سوره سینما – هدیه حدادیاصل: دو روز از برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر گذشت و در این دو روز شاهد ژانرهای متفاوتی از سینما در جشنواره بوده ایم اما آنچه در بین این فیلم ها متفاوت تر نمود پیدا کرده است، حضور فیلم سینمایی «شادروان» به عنوان یک فیلم کمدی در جشنواره چهلم بود.
* «شادروان» کمدی موقعیتی که باید جدی گرفته شود
فیلم سینمایی «شادروان» روایت شیرین یک ملودرام اجتماعی را در بستر خانوادهای حاشیهنشین به تصویر میکشد. در واقع فیلم؛ دردسرهای یک خانواده پس از فوت ناگهانی پدرشان است. یک معضل طبقه پایین شهری که در یک روایت طنزگونه بیان شده و کارگردان در این فیلم تلاش کرده ضمن دستمایه قراردادن یکی از مسائل حقوقی، همبستگی درون اقوام و خانوادهها را در قالب یک فضای کمدی نمایش دهد.
«شادروان» کمدی موقعیتی است که با ایجاد موقعیتهای بامزه و عجیب از مخاطب خنده میگیرد.
بهرنگ علوی در این فیلم نقش دایی خانواده را بازی میکند که مهربان اما بیپول است ولی دوست دارد کارهایی را برای خواهرزادههایش که حالا دیگر پدرشان را از دست دادهاند انجام دهد؛ اما ظرفیت حمایت کردن را ندارد. علوی در این فیلم بازی جالبتوجهی را انجام داده و یکی از نقشهای متفاوت خود را به نمایش گذاشته است.
در مقابل نازنین بیاتی را داریم که نقش یک دختر داغدیده را بازی میکند که البته سعی دارد به موضوعات منطقی بنگرد. همیشه پشت برادرانش است و سعی دارد آنها را در شرایط سخت حمایت کند.
بیاتی نقش یک دختر حامی خانواده را به تصویر کشیده که بسیار خوب و به لحظه احساس خود را تغییر میدهد طوری که میتواند گریه را تبدیل به خنده کند و یا شیطنت داشته باشد و در همین لحظات نیز مخاطب را به خنده بیندازد.
* «شادروان» یک کمدی خانوادگی است
اما جنس کمدی «شادروان» یک کمدی خانوادگی است. با حداقل شوخیهای جنسی که همانها را هم مخاطب سن پایینتر متوجه نخواهد شد و لذا ازاینحیث کاملاً یک فیلم خانوادگی محسوب میشود که ما در سینمای ایران کمتر شاهد آن بودهایم.
محتوای قابل قبولی دارد و دغدغهمند است و تلاش میکند مشکلات بروکراتیک کشور را با یک طنز از جنس گل آقایی و دغدغهمند که نوش و نیش را در هم میآمیزد، به خورد مخاطب دهد. به قول کیومرث صابری که میگفت: «یک زبان دارم دو تا دندان لق/ میزنم تا میتوانم حرف حق!!» توانسته هم ملاحت داشته باشد و هم در برخی بخشها گزنده شود.
«شادروان» نشان میدهد که یک خانواده فرودست جامعه زمانی که یکی از اعضای خود را از دست میدهد با چه مشکلاتی روبهرو میشود تا بتواند صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارد و مراسمهای عزا را برگزار کند. از طرفی دغدغه مهاجرین افغان را بهخوبی به تصویر میکشد.
فیلمنامه «شادروان»، فیلمنامه سرراستی است و همه قهرمانها، هدفهایشان و ارتباطشان با یکدیگر مشخص است. کم پیش میآید در طول فیلم احساس کنیم شخصیت اضافهای حضور دارد. از طرف دیگر کاراکترها بهخوبی شخصیتپردازی شدهاند تا جایی که اگر دو ساعت دیگر هم به فیلم اضافه میشد کمکم میتوانستیم حدس بزنیم که کاراکترها در موقعیتهای بعدی بر اساس شخصیتهایشان چه واکنشهایی نشان خواهند داد و حتی بعد از پایان فیلم هم شخصیتها با مخاطب همراه هستند و مخاطب به آنها فکر میکند.
به هر جهت باید گفت «شادروان» یک فیلم کمدی دغدغهمند و جذابی است که باید جدی گرفته شود.
* رقابت «شادروان» در فیلمنامه با فیلمهای درام، اکشن و دفاع مقدسی
با این حساب امسال نیز در جشنواره چهلم یک فیلم کمدی با درامهای اجتماعی، فیلمهای دفاع مقدسی و فیلم اکشن رقابت میکند؛ باید دید حسین نمازی تا چه اندازه توانسته خنده به مخاطب هدیه کند و از همه مهمتر تا چه حد توانسته نظر هیئت داوران را به فیلم کمدی خود جلب کند. اما آنچه که تا به این جای جشنواره بارز است فیلمنامه خوبی است که «شادروان» در بستر طنز به آن پرداخته و شانس زیادی برای کاندیدا شدن به خود اختصاص داده است.
ازاینرو و باتوجهبه حضور یک کمدی دیگر در جشنواره چهلم فیلم فجر، قصد داریم تمامی فیلمهای کمدی که در چهل دوره از برگزاری جشنواره فیلم فجر برای فیلمنامههای خود کاندیدا شدن و یا سیمرغ دریافت کردهاند را بررسی کنیم.
* «من دیهگو مارادونا هستم» در جشنواره سی و سوم
فیلم سینمایی «من دیهگو مارادونا هستم» به کارگردانی و نویسندگی بهرام توکلی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی، در دوره سی و سوم جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و در همین دوره نیز نامزد ۱۱ جایزه از جشنواره فیلم فجر که از جمله آنها میتوان به نامزد بهترین فیلمنامه نیز اشاره کرد و برنده ۲ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین صدابرداری شد.
این فیلم داستان یک اختلاف خانوادگی میان دو خواهر یکی از طبقه بالای شهر و دیگری از پایینشهر است. مهشید، دختر خالهٔ متعلق به پایینشهر، از بابک، پسرخاله متمول خود که ساکن آلمان است، درخواست ازدواج میکند و بابک نیز میپذیرد. حال که بابک به ایران برگشته، اختلافنظر در خصوص ادامهٔ ازدواج این دو نفر، موجب مشاجره و منازعه بین خانوادهٔ این دو خواهر میشود. این داستان در خلال یک فیلمنامه و قصه طنز شکل میگیرد که میتواند بهراحتی خنده را به مخاطب هدیه کند.
گلاب آدینه، سعید آقاخانی، ویشکا آسایش، هومن سیدی، جمشید هاشمپور، بابک حمیدیان، صابر ابر، پانتهآ پناهیها، مهسا علافر، علی استادی، سارا بهرامی، سهیبانو ذوالقدر، میثاق زارع، محمد کارت و سجاد تابش بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
* «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «طبقه حساس» در جشنواره سی و دوم
دو فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «طبقه حساس» بهعنوان دو کمدی جذاب در جشنواره سی و دوم فیلم فجر حضور داشتند.
فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیهکنندگی سیدجمال ساداتیان داستان همسر خانهدار یک بازیگر مشهور سینما است که در آخرین فیلم او با وی همبازی میشود و آنچنان موردتوجه منتقدان قرار میگیرد که منجر به حسادت او میشود. روابط صمیمانه آنها تیره شده، زن قهر میکند و به باغچه خانوادگی دماوند میرود. با بازگشت دخترشان به ایران روابط آنها دستخوش تحولاتی میشود.
این فیلم در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل زن کاندیدای دریافت سیمرغ شد و در نهایت توانست سیمرغ بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه را دریافت کند.
مهدی فخیمزاده، گوهر خیراندیش، مرجان شیرمحمدی، رامبد جوان، مانی حقیقی، امیرعلی دانایی، آزاده اسماعیلخانی، نعیمه نظامدوست، شهین تسلیمی، ناهید مسلمی، ابوالفضل زارع کار مقدم و یدالله شادمانی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
در مقابل ساخته افخمی، کمال تبریزی با فیلم سینمایی «طبقه حساس» در این دوره از جشنواره حضور داشت. این فیلم به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی است و فیلمنامه آن را پیمان قاسمخانی به نگارش درآورده است که در همین دوره از جشنواره نیز کاندیدای دریافت بهترین فیلمنامه شد اما در نهایت و در رقابت با فیلمنامه بهروز افخمی از رقابت جا ماند و نتوانست سیمرغ این بخش را دریافت کند.
همچنین در بخشهای بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین فیلمنامه، بهترین موسیقی متن و بهترین جلوههای ویژه بصری کاندیدای دریافت جایزه شد که در نهایت رضا عطاران سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای این فیلم به خود اختصاص داد.
«طبقه حساس» قصه آقای کمالی با بازی رضا عطاران است؛ مردی متعصب و بهظاهر متدین که بعد از مرگ همسرش، او را در یک قبر دوطبقه دفن میکند. سپس برای تقویت روحیه به سفر چین میرود اما پس از بازگشت میفهمد که فروشندهٔ قبر کلاهبردار بوده طبقهٔ دیگر را که متعلق به آقای کمالی بوده است به دیگری فروخته؛ و حالا مردی غریبه در کنار همسرش دفن شده است.
رضا عطاران، محمدرضا فروتن، پانتهآ بهرام، بهاره رهنما، پیمان قاسمخانی، هوتن شکیبا، بهرام ابراهیمی، رضا بهبودی، حمید جانانه، سوگل قلاتیان، محمد بحرانی، بهادر مالکی، کاظم سیاحی، عرفان ناصری، نادر فلاح، شبیر پرستار و آزاده صمدی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
*دوره سی و یکم «ضدگلوله» بود!
در دوره سی و یکم جشنواره فیلم فجر، فیلم سینمایی «ضدگلوله» در ژانر کمدی و به کارگردانی مصطفی کیایی حضور داشت و با فیلمهای سودای سیمرغ به رقابت پرداخت. این فیلم به تهیهکنندگی رضا رخشان در این دوره از جشنواره در دو بخش بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه کاندیدای دریافت سیمرغ شد و توانست در بخش بهترین فیلم سیمرغ کسب کند و همچنین سیمرغ بهترین فیلمنامه را نیز از آن خود کند.
داستان این فیلم مربوط به اواسط دهه ۶۰ و اوج دوران جنگ ایران و عراق است که قصه مردی حدود ۵۰ ساله در تهران را روایت میکند که مشغول قاچاق نوارهای لسآنجلسی و فیلمهای ویدئویی بوده و در اثر یک اتفاق درمییابد که توموری در سر دارد و تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند؛ و تصمیم میگیرد به جنگ برود.
مهدی هاشمی، مسعود کرامتی، سعید آقاخانی، ژاله صامتی، محسن کیایی، بهشاد شریفیان، محمد فیلی، شهرام جمشیدی، محمد حاجحسینی و علی گلزاده در «ضدگلوله» به ایفای نقش پرداختهاند.
* «مارمولک» و «مهمان مامان» در دوره بیست و دوم
بیست و دومین جشنواره فیلم فجر با حضور دو فیلم سینمایی «مارمولک» ساخته کمال تبریزی و «مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی در ژانر کمدی رونق داشت.
فیلم سینمایی «مارمولک» به تهیهکنندگی منوچهر محمدی، نویسندگی پیمان قاسمخانی و با بازی پرویز پرستویی است که اقتباسی از فیلمهای «ما فرشته نیستیم» و «زائر» است که با بومیسازی قصه فیلم، نگاهی متفاوت به مسئله روحانیت و جامعه دارد.
این فیلم در دو بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامه کاندیدای دریافت سیمرغ شد که در نهایت توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کند. س
روستای آهار در شمیران و مسجد و مدرسه حاج قنبرعلی خان تهران از مکانهای اصلی فیلمبرداری این فیلم بودند.
«مارمولک» داستان رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقهداری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل میدهند که رئیس آن آقای مجاور (احتمالاً برگرفته از نام و شخصیت ژاور در داستان بینوایان)، مردی بسیار سختگیر و انعطافناپذیر است. شخصیت وی را میتوان با «آقای نورمن» که در فیلم رستگاری در شاوشنک رئیس زندان بود نیز مقایسه کرد. او عقیده دارد باید آنقدر نسبت به مجرمان – با روشهایی خاص – سختگیری کند که حتی فکر اعمال خلاف به مغزشان نرسد و معتقد است زندانیان را بهزور هم که شده باید وادار به درستکاری کرد تا به بهشت بروند.
رضا در حادثهای مجروح میشود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل میشود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را میرباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از بیمارستان میشود. او با مصونیتی که در لباس تازه پیدا کرده به یک شهرک مرزی میرود تا از این طریق و با گذرنامه جعلی از کشور خارج شود؛ اما با روحانی ای که قرار بوده بهعنوان امام جماعت به آن روستا اعزام شود اشتباه گرفته میشود و امامت جماعت مسجد روستا را برعهدهاش میگذارند.
او با شیوههای خودش مردم را موعظه و راهنمایی میکند و چندین بار اعمال خلافکارانهاش به سوءتعبیر نیکوکاری قلمداد میشود. بههرحال در روستا مریدهای زیادی پیدا میکند و خود او نیز کمکم تحتتأثیر لباس و موقعیت جدید قرار گرفته و شخصیتش عوض میشود و در روستا نامش بر سر زبانها میافتد و به اعمال مثبتی روی میآورد تا اینکه آقای مجاور رئیس زندان که همهجا به دنبال او میگردد، به سراغش میآید؛ اما او هم دیگر مایل نیست رضا را با دستبند دستگیر کند.
پرویز پرستویی، بهرام ابراهیمی، شاهرخ فروتنیان، رضا سعیدی، مهران رجبی، فریده سپاهمنصور، سهیلا رضوی، رعنا آزادیور، مائده طهماسبی، نقی سیفجمالی، سید مهرداد ضیایی، سیروس همتی، حسین سلیمانی، سیروس همتی و فرزین محدث بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
فیلم سینمایی «مهمان مامان» یک فیلم کمدی خانوادگی به کارگردانی داریوش مهرجویی است. این فیلم بر اساس کتاب «مهمان مامان» نوشتهٔ هوشنگ مرادی کرمانی و توسط سیمافیلم تولید شده است. این فیلم نیز، مانند فیلم «اجارهنشینها»، گوشههایی از جامعهٔ ایرانی و عادات و رفتار آن را با استفاده از شخصیتهای مختلفی که شاید نمایندهٔ قشرهای مختلف جامعهٔ ایرانی هستند، نشان میدهد.
این فیلم در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین فیلمنامه کاندیدای دریافت جایزه شد و در نهایت سیمرغ بهترین فیلم را از آن خود کرد.
«مهمان مامان» داستان مادری است که باخبر میشود خواهرزادهاش به همراه نوعروس خود قرار است به میهمانی نزد او بیایند، مادر برای این که حفظ آبرو کند، دستپاچه و نگران است و تلاش زیادی برای آمادهکردن وضعیت ظاهری خانه دارد، اما هنوز پدر؛ یدالله نیامده و هر لحظه ممکن است میهمانان از راه برسند.
دقایقی پس از ورود یدالله که هندوانهای با خود آورده، مهمانان سر میرسند، یدالله که خوش مشرب و اهل خاطره و سینماست، خاطرات خصوصی زندگیاش را، بدون ملاحظه برای مهمانان تعریف میکند و کار بدتر اینکه، آنقدر تعارف میکند تا اینکه خواهرزاده مادر – که او را مدام جناب سرهنگ خطاب میکند – تصمیم میگیرد شام مهمان آنها باشد.
اما در خانه هیچ وسیله پذیرایی وجود ندارد، مادر دست به دامان همسایهها و آشنایانش میشود. اضطراب مادر برای تهیه شام هر ساعت بیش و بیشتر میشود، ساکنان خانه، به تکاپو میافتند، اهمیت مرغ در سفره برای مادر حیاتی است. مش مریم یکی از همسایهها که چند مرغ و خروس در خانه دارد اما دلش نمیآید یکی از آنها را برای تأمین شام به کشتن بدهد.
امیر پسر کوچک خانواده، به همراه دوستش، از مغازه پدر، مخفیانه مرغ و ماهی برمیدارد ولی سربزنگاه پدر دوستش میرسد و پسرش را تنبیه میکند و امیر ناکام به خانه بازمیگردد.
یوسف که از خانواده ثروتمندی است، بعدازاین که همسر حاملهاش را برای دور ریختن مواد مخدرش کتک سختی میزند، اما بعداً برای این که دل او را که نگران مهمانی مامان است به دست آورد به همراه امیر به خانه پدریاش میرود و در میان پرسشهای دائمی پدر و نفرینهای پیدرپی مادر که معتقد است همسرش صدیقه پسرش را معتاد کرده، از یخچال انواع مواد خوراکی موردنیاز را برداشته و بازمیگردد.
همسایههای دیگر، بقیه مواد موردنیاز شام ایدهآل مادر را تهیه میکنند و قبل از اینکه مهمانی شروع شود پدر دوست امیر که از کرده خود پشیمان شده، مرغ و ماهی را به همراه پسرش، خود به در خانه آنها میآورد…
عاقبت شام حاضر است، مهمانان و همه ساکنان خانه بر سر سفره مینشینند، مادر خوشحال از آبروداری و مهمانان آماده رفتن هستند که با اصرار بیدلیل و پافشاری ابلهانه یدالله، مهمانان برای ماندن آن شب در خانه مادر رضایت میدهند مادر که طاقتش به پایان رسیده، در اوج ناراحتی، بیهوش میشود، همهٔ میهمانان به تکاپو میافتند تا به هر طریق او را به بیمارستان برسانند، دکتر اضطراب بیش از اندازه را موجب ناراحتی مادر میداند و برایش استراحت مطلق پس از بازگشت مهمانان، برای عروس و داماد، اتاقی جداگانه آماده میکنند، همسایهها به خانههایشان میروند و چراغها یک به یکی خاموش میشوند و مادر نیز راضی از آبروداری روز سختش چشمانش را برهم میگذارد…
گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی، حسن پورشیرازی، نسرین مقانلو، ملیکا شریفینیا، علیرضا جعفری، ژاله صامتی، فریده سپاه منصور، آفرین عبیسی و رویا عالمی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
*دوره بیست و یکم «صورتی» شد!
فیلم سینمایی «صورتی» به کارگردانی و نویسندگی فریدون جیرانی و تهیهکنندگی سید غلامرضا موسوی است که در این دوره از جشنواره فیلم فجر توانست کاندیدای بهترین فیلمنامه شود اما متأسفانه نتوانست جایزه این بخش را دریافت کند.
قصه این فیلم داستان سحر ماهان؛ موسیقیدان و شهرام شب آویز؛ کارگردان تئاتری است که پس از چند سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق میگیرند و میخواهند پسرشان امیرحسین متوجه قضیه نشود.
قرار میشود امیرحسین سه روز در هفته پیش مادرش باشد و بقیه روزها نزد پدرش. یکی از دوستان شهرام به نام پیمان که به اتفاق نامزدش عضو گروه نمایشی شهرام هستند، قصد دارد بهزودی ازدواج کند. آنها برای نمایشی که قرار است روی صحنه ببرند، نیاز به یک بازیگر دارند و بهاینترتیب لیلا مشرقی وارد زندگی شهرام میشود.
کمکم آن دو به یکدیگر علاقهمند میشوند و تصمیم به ازدواج میگیرند، ولی امیرحسین در برابر این مسأله واکنش نشان میدهد و ماجرا را به مادرش میگوید. سحر هم گرچه مشکلات خودش را دارد، اما کنجکاو میشود که لیلا مشرقی را ببیند.
طی این دیدارها کمکم لیلا و سحر به هم نزدیک میشوند و از گذشته خود و ارتباطشان با شهرام میگویند. از طرفی تلاشهای شهرام و لیلا برای قبولاندن واقعیت به امیرحسین به جایی نمیرسد. لیلا بهتدریج پی میبرد که شهرام و سحر گرچه از همدیگر جدا شدهاند ولی همچنان به هم علاقه دارند و در نهایت با دیدن علاقه امیرحسین به مادرش تصمیم میگیرد از زندگی آنها خارج شود.
میترا حجار، رامبد جوان، فقیهه سلطانی، رضا شفیعیجم، مهران رجبی، مهدی صباغی، پرهام کرمی و ایلیا شهیدیفر بازیگران فیلم سینمایی «صورتی» هستند.
* «لیلی با من است» در دوره چهاردهم
«لیلی با من است» عنوان یک فیلم سینمایی کمدیِ جنگی در حوزهٔ جنگ ایران و عراق ساختهٔ کمال تبریزی است که خود تدوینگر و نویسنده هم بوده است.
این فیلم در دوره چهاردهم جشنواره فیلم فجر کاندیدای دریافت بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین فیلم شد که در نهایت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد.
«لیلی با من است» داستان صادق مشکینی؛ فیلمبردار تلویزیونی است که بسیار از جنگ و خط مقدم جنگ میترسد، برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانهٔ نیمهساختهاش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداری فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقهٔ جنگی برود.
صادق شبانه وصیتی تنظیم میکند و فردا صبح به همراه آقای کمالی (محمود عزیزی) عازم منطقه میشود؛ صادق برای اینکه پایش به جبهه و منطقهٔ جنگی و بخصوص خط مقدم نرسد، حوادث عجیبوغریبی رقم میزند…
پرویز پرستویی، محمود عزیزی، شهره لرستانی، رحمان باقریان، مهدی فقیه، هدایتالله نوید، حسین معلومی، رحیم مهدیخانی، سید حسن حسینیان گروه بازیگران این فیلم را تشکیل دادهاند.
* فیلمنامه «آپارتمان شماره ۱۳» بهترین فیلمنامه دوره نهم
«آپارتمان شماره ۱۳» فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی یدالله صمدی، نویسندگی حسن قلیزاده و علیرضا خمسه است.
علیرضا خمسه، جمشید اسماعیلخانی، کتایون ریاحی، مریم معترف، صدیقه کیانفر، نیلوفر محمودی، سیروس گرجستانی، اکبر دودکار، ابراهیمآبادی، ناصر لقایی، مهین بوجار، شعبان رنگیوند، فاطمه دانشزاد، بنفشه صمدی، فرهاد خانمحمدی و مرتضی ضرابی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
«آپارتمان شماره ۱۳» در دوره نهم توانست در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مکمل مرد، بهترین فیلمنامه، بهترین موسیقی متن، بهترین صدابرداری، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین فیلمبرداری و بهترین تدوین کاندیدای دریافت سیمرغ شود و در نهایت سیمرغ بلورین بخشهای بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه را دریافت کند.
این فیلم داستان ماشاءالله ایرانمنش است که از کرمان راهی پایتخت میشود تا ارث پدریاش، آپارتمان شمارهٔ ۱۳ را بفروشد و کارگاه تراشکاری کارفرمای خود را در زادگاهش خریداری و با دختر محبوبش ازدواج کند؛ اما آپارتمان به دلیل وجود ساکنان مجتمع که آدمهای بدقلقی هستند فروش نمیرود.
* «اجارهنشین ها»ی جشنواره پنجم
«اجارهنشینها» فیلم سینمایی کمدی-درام به کارگردانی و نویسندگی داریوش مهرجویی که در سال ۱۳۶۶ به نمایش عمومی در آمد و به پرفروشترین فیلم آن سال تبدیل شد، بر اساس نظرسنجی ماهنامه فیلم از بین منتقدان سینمایی در بین فیلمهای برتر تاریخ سینمای ایران قرار گرفته است.
این فیلم در دوره پنجم جشنواره فیلم فجر بهعنوان یک فیلم کمدی حضور داشت و توانست در بخش بهترین فیلمنامه، بهترین صدابرداری، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین نقش اول مرد، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم کاندیدای دریافت سیمرغ شود و در نهایت سیمرغ بهترین صدابرداری را از آن خود کرد.
«اجارهنشینها» داستان یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران است که مالکش درگذشته بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستأجرها را مباشر مالک درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاک محلی ملک را تصاحب کند.
آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباس آقا؛ مباشر مالک درگذشته نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده میگیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه انجام این کار را میدهد. در این ساختمان هر یک از ساکنان به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود هستند و این امکان تفاهم بر سر چگونگی تأمین هزینههای تعمیرات را از بین میبرد، تا این که عباس آقا به توصیه مادرش مجلس شامی تدارک میبیند و میپذیرد که با مشارکت همه ساکنان هزینه تعمیرات تأمین شود، اما فردای آن روز این توافق با توصیههای غلام ترکهای به عباس آقا بر هم میخورد و کار تعمیرات ساختمان همچنان بر زمین میماند تا این که در شبی بارانی منبع آب بزرگ ساختمان سقوط میکند و کل ساختمان فرومیریزد، روز بعد مأموران شهرداری به اجارهنشینها اعلام میکنند که این ملک به شکل قسطی به آنها واگذار میشود.
عزتالله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، رضا رویگری، ایرج راد، سیاوش تهمورث، فریماه فرجامی، منوچهر حامدی، فردوس کاویانی و منیژه سلیمی گروه بازیگران این فیلم را تشکیل دادهاند.