جرویاس را به ستاره کمدی انگلیس تبدیل کرد. چند سال بعد اسپیناف آمریکایی این سریال ساخته شد.
۵۶- «هاوس» (House) بهترین سریال ژانر درام بیمارستانی. داستان درباره پزشک بسیار حاذق است. او به سبک شرلوک هلمز معمای شفای مریضانش را حل میکند. شوخیها و تکه کلامهای کاراکتر اصلی داستان، نفس تازه ای به ژانر درام بیمارستانی دمید.
۵۵- «وظیفه» (Line Of Duty) سریال انگلیسی با محوریت پلیس که هنوز در حال پخش است. رتبه به نست خوب این سریال نشانگر محبوبیتش میان بینندگان انگلیسی است.
۵۴- «دنیای وسترن» (Westworld) سریالی علمی تخیلی با لایههای فمینیستی. این سریال توسط برادر کریستوفر نولان نوشته وخلق شده است. اگر به خاطر لایههای فمینیستی و لیبرالی اثر نبود، ما شاهد یکی از شاهکارهای تاریخ سینما میبودیم. نقش آفرینی محشر اد هریس از نقاط قوت سریال است.
۵۳- «مضنون اصلی» (Prime Suspect) سریالی که هلن میرن را به شهرت رساند. داستان سریال تم پلیسی دارد اما با توجه به تمرکز روی کاراکتر زن قصه، ادای دین به فمینیستها نیز شده است.
۵۲- «آز» (Oz) اولین سریال اورجینال شبکه اچ بی او به یکی از برترین لحظات تاریخ تلویزیون تبدیل شد. خشونت تکرار نشدنی، درام قوی و بازیگری عالی از دلایل ماندگار شدن این اثر است. این مجموعه چند بازیگر به صنعت سینما و تلویزیون نیز معرفی کرد. اگر به خاطر نحوه به تصویر کشده شدن همجنس بازها نبود، نسخه بلوری این شاهکار نیز منتشر میشد. گویا شبکه اچ بی او به شاهکار خود افتخار نمیکند!
۵۱- «فارگو» (Fargo) اسپیناف فیلمی با همین نام. سه فصل اول این سریال، لز بهترینهای تاریخ است. هر فصل داستان مجزای خود را دارد. بازیگران سینمایی مشهوری در این سریال ظاهر شده اند. فصل آخر این اثر، به مثابه سیلی در گوش هواداران مجموعه بود. داستان این فصل حول شعارهای تبلیغاتی چپگرایانه میگذشت.
۵۰- «فقط احمقها و اسبها» (Only Fools And Horses) به مدت بیست سال این سریال کمدی در انگلیس پخش شد. داستان درباره دو دوست است که میکوشند تا میلیاردر بشوند.
۴۹- «فضایی شده» (Spaced) سریالی کمدی از تیم سه نفره ادگار رایت، سایمون پگ و نیک فراست. این مجموعه سکوی پرشی برای این سه نفر شد و به آنان شهرت جهانی اعطا کرد. سریال «تئوری بیگ بنگ» از این اثر الهام گرفته بود.
۴۸- «پرورش شکست خورده» (Arrested Development) پخش این سریال کمدی، از شبکه فاکس خاتمه یافته بود اما نتفلیکس پس از تقریباً یک دهه، دو فصل دیگر از این مجموعه را ساخت. ظنز متفاوت این اثر، به مذاق بسیاری خوش نیامد و در عامه مردم طرفداران زیادی ندارد.
۴۷- «چراغهای جمعه شب» (Friday Night Lights) یکی از بهترین آثار ورزشی. این سریال لحظات انسانی فراوانی را به خانههای مردم آورد. داستان سریال درباره زندگی یک تیم فوتبال آمریکایی است. این تیم همیشه نمیبرد و بازیکنانش همیشه نمیدرخشند؛ اما بازیگران جوان فیلم به همراه جند بازیگر کهنه کار، سریالی «آدمیزادی» برای مخاطبانشان ارائه کردند.
۴۶- «سفر ستاره ای: سفینه شماره نه» (Star Trek: Deep Space Nine) اسپیناف سریال محبوب «سفر ستاره ای: نسل بعدی»، از منظر برخی از منتقدان از سریال اصلی بهتر بود. در این مجموعه شاهد فاصله گیری از سبک و سیاق آثار قبلی خواهیم بود. نمایش خشونت و قصههای پیچیده، از مشخصات این اثر بود.
۴۵- «آمریکاییها» (The Americans) سریالی درباره جنگ سرد. دو جاسوس روسی موظف به نفوذ در جامعه آمریکا شده و در این کشور تشکیل خانواده میدهند. کری راسل و متیو ریس بازی عالی در این اثر ارائه کردند. به گفته تعدادی از کارشناسان مسائل جاسوسی، «آمریکاییها» یکی از وقع گرا ترین چالشهای نفوذ بلند مدت در یک کشور را به تصویر کشیده است.
۴۴- «فلیبگ» (Fleabag) سریال کمدی انگلیسی. این مجموعه داستان زندگی یک زن مرفه و تقابل او با دنیای اطرافش را دنبال میکند. فرمول مورد علاقه جایزه دهندگان جشنواره امی!
۴۳- «فالتی تاورز» (Fawlty Towers) بی شک یکی از برترین سریالهای کمدی که در انگلیس ساخته شده است. داستان این مجموعه درباره ضعیفترین هتل کشور است. مردی که از مهمان نوازی بیزار است، تصمیم می گرد وارد حرفه هتل داری بشود. همین امر به یکی از موفقترین سوژههای تاریخ تبدیل شد.
۴۲- «چیزهای عجیب» (Stranger Things) سریالی که به بهانه تلفیق نوستالژیهای دهه هشتاد، هواداران پر شماری پیدا کرد. شعارهای سیاسی کمپین انتخاباتی دموکراتها، از فصل سوم به بعد غیر قابل تحمل شده است. ماشین تبلیغاتی نتفلیکس، موفقیت این اثر را تا حدودی تضمین کرد اما تهیه کنندگان با فرمول نه چندان غیر منتظره ای، تعدادی از کودکان این مجموعه را به ستارههای هالیوودی تبدیل کردند.
۴۱- «دفتر کار» (The Office) نسخه آمریکایی این سریال بی نظیر، نه تنها از نمونه انگلیسی خود یک سر و گردن بالاتر است، بلکه استیو کارل را نیز به دنیا معرفی کرد. این اثر یکی از دیده شدهترین برنامههای تلویزیونی است. شوخیهای تازه و سبک فیلمبرداری خاص، هواداران بی شماری را برای این مجموعه به ارمغان آورده است.
۴۰- «هانیبال» (Hannibal) مدز میکلسون نقش آفرینی خارق العاده ای از این کاراکتر ارائه کرد. حال و هوای این سریال با تمامی مجمعه های تلویزیونی متفاوت است. برایان فولر خالق سریال، به عنوان فردی صاحب سبک در هالیوود شناخته میشود؛ نمایش هنری محل جرم، موزیک متن بجا و عالی و فیلمبرداری محشر از نقاط قوت این اثر است که خالق آن با هنرمندی تکرار نشدنی آن را به تصویر کشید.
۳۹- «کشتن ایو» (Killing Eve) در ظاهر این سریال درباره شیفتگی یک آنالیزور سازمان جاسوسی انگلیس و یک آدمکش است؛ اما علاقه این دو زن به یکدیگر و نمایشهای همجنس بازانه آنان دلیل موفقیت این اثر در فصل جوایز بود.
۳۸- «فایرفلای» (Firefly) جاس ودون پس از موفقیت دو سریال پیشینش «بافی» و «فرشته»، فضا را بعنوان لوکیشن اصلی اثر بعدی اش برگزید. داستان این مجموعه، زندگی چند مزدور و یاغی و فرارشان از دست حکومتها و ولتهای زورگو را دنبل میکند. نام جاس ودون شاید برای ده ای آشنا به نظر آید، او کارگردان تعدتدی از فیلمهای ابر قهرمانی برای کمپانی وارنر و دیزنی بوده است.
۳۷- «همیشه فیلادلفیا آفتابی است» (It’s Always Sunny In Philadelphia) یکی از برترین و طولانیترین مجموعههای کمدی تاریخ تلویزیون آمریکا. داستان این سریال درباره پنج کاراکتر ضد انسانیت است. اتفاقات کمیکی که در مسیر این کاراکترها قرار میگیرد و بازی عالی تیم بازیگران، سبب محبوبیت این اثر شده است. دنی دویتو ستاره فیلمهای کمدی، از فصل دوم به این سریال پیوست تا به تعداد هوادارن مجموعه بیافزاید. این سریال هنوز در حال پخش است و دلیل اصلی موفقیتش در عدم تبلیغ شعارهای کمپین انتخاباتی دموکراتها است.
۳۶- «سفر ستاره ای» (Star Trek) این سریال سبب ظهور فیلمها و مجموعههای تلویزیونی که با در فضا اتفاق میافتد، شد. چند سریال و فیلم دیگر که از اسپیناف های این مجموعه اورجینال هستند، تا کنون ساخته شده است.
۳۵- «فرزندان آشوب» (Sons Of Anarchy) کرت ساتر از خالقان سریال محبوب «شیلد»، همان میزان توجه به جزئیات داستان را در این اثر داشت. داستان مجموعه درباره یک باند موتور سوار خلافکار در ایالت کالیفرنیا است. تم خشونت، خلاف و خیانت در کمتر مجموعه تلویزیونی به سبک این سریال عرضه شده است.
۳۴- «فریجر» (Frasier) اسپیناف سریال بسیار محبوب «به سلامتی». این مجموعه لقب بهترین اسپیناف تاریخ را یدک میکشد. ادامه دادن خط داستانی یکی از کاراکترهای سریال قبلی و خلق سبک متفاوتش سبب شد تا سالها «فریجر» در یاد مخاطبان بماند. بر خلاف سریال «بیگ بنگ»، «فریجر» واقعاً از مضمونهای هوشمندانه و آکادمیک در قصه گویی بهره برد. کاراکترهای این اثر فقط در اسم باهوش و با سواد نبودند، بلکه نوع رفتار و کردارشان متناسب با مدرک تحصیلی و تخصص آکادمیک آنها بود.
۳۳- «شش فوت زیر خاک» (Six Feet Under) این سریال در دوران طلایی شبکه اچ بی او ساخته شد. داستان درباره یک خانواده در شهر پاسادینا است. این خانواده در بیزنس برگزاری مراسم متوفیان مشغولند. کمدی سیاه و درام قوی از نکات قوت این اثر بوده است. برخلاف بسیاری از مجموعههای تلویزیونی که قسمت آخر نا امید کننده ای دارند، قسمت آخر این سریال در زمره برترینهای تاریخ قرار گرفته است.
۳۲- «بیمارستان صحرایی ارتش» (M*A*S*H) این سریال بر اساس فیلمی از رابرت آلتمن ساخته شد. داستان این مجموعه درباره دکترها و پرستاران یک بیمارستان صحرایی در جنگ کره و آمریکا است. این اثر در دوران جنگ ویتنام ساخته شده بود و پیامهای ضد جنگ سریال در آنروزهای آمریکا، امری تازه در مدیوم تلویزیون بود. این مجموعه قبل از سریال «به سلامتی» رکورد دار پر بیننده ترین سریال تاریخآمریکا را یدک میکشید. قسمت آخر این اثر، یکی از بیشترین تعداد بیننده تلویزیونی در تاریخ آمریکا را داشته است. با توجه به پیامهای ضد جنگ در دورانی که اینگونه صحبتها نهی میشد، اما ظرفیت مخاطبان آمریکایی در دهه هفتاد بسیار بیشتر از مخاطبان ظریف و نحیف دست پرورده لیبرالهای امروزی است.
۳۱- «اورژانس» (ER) سریالی که برای پانزده سال میهمان خانههای مردم بود. مجموعههای تلویزیونی بی شماری با تم بیمارستانی ساخته شده و میشوند؛ اما این اثر با فیلمنامه باهوشی که داشت خود را از آنان متمایز کرده است.
۳۰- «بلک ادر» (Blackadder) سریالی با بازی رون اتکینسون (مستربین) که جذابیتهای خاص خودش را برای مخاطبان انگلیسی داشت.
۲۹- «شیلد» (The Shield) در قسمت اول سریال شاهد شلیک کردن کاراکتر اصلی به صورت یکی دیگر از همکاراناش برای لاپوشانی خلافش، هستیم؛ به محض دیدن این سکانس، مخاطب متوجه تفاوت این اثر با دیگر سریالهای پلیسی میشود. یکی از تلخترین مجموعههای پلیسی تاریخ، مرزهای میان خیر و شر، رفاقت و خیانت و انسانیت را در هم شکست. علی رغم تمامی جنایات، شکنجهها، قتلها و دزدیها مخاطب همراه و دلسوز کاراکتر اصلی قصه خواهد ماند. یکی از تکان دهندهترین سکانسهای تاریخ تلویزیون در فصل ماقبل آخر سریال اتفاق افتاد.
۲۸- «مردگان متحرک» (The Walking Dead) سریالی که بسیار بیشتر از ظرفیت مهمان نوازی میزبان، مهمان خانههای مردم شده است. فرانک دارابونت خالق ابتدایی سریال بود، اما با استقبال پر شور بینندگان، مدیران استودیو کارگردان با سابقه هالیوود را تحت فشار قرار داده تا فصول بعدی را بسازد. درابونت که طاقت فشارهای سریال سازی را نداشت، پس پایان فصل دوم از مجموعه جدا شد. البته کلاس دو فصل اول سریال بسیار بیشتر از چند فصل آخر سریال بود. چند فصل آخر سریال صرفاً جهت تبلیغ شعارهای کمپین انتخاباتی دموکراتها و لیبرالها ساخته شده است و خالقان اثر، مخاطبان جدی چند فصل اول را به کلی نادیده گرفته اند.
۲۷- «بهتره با سال تماس بگیری» (Better Call Saul) ساختن اسپیناف یکی از برترین سریالهای تاریخ شجاعت خاصی را طلب میکند که وینس گلیگان از پس آ سربلند بیرون آمده است. این مجموعه داستان وکیل مجموعه «افسار گسیخته» را قبل وقایع آن سریال دنبال میکند. این وکی به طرز بسیار لذت بخشی سر مردم کلاه میگذارد و ممکن دلیل اصلی استقبال تماشاگران آمریکایی و ایرانی، همین امر باشد.
۲۶- «۳۰ راک» )۳۰ (Rock سریالی که با بازی الک بالدوین قاتل (اینجا بخوانید) و تینا فی چپ گرا ساخته شده است. حضور تینا فی، فروغ این اثر در فصل جوایز را تضمین کرده بود و این مجموعه عزیز داوران و منتقدان بود. البته استقبال مخاطبان از این اثر آنقدر چشمگیر نبود و اگر خالق سریال یک زن نبود، سریال پس از فصل اول کنسل میشد.
۲۵- «شرلوک» (Sherlock) سریالهای متعددی با محوریت کاراکتر شرلوک هلمز ساخته شده اند؛ اما نسخه بندیکت کامبربچ این کاراکتر، «شرلوک» را به دنیای امروز آورد. استیون موفات و مارک گاتیس خالقان مجموعه، فیلمنامه هوشمندانه ای برای این سریال نوشتند و هواداران بی شماری برای این اثر رسیدند.
۲۴- «چرنوبیل» (Chernobyl) مینی سریال اچ بی او به سراغ فاجعه قابل پیگشری راکتور هسته ای در چرنوبیل رفت. نمایش واقعگرایانه از پسماند فاجعه هسته ای و لاپوشانی شوری سابق از نکات قوت این اثر بود.
۲۳- «پارکها و تفریحات» (Parks And Recreation) اسپیناف سریال «دفتر کار» در فصل اول نتوانست از زیر سایه سنگین برادر بزرگش بگریزد، اما از فصل دوم به بعد مجموعه روی پای خودش ایستاد و محبوب مخاطبان شد. کریس پرت پس از بازی در این اثر به ستاره فیلمهای هالیوود بدل شد و کاراکتر بزرگمرد ران سوانسون، سبب دمیدن نفسی تازه به پیکر زن-صفت هالیوود شد. نیک آفرمن بازیگر نقش بزرگمرد «ران سوانسون»، یکی از بیاد ماندنیترین کاراکترهای تاریخ تلویزیون را به تصویر کشید.
۲۲- «۲۴» یکی از محبوبترین سریالهای تاریخ، یکی از محبوبترین کاراکترهای تاریخ تلویزیون را ساخت. اگر در مخمصه ای گیر افتادهاید و یا تروریستها خود و خانواده تان را تهدید میکنند و یا گروگان کسی شدهاید، شما آرزو دارید که جک بائر منجی شما باشد. (البته سربازان گمنان بسیاری در کشورمان داریم که جک بائر پیش آنها عددی نیست.) هیچ سریالی به اندازه «۲۴» به مخاطبانش این سطح از آدرنالین را نداده است و شبکه فاکس از هیچ هزینهای برای ساخت این مجموعه دریغ نکرد.
۲۱- «ساینفیلد» (Seinfeld) سریالی که جری ساینفید را به یکی از سرمایه دار ترین فعال حوزه هنر تبدیل کرد. تا قبل از سریال «دوستان»، «ساینفیلد» پر بیننده ترین سریال آمریکا بود.
۲۰- «پروندههای ایکس» (The X-Files) محوریت اصلی این سریال تئوری توطئه و حوادث ماورا طبیعه بود. دو مامور اف بی ای درصدد رمزگشایی از حوادث ماورا طبیعه هستند که در راهشان به برخی از پروژههای محرمانه سازمانهای سری آمریکا بر میخورند.
۱۹- «پیکی بلایندرز» (Peaky Blinders) انگلیسیها پس از مشاهه استقبال مخاطبان از سریالهای گانگستری، نسخه وطنی را برای بینندگان ساختند. چند فصل اول سریال خوش ساخت بود و قصه کشش داشت؛ اما دو فصل آخر به بن بست تکرار و کهنگی برخورد کرد.
۱۸- «جوخه برادران» (Band Of Brothers) این سریال در زمانی توسط استیون اسپیلبرگ ساخته شد که او هنوز درصدد ساختن آثار زیبا و عالی بود. داستان این سریال یک گروهان در جنگ جهانی دوم را دنبال میکند. این مجموعه نسخه سریالی «نجات سرباز رایان» است. اگر آن فیلم را میپسندید، قطعاً عاشق این مجموعه خواهید شد. این اثر با نقش آفرینیهای مثال زدنی چند بازیگر سینمایی و تازه کار ساخته شد. این مینی سریال در زمان تولید، پر هزینه ترین نمونه بود که با استقبال پر شور مردم، هزینههای خود را توجیه کرد.
۱۷- «سفر ستاره ای: نسل بعدی» (Star Trek: The Next Generation) این مجموعه ادامه داستان یکی از موفقترین سریالهای علمی تخیلی در تاریخ را در پیش گرفت. بازی عالی تیم بازیگران از نکات قوت این مجموعه بوده است.
۱۶- «بازماندگان» (The Leftovers) دیمین لیندولف خالق سریال بسیار پرمخاطب «گمشدگان»، این مجموعه را برای شبکه اچ بی او ساخت. بی شک یکی از قویترین فیلمنامههای تاریخ تلویزیون را این اثر دارد و پیروزی جایزه امی نشانگر این امر بود. به سبک و سیاق سریال «گمشدگان»، این اثر نیز از روایت معمایی و غیر خطی بهره فراوانی برده و بینندگان حتی برای یک لحظه نمیتوانند نگاه خود را از صفحه تلویزیون بجایی دیگر معطوف کنند. جاستین ثرو و کری کوون بازی استادانه ای در این مجمعه ارائه کردند و جشنواره امی دستمزد زحمات آنان را نیز پرداخت.
۱۵- «ددوود» (Deadwood) سریالی وسترن که مخاطبان انتظار این سبک از فیلمنامه را نداشتند. این مجموعه نمایشی وحشیانه و غضبناک را از شهری بی قانون در آمریکا نشان داد. با دور انداختن المانهای خیر و شر، «ددوود» در هر قسمت کاراکترها را از محبوب مخاطبان به منفور آنها تبدیل میکرد. البته کلانتر شهر از این قاعده مستثنی بود. یان مک شین یکی از بیاد متندنی ترین کاراکترهای تاریخ تلویزیون به نام ال سورنجن را به تصویر کشید.
۱۴- «ناوبر فضایی گالاکتیکا» (Battlestar Galactica) این سریال درباره بقای بشر در دنیای آخرالزمان است. در این دنیا، موجودات فضایی به نام سایلان درصدد حذف بشر از صحنه روزگار هستند.
۱۳- «مد من» (Mad Men) سریالی درباره دنیای تبلیغات در دهه شصت آمریکا. یکی از پرافتخارترین سریالها در فصل جوایز. درام این سریال هیچ وقت از نفس نیافتاد و مخاطبان تا قسمت آخیر این مجموعه را همراهی کردند.
۱۲- «تویین پیکس» (Twin Peaks) سریالی معمای که توسط دیوید لینچ استاد ژانر معمایی ساخته شد. مخاطبان حتی پس از دیدن قسمت آخر از خود میپرسند: چی شد؟ کی، کی را کشت؟
۱۱- «سیمپسونها» (The Simpsons) انیمیشنی که سی فصل از آن ساخته شده است. داستان درباره اتفاقات روزمره یک خانواده است. سوژههای خنده دار در هر قسمت سب شده تا هنوز این اثر در صدر تعداد بینندگان قرار بگیرد. موفقیت این قبیل انیمیشنها ثابت میکند که به بودجه عظیمی برای کار خوب لازم نیست. قصه قوی همیشه تضمین کننده استقبال مردم است.
۱۰- «دکتر هو» (Doctor Who) سریالی درباره سفر در زمان. این مجموعه از سال ۶۳ تا کنون در حال پخش است. نسلهای متوافتی از انسانها، مخاطب این سریال بوده اند. گویا خوشی زیر دل متصدیان این اثر زده بود و آنان نه تنها جنسیت دکتر را از مرد به زن تغییر دادند بلکه تصمیم به تبلیغ شعارهای فمینیستی و چپگرایانه گرفتند. همین امر سبب کاهش چشمگیر مخاطبان شد و تهیه کنندگان را مجبور کرد تا دوباره دست به دامان مدیر تولید پیشین پروژه بشند تا سریال را نجات دهند.
۹- «گمشدگان» (Lost) شاید هیچ سریال دیگری مثل این مجموعه نتواند مخاطبان را برای دیدن قسمت بعدی تا به این حد تشنه نگه دارد. سبک روایی این اثر و فلاشبک زدن برای ساختن کاراکترهای قصه، نوع جدیدی از روایت خطی بود. بینندگان تمامی کاراکترها را به دقت دنبال میکردند و به سرنوشت آنها اهمیت میدادند. «گمشدگان» سبب رایج شدن پادکست درباره بحث و جدل پیرامون یک سریال شد. تعدادی از بازیگران این اثر موفق، به ستارههای سینما و تلویزیون تبدیل شدند.
۸- «بافی، شکارچی خون آشام» (Buffy The Vampire Slayer) جاس ودون کارگردان مشهور سینما، با ساختن این سریال بر سر زبانها افتاد. این مجموعه بیشتر برای مخاطبان نوجوان ساخته شده است و رتبه بسیار بالا در این لیست انگلیسی جای تعجب ندارد.
۷- «او ای» (The OA) بریت مارلینگ و زل باتمانگلیج دو فیلمساز مستقلی هستند که این اثر را برای نتفلیکس ساختند. به جرات میتوان اظهار داشت که اکثریت مخاطلان این سریال را زنان سفیدپوست تشکیل میدادند. داستان این سریال درباره زندانی شدن یک دختر کور و سفیدپوست توسط یک مرد بی مراحمت و این دختر با اجرای حرکات موزون مدرن، نه تنها نابینایی اش را شفا داد بلکه خود را از بند این مرد بد ذات رهای بخشید، است. نتفلیکس طبق عادت همیشگی، این اثر را پس از دو فصل کنسل کرد.
۶- «وست وینگ (دفتر کار رئیس جمهور آمریکا)» (The West Wing) ارون سورکین اسعداد مثال زدنی خود در دیالوگ نویسی و خلق کارکتر های جذاب را در این مجموعه به رخ همگان کشید. داستان این سریال درباره وقایع روزمره دفتر ریاست جمهوری در آمریکا است. این سریال به مخاطبین نشان داد که یک اثر تلویزیونی هم میتواند سرگرم کننده باشد و هم مضمون عمیق داشته باشد. البته این سریال تصویری زیبا و جوانمردانه از کاخ سفید ارائه میدهد که کیلومترها با واقیعت فاصله دارد. کاخ سفید اینروزهای آمریکا کمترین میزان حمایت از عامه مردم را دارد و طی یک نظرسنجی، فقط سی و شش درصد مردم از دولت بایدن رضایت دارند. این میزان پایینترین درصد رضایتمندی در چند دهه اخیر است. بایدن فقط در میان سرمایه داران هالیوودی و نیویورکی محبوب است.
۵- «دوستان» (Friends) اگر زبان انگلیسی را فرا گرفته اید یا علاقه ای به سریالهای آمریکایی دارید، قطعاً یا این مجموعه را دیده اید و یا درباره آن از زبان دوستان شنیده اید. این اثر از منظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان، بهترین سریال کمدی تاریخ است. نتفلیکس قرارداد پخش این سریال را تا اطلاع ثانوی خریداری کرده است که نشانگر محبوبیت بسیار بالای این مجموعه است. «دوستان» سریالی بود که یکی از شناخته شدهترین ستارههای تاریخ هاایوود را به دنیا معرفی کرد؛ جنیفر انیستون به یکی از گرانترین بازیگرهای زن تاریخ تبدیل شده است.
۴- «شنود» (The Wire) دیوید سایمون خالق این سریال گفت: «شنود» سریالی است که کلاس سریالسازی را به سطح جدیدی ارتقا داد. این شاهکار از آن دسته سریالهایی نیست که هنگام کار خانه به تمشایش بنشنید؛ تمام توجه شما برای لذت بردن از این اثر لازم است. سایمون سریالی ساخته است که قاعدههای سریالهای پلیسی مشابه را کنار گذاشته و مستقیم به سراغ روابط میان پلیس و خلافکاران رفته است. در این دنیا عنواین افراد دیگر معنایی ندارد و رفتارشان نشانگر شخصیت آنها است. فصول آخر این مجموعه به سراغ فضای نشریات، جو سیاسی شهر بالتیمور و آموزش و پرورش رفت. ادریس آلبا و مایکل بی جردن جز ستارههای سینمایی اثر هستند. این مجموعه از منظر تماشاگران جدی تلویزیون، بهترین سریال تاریخ است.
۳- «سوپرانوز» (The Sopranos) در ظاهر این سریال برای طرفداران آثار مافیایی ساخته شده است. اما ایم مجموعه به هواداران بی شماری دست یافت. داستان سریال درباره دست و پنجه نرم کردن چند خانواده مافیایی با چالشهای زندگی امروزی است. جیمز گاندولفینی یکی از بیاد ماندنیترین کاراکترهای تاریخ را خلق کرد. کاراکتر گاندولفینی را میتوان به صورت ساده برای مخاطبان ایرانی، به یک دلال ماشین یا کالاهای با ارزش وصف کرد.
۲- «بازی تاج و تخت» (Game Of Thrones) علیرغم هواداران بی شمار این سریال در ایران و مابقی جهان، بسیاری متوجه پیامهای سیاسی این اثر نشده اند. در ظاهر این مجموعه اقتباس وفادارانه ای از سری کتابهای جورج آرآر مارتین است؛ ولی در باطن نه تنها خالقین سریال از جزئیات داستان اصلی فاصله گرفتند، بلکه فصول پایانی بر اساس داستان جورج آر. آر مارتین ساخته نشده است. شبکه اچ بی او با ترفندهای سینمایی و سرویس دهی به طرفداران توانست مخاطبان بسیاری را کسب کند. «بازی تاج و تخت» ملغمهای از شعارهای کمپین هیلاری کلینتون در دوران انتخابات ریاست جمهوری بود.
۱- «بریکینگ بد» (Breaking Bad) حقیقت اینکه یک معلم شیمی به بزرگترین قاچاقچی آمریکا تبدیل شد، آنقدر برای بینندگان جالب بوده است که این سریال در رتبه اول این لیست قرار گرفته است. سیر تکامل والتر وایت از یک معلم بی دست و پا، مظلوم و همسری دلسوز به یک مرد بی رحم و حرفهای را برایان کرنستون با استادی تمام به تصویر کشید. کرنستون تعداد بسیاری از جوایز امی و گلدن گلوب را درو کرد و به ستاره این روزهای سینما تبدیل شد.