به گزارش سوره سینما، نشست رسانهای فیلم سینمایی «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری و تهیهکنندگی حسن مصطفوی در چهلمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
امیرحسین عسگری در این نشست گفت: اساساً نطفه «برف آخر» در دفتر علیخانی بسته شد، احسان میگفت اگر قرار است بهخاطر دغدغهها سر پروژه نباشم بهتر است عنوان تهیهکننده را هم یدک نکشم. آقای علیخانی مشاور این پروژه بودند، حتی اینکه سرمایهگذار است در لحظه اتفاق افتاد، بهعنوان یک هل اولیه چرخ را تکان داد و آقای مصطفوی تا آخر راه پیش رفت.
عسگری درباره توجه به کتاب «زنانی که با گرگها میدوند» در روایت این فیلم توضیح داد: این فیلم هیچ ارتباطی با این ماجرا ندارد. من داستانی از محمد صالحعلا خواندم که به چهار سال پیش برمیگردد که این قصه من را رها نمیکرد، تلاش کردیم آن را تبدیل به فیلمنامه کنیم که کشش هم داشته باشد، طرح اولیهای نوشتم و نگارش فیلمنامه آغاز شد.
وی توضیح داد: این سلیقه من در فیلمسازی است که نماد برایم حائز اهمیت است. ما سعی کردیم با تعمیق در گرگ و گاو به یک سری قصههایی برسیم که شاید بتوانیم برخی این عناصر را در کاراکترها ببینیم.
این کارگردان ادامه داد: سه سال و نیم پیش تحقیق را شروع کردم، به دنبال فضایی بودم که برف داشته باشد هرچه نگاه میکردم میدیدم ساختار شهرها شبیه هم هست و آنچه را که میخواهیم به ما نمیدهد در نهایت به شهر کیاسر رسیدیم، اما همه فیلم در آنجا فیلمبرداری نشد. در ادامه به شهری به نام ریمه رفتیم که زمستان بسیار سخت و سردی داشت.
عسگری افزود: من معتقدم برای اینکه فیلم سخت ساخته شود نیازمند یک سری چریک و افراد سخت است که این رهبر در این فیلم امین حیایی بود، من خیلی علاقه نداشتم که بازیگر چهره داشته باشم اما امین حیایی به من ثابت کرد که تو میتوانی ضمن اینکه در کنار فیلم هستی، بهترین بازیگر هم باشی.
این کارگردان بیان کرد: من خودم را حرفهای سینما نمیدانم یعنی فردی که حرفهاش سینما باشد و بخواهم از آن هم پول دربیاورم. از سال ۹۳ و ساخت اولین فیلمم پیشنهادیهایی شد، پروژهای بود که قرار بود محصول مشترک ایران و آلمان باشد، اما در دورهای بودیم که یورو گران شد و نتوانستیم آن را ادامه بدهیم، ترجیح میدهم اگر قرار است، فیلم بسازم همه از آن لذت ببریم، کیفت بیشتر از کمیت برایم اهمیت دارد، من سالها دستیار برنامهریز بودم از همان اول که وارد این حرفه شدم با خود عهد بستم که نهایت پنج فیلم بسازم.
امیرحسین عسگری درباره احتمال کمشدن زمان فیلم در زمان اکران گفت: نمیدانم، این فیلم، فیلمی است که نهایت بتوانیم چند پلان را کم کنیم، همه صحنهها مثل پازل چیده شده و هرآنچه کم کنید، به فیلم صدمه میخورد.
وی درباره صدای فیلم توضیح داد: من باتوجهبه چیزهایی که شنیده بودم فکر میکردم در برج میلاد صدای بدی میشنویم، البته صدا آنهمه هم ایدهآل نبود، ولی مشکل صدا چندان نبود، علی علویان هم زحمت زیادی برای صدای فیلم کشید.
وی با اشاره به اینکه چهلسالگی را رد کرده است، گفت: وقتی آرامآرام مسیری را طی میکنید ممکن است به خیلی چیزها فکر کنید که آرامآرام به سراغتان بیاید، ترس، نفرت و… ازایندست است، به این فکر میکنید که چگونه دریچهای باز کنید و از آنها به سلامت بگذرید، ما هم با توانمندی امین حیایی توانستیم شخصیت یوسف را بسازیم اما هر نقصی که در این فیلم هست به من برمیگردد و گروه بسیار عالی بودند.
حسن مصطفوی؛ تهیهکننده این فیلم درباره انصراف احسان علیخانی از تهیهکنندگی این پروژه و درج نامش بهعنوان مشاور و سرمایهگذار در تیتراژ فیلم، بیان کرد: پروانه ساخت اولیه فیلم به نام احسان علیخانی بوده و انصراف هم نداد، حتی پیشتولید را هم با آقای عسگری انجام دادند اما بهخاطر مشغله «عصر جدید» پروانه ساخت را به نام من تغییر دادیم اما ایشان در کسوت سرمایهگذار و مشاور پروژه در کنار ما بودند.
وی درباره اختلاف با علیخانی و امین حیایی در مقام سرمایهگذاری بیان کرد: نمیدانم این حرفها از کجا میآید، امین حیایی از ابتدا بازیگر فیلم بود، احسان هم به دلیل مشغله نتوانست تهیهکننده باشد، ما هیچ اختلافی باهم نداریم.
امین حیایی هم درباره زمانی که صرف آمادگی برای ایفای این نقش کرده است، گفت: حدود پنج ماه فرصت بود تا ریشهای من بلند شود و به آن گریم موردنظر برسیم، پیشنهادهای دیگر را هم بهخاطر «برف آخر» نپذیرفتم خود را در اختیار این پروژه گذاشتم.
وی ادامه داد: همه ما بازیگران دوست داریم نقشهای خاص داشته باشیم، سختیهای کار را هم پذیرفته بودیم چون کار را دوست داشتیم همه با جان و دل وقت گذاشتند، من فکر میکردم پنج ماه فیلمبرداری طول بکشد، با توجه به متنی که خوانده بودم فکر نمیکردم فیلم زیر پنج ماه جمع شود اما آنقدر خدا با ما یار و عشق دوستان همراه بود فیلمبرداری فیلم دو ماه طول کشید. برای اینکه یک ابر در هوا باشد چند ساعتی صبر کردیم، سکانس آخر را گرفتیم و بعدش به برنامه عصر جدید آمدم، این همدلی و عشق بین گروه باعث شد کار زود جمع شود.
حیایی اضافه کرد: هر نقدی که در جشنواره به کارها میشود باعث رشد ما میشود، این موضوعات باعث میشود چالشها را تجربه کنیم، نگاه متخصصان منتقدان باعث رشد ما میشود، هر جشنواره که میگذرد، پختگی کار ما بیشتر میشود.
در ادامه لادن مستوفی هم درباره کمکاریاش در سینما مطرح کرد: برخی کارهای من کمتر دیده شده، چند فیلم سینمایی داشتم که بنا به دلایلی پخش آنها متوقف شد، برای یک سریال هم وقت گذاشتم اما ساخته نشد اما روی انتخاب نقش هم همیشه حساسیت داشتم همین نگاه باعث میشد با وجود درگیریهای مختلف، اشتیاق برای همراهی با گروه «برف آخر» داشته باشم.
وی افزود: هر کاری سختیهایی دارد اما کاری که اندیشهای پشت آن است و پیام انسانی و درستی دارد را میپذیرم. خستگی را احساس نکردم هر لحظه از کار برایم لذتبخش بود.
مجید صالحی هم درباره ایفای نقشهای جدی مطرح کرد: چند سالی است که فیلمهای جدی بازی میکنم این تجربه هم بسیار دلچسب بود، عشق و همدلی را در میان گروه میدیدم، در آن شرایطی که بسیار سخت بود و شبهایی دمای منفی ۱۷ و منفی ۲۰ درجه را داشتیم کنار هم بودیم، بههرحال عسگری به هر کاری تن نمیدهد و سینما برای او تقدس دارد.