سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۴ بهمن ۱۴۰۰ در ۶:۰۷ ب.ظ چاپ مطلب
نگاهی به فیلم «برف آخر»؛

چندپاره در قصه، سرگردان در روایت

Barfe-Akhar

با اکران فیلم «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری در سینمای رسانه‌ها، فاطمه ترکاشوند کارشناس سینما و رسانه به بررسی آن پرداخته است.

سوره سینما  فاطمه ترکاشوند : خیلی فرق می‌کند که بخواهی دو یا چند قصه را به صورت موازی و همزمان جلو ببری یا قصدت این باشد که چند قصه را به هم گره بزنی و مانند تاروپود در هم ببافی. و خیلی فرق می‌کند که قصد هر کدام را داشته باشی و از هر دو باز بمانی!

«برف آخر» هرچند با کارگردانی تحسین‌آمیز، قاب‌های چشم‌گیر و بازی قدرتمند و پرظرافت امین حیایی اما دچار چنین بحرانی در فیلمنامه است.

قصه هلاکت دام‌ها، سوختن شخصیت اصلی، گم شدن یک دختربچه، رهاسازی گرگ‌ها و موقعیت‌های حول‌وحوش ان‌ها به درستی با هم گره نمی‌خورند و شبیه چند ایده جداگانه که خوب به هم دوخته نشده باشند، درام از حفره‌های بین‌شان فرو می‌ریزد و مفاهمه با مخاطب را ناکام می‌گذارد.

کندی ریتم، سردی فضا و کم‌دیالوگ بودن فیلم دست به دست هم می‌دهند تا بسیاری از مخاطبان پس از خروج از سالن اعتراف کنند که همه بخشی از زمان را خواب بوده‌اند. این شاید اشکال زیادی نباشد چون حتی «اسب تورین» بلا تار به عنوان یک اثر شاخص سینمایی هم در میان انبوه مخاطب عام و حتی خاص چیزی بیش از این واکنش طبیعی فیزیولوژیک را برنمی‌انگیزد.

اما ماجرا از این قرار است که فیلم برخلاف روایت ناقص و داستان‌پردازی پرحفره‌اش، در فضاسازی بسیار هنرمندانه و چیره‌دستانه عمل می‌کند. استفاده از حیوانات در پرداخت موقعیت‌های دراماتیک نسبتا خوب عمل می‌کند و نهایتا فیلم با لوکیشنی که انتخاب کرده، ارتباط وثیق و ناگسستنی می‌یابد.

با تمام این‌ها اما قصه اصلی فیلم که پیدا کردن دختر گم‌شده است بسیار زودتر از پایان فیلم تمام می‌شود، ماجرایی عاشقانه ناکام می‌ماند و قصه با خلق یک موقعیت عاطفی میان انسان و حیوان، به سبک برخی فیلم‌های محیط زیستی پایان می‌یابد.

پایانی که اگرچه شخصیت اصلی داستان و مشکل روان‌شناختی‌اش را جمع‌وجور می‌کند اما همزمان او را از ماجرای اصلی به بیرون پرتاب می‌کند. ماجرایی که از اول هم مال او نبوده است.

اما علت این چندپارگی چیست؟

معمولا برای فیلمسازانی که دغدغه‌های زیادی دارند و می‌خواهند همه را با هم به نمایش بگذارند چنین سردرگمی در روند قصه‌گویی، اجتناب‌ناپذیر است.

صحبت از مسایل محیط زیست، روشن نبودن تکلیف فیلمساز با نگاه ارزش‌مدار به حیوانات اهلی و وحشی و سرگردانی شخصیت‌ها در انتخاب میان آن‌ها، سازمانی که مدافع حیوانات وحشی به قیمت به خطر افتادن جان و مال آدم‌هاست، پدری که مرگ دخترش را به ننگ فرار او ترجیح می‌دهد؛ موقعیت‌های داستانی بکری که البته به سختی قابل بافتن در یکدیگر هستند.